سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های تهران در نامه‌ای به سید حسن خمینی تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) خواستار بررسی مستندات ادعاهایی مطرح شده توسط هاشمی رفسنجانی شدند.

به گزارش علمدار بصیر: انجمن‌های اسلامی دانشجویان دانشگاه‌های تهران در نامه‌ای به حجت الاسلام سید حسن خمینی تولیت مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) خواستار بررسی مستندات ادعاهای مطرح شده توسط هاشمی رفسنجانی شدند.

 در بخشی از این نامه خطاب به حجت‌الاسلام سیدحسن خمینی آمده است: همانگونه که مستحضرید طرح دغدغه یادگار حضرت امام(ره) مرحوم حاج سید احمد خمینی طی نامه ای خطاب به بنیانگذار جمهوری اسلامی در شهریورماه سال 67 خشت بنای موسسه ای شد برای حفظ و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) و تمهیدی برای جلوگیری از اختلاف بر سر متون و فرمایشات ایشان و چه هوشیارانه پدر بزرگوارتان در این نامه که فلسفه وجودی مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) شد، بیان می کند: "چه کسى باید تشخیص دهد آن جمله از حضرتعالى (حضرت امام) است یا نه؟"

این نامه می‌افزاید: حضرتعالی بهتر از ما در جریان هستید و حتماً به خاطر می‌آورید که این دغدغه حتی به صورت دقیق تر از سوی امام بزرگوارمان در انتهای متن وصیت نامه شان ذکر شده آنجا که می فرمایند: "اکنون که من حاضرم، بعضی نسبت‌های بی‌واقعیت به من داده می‌شود و ممکن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض می‌کنم آنچه به من نسبت داده شده یا می‌شود، مورد تصدیق نیست مگر آن‌که صدای من یا خط و امضای من باشد، با تصدیق کارشناسان؛ یا در سیمای جمهوری اسلامی چیزی گفته باشم".

انجمن‌های اسلامی در این نامه تاکید می‌کنند: آنچه باعث شد تا ما دانشجویان به نوشتن این نامه روی آورده و آن را به عنوان دغدغه برای حضرتعالی مطرح کنیم، انتشار برخی مطالب از سایت شخصی جناب آقای هاشمی رفسنجانی و انتساب آن به حضرت امام(ره) است که طبق وصیت امام(ره)، برای این مطالب نه صوت و دست خطی از ایشان وجود دارد، نه به تصدیق کارشناسان و منابع اصلی همچون کارشناسان آن مؤسسه- که متولی ارائه آثار آن بزرگوار بوده- رسیده است و نه در سیمای جمهوری اسلامی از بیان خود امام بزرگوارمان بیان شده است.

این نامه می‌افزاید: سوال دانشجویان از حضرتعالی این است که آیا انتشار اینگونه مطالب که به دفعات طی چند سال اخیر بدون ارائه هرگونه مستنداتی جز ادعای این مطلب از زبان آقای هاشمی رفسنجانی که «امام(ره) این مطالب را در زمانی که با ایشان (امام) تنها کنار هم بودیم مطرح کرد!»، ندارد، نباید مورد پیگیری جهت صحت و سقم آن از سوی مؤسسه ای -که فلسفه وجودی اش بررسی همین مسائل است- قرار گیرد؟ و در صورتی که رد و یا تأیید می‌شود مستنداتش در اختیار افکار عمومی قرار گیرد؟

«آیا عدم پویایی موسسه در بررسی و اعلام نظرهای به موقع زمینه را برای ترویج سخنانی از این جنس و منتسب به بنیانگذار انقلاب اسلامی برای فرصت طلبان و کسانی که در کمین انقلاب اسلامی فراهم نخواهد کرد؟ اگر اینطور است که به نظر هست، چرا آن موسسه در مورد اینگونه مطالب – که فقط برای امروز و دیروز نیست بلکه مدت هاست این روند وجود دارد-  پیگیری را جهت بررسی صحت آن انجام نداده است؟»

این نامه تصریح می‌کند: باید این را متذکر شد که بیان اینگونه مطالب آن هم در "بزنگاه" پیچ تاریخی انقلاب اسلامی از یک سو و سکوت مؤسسه مذکور از سویی دیگر کم کم دارد در محیط افکار عمومی یادآور طنزی نمایشی می‌شود که فردی برای میراث خواری یک نانوایی از دیگر اعضای خانواده خود هر لحظه به بیان خاطراتی شخصی و خصوصی و البته غیرمستند! از روزهای پایانی عمر پدرش می‌پردازد. که البته در عین کاریکاتوری جلوه دادن ماجرا رگه هایی از واقعیت به خود گرفته است.

این دانشجویان در این نامه تصریح می‌کنند: در پایان باید بیان کنیم دغدغه و نگرانی دوراندیشانه پدر بزرگوارتان در خصوص جعل و تفسیر نادرست و غیرواقع از سخنان و اندیشه‌های امام عظیم الشأنمان قطعاً نسبت به افرادی که هیچ گاه با امام خلوت و یا ارتباطات بسیار نزدیک نداشته‌اند نبوده است چرا که اصالتاً چنین ادعاهایی نه محلی برای شنیدن دارد و نه محلی برای بررسی کردن، بلکه آنچه باعث ایجاد مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) شد، بررسی مستندات ادعاهایی از جنس جناب آقای هاشمی رفسنجانی است.

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه صنعتی شریف

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شاهد

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه خوارزمی





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir

مهدی شیخلووند مربی فوتبال امیرحسین حاجی‌زاده گفت که خانواده این پدیده فوتبال اردبیلی با پیوستن فرزندشان به رئال مادرید موافقت کرده‌اند.

به گزارش علمدار بصیر به نقل ازسایت سبلانه،امیرحسین حاجی زاده که در نهمین بهار زندگی‌اش "پدیده"شده ،امسال پشت نیمکت کلاس چهارم و در کنار تحصیل به آینده درخشان و رویایی خود در فوتبال دنیا می‌اندیشد.


"پدیده" هشت ساله اردبیلی، 30 مرداد ماه 83 در اردبیل به دنیا آمده و تک فرزند خانواده است.

   
امیر حسین حاجی زاده 3 سال است که در مدرسه فوتبال ایرانیان اردبیل تمرین می‌کند.

ل

مهدی شیخلووند مربی امیر حسین می گوید: امیر حسین سه سال پیش در مدرسه  فوتبال ایرانیان از بین 500 کودک اردبیلی به عنوان یک استعداد ایرانی کشف شد و از آن زمان برای او پیش مشاور تغذیه، بدنسازی و روان شناسی گرفتیم.

 

وی ادامه می دهد: "پدیده اردبیل" عاشق فوتبال است و با پشتکار و تکنیک هایی که فراتر از سن خود دارد مطمئنم "پدیده" فوتبال دنیا خواهد شد چرا که وی تمام خصوصیات یک فوتبالیست حرفه ای را دارد و در حد یک کارشناس فوتبال عمل می کند.

ی

مربی امیر حسین عنوان می کند: امیر حسین هوش، شم گلزنی، تکنیک های فوق العاده حرفه ای، قدرت شوت زنی، قدرت بدنی و انعطاف بدنی فوق العاده ای دارد؛ وی پس از سه سال تمرین امروز به حدی رسیده که می تواند در تیم های برتر دنیا بازی کند .

وی در پاسخ به این پرسش که آیا خانواده امیر حسین پیشنهاد رئال مادرید را برای پیوستن فرزندشان به این تیم می پذیرند یا خیر؟ اعلام می دارد که خانواده وی با اعزام امیر حسین به خارج موافقت کرده اند.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
رُک، صریح و بی‌پرده با مسئولان ورزش
هیجان برای مردم، دلالی و لابی‌گری برای سودجویان
در بازی سپاهان و پرسپولیس یک پنالتی اشتباه گرفته شد تا بار دیگر دریچه‌های فساد در فوتبال ایران گشاده شود.

به گزارش علمدار بصیر: شاید اگر قرار بود زمان به عقب بازگردد کسی یا کسانی که دنبال سودجویی از یک پدیده ورزشی که در صنعت و حتی سیاست تاثیرگذاری بالایی دارد دوست داشتند بازی سپاهان و پرسپولیس به شکل دیگری رقم می‌خورد که مورد حمله قرار نگیرند.

شاید همه این بحث ها خسته کننده و ناامید کننده باشد. شاید خیلی ها دیگر حوصله نداشته باشند که از فساد در فوتبال بشنوند. حق هم دارند. مگر همین چند سال پیش نبود که فدراسیون بنا را به مبارزه با ناپاکی ها گذاشت.

حاصل آن چه شد؟ آیا این فوتبال پاک شد؟ مگر نه اینکه تمامی افرادی که به عنوان مربی،بازیکن و خبرنگارانی که به ظاهر دستی بر قلم داشتند اما پشت پرده به دنبال دلالی بودند برای مدتی از کار بی کار شدند اما بعد چه شد؟

آیا به غیر از این است که همه آنهایی که در مظان اتهام بودند اکنون صحیح و سلامت کار خود را می کنند؟ هر چند که شاید اصلاحی شده باشند اما آیا ریشه چنین فسادهایی خشکیده شد؟

اکنون که زمان گذشته و شاید به تصور خودمان پیشرفت کرده ایم مباحث جدیدی از فساد در فوتبال را می شنویم. مواردی که در سابق هم مطرح بود اما کمرنگ و شاید کمتر اهمیت داده می شد.

اتفاقاتی که در بازی سپاهان و پرسپولیس رخ داد به خودی خود طبیعی به نظر می رسد. داوری اشتباه فاحشی انجام داد و یک تیم به دلیل این اشتباه واضح و مبرهن این داور هم بازیکن خودش را از دست داد و هم اینکه بازی را واگذار کرد.

به نظر همه چیز طبیعی است اما صحبت های علی دایی و رویانیان بعد از این مسابقه ورق را برگرداند. هر چه بیشتر این صحبت ها ادامه پیدا کرد مشخص شد که چندان هم همه چیز طبیعی نیست. شاید در آن 90 دقیقه همه چیز طبیعی بوده اما انگار در این فوتبال چیزی را نباید به این راحتی طبیعی دانست.

شب گذشته در برنامه 90 خیلی چیزها نمایان‌گر شد. واقعیت‌های تلخی مطرح شد که فقط می خواهیم فریاد بزنیم در این فوتبال چه خبر است؟

 

باید نه 10 بار 100 بار صحبت های هادی مهدوی کیا، علی دایی و مالک باشگاه نفتون را گوش داد. گوش داد نه برای شنیدن گوش داد نه برای تاسف خوردن که کار از تاسف گذشته، باید گوش داد تا به عمق فاجعه فساد داوری پی برد و گوش داد و فکر کرد که چرا کار به اینجا رسیده و اکنون چه باید کارد؟

پس کار کمیته رسیدگی به تخلفات حرفه ای فوتبال چیست؟ حتما باید اتفاق فاجعه‌باری رخ دهد تا این کمیته ورود کند؟ هر چند اگر قرار باشد این ورود فقط در حدی باشد که قضایا برای خودشان مشخص شود و لازم ندادند مردم که صاحبان اصلی فوتبال هستند چیزی بدانند و همین طور که تاکنون ساده و بی ریا نتایج این فوتبال را پیگیری می کردند به همین مدل ادامه دهند به چه دردی می خورد؟

تا به کی قرار است ملاحظه کاری در این مسائل وجود داشته باشد؟ خداوند می فرماید آبروی مومنی را نریزید اما آیا کسانی که حق الناس را رعایت نمی کنند و با مظلوم نمایی حتی قشر پاکی را زیر سوال می برند نیازی به آبروداری دارند؟

چرا باید عده ای داوران مطرح و کمک داوران مطرح اقدام به خرید بازی ها کنند و به مدیران باشگاه ها و بازیکنان تیمهای مختلف در تماس هایی آنها را به خانه هایی بکشانند که قرار است قول و قرارها گذاشته شود؟

اصلا در باشگاه ها چه خبر است. اگر مدیری نباشد که حاضر باشد به چنین داورانی باج دهد آیا داوری به خود اجازه می دهد که به این مسائل ورود کند؟ آقایان آیا این کارها در شان یک مسلمان است؟ آیا این کارها مسلمانی است. اتفاقاتی رخ می دهد که آدمی را به شک می اندازد. چه زمانی روز موعود برای مشخص شدن واقعیت‌هاست؟

 

 

تا چه زمانی باید منتظر روزی باشیم که ماه پشت ابر نماند. آیا این منتظر شدن ها فرصتی برای سودجویانی نیست که رزق خود را از طریق راه های ناصواب پیگیری می کنند و در دل خود به سایرین می خندند. آری باید هم بخندند. ما سرکاریم. ما رسانه ها از وی افزود و وی اظهار داشت ها می گوییم. عده ای از مسئولان و ورزشکارانی که پاک کار می کنند به دنبال رتق و فتق امور هستند و مردم هم سرگرم برد و باخت ها. چرا به این وضع نخندند و در خلوت خود پول روی پول انبار نکنند؟

فقط مانده ایم در همه جای دنیا اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد به راحتی ناپاکان رسوا می شوند اما چه سری است که در ایران باید سالها به دور خود بچرخیم و در انبوهی از شایعات غوطه ور باشیم و در نهایت به دنبال روز موعودی باشیم که همه چیز مشخص شود.  

آیا واقعا هواداران تیم ها باید از شکست ها و پیروزهای تیم های خود خوشحال یا غمگین شوند؟ آیا واقعا پشت پرده خبری نیست؟

اصلا چه راست است چه دروغ. دیگر باید حرف چه کسی را باور کرد؟

این باندهای مافیایی و مخوف از سوی چه کسانی حمایت می شوند؟ تا به کی قرار است با دفاع‌های بی مورد و چشم بسته به این کارها دامن زد.

کاش علی کفاشیان این قدر راحت همه چیز را به یک کمیته واگذار نکند و مقتدرانه مقابل این زیاده خواهان بایستد.

بازی سپاهان و پرسپولیس نشانه ای از سوی خداست که از خواب غفلتی که رفته ایم بیدار شویم. هر چند که خواب زده را بیدار کردن کاری است نشدنی. اگر مسئولان ورزشی ما می دانند که در جامعه ورزشی چنین اتفاقاتی رخ می دهد و چشم بر آن بسته اند با صدها مقاله، گزارش و تصویرهای تلویزیونی نمی توان این چشم ها را باز کرد.

آقایان، آقایان مسئول بر ملا کردن چنین افرادی نیازمند تشکیل کمیته های ویژه نیست برای خشکاندن مرد عمل می خواهد. امیدواریم رسیدگی به صحبت های اخیر مثل خیلی از رسیدگی های دیگر این فوتبال خاک نخورد و برای مشخص شدن این مسئله و روشن شدن اذهان عمومی امروز و فرداها نیایند و نروند و جان مردم به لب نرسد که شنبه روزی فرا برسد تا بلکه این مسئولان عزیز از نتیجه این رسیدگی بگویند.

منبع:فارس





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
وزرای امور خارجه ایران و بریتانیا برای اولین بار پس از روی کار آمدن دولت جدید ایران در حال دیدار با یکدیگر هستند.

به گزارش علمدار بصیر: بی بی سی با انتشار این خبر نوشت: زمان این ملاقات بعداز امروز به وقت نیویورک (10 و 30 دقیقه شب به وقت تهران) بین محمدجواد ظریف و ویلیام هیگ در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک تنظیم شده است.

 

بی بی سی در ادامه می نویسد: ملاقات دو وزیر خارجه در حالی انجام می شود که به دنبال حمله گروهی از دانشجویان به اماکن دیپلماتیک بریتانیا در تهران، دولت دیوید کمرون با فراخوانی تمامی کارکنان سفارت خود از ایران، دیپلمات های ایرانی را هم از بریتانیا اخراج کرد که به کاهش روابط دو کشور، در پایین سطح ممکن پیش از قطع کامل انجامید.

 

وزیر خارجه بریتانیا در این دیدار از بیانیه های اخیر دولت تازه ایران دایر بر اینکه خواهان بهبود روابط با غرب و کاهش نگرانی نسبت به برنامه اتمی اش است استقبال کرد اما گفت که کلمات به تنهایی کافی نخواهند بود.

 

او پس از این دیدار با آقای ظریف به خبرنگاران گفت: "وقت آن است که آن بیانیه ها با گام های ملموس توسط ایران برای پاسخ به نگرانی های جامعه جهانی در مورد نیات ایران همراه شود و اگر چنین گام هایی برداشته شود در آن صورت به اعتقاد من امکان ایجاد رابطه ای سازنده تر میان ما وجود خواهد داشت."

 

این سایت اضافه کرد: در اوایل دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، رئیس جمهوری اسبق ایران، دیدار کمال خرازی و رابین کوک، وزاری خارجه وقت ایران و بریتانیا به افزایش روابط از سطح کاردار به سفیر منجر شده بود.

 

به نوشته بی بی سی، روابط سیاسی ایران و بریتانیا در دوره ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد دچار تلاطم مکرر شد و در نهایت با طرح مجلس ایران از سطح سفیر به کاردار کاهش یافت.

 

با پیروزی حسن روحانی، سیاستمدار میانه رو در انتخابات ریاست جمهوری ایران، ویلیام هیگ با وزیر امور خارجه ایران تماس تلفنی گرفت و دیوید کمرون، نخست وزیر بریتانیا هم در نامه ای به آقای روحانی پیروزی او را در انتخابات تبریک گفت.

 

نخست وزیر و وزیر امور خارجه هریک به طور جداگانه در تماس با مقام های ایرانی، خواستار بهبود گام به گام روابط دو کشور شده بودند.

جام





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
اعتماد به سرداران در جنگ‌ها و سپردن پرچم مبارزه به آنها از سوی سرفرماندهی یک بحث است و نحوه عمل آنان یک بحث دیگر.
البته که پرچمداران از سوی سرفرماندهی، میدان مانور دارند و ابتکارات تازه را به کار می‌گیرند اما این اعتماد، چک‌سفید امضا نیست و نمی‌تواند ناقض فلسفه رزمندگی و پرچمداری مقاومت و مبارزه با دشمن باشد.

به گزارش  علمدار بصیر: سرمقاله روزنامه کیهان با عنوان«دست می‌دهند که پشت پا بزنند»از محمد ایمانی چاپ شده در ستون یادداشت روز این روزنامه به شرح زیر است:

فرض محال که محال نیست. بیایید تصور کنیم کار بالا گرفت و در جریان شرکت دکتر روحانی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل، تابو! شکست و نه تنها مصافحه تصادفی میان وی و باراک اوباما رخ داد بلکه معانقه و روبوسی هم کردند. یک چند روزی هم تیتر و عکس و تحلیل رسانه‌ها حول و حوش همین ماجرا سپری شد. آنها هم که مدت‌ها بود در حسرت چیدن و خوردن میوه ممنوعه بودند،

برای ساعاتی در هیجان فرو رفتند. ثمّ ماذا؟! گیریم که دست پاک رئیس‌جمهور ما برای لحظاتی در دست چدنی و خونین باراک اوباما قرار بگیرد. آن‌گاه ما چه به دست آورده‌ایم و چه از دست داده‌ایم؟ آیا اساسا مسئله میان ما و آمریکا، مسئله‌ای عاطفی و قهر از سر هیجان دو نفر است که مثلا یک مصافحه و معانقه سر‌آغاز تجدید عواطف آنان باشد یا مسئله عمیق‌تر از این حرف‌هاست؟

البته قابل فهم است که چرا ماشین عملیات روانی غرب به انضمام جریان رسانه‌ای مقلد در داخل اصرار دارد میان این احتمال مبتذل - و البته به عنوان یک رفتار پرخطر- با موضوع «نرمش قهرمانانه» مدنظر رهبر معظم انقلاب خلط مبحث کند. اما مجهول‌های این موضوع به واسطه معلوم‌های آن قابل کشف و تبیین است. هم رهبر معظم انقلاب دراین‌باره نظر روشنی دارند- که در 3 سخنرانی دیدار با فرماندهان سپاه، ملاقات با مسئولان نظام و دیدار نوروزی با مردم در حرم مطهر رضوی تبیین شده- و هم موضوع مذاکره و تعامل با آمریکا دارای سابقه است. از طرف سوم، کمتر از یک هفته زمان لازم است تا معلوم شود چالش ما و آمریکا نه با مصافحه و معانقه تصادفی که حتی با مذاکرات رسمی برطرف نمی‌شود؛ آمریکا خواب نیست که بتوان او را بیدار کرد بلکه خود را به خواب زده، و دولت آمریکا پدیده بکر و آزموده نشده‌ای نیست که بخواهیم او را مورد راستی‌آزمایی چندباره قرار دهیم.

 

اگر آمریکا حقیقتا نگران تولید بمب‌اتمی در ایران بود، 3 سال پیش نباید به هنگام نیاز کشورمان به سوخت 20 درصدی رآکتور تهران (برای تولید رادیو داروهای 800هزار بیمار) در این امر کارشکنی می‌کرد و سپس در برابر تولید همین سوخت در ایران دچار سرشکستگی می‌شد. آن روز آمریکایی‌ها با بدعهدی و نقض قول، حتی نخست‌وزیر ترکیه و رئیس‌جمهور برزیل را که به عنوان میانجی وارد موضوع شده و توافق میان ایران و 1+5 را نهایی کرده بودند، خجالت‌زده کردند. اگر گفته شود مشکل مثلا بر سر طرف مذاکره‌کننده بود جا دارد بپرسیم 10 سال پیش درد آمریکا چه بود که زیر همه توافقات طرف غربی با دکتر حسن روحانی در سعدآباد و پاریس و بروکسل زد؟دستی که از سوی اوباما احیانا وسط یکی از راهروهای سازمان‌ملل یا سر میز ضیافت ناهار بان‌کی‌‌مون به سوی منتخب ملت ایران دراز شود، دست یک جنایتکار به تمام معناست. این دست- با واسطه یا بی‌واسطه- همان‌گونه که حمله خرابکارانه ویروسی به تأسیسات هسته‌ای و به خاک و خون کشیدن دانشمندان برجسته ایرانی (شهیدان احمدی‌روشن، شهریاری، علی محمدی و...) را با قساوت تمام امضا کرد، همان دستی است که اعمال مجازات‌ها و تحریم‌های گزنده علیه ملت ایران و سخت گرفتن زندگی بر آنها را امضا کرده و از آستین شیطان بیرون آمده، اگر که خود دست شیطان نباشد.

 

فشردن چنین دستی - ولو در حد چند لحظه با تاریخ مصرف ژورنالیستی کوتاه - مسئولیت سنگینی را بر دوش دکتر روحانی می‌افکند، همچنان که یک امتیاز بزرگ و باور نکردنی و بی‌هنگام برای شیطان بزرگ است.2 ماه پیش نشریه فارین پالیسی ضمن شهادت دادن به ژرف‌اندیشی رهبرمعظم انقلاب تصریح کرد«رهبر ایران درست می‌گوید؛ توپ در زمین آمریکاست. آیت الله خامنه‌ای می‌گوید دولت اوباما با رفتارش و نه با گفتار سنجیده خواهد شد. ایران از چرخه هسته‌ای خود دست نخواهد کشید. متأسفانه اوباما نشان داده که متأثر از کنگره و لابی صهیونیستی است و شجاعت و قاطعیت لازم برای تعامل با ایران را ندارد... روحانی 10 سال پیش مذاکراتی داشت که به امید اعتمادسازی، تعلیق را پذیرفت اما این امید به شکست انجامید. روحانی یک بار شرمنده شده و احتمالا بار دیگر پا پیش نمی‌گذارد. او تنها در صورتی امتیاز می‌دهد که مطمئن شود در قبال آن امتیاز خواهد گرفت.

 

بنابراین به جای امتیاز دادن صبر می‌کند ببیند آمریکا برای امتیاز دادن جدی است یا نه. اتفاقات 10 سال قبل لکه ننگی برای اصلاح‌طلبان شد و اکنون توپ در زمین آمریکاست که باید امتیاز بدهد وگرنه تغییری صورت نخواهد گرفت». به یک معنا، هدف از نرمش قهرمانانه انداختن توپ در زمین حریف - به واسطه رو کردن دست غدّار و قانون‌شکن او- است و نه فراهم کردن فرصت دست درازی وی و یا زدن گل به دروازه خودی.ما که یادمان نرفته چه 10 سال پیش- و چه یک ماه قبل در یکی از نشریات زنجیره‌ای- با پیشنهاد کاربست اعتمادسازی یکسویه، رویه تسلیم‌طلبانه را در پیش گرفتند و اسم آن را هم سر کشیدن جام زهر گذاشتند! البته شرایط اقتدار امروز ما نه با روزگار صلح امام حسن(ع) و نه با سال 1367 و پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام(ره) مطلقا قابل مقایسه نیست. اما چون هر از گاهی این دو اتفاق مستمسک مغالطه منافقان قرار می‌گیرد باید با صدای بلند گفت که میان شجاعت امام حسن(ع) و حضرت روح‌الله با تسلیم‌طلبی و وادادگی و عافیت‌خواهی و غنیمت‌جویی برخی یاران ایشان از زمین تا آسمان فاصله است.

 

روحیه مجاهدت و مقاومت و عزت کجا و اخلاق منحط برخی همراهان که به اعتبار آلودگی به انواع محرمات ناله «لاطاقهًْ لنا الیوم» سر دادند کجا؟ منطق امام حسن کجا و فریب‌خوردگی آمیخته با رشوه گرفتن عبیدالله بن عباس (سرلشکر سپاه امام) از معاویه و پناهنده شدن به جبهه مقابل کجا؟! یا می‌شود منطق شجاعانه خمینی کبیر را با برخی همراهان ناهمراه و سست عنصر که بعدها حاضر شدند به خاطر مطامع کوچک، مصالح ملی را به آتش بکشند مقایسه کرد!؟ و بعد از همه این پرسش‌ها جا دارد بپرسیم شرایط اقتدار عزت امروز جمهوری اسلامی را چگونه می‌توان با وضعیت جبهه خودی در 25 سال پیش یا 14 قرن قبل از این مقایسه کرد.

 

به تعبیر دیوید ایگناتیوس در واشنگتن‌پست «اوباما رئیس‌جمهور ضعیف شده اما هنوز جاه‌طلب و فرصت‌طلب آمریکاست». اوباما 2 سال پیش در حمله به لیبی معطل نکرد اما در مواجهه با سوریه در انظار جهانی لنگ زد و عقب‌نشینی کرد. 10 سال پیش چنین تصویر روشنی در تصور چه کسی می‌گنجید؟!

شاید یک معنای نرمش قهرمانانه همان مفهوم «کرّ و فرّ» در جنگ به عنوان تاکتیک رزم‌آوری است. اگر نه، فرار و عقب‌نشینی محض که نامش رزمندگی و قهرمانی و دلاوری نیست. بلکه چنین کسانی مورد لعنت و غضب‌الهی‌اند. خداوند در سوره انفال می‌فرماید «هر کس در هنگام مواجه شدن با کافران به آنها پشت کند- مگر آن که هدفش جا به جایی در میدان برای حمله مجدد یا پیوستن به گروه دیگر (مجاهدان) باشد- به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جایگاه او جهنم است». نرمش قهرمانانه در حوزه تاکتیک و نحوه انتخاب گارد مبارزه اتفاق می‌افتد و نه در اصل مبارزه و هدف و استراتژی آن. ضمنا یک اتمام حجت با دوست و دشمن است.

 

اعتماد به سرداران در جنگ‌ها و سپردن پرچم مبارزه به آنها از سوی سرفرماندهی یک بحث است و نحوه عمل آنان یک بحث دیگر. البته که پرچمداران از سوی سرفرماندهی، میدان مانور دارند و ابتکارات تازه را به کار می‌گیرند اما این اعتماد، چک‌سفید امضا نیست و نمی‌تواند ناقض فلسفه رزمندگی و پرچمداری مقاومت و مبارزه با دشمن باشد. همان امام همامی که فرمود «ان ‌اخا ‌الحرب الارق و من نام لم ینم عنه.مرد جنگی بیدار است و اگر بخوابد دشمن او به خواب نمی‌رود»، در خطبه 6 نهج‌البلاغه در برابر خدعه‌های جبهه دشمن با صراحت فرمود «به خدا سوگند چون کفتار نباشم که صیادان با آهنگ [و زدن دف و چنگ] خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند». یا آن‌گونه که شاعر به نظم کشیده«... شد طبع موافق سبب بستن کفتار».رهبرمعظم انقلاب سی‌ام تیرماه امسال در دیدار با کارگزاران و مسئولان نظام در باب موضوع «تعامل با دنیا» فرمودند «در تعامل با دنیا، باید طرف مقابل را شناخت؛ اگر نشناسیم پشت پا خواهیم خورد... آمریکایی‌ها می‌گویند ما می‌خواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب‌، سالهاست که می‌گویند می‌خواهیم مذاکره کنیم... من اول سال گفتم که خوش‌بین نیستم. در مسائل خاص مذاکره را منع نمی‌کنم- مثل مسئله خاصی که در عراق داشتیم و بعضی از قضایای دیگر- لیکن من خوش‌بین نیستم چون تجربه من این را نشان می‌دهد؛ آمریکایی‌ها هم غیرقابل اعتمادند، هم غیرمنطقی‌اند، هم در برخوردشان صادق نیستند.

 

این چهار ماهی هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد... ممکن است دشمنی سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلوتر بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید. هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید او هم مانع کار شما نشود و الا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید شما هم بگویید خیلی خوب، این که خسارت است. توجه به این جهات باید از سوی مسئولین و دولتمردان وجود داشته باشد».چهارماه قبل از آن- اول فروردین 92- نیز حضرت آیت‌الله ‌خامنه‌ای در حرم رضوی(ع) فرمودند«تجربه‌های گذشته ما نشان می‌دهد گفت‌وگو در منطق حضرات آمریکایی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه‌حل منطقی دست پیدا کنیم. منظورشان این است که بنشینیم که حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. این گفت‌وگو نیست، تحمیل است.

 

و ایران زیر بار تحمیل نمی‌رود... همین جا من این را بگویم که از جمله تاکتیک‌های تبلیغاتی اینهاست که گاهی شایع می‌کنند از طرف رهبری کسانی با آمریکایی‌ها مذاکره کردند این هم یک تاکتیک تبلیغاتی دیگر و دروغ محض است. تاکنون از سوی رهبری هیچ‌کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد در طول سال‌های متمادی در دولت‌های گوناگون کسانی بر سر موضوعات مقطعی- که ما هم مخالفتی نداشتیم- با آنها مذاکره کرده‌اند اما مربوط به دولت‌ها بوده البته همان‌ها هم موظف بوده‌اند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند... اگر آمریکایی‌ها صادقانه می‌خواهند کار تمام شود بنده راه‌حل ارائه می‌دهم. آن راه‌حل این است؛ آمریکایی‌ها از دشمنی با جمهوری اسلامی و ملت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره حرف منطقی و متین و مستدلی نیست. حرف درست این است؛ اگر می‌خواهند مشکلات فی‌مابین وجود نداشته باشد دست از دشمنی بردارند.. مسئولان آمریکایی اگر دنبال راه عاقلانه می‌گردند این است که سیاست و عمل خود را تصحیح کنند».





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
اعتماد به سرداران در جنگ‌ها و سپردن پرچم مبارزه به آنها از سوی سرفرماندهی یک بحث است و نحوه عمل آنان یک بحث دیگر. البته که پرچمداران از سوی سرفرماندهی، میدان مانور دارند و ابتکارات تازه را به کار می‌گیرند اما این اعتماد، چک‌سفید امضا نیست و نمی‌تواند ناقض فلسفه رزمندگی و پرچمداری مقاومت و مبارزه با دشمن باشد.

 

به گزارش  علمدار بصیر: سرمقاله روزنامه کیهان با عنوان«دست می‌دهند که پشت پا بزنند»از محمد ایمانی چاپ شده در ستون یادداشت روز این روزنامه به شرح زیر است:


فرض محال که محال نیست. بیایید تصور کنیم کار بالا گرفت و در جریان شرکت دکتر روحانی در نشست مجمع عمومی سازمان ملل، تابو! شکست و نه تنها مصافحه تصادفی میان وی و باراک اوباما رخ داد بلکه معانقه و روبوسی هم کردند. یک چند روزی هم تیتر و عکس و تحلیل رسانه‌ها حول و حوش همین ماجرا سپری شد. آنها هم که مدت‌ها بود در حسرت چیدن و خوردن میوه ممنوعه بودند،

برای ساعاتی در هیجان فرو رفتند. ثمّ ماذا؟! گیریم که دست پاک رئیس‌جمهور ما برای لحظاتی در دست چدنی و خونین باراک اوباما قرار بگیرد. آن‌گاه ما چه به دست آورده‌ایم و چه از دست داده‌ایم؟ آیا اساسا مسئله میان ما و آمریکا، مسئله‌ای عاطفی و قهر از سر هیجان دو نفر است که مثلا یک مصافحه و معانقه سر‌آغاز تجدید عواطف آنان باشد یا مسئله عمیق‌تر از این حرف‌هاست؟

البته قابل فهم است که چرا ماشین عملیات روانی غرب به انضمام جریان رسانه‌ای مقلد در داخل اصرار دارد میان این احتمال مبتذل - و البته به عنوان یک رفتار پرخطر- با موضوع «نرمش قهرمانانه» مدنظر رهبر معظم انقلاب خلط مبحث کند. اما مجهول‌های این موضوع به واسطه معلوم‌های آن قابل کشف و تبیین است. هم رهبر معظم انقلاب دراین‌باره نظر روشنی دارند- که در 3 سخنرانی دیدار با فرماندهان سپاه، ملاقات با مسئولان نظام و دیدار نوروزی با مردم در حرم مطهر رضوی تبیین شده- و هم موضوع مذاکره و تعامل با آمریکا دارای سابقه است. از طرف سوم، کمتر از یک هفته زمان لازم است تا معلوم شود چالش ما و آمریکا نه با مصافحه و معانقه تصادفی که حتی با مذاکرات رسمی برطرف نمی‌شود؛ آمریکا خواب نیست که بتوان او را بیدار کرد بلکه خود را به خواب زده، و دولت آمریکا پدیده بکر و آزموده نشده‌ای نیست که بخواهیم او را مورد راستی‌آزمایی چندباره قرار دهیم.

 

اگر آمریکا حقیقتا نگران تولید بمب‌اتمی در ایران بود، 3 سال پیش نباید به هنگام نیاز کشورمان به سوخت 20 درصدی رآکتور تهران (برای تولید رادیو داروهای 800هزار بیمار) در این امر کارشکنی می‌کرد و سپس در برابر تولید همین سوخت در ایران دچار سرشکستگی می‌شد. آن روز آمریکایی‌ها با بدعهدی و نقض قول، حتی نخست‌وزیر ترکیه و رئیس‌جمهور برزیل را که به عنوان میانجی وارد موضوع شده و توافق میان ایران و 1+5 را نهایی کرده بودند، خجالت‌زده کردند. اگر گفته شود مشکل مثلا بر سر طرف مذاکره‌کننده بود جا دارد بپرسیم 10 سال پیش درد آمریکا چه بود که زیر همه توافقات طرف غربی با دکتر حسن روحانی در سعدآباد و پاریس و بروکسل زد؟دستی که از سوی اوباما احیانا وسط یکی از راهروهای سازمان‌ملل یا سر میز ضیافت ناهار بان‌کی‌‌مون به سوی منتخب ملت ایران دراز شود، دست یک جنایتکار به تمام معناست. این دست- با واسطه یا بی‌واسطه- همان‌گونه که حمله خرابکارانه ویروسی به تأسیسات هسته‌ای و به خاک و خون کشیدن دانشمندان برجسته ایرانی (شهیدان احمدی‌روشن، شهریاری، علی محمدی و...) را با قساوت تمام امضا کرد، همان دستی است که اعمال مجازات‌ها و تحریم‌های گزنده علیه ملت ایران و سخت گرفتن زندگی بر آنها را امضا کرده و از آستین شیطان بیرون آمده، اگر که خود دست شیطان نباشد.

 

فشردن چنین دستی - ولو در حد چند لحظه با تاریخ مصرف ژورنالیستی کوتاه - مسئولیت سنگینی را بر دوش دکتر روحانی می‌افکند، همچنان که یک امتیاز بزرگ و باور نکردنی و بی‌هنگام برای شیطان بزرگ است.2 ماه پیش نشریه فارین پالیسی ضمن شهادت دادن به ژرف‌اندیشی رهبرمعظم انقلاب تصریح کرد«رهبر ایران درست می‌گوید؛ توپ در زمین آمریکاست. آیت الله خامنه‌ای می‌گوید دولت اوباما با رفتارش و نه با گفتار سنجیده خواهد شد. ایران از چرخه هسته‌ای خود دست نخواهد کشید. متأسفانه اوباما نشان داده که متأثر از کنگره و لابی صهیونیستی است و شجاعت و قاطعیت لازم برای تعامل با ایران را ندارد... روحانی 10 سال پیش مذاکراتی داشت که به امید اعتمادسازی، تعلیق را پذیرفت اما این امید به شکست انجامید. روحانی یک بار شرمنده شده و احتمالا بار دیگر پا پیش نمی‌گذارد. او تنها در صورتی امتیاز می‌دهد که مطمئن شود در قبال آن امتیاز خواهد گرفت.

 

بنابراین به جای امتیاز دادن صبر می‌کند ببیند آمریکا برای امتیاز دادن جدی است یا نه. اتفاقات 10 سال قبل لکه ننگی برای اصلاح‌طلبان شد و اکنون توپ در زمین آمریکاست که باید امتیاز بدهد وگرنه تغییری صورت نخواهد گرفت». به یک معنا، هدف از نرمش قهرمانانه انداختن توپ در زمین حریف - به واسطه رو کردن دست غدّار و قانون‌شکن او- است و نه فراهم کردن فرصت دست درازی وی و یا زدن گل به دروازه خودی.ما که یادمان نرفته چه 10 سال پیش- و چه یک ماه قبل در یکی از نشریات زنجیره‌ای- با پیشنهاد کاربست اعتمادسازی یکسویه، رویه تسلیم‌طلبانه را در پیش گرفتند و اسم آن را هم سر کشیدن جام زهر گذاشتند! البته شرایط اقتدار امروز ما نه با روزگار صلح امام حسن(ع) و نه با سال 1367 و پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام(ره) مطلقا قابل مقایسه نیست. اما چون هر از گاهی این دو اتفاق مستمسک مغالطه منافقان قرار می‌گیرد باید با صدای بلند گفت که میان شجاعت امام حسن(ع) و حضرت روح‌الله با تسلیم‌طلبی و وادادگی و عافیت‌خواهی و غنیمت‌جویی برخی یاران ایشان از زمین تا آسمان فاصله است.

 

روحیه مجاهدت و مقاومت و عزت کجا و اخلاق منحط برخی همراهان که به اعتبار آلودگی به انواع محرمات ناله «لاطاقهًْ لنا الیوم» سر دادند کجا؟ منطق امام حسن کجا و فریب‌خوردگی آمیخته با رشوه گرفتن عبیدالله بن عباس (سرلشکر سپاه امام) از معاویه و پناهنده شدن به جبهه مقابل کجا؟! یا می‌شود منطق شجاعانه خمینی کبیر را با برخی همراهان ناهمراه و سست عنصر که بعدها حاضر شدند به خاطر مطامع کوچک، مصالح ملی را به آتش بکشند مقایسه کرد!؟ و بعد از همه این پرسش‌ها جا دارد بپرسیم شرایط اقتدار عزت امروز جمهوری اسلامی را چگونه می‌توان با وضعیت جبهه خودی در 25 سال پیش یا 14 قرن قبل از این مقایسه کرد.

 

به تعبیر دیوید ایگناتیوس در واشنگتن‌پست «اوباما رئیس‌جمهور ضعیف شده اما هنوز جاه‌طلب و فرصت‌طلب آمریکاست». اوباما 2 سال پیش در حمله به لیبی معطل نکرد اما در مواجهه با سوریه در انظار جهانی لنگ زد و عقب‌نشینی کرد. 10 سال پیش چنین تصویر روشنی در تصور چه کسی می‌گنجید؟!

شاید یک معنای نرمش قهرمانانه همان مفهوم «کرّ و فرّ» در جنگ به عنوان تاکتیک رزم‌آوری است. اگر نه، فرار و عقب‌نشینی محض که نامش رزمندگی و قهرمانی و دلاوری نیست. بلکه چنین کسانی مورد لعنت و غضب‌الهی‌اند. خداوند در سوره انفال می‌فرماید «هر کس در هنگام مواجه شدن با کافران به آنها پشت کند- مگر آن که هدفش جا به جایی در میدان برای حمله مجدد یا پیوستن به گروه دیگر (مجاهدان) باشد- به غضب خدا گرفتار خواهد شد و جایگاه او جهنم است». نرمش قهرمانانه در حوزه تاکتیک و نحوه انتخاب گارد مبارزه اتفاق می‌افتد و نه در اصل مبارزه و هدف و استراتژی آن. ضمنا یک اتمام حجت با دوست و دشمن است.

 

اعتماد به سرداران در جنگ‌ها و سپردن پرچم مبارزه به آنها از سوی سرفرماندهی یک بحث است و نحوه عمل آنان یک بحث دیگر. البته که پرچمداران از سوی سرفرماندهی، میدان مانور دارند و ابتکارات تازه را به کار می‌گیرند اما این اعتماد، چک‌سفید امضا نیست و نمی‌تواند ناقض فلسفه رزمندگی و پرچمداری مقاومت و مبارزه با دشمن باشد. همان امام همامی که فرمود «ان ‌اخا ‌الحرب الارق و من نام لم ینم عنه.مرد جنگی بیدار است و اگر بخوابد دشمن او به خواب نمی‌رود»، در خطبه 6 نهج‌البلاغه در برابر خدعه‌های جبهه دشمن با صراحت فرمود «به خدا سوگند چون کفتار نباشم که صیادان با آهنگ [و زدن دف و چنگ] خوابش کنند و فریبش دهند و شکارش کنند». یا آن‌گونه که شاعر به نظم کشیده«... شد طبع موافق سبب بستن کفتار».رهبرمعظم انقلاب سی‌ام تیرماه امسال در دیدار با کارگزاران و مسئولان نظام در باب موضوع «تعامل با دنیا» فرمودند «در تعامل با دنیا، باید طرف مقابل را شناخت؛ اگر نشناسیم پشت پا خواهیم خورد... آمریکایی‌ها می‌گویند ما می‌خواهیم با ایران مذاکره کنیم. خب‌، سالهاست که می‌گویند می‌خواهیم مذاکره کنیم... من اول سال گفتم که خوش‌بین نیستم. در مسائل خاص مذاکره را منع نمی‌کنم- مثل مسئله خاصی که در عراق داشتیم و بعضی از قضایای دیگر- لیکن من خوش‌بین نیستم چون تجربه من این را نشان می‌دهد؛ آمریکایی‌ها هم غیرقابل اعتمادند، هم غیرمنطقی‌اند، هم در برخوردشان صادق نیستند.

 

این چهار ماهی هم که از آن صحبت ما گذشت، همین را تأیید کرد... ممکن است دشمنی سر راه شما را بگیرد، بگوید از اینجا نباید جلوتر بروید. سازش با او به این صورت نیست که شما قبول کنید، برگردید. هنر این است که شما کاری کنید که راهتان را ادامه دهید او هم مانع کار شما نشود و الا اگر چنانچه توافق و تفاهم به این معنا بود که او بگوید شما باید از این راه برگردید شما هم بگویید خیلی خوب، این که خسارت است. توجه به این جهات باید از سوی مسئولین و دولتمردان وجود داشته باشد».چهارماه قبل از آن- اول فروردین 92- نیز حضرت آیت‌الله ‌خامنه‌ای در حرم رضوی(ع) فرمودند«تجربه‌های گذشته ما نشان می‌دهد گفت‌وگو در منطق حضرات آمریکایی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه‌حل منطقی دست پیدا کنیم. منظورشان این است که بنشینیم که حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. این گفت‌وگو نیست، تحمیل است.

 

و ایران زیر بار تحمیل نمی‌رود... همین جا من این را بگویم که از جمله تاکتیک‌های تبلیغاتی اینهاست که گاهی شایع می‌کنند از طرف رهبری کسانی با آمریکایی‌ها مذاکره کردند این هم یک تاکتیک تبلیغاتی دیگر و دروغ محض است. تاکنون از سوی رهبری هیچ‌کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد در طول سال‌های متمادی در دولت‌های گوناگون کسانی بر سر موضوعات مقطعی- که ما هم مخالفتی نداشتیم- با آنها مذاکره کرده‌اند اما مربوط به دولت‌ها بوده البته همان‌ها هم موظف بوده‌اند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند... اگر آمریکایی‌ها صادقانه می‌خواهند کار تمام شود بنده راه‌حل ارائه می‌دهم. آن راه‌حل این است؛ آمریکایی‌ها از دشمنی با جمهوری اسلامی و ملت ایران دست بردارند. پیشنهاد مذاکره حرف منطقی و متین و مستدلی نیست. حرف درست این است؛ اگر می‌خواهند مشکلات فی‌مابین وجود نداشته باشد دست از دشمنی بردارند.. مسئولان آمریکایی اگر دنبال راه عاقلانه می‌گردند این است که سیاست و عمل خود را تصحیح کنند».

جام





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
سرمربی تیم پرسپولیس گفت: «اگر مسولان امنیتی و اطلاعاتی وارد قضیه شوند خیلی راحت و دو سوته می توانند اطلاعات را بگیرند.»
به گزارش علمدار بصیر: برنامه 90 دوشنبه شب بیشتر به مسائل داوری و اتفاقات رخ داده در بازی سپاهان و پرسپولیس اختصاص داشت و حتی سوال مسابقه پیامکی برنامه نیز در خصوص انتقادات اخیر به داوری های فوتبال بود.

 

* بایرامی: نه به استقلال می روم نه به پرسپولیس

مهرداد بایرامی که میهمان حضوری برنامه 90 بود، درباره حضورش در تیم های پایه ای پرسپولیس عنوان کرد: «وقتی در تهران بودم در رده جوانان برای پرسپولیس بازی کردم. حتی در زمان کرانچار و دایی به تیم بزرگسالان هم رفتم و مدتی در کنار بازیکنان تیم اصلی تمرین کردم. ضمن اینکه در جام ولایت هم برای پرسپولیس بازی کردم.»

 

وی ادامه داد: «آن زمان به عنوان سهمیه زیر 23 سال می توانستم در تیم پرسپولیس بازی کنم و قرار هم این بود که این اتفاق بیفتد اما هیچ پولی به ما نمی دادند و روز آخر نقل و انتقالات خوردبین، سرپرست پرسپولیس گفت که تو را نمی خواهیم. به همین دلیل ناگزیر شدم به زادگاهم برگردم و دوباره از لیگ دو شروع کنم. رسول خطیبی مرا از بین 800 نفر برای ماشین سازی انتخاب کرد و بعد از آن دیگر در تیمش بودم.»

 

بایرامی درباره اظهارنظر منتسب به خود که گفته بود علاقمند است در آینده در استقلال یا پرسپولیس بازی کند گفت: «من در آن مصاحبه گفته بودم که به دایی علاقه زیادی دارم اما هرگز نگفتم آرزو دارم در استقلال یا پرسپولیس بازی کنم. هدف من این است در گسترش موفق شوم و روزی در تراکتورسازی بازی کنم و از همین جا به تیم ملی برسم.»

 

او درباره گل هفته اولش به استقلال و مهدی رحمتی هم گفت: «من خودم آن گل را زدم. از اول هم خطیبی گفت یک ضرب بزن و من زدم. رحمتی فکر کرد سانتر می کنم و این باعث اشتباهش شد اما اگر باد می زد مسیر توپ عوض می شد. ولی توپ من مستقیم رفت تو گل.»

 

* خبر ویژه عادل فردوسی پور: رئال مادرید پدیده 8 ساله اردبیل را می خواهد

عادل فردوسی پور در برنامه 90 گفت پدیده 8 ساله ای که تصاویرش را یک هفته قبل پخش کرده بود تیم های مختلفی می خواهند. وی گفت او و همکارانش بعد از پخش تصاویر هنرنمایی فوق العاده پسر بچه اردبیلی به دنبال او می گردند تا خانواده اش را در جریان پیشنهادهای رویایی او بگذارند.

 

عادل در این باره گفت: «این بچه 8 ساله ای که فیلم هایش را پخش کردیم با پیشنهادهای مختلفی روبرو شده است. یکی از این پیشنهادها از رئال مادرید است. می خواهیم او را پیدا کنیم و رئال مادریدی ها را به این پسر که عالی کار می کند، معرفی کنیم.»

 

* تایید تصمیم اشتباه محسن قهرمانی در بازی پرسپولیس و سپاهان

در برنامه این هفته 90، صحنه مشکوک بازی پرسپولیس و سپاهان از چند زاویه نمایش داده و مشخص شد که ابتدا خلیل زاده مدافع سپاهان روی بازیکن پرسپولیس خطا کرد و پس از آن میثم حسینی به بازیکن سپاهان لگد زد که قهرمانی تنها این صحنه را دید.

 

کارشناس داوری برنامه ضمن تاکید بر اشتباه قهرمانی اعلام کرد که وی به خاطر قرار گرفتن در موقعیت نامناسب نتوانست به خوبی روی این صحنه اشراف داشته باشد.

 

* قهرمانی سکوتش را شکست؛ در خدمت شما هستم آقای دایی، خیلی شدید

محسن قهرمانی در گفتگو با برنامه 90 درباره اتفاقات رخ داده طی روزهای گذشته عنوان کرد: «ابتدا از هواداران و پیشکسوتان واقعی پرسپولیس عذرخواهی می کنم اما همین الان هم اس ام اس های رکیک و توهین آمیز برای من می آید و این مساله ادامه دارد.»

 

وی درباره اینکه پرسپولیسی ها مدعی شده اند قهرمانی سر شب قبل از بازی در اصفهان بوده است گفت: «این بازی طبق روال قبل به من ابلاغ شد. اس ام اس این بازی یکشنبه شب ساعت 11 شب ارسال شد. برنامه پروازی ام مشخص بود. من شنیدم گفتند سر شب اصفهان بوده است.»

 

قهرمانی افزود: «من ساعت 3:40 پنجشنبه از مشهد به تهران آمدم. 5:15 به تهران رسیدم. پرواز تهران به اصفهان 22 بود و یک ساعت قبل از پرواز به فرودگاه رفتم. خوشبختانه در آن پرواز یکی از بازیگران خوب سینما و تئاتر (کامران تفتی) همراه من بودند و می توانند شهادت بدهند که من چه زمانی رفتم.»

 

وی درباره بازی جمعه شب سپاهان و پرسپولیس گفت: «کلا یک صحنه در این بازی داشت. من در آن صحنه لگد بازیکن پرسپولیس را دیدم. وقتی برگشتم که بازیکن پرسپولیس لگد زد. اصلا روی صحنه درگیری دو بازیکن تمرکز نداشتم. آن چیزی که دیدم تصمیم گرفتم.»

 

قهرمانی افزود: «من روی خط نیامده ام از خودم دفاع کنم. پس از بازی، ممبینی، ناظر مسابقه از من سوال کرد تیم داوری آن صحنه را ندیده بود. حتی ممبینی هم آن صحنه را ندیده بود. متاسفانه این اتفاق افتاده است.»

 

وی درباره اتهاماتی که علیه او طرح شده است گفت: «از دوستان می خواهم هر چی مدرک دارند درباره این بازی دارند ارائه بدهند من در محکمه ای پاسخگو هستم. درباره هر مسابقه ای دارند ارائه بدهند. 12 سال است در لیگ ایران داوری می کنم. با قاطعیت می گویم چنین بحث هایی صحت ندارد. شاید من به عنوان مطلع با من تماس گرفتند صحبت کرده باشم ولی اینکه به صورت مستقیم باشد را به هیچ عنوان قبول ندارم.»

 

قهرمانی تاکید کرد: «نه از طرف من پیشنهادی به کسی داده شده و نه اینکه کسی را به حریم خودم ورود داده ام که بخواهد چنین حرفی بزند. ایرادی ندارد دوستان در کمیته انضباطی به من تفهیم اطلاع بکنند، حتما پاسخ خواهم داشت.»

 

وی درباره  ارتباطش با مولایی، مربی بدنساز پرسپولیس گفت: «وقتی مولایی مشهد بود و دومیدانی کار می کرد برنامه های تمرینی مان را از او می گرفتیم چون مربی بدنساز خوبی بودند. یک سال پیش بود که با من تماس گرفت و گفت چون مدرک مربیگری ندارم و نمی توانم روی نیمکت بنشینم با توجه به آشنایی که با جباری که از بچه های کمیته آموزش فدراسیون است دارم یک کلاس را به من معرفی کنند تا او در آن شرکت کن دو اگر دو یا سه روز هم غیبت کرد اشکالی پیش نیاید. هیچ تماس دیگری هم نبود.»

 

قهرمانی افزود: «روز چهارشنبه در جلسه فدراسیون فوتبال شرکت می کنم. اتهام سنگینی به من زده اند. من ضعیف واقع شده ام چون فقط محسن قهرمانی هستم و به جایی وصل نیستم. موضوع را به خدای خودم و امام رضا (ع) واگذار می کنم. اگر ادله ای باشد گردنم از مو باریک تراست ولی قطعا این بحث را پیگیری می کنم.»

 

وی ادامه داد: «واقعا اگر پرسپولیس بازی را می برد؛ باز هم بحث مولایی مطرح می شد؟ این روزها می گویند که داوری پارسال 60 میلیون پیشنهاد داده است. یا اینکه می دانسته ایم قهرمانی شب بازی به سمت سپاهانی ها غش کرده است. ایرادی ندارد، آقایان بهروان و آلبرت شب بازی در اصفهان بوده اند. یا نه، خیلی راحت می توانستند به تاج یا کفاشیان بگویند که قهرمانی به سمت سپاهان غش کرده است و احتمال دارد دقیقه دو پنالتی بگیرد و داور را عوض کنید.»

 

قهرمانی درباره اینکه علی دایی گفته است وی مرتضی کریمی را برای وساطت به دفترش فرستاده است گفت: «من نمی دانستم دوست مشترک در دفتر دایی است. کریمی اس ام اس زد که کار واجب دارم. من پاسخ ندادم. پس از این اتفاق مرتضی کریمی، با یکی از داوران تهران که بین المللی است تماس می گیرد. آن داور گفت که مرتضی کریمی گفته می خواهد قضیه بازی را ماست مالی کند. من اسم آن داور را نمی گویم چون نمی خواهم درگیرش کنم.»

 

وی ادامه داد: «من اصلا نمی دانستم دفتر بیمه است. با دایی درباره بازی صحبت کردیم. او گفت شما عمدا آن صحنه را قضاوت کردی.»

 

قهرمانی درباره بازی مس و راه آهن که در آن گل سالم راه آهن توسط وی مردود اعلام شد بود اظهار داشت: «آن بازی محمود یاوری سرمربی راه آهن بود. عزیزان گفتند محسن قهرمانی رفیق دیرینه پرویز مظلومی است. آیا سن ما می خورد؟ این را می گذارم به حساب سناریوی آقایان. اگر خلاف کردم به دیده منت می گذارم. اینجا هم می گویم آقای علیپور، آقای تاج، آقای خمیسی، هر مدرکی دارید رو کنید در خدمت هستم. یک سری مسائل هست که نمی شود اینجا گفت. روز چهارشنبه می گویم.»

 

وی درباره اینکه آیا در این مدت تماسی از سوی راه آهن با او  بوده است یا نه اظهار داشت: «از روی فیلم هایی که من قضاوت کردم می شود بررسی کرد. به صورت قاطع می گویم که نه پیشنهادی داده شده است و نه مبلغی رد و بدل شده است.»

 

قهرمانی درباره اینکه دایی گفته است در انتظار شکایت قهرمانی از خود است گفت: «من در خدمت شما هستم آقای دایی، خیلی شدید!»

 

* اتهام جدید به محسن قهرمانی؛ جگرخوری با یک مدیرعامل!

در شرایطی که بحث اشتباه محسن قهرمانی در بازی پرسپولیس و سپاهان و اتهامات علی دایی به این داور داغ است، اظهارات مدیرعامل باشگاه نفتون باعث افزایش شبهات شد.

 

مدیرعامل نفتون (بادیه) در گفتگو با خبرنگار برنامه 90 از تخلفات چند داور صحبت کرد که تلاش می کردند با دریافت رشوه، نتایج را به نفع تیم وی رقم بزنند.

 

وی در بخشی از صحبت هایش ادعا کرد که محسن قهرمانی نیز در یکی از بازی ها تلاش کرده با وی ارتباط برقرار کند و حتی شب قبل از بازی نیز با وی به جگرکی رفته است.

 

قهرمانی درباره ادعای مدیرعامل باشگاه نفتون مبنی بر اینکه با او در شب مسابقه این تیم در جویبار در جگرکی بوده است گفت: «چی بگویم؟ من دو کمک داور دارم. در این بازی با دو کمکم در یک اتاق بودم. قرآن بگذارید برای آن جگرکی بگوید این درست است یا نه.»

 

از نکات جالب این بود که مدیرعامل نفتون، پیامک یکی از داوران را در گوشی همراه خود ذخیره کرده بود که در بررسی های خبرنگار 90 مشخص شد که این شماره ایرانسل، دقیقا مشابه شماره همراه اول داور متهم است!

 

* دایی: آقای قهرمانی، منتظر شکایتت هستم ؛ به کریمی گفته بود پبش دایی برو و موضوع را ماست مالی کن

علی دایی در گفتگوی تلفنی با برنامه 90 درباره صحنه اعلام پنالتی به نفع سپاهان عنوان کرد: «به صراحت می گویم که قهرمانی آن صحنه را می بیند. خیلی راحت و مشخص است. دیدش آن سمتی است که خطای بازیکن سپاهان اتفاق می افتد. قهرمانی 7، 8 ثانیه فن کمر را می بیند. خلیل زاده با کف گرگی توی صورت حسینی می زند و از محل دور می شود، آن صحنه را هم نمی بیند؟»

 

وی ادامه داد: «محوطه دید آدم ها چقدر است؟ من مطمئن هستم که قهرمانی درگیری را راحت می بیند. در این شرایط خلیل زاده  که برای بازیکن من خطر ایجاد کرده است باید اخراج شود. یک سوال دیگر هم دارم و این است که داور کنار چرا ندید؟»

 

سرمربی پرسپولیس درباره اظهارات محسن قهرمانی گفت: «قهرمانی یک سری داستان شروع کرد. برای بازی به این حساسی که پرسپولیس و سپاهان بازی دارد، یک داور مسابقه  ساعت یک شب به هتل می رسد ساعت چند می خوابد که فردا بلند شود؟ ایشان می خواهد فعالیت بدنی داشته باشد و تمرکز داشته باشد. این از بحث کمیته داوران است. چنین چیزی را در کجای دنیا می بینید که داور برای مسابقه حساسی که دارد آن موقع شب به محل برگزاری مسابقه برسد؟»

 

دایی افزود: «آقای قهرمانی بداند که آقا امام رضا مال ما هم هست. آینده نزدیک همه چیز را به مردم ایران مشخص می کند. او خودش را به مظلوم نمایی زده است. شما گفتید با مولایی تماسی نداشتم. پرینت تلفن شما معلوم است. من در جلسه با مراجع ذی صلاح دلایلم را گفتم که چرا گفتم غش کرده است. آنجایی که باید توضیح بدهم داده ام. مطمئن باشید همه چیز مشخص است. من در این مملکت آبرو کسب کردم. با یک حرف بیخود که آبرویم نمی رود.»

 

وی ادامه داد: «بزرگترین معضل فوتبال ما در حال حاضر شرکت های شرط بندی است. اینها مشکلات را درست می کنند. من به مرجع ذی صلاح گفتم.»

 

سرمربی پرسپولیس افزود: «چرا قهرمانی در حرف هایش نگفت یکی از دوستانش را روز یکشنبه به دفتر بیمه من فرستاده است؟ می خواهد این را هم منکر شود؟ مگر نگفته بود که پیش دایی برود و بحث را ماست مالی کن. قهرمانی ساعت 9 شب یکشنبه شب از طریق یکی از دوستان مشترکش خواست بحث را ماستمالی کند. من این بحث را تا آخرش ایستادم.»

 

وی درباره اینکه محسن قهرمانی در بازی پرسپولیس با تراکتورسازی به نفع سرخپوشان تهرانی اشتباه کرده و می توان گفت در آن مسابقه هم به سمت این تیم غش کرده است اظهار داشت: «نه، شرایط فرق می کند. در صحنه بازی با تراکتورسازی، آن صحنه یک ثانیه هم نشد و معلوم نبود توپ به دستش نخورد یا خورد. این صحنه 8 ثانیه طول می کشد. این فن کمر را در هیچ مسابقه ای نمی شود دید. این صحنه را 100 بار دیدم. قهرمانی خیلی هم خوب صحنه را دید.»

 

دایی افزود: «اشتباه با تخلف فرق می کند. این داوری سالم نبود. سال 87، مس کرمان با راه آهن بازی داشت. یک پنالتی به نفع مس گرفته می شود که گل می کند اما گل سالمی که هیچ کسی دور رضا نورمحمدی نیست گل می شود اما گل مردود می شود. قهرمانی محروم می شود اما این مساله را به خیلی چیزها رساندند و خیلی مسائل روشن است.»

 

وی ادامه داد: «متاسفانه خیانت کردند که به این جاها رسیده ایم. یک جا باید بایستیم تا همه چیز روشن شود. در این دو روز کلی فایل صوتی و مدرک آوردند. من هر مدرکی داشتم ارائه کردم. متاسفانه همه آنهایی که این حرف ها را زدند می ترسند. یک بازی به ضررشان زده است یقه شان را گرفته اند 4 تا بازی به نفع شان سوت زده است.»

 

دایی درباره اینکه محسن قهرمانی گفته هرگز بحث شماره حساب را قبول ندارد گفت: «مگر کسی تخلفی بکند، شماره حساب خودش را می دهد؟ یا با سند و مدرک کاری می کند که برای خودش مشکل درست شود؟ با متخلف باید برخورد شود. اگر دایی هم متخلف است باید برخورد کرد.»

 

وی ادامه داد: «این قدر نگوییم داور، بشر است و بشر جایز الخطاست. بشر جایز الخطا نیست، ممکن الخطاست. چنین خطایی که قهرمانی انجام می دهد و حق الناس را ضایع می کند و به 40 میلیون غم می دهد، همان آقا امام رضا می گذرد؟ بالایی راضی است؟»

 

دایی درباره اینکه قهرمانی گفته است نمی دانسته کریمی به دفتر دایی می رود گفت: «نه خیر، شما کریمی را فرستادی. مگر یک تلفن داری که دم از این حرف ها می زنی؟ بروید از جامعه داوری سوال کنید که کریمی با قهرمانی رفیق است یا نیست؟»

 

وی ادامه داد: «اگر مسئولان امنیتی و اطلاعاتی وارد قضیه شوند خیلی راحت و دو سوته می توانند اطلاعات را بگیرند. باید اراده ای در این باره باشد. حتی می توانند اطلاعاتی از دوران نوجوانی افراد را هم پیدا کنند.»

 

سرمربی پرسپولیس درباره اینکه آیا در کنارش افرادی هستند که به او پیشنهاداتی در بحث داوری ها بدهند گفت: «به کسی اجازه نمی دهم این بحث ها را اطراف من مطرح کند. کسی جرات نداشته به دایی نزدیک شود و به دایی آنها را بگوید. من کدها را داده ام و امیدوارم به بهترین شکل پیگیری شود. این را هم بگویم که در داوری از قهرمانی بهترم.»

 

دایی خطاب به قهرمانی گفت: «آقای قهرمانی؛ حتما بروید از من شکایت بکنید. مطمئن باشید خیلی جواب ها دارم. منتظر شکایت شما هستم.»

 

* مرتضی کریمی: یک داور برای یک مسابقه مرگ و زندگی 16 میلیون یورو گرفت

مرتضی کریمی در گفتگوی تلفنی با برنامه 90 درباره حضورش در دفتر علی دایی گفت: «روز یکشنبه ساعت 7 تا 8:30 شب در زمین پاس فوتبال بازی کردیم. گوشی من در ماشین بود. وقتی برگشتم دیدم خیلی زنگ خورده است.»

 

وی ادامه داد: «بهمن دهقان با من تماس گرفته بود. علی حاتم تماس گرفته بود که از کارمندان باشگاه پرسپولیس است. با دهقان تماس گرفتم گفت بیا سعادت آباد، نزدیک باشگاه استقلال که دفتر بیمه دایی است.»

 

کریمی افزود: «با قهرمانی تماس گرفتم. جواب نداد. زنگ زدم به رامین حقیقی، داور بین المللی که می دانم با قهرمانی نزدیک است. گفتم به قهرمانی بگو اگر حرفی داری بگوید چون من دارم به دفتر دایی می روم.»

 

وی ادامه داد: «وقتی با قهرمانی حرف زدم، محسن روح پدر و مادرش را قسم می خورد که نمی داند این مسائل چیست. همین صحبت ها بود که قهرمانی گفت نمی داند چرا اسمش را وسط کشیده اند. در واقع هم او راست گفت و هم دایی چون من وقتی با او صحبت کردم، دم دفتر دایی بودم.»

 

کریمی افزود: «در جلسه با دایی دهقان از من پرسید شما از تخلفاتش خبری داری؟ گفتم والله من یک سال است که با قهرمانی تماسی نداشته ام. واقعا تماسی نداشتم اما می دانم اگر داوری بخواهد تخلفی کند رسیدی نمی دهد. می گویند داوری 60 میلیون خواسته است. من می گویم سازمان لیگ محترم ! یک داور برای یک مسابقه مرگ و زندگی 16 میلیون یورو گرفته است.»

 

کریمی گفت: «از این اتفاقات زیاد رخ می دهد. بازی ابومسلم و ملوان در انزلی کمک داور بازی بودم. پنجشنبه از اردن به تهران رسیدم. یک آقایی که اخیرا حرف و حدیث درباره اش بود و گفته اند حق حضور در فوتبال را ندارد با من تماس گرفت. گفت بیا ساختمان آ.اس.پ. یکی از داوران گفت که این آقا به اسم شما پول گرفته است. سریع به عنایت گفتم. گفت خریت نکن، پاشو بیا. یک اتفاق دقیقه 90 افتاد که اگر آن پنالتی گرفته می شد ابومسلم سقوط می کرد. البته داور درست تصمیم گرفت.»

 

* افشاگری درودگر درباره بازی استیل آذین و شاهین بوشهر؛ گفتند 30 میلیون بده تا بازی را برایتان در بیاوریم

مدیرعامل باشگاه ملوان بندر انزلی پرده از تماسی برداشت که با او در سال 89 گرفته شد و فردی خواهان دریافت پول برای درآوردن یک نتیجه در مسابقه ای در لیگ برتر شده بود.

 

صادق درودگر در ارتباط تلفنی با برنامه دوشنبه شب 90 درباره وضعیت داوری فوتبال کشور عنوان کرد: «من می خواهم درباره اتفاقی که در سال 89 برایم رخ داد صحبت کنم. آن زمان در تیم استیل آذین بودم و مسابقه ای با شاهین در بوشهر داشتیم.»

 

وی ادامه داد: «قبل از بازی مربی تیم مان اظهار نگرانی کرد و گفت فردی تماس گرفته و گفته است 30 میلیون بدهید تا بازی برایتان در بیاوریم. او گفت اگر این پول را ندهید از تیم مقابل می گیریم ولی چون تیم شما فوتبالی تر است به استیل آذین رجوع می کنیم.»

 

درودگر افزود: «در آن زمان جلسه ای را با حضور امیر مهریزی، مدیرعامل و حق شناس، مدیر اجرایی باشگاه صحبت کردیم و قرار شد به قاضی شریفی اطلاع بدهیم. همان زمان به قاضی شریفی که رییس کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بود موضوع را مطرح کردیم و از او خواهش کردیم داور بازی عوض شود.»

 

وی تاکید کرد: «به بوشهر رفتیم و دیدیم داور عوض نشده است. همان داور در جلسه هماهنگی به من گفت این بحث ها چیست که درباره من مطرح کردید؟ من هم گفتم بر اساس تماسی که با من بوده است این موضوع را گفتم. البته الان هم من قضاوتی نمی کنم.»

 

گفتنی است، مسابقه مد نظر صادق درودگر بازی تیم های شاهین بوشهر و استیل آذین در آبان ماه سال 1389 است. مسابقه ای که با تساوی 1 بر 1 به پایان رسید و داور مورد نظر درودگر هم محسن قهرمانی است که آن بازی را سوت زد.

 

* توضیحات سرپرست سپاهان در خصوص غش کردن قهرمانی به سمت این تیم

محمد فرامرزی سرپرست سپاهان در گفتگوی تلفنی با برنامه 90 گفت: «این صحبت هایی که در خصوص غش کردن داور بازی به یک سمت است قابل پیگیری است و باشگاه سپاهان هیچگاه به دنبال مسائل اینچنینی نبوده و موضع باشگاه ما در این خصوص برخورد قاطع با متخلفان است ضمن اینکه به نظر ما در بازی ما مقابل پرسپولیس اتفاقات عجیبی رخ نداده مگر اینکه در آینده موضوع دیگری ثابت شود.»

 

وی افزود: «باشگاه سپاهان به عنوان سردمدار مبارزه با فساد در فوتبال است. ضمن اینکه در فوتبال هیچگاه یک تیمی که ده نفره شده محکوم به شکست نیست کما اینکه در یکی از بازی های همین فصل تیم ده نفره پرسپولیس حریف خود را شکست داد.»

 

* اظهارنظر عجیب یک پرسپولیسی در مورد پرطرفدارترین تیم جهان

اظهارات عجیب و دور از انتظار از سوی اهالی فوتبال در ایران به امری عادی تبدیل شده و شاید به همین دلیل است که برخی چهره ها سعی می کنند مطالبی عجیب تر بیان کنند. یکی از این نفرات محمد پنجعلی است که پرسپولیس را پرطرفدارترین تیم دنیا قلمداد کرده است.

 

این پیشکسوت پرسپولیس تاکید کرد که تیم هایی مثل بارسلونا و رئال مادرید فقط در شهرهای خود طرفدار دارند ولی پرسپولیس در تمام دنیا علاقمند دارد!

 

* عصبانیت مهدوی کیا از باشگاه پرسپولیس و فدراسیون فوتبال

مهدی مهدوی کیا در صحبت هایی اعلام کرد که از اول هم اشتباه کردم برای بازی خداحافظی از طریق پرسپولیس اقدام کردم، با پیگیری های انجام گرفته قرار است یک بازی باشکوه در هامبورگ شکل بگیرد.

 

ضمن انتقاد از وضعیت فعلی تیم ملی نوجوانان از عدم رسیدگی مسئولین به این تیم به شدت گلایه کرد و گفت: «این تیم هم اکنون حتی لباس ورزشی برای پوشیدن ندارد و ما به شرکت تولید کننده البسه مراجعه کردیم و آنها گفتند که تامین البسه تیم ملی نوجوانان در قرارداد ما نیست! مگر چنین چیزی امکان پذیر است؟! بهتر است کمی به فکر این تیم باشیم اما چون سرمربی این تیم ایرانی است و تیم ملی نوجوانان است کسی به آن توجه نمی کند و حتی برای برگزاری اردوها پول نداریم.»

 

* نتایج نظرسنجی

سوال مسابقه پیامکی برنامه در خصوص انتقادات اخیر به داوری های فوتبال بود که در پایان بیش از 2.5 میلیون نفر در آن شرکت کرده بودند. از این تعداد 78 درصد (نزدیک به 1 میلیون و 815 هزار نفر) گفته بودند این انتقادات منصفانه است و 22 درصد (بیش از 500 هزار نفر) آن را منصفانه ندانسته اند.

منبع:جام





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: آنکه بر کردار خویش تکیه کند هلاک شود و آنکه در عین امید به رحمت الهى در ارتکاب گناهان جسارت ورزد، نجات نیابد.

 امام جعفر صادق علیه السلام در بخشی از سفارش‌های خود به عبدالله بن جندب فرمودند:‌ اى پسر جندب! آنکه بر کردار خویش تکیه کند هلاک شود و آنکه در عین امید به رحمت الهى در ارتکاب گناهان جسارت ورزد، نجات نیابد.
عبدالله پرسید: پس اهل نجات کیست؟
حضرت فرمود: کسانى که میان بیم و امیدند و از شوق ثواب و خوف عذاب، قلوبشان انگار در چنگال پرنده‏ اى (شکارى) اسیر است.

متن حدیث:

یا ابن جندب! یهلک المتکل على عمله. و لا ینجو المجترئ على الذنوب الواثق برحمة الله. قلت فمن ینجو؟

قال الذین هم بین الرجاء و الخوف کأن قلوبهم فی مخلب طائر شوقاً إلى الثواب و خوفاً من العذاب.

 

« مستدرک الوسائل، جلد11، صفحه 226»




تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
عفاف و شخصیت دختران ایرانی همچنان در سفارتخانه‌ها و منازل شخصی سفرا در کشورمان لکه دار می‌شود و دستگاه‌های مسئول با چراغ خاموش از کنار آن‌ها عبور می‌کنند.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از فارس، هر از گاهی اخباری از سفارتخانه‌ها و منازل شخصی سفرا در ایران منتشر می‌شود از پارتی‌ها و بزم‌های شبانه گرفته تا برپایی کنسرت و شوهای لباس.

اما تاکنون اگر بزمی بود و حاشیه‌ای، عده‌ای افراد خودفروخته، پای ثابت این مجالس بودند ولی در این روزها همسران سفرا و برخی از مسئولان کشور نیز در جمع‌های این سفارتخانه‌ها حاضر می‌شوند و نظاره‌گر استفاده ابزاری از زنان و دختران ایرانی هستند.

طی روزهای اخیر یکی از سفارتخانه‌های مستقر در ایران جمعی از همسران سفرا و همسران برخی مسئولان را به مراسم برپایی شوی لباس زنانه در منزل سفیر، دعوت کرد، مراسمی که ورود عکاسان مرد هم به آن آزاد بود و کارکنان مرد برنامه نیز منعی برای حضور نداشتند.

نکته قابل تأمل در این گردهمایی این بود که اکثر خانواده‌های سفرای ایران و همسران مسئولان ایرانی، با چادر و حجاب کامل در این مراسم حضور یافته بودند ولی مدل‌ها (فشن‌ها) از بین دختران ایرانی حدود 25 ساله‌ای انتخاب شده بودند که بدون حجاب، روی استیج قرمز برنامه، عرض اندام می‌کردند و عکاسان مرد نیز، این لحظات را به ثبت می‌رساندند، در حالی‌که به این منظور می‌توانستند از دختران ملیت همان سفارتخانه استفاده کنند.

این جریان در حالی رخ داده است که هیچ اعتراضی نسبت به این استفاده ابزاری و تکراری از دختران ایرانی در سفارتخانه‌ها از سوی دستگاه‌های مسئول صورت نمی‌گیرد و نظارت و تلاشی برای حفظ حرمت زن مسلمان ایرانی در این محافل انجام نمی‌‌شود.

اسناد و فیلم‌های این مراسم در اختیار خبرگزاری فارس قرار دارد که این خبرگزاری به دلیل حفظ عفت زن مسلمان ایرانی و حضور همسران برخی مسئولان در این مراسم از انتشار آنها خودداری می‌کند.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
دبیرکل حزب الله لبنان، حل بحران سوریه را سیاسی دانست و تاکید کرد: امید بستن به راهکار نظامی و پیروزی آن، شکست خورده و ویرانگر است.

به گزارش علمدار بصیر: سیدحسن نصرالله دیشب طی سخنانی که اظهاراتش به طور مستقیم از شبکه خبری المنار پخش می شد، در ابتدای سخنانش از استقرار نیروهای امنیتی در ضاحیه (حومه) جنوبی بیروت استقبال کرد و آن را تصمیمی ملی ارزیابی کرد.

دبیرکل حزب الله لبنان افزود: تمایل دارد که در مقام مسئول حزب الله استقبال خود از این اقدام را اعلام کند و از آن به عنوان تصمیمی ملی تشکر کند.

وی ابراز امیدواری کرد که دولت و مسئولان آن وظیفه قانونی خود در قبال همه مناطق لبنان انجام بدهند.

دبیر کل حزب الله لبنان افزود: موضوع ضاحیه حساس است چون هدف قرار گرفت و هنوز هم مورد هدف است اما اقدام مطلوب آن است که کشور و مسئولان در قبال همه مناطق کشور احساس مسئولیت کنند. ما از درخواست‌هایی که در طرابلس مطرح شد حمایت می‌کنیم و امیدواریم که همه مناطق در حمایت نیروهای کشور قرار بگیرد.

مردم ضاحیه با نیروهای امنیتی نهایت همکاری را داشته باشند

نصرالله خطاب خود را به سوی مردم ضاحیه قرار داد و گفت: از همه ساکنان ضاحیه و کسانی که به آنجا می‌روند می‌خواهم که نهایت همکاری را با اقدامات نیروهای امنیتی بکنند و از دادن هر کمکی دریغ نکنند. از زمان وقوع دو انفجار (که در ضاحیه و طرابلس رخ داد)، مسئولیت خود را بر عهده گرفتیم. برخی بیانیه‌هایی صادر و اعمال امنیت خودمختاری را محکوم کردند. البته ما هم امنیت خودمختاری را رد می‌کنیم (و قبول نداریم). این موضوع هیچ وقت جزء برنامه‌های ما نبوده و هیچگاه امنیت خودمختاری اعمال نکرده‌ایم. ما زمانیکه اقدامات امنیتی در ضاحیه اعمال کردیم، مجبور بودیم، برای اینکه مانع ورود خودروهای بمب‌گذاری شده شویم.

حزب‌الله به دنبال امنیت خودمختاری در ضاحیه نیست

وی افزود: برخی حزب الله را متهم کردند که می‌خواهد با امنیت خودمختاری، دولت کوچک خود را کامل کند. اتفاقات امروز این اتهامات را رد می‌کند. اگر حزب الله می‌خواست کشور کوچک خود را تکمیل کند، امروز به آنچه جریان دارد، توجهی نمی‌کرد.

نصرالله در رد این اتهامات همچنین تأکید کرد: ما از زمان وقوع انفجار با دولت تماس گرفتیم اما دولت گفت که برای انجام مسئولیت خود به زمان نیاز دارد.

وی افزود: اما در خصوص کسانی که اقدامات حزب الله (برای حفظ امنیت) را محکوم می‌کنند، باید بگویم که این احساس به ما دست داد که اینان از کشته شدن مردم در ضاحیه خوشحال می‌شوند. تاسف‌بار است که کینه‌توزی برخی‌ها به جایی می‌رسد که طرز تفکرشان به این سطح می‌رسد.

دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه این موضوع همچنین گفت: تأکید می‌کنیم که مسئولیت (این امور) فقط با دولت است و هر کجا دولت ورود کند، ما (مسئولیت را) واگذار می‌کنیم.

تکفیری‌ها عاملان انفجار ضاحیه هستند

وی در خصوص تحقیقات صورت گرفته درباره عاملان انفجار ضاحیه نیز گفت: به نتایج نهایی رسیده‌ایم و برای ما کاملا آشکار شده است که چه کسانی عاملان انفجار "رویس" هستند و کجا هستند و چه کسانی حمایت کننده آن هستند. آنها، تکفیری‌هایی هستند که در قالب "معارضان سوریه" فعالیت می‌کنند و نقطه آغاز فعالیتشان خاک سوریه است و نهادهای رسمی هم به همین نتیجه رسیدند.

شرط 14 مارس برای عدم حضور حزب الله در دولت، شرط عربستان است

دبیر کل حزب‌الله لبنان با تأکید بر اینکه جریان 14 مارس روند گفت‌وگو را مختل کرده است، تأکید کرد که عربستان سعودی برای انتقام‌گیری از حزب‌الله شرط عدم حضور حزب را در دولت جدید مطرح کرده است اما پیشنهاد ما تشکیل دولت وحدت ملی است.

به گزارش خبرگزاری فارس، سید حسن نصرالله در خصوص مسائل داخلی لبنان به اتهام ایجاد شبکه ارتباطی در زحله پرداخت، و گفت: حزب الله هیچگاه برنامه‌ای برای ایجاد شبکه ارتباطی کابلی، در زحله نداشته و ندارد و در آینده هم نخواهد داشت. مناطق بقاع و بعلبک بخشی از (منطقه) جنگ(ـی) با دشمن است. چند سال پیش، کابلی در یک سوی شهر زحله و به موازات شهر ونه در داخل آن، کشیده شد. کابل برای اتصال خطوط بود نه چیزی بیشتر از این. وآنچه چند روز پیش رخ داد این بود که جوانان مشغول عملیات تعمیر ونگهداری آن بودند.. برخی وارد جنگی توهمی درباره آنچه در زحله در جریان است، شده‌اند.

نصرالله افزود: رئیس یکی از احزاب جریان 1 مارس گفت که شبکه ارتباطی حزب الله در امور خصوصی مردم وارد شده است و امیدواریم که از یک مسئول امنیتی بخواهد که معنای شبکه ارتباطی ما را برای او شرح دهد.

اگر رئیس جمهور ما را به گفت‌وگو دعوت کند، در آن شرکت می‌کنیم

نصرالله در خصوص مذاکرات داخلی لبنان برای حل مشکلات نیز گفت: آقای نبیه بری (رئیس پارلمان) ابتکاری را آغاز کرد و ما و جریان‌های (سیاسی) زیادی آن را تایید کردیم اما صدای برخی‌ها را شنیدیم که خواستار تحریم گفت‌وگو بودند و شروطی گذاشتند. این گروه‌ها روند گفت‌وگو را مختل کردند و شرط استعفای دولت میقاتی را مطرح کردند. اما استعفا که انجام شد، به پای میز گفت‌وگو بازنگشتند.

دبیر کل حزب الله گفت: همه می‌دانند که چه کسی روند گفت‌وگو را در لبنان مختل می‌کند. ما صرف‌نظر از اینکه چه کسی در گفت‌وگو شرکت خواهد کرد، حاضریم در آن شرکت کنیم.

نصرالله تصریح کرد: اگر رئیس جمهور ما را دعوت کند، حاضریم در گفت‌وگوها شرکت کنیم و موضوع دخالت در سوریه را و اینکه چه کسی دخالت کرده است، بررسی کنیم. آیا بیانیه نوشتن و نامه نوشتنی که از اوباما می‌خواهد تا به سوریه تجاوز نظامی کند دخالت محسوب نمی‌شود؟ تجاوزی که اگر صورت بگیرد، پیامدهای خطرناکی برای همه دنیا،‌ بخصوص لبنان خواهد داشت.

دبیر کل حزب الله افزود: می‌خواهیم در گفت‌وگوها بررسی کنیم که کدام یک خطرناک‌تر است. اینکه (آنان = 14 مارس) از اوباما می‌خواهند در سوریه دخالت (نظامی) بکند خطرناک‌تر است یا کاری که جوانان ما در سوریه انجام می‌دهند... پاکستان اکنون دست‌به‌گریبان پیامدهای جنگ افغانستان است. امروز ترکیه خطر بحران سوریه را کم کم احساس کرده است. دولت (لبنان) برای مقابله با این خطری که لبنان و لبنانی‌ها را تهدید می‌کند، چه کار کرده است؟

وی تصریح کرد: ما آماده مشارکت در گفت‌وگو و بررسی هر موضوعی هستیم. لبنانی‌ها هیچ راهی جز بررسی موضوعات ندارند.

ما تشکیل دولت وحدت ملی را پیشنهاد می‌کنیم

نصرالله در خصوص تشکیل دولت و نحوه ترکیب کابینه از جریان‌های مختلف لبنان نیز گفت: بر خلاف اجماع لبنانی‌ها بر ضرورت تشکیل دولت،‌اما این کار هنوز انجام نشده است. از زمانیکه آقای "تمام سلام" مسئول تشکیل دولت و کابینه شد، حزب المستقبل و برخی متحدانش اعلام کردند که آنان خواستار مشارکت حزب الله در دولت نیستند.

دبیر کل حزب الله گفت: اینها همچنین معادله "ارتش، ملت و مقاومت" را نپذیرفتند. ما هیچ مانع‌تراشی نکردیم. پس چه کسی تشکیل دولت را مختل می‌کند؟ حرف آنان همیشه این است که فقط ماییم (حزب الله) تشکیل دولت را مختل می‌کند.. سپس گفتند، با دو شرط حضور حزب الله را در دولت می‌پذیریم و آن این که معادله "سه‌گانه" و "یک‌سوم تعیین‌کننده" (از ترکیب دولت) را قبول نداریم.

نصرالله گفت: ما شرطی آشکار و بسیار روشن داریم. آن،‌این است که هر جریان سیاسی به تناسب حجم پارلمانی‌اش، در ترکیب کابینه حضور داشته باشد.

وی افزود: ایده دولت 8-8-8 غیر واقعی است. نخست‌وزیری که ما با تعیین او موافقت کردیم از جریان 14 مارس است و وزیری که تعیین خواهد کرد با او در اتخاذ تصمیم‌های سیاسی هماهنگ و همسو خواهد بود. این، یعنی اینکه 14 مارس 10 وزیر خواهد داشت. پس اینجا دیگر معادله سه‌هشت (8-8-8) وجود نخواهد داشت. در نتیجه ما تشکیل دولت وحدت ملی را بر حسب حجم پارلمانی پیشنهاد می‌کنیم.

دبیر کل حزب الله افزود: مصحلت کشور، خروج این گروه از اتلاف وقت، و شروع تشکیل دولت وحدت ملی بر اساس حجم واقعی پارلمانی آنان است.

نصرالله در خصوص دخالت کشورهایی مانند عربستان نیز گفت: برخی کشورهای خلیج (فارس) و مشخصا عربستان سعودی حزب الله را به "اشغال سوریه" متهم می‌کنند. و بر اساس همین اتهام، می‌گویند که آنچه در سوریه در جریان است، درگیری‌ کشورها و طرح‌ها(ی منطقه‌ای) نیست. بلکه نیروی اشغالگری و نیروی مقاومتی در دو سوی موضوع هستند و وظیفه کشورهای عربی است که به نیروی مقاومت در برابر این اشغالگری کمک کنند.

وتوی 14مارس در عدم مشارکت حزب الله در دولت ، وتوی عربستان است

نصرالله در آخرین بخش سخن خود در خصوص مسائل داخلی لبنان گفت: بر اساس همین اتهام، در پی انتقام گیری از حزب الله هستند. وتوی جریان 14 مارس و شرط آن برای عدم مشارکت حزب الله در دولت جدید لبنان، شرط و وتوی عربستان سعودی است و مجازات لبنانی‌ها، به دست کشورهای (عرب) خلیج (فارس) تحت عنوان مجازات حزب الله است.

نصرالله: ادعای ارسال سلاح شیمیایی سوریه برای حزب‌الله خنده‌دار است

دبیر‌کل حزب‌الله لبنان تأکید کرد ادعای معارضان سوری درباره انتقال سلاح‌های شیمیایی سوریه به حزب‌الله لبنان خنده‌دار و مضحک است.

به گزارش خبرگزاری فارس، «سید حسن نصر الله» دبیر کل حزب الله لبنان با اشاره سخنان «جان کری» وزیر خارجه آمریکا که بعد از توافق با روسیه بر مسئله سلاح های شیمیایی سوریه گفته بود: نباید اجازه داد که این سلاح ها به لبنان منتقل شوند، گفت: روز بعد از سخنان کری مسئولان ائتلاف معارضان سوری گفتند که حکومت سوریه سلاح های شیمیایی خود را به حزب الله منتقل کرده است این اتهامی «خنده دار و مضحک» است زیرا جابه جایی سلاح شیمیایی مثل جابه جایی آرد و گندم نیست.

وی افزود: ولی متاسفانه برخی در لبنان از لحاظ رسانه ای به این مسئله دامن زدند و کار به جایی رسید که برخی از آنها از رسیدن سلاح های شیمیایی سوریه به حزب الله ابراز نگرانی کردند.

استفاده از سلاح شیمیایی در جنگ روانی هم جایز نیست

دبیر کل حزب الله لبنان افزود: ما از برادران سوری خود نخواسته‌ایم که برای ما سلاح شیمیایی ارسال کنند و در آینده نیز نخواهیم خواست زیرا ما خط قرمز هایی در دین خود داریم و مسئله برای ما تمام شده است و استفاده از این نوع جنگ افزار حتی در جنگ روانی نیز جایز نیست.

وی با رد اتهام های کشورهای عرب منطقه بویژه عربستان علیه حزب الله و ایران گفت:? برخی کشورهای عربی و به طور مشخص عربستان به حزب الله اتهام می زنند که سوریه را اشغال کرده است.

نصرالله افزود: این کشورها مدعی هستند که سپاه پاسداران ایران و حزب الله سوریه را اشغال کرده اند و براساس این برداشت خود می‌گویند که آنچه در سوریه می گذرد جنگ داخلی نیست بلکه نیروهای اشغالگر این کشور را اشغال کرده اند و نیروهای مقاومت در برابر آنها مقاومت می کنند و کشورهای عربی باید از این مقاومت سوری در مقابل اشغالگران حمایت کنند و عربستان از مقاومت در سوریه حمایت می کند و دعوت می کنند که ارتش و هواپیما و .. بفرستند.

 

ادعای اشغال سوریه توسط حزب الله و ایران توهم است

سید حسن نصر الله در اشاره به برخی ادعاهای کشورهای عربی درباره اینکه سوریه به دست حزب‌الله و ایران اشغال شده، گفت: اولا درباره سپاه پاسداران باید بگویم که شمار آنها از دهها نفر بیشتر نیست که اینها هم از سالیان پیش در لبنان بوده اند آیا اینها (با این تعداد اندک )اشغالگرند؟ آیا انسان عاقلی در لبنان و یا سوریه باور می کند که حزب الله قدرت این را دارد که سوریه را اشغال کند؟ روشن است که پایه های ادعاهای آنها سست و ضعیف است.

وی افزود: این افراد شکست خود را با این ادعا که حزب الله سوریه را اشغال کرده توجیه می کنند، آنچه ائتلاف معارضان سوری نامیده می شود آیا تندروها را به اشغال سوریه متهم نمی کند؟آیا این اشغال نیست؟ چه کسی پشت پرده این ماجراست؟ کسی که از اشغال سوریه سخن می گوید از جهان نمی خواهد که نیروهای خود را برای اشغال سوریه به این کشور بفرستد.

 

عربستان و ترکیه در موضع خود در قبال سوریه بازنگری کنند

دبیر کل حزب الله لبنان گفت: در سایه تحولات اخیر در سوریه و جهان و منطقه و در پی تجربیات اخیری که منطقه با آن روبرو شده بود از عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس و ترکیه می خواهم که در مواضع خود بازنگری کنند زیرا امید بستن به راهکار نظامی و پیروزی آن شکست خورده و ویرانگر است ؛ از شما می خواهم که کینه های خود را کنار بگذارید و به ملت های منطقه فکری کنید زیرا راه نجات سوریه و همه ملت های منطقه و بستن راه بر فتنه ها با راهکار سیاسی قابل حل و فصل است.

وی به هشدار عبدالله گل رئیس جمهوری ترکیه درباره فعالیت گروههای تندرو در شمال سوریه و خطر آن برای ترکیه اشاره کرد? و گفت: به عبدالله گل گفته شد که وضعیت پاکستان به خاطر دخالت آنکارا در سوریه برای ترکیه تکرار خواهد شد.

وی افزود: امروز ما می‌خواهیم که همه دستان خود را دراز کنند زیرا بحران سوریه با گفت‌وگو و راهکار های سیاسی به پایان می رسد.

علما و کشورهای اسلامی درباره اوضاع خطرناک بحرین وارد عمل شوند 

دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه سخنرانی خود به اوضاع بحرین نیز اشاره کرد و از علما و کشورهای اسلامی خواست تا در قبال اوضاع خطرناکی که در بحرین در حال روی دادن است واکنش نشان دهند.

به گزارش خبرگزاری فارس، سید حسن نصرالله در ادامه سخنان خود درباره توصیف کردن حرب الله لبنان به عنوان سازمانی تروریستی و همچنین اصرار حکومت بحرین درباره جرم شناختن هرگونه ارتباط با حزب الله گفت که این موضعی سیاسی بوده و دلیلش این است که زمانی که اکثریت ملت بحرین جنبش‌های مسالمت آمیز خود را آغاز کردند و مطالب واقعی خود را مطرح کردند مورد تایید رسانه‌ای و سیاسی تعدادی از گروه‌های بین‌المللی قرار گرفتند که ما یکی از این سازمان ها بودیم.

 

کشورها در قبال تحولات جاری در بحرین سکوت پیشه کرده‌اند

وی در ادامه گفت: بسیاری از دولت ها درباره رویدادهایی که در بحرین روی می دهد سکوت پیشه کرده اند این در حالی است که هیچکدام از این کشورها برای حل موضوع بحرین به گزینه نظامی روی نمی آورند و همچنان بر راهکارهای مسالمت آمیز برای رسیدن مردم بحرین به درخواست‌هایشان اصرار دارند که این مورد با تایید و پوشش دولت بحرین همراه بوده است.

دبیر کل حزب الله لبنان در ادامه گفت: از روزی که دولت بحرین تصمیم به اخراج لبنانی ها از سرزمین خود کرد این اقدام هیچ ارتباطی به ما ندارد. دولت بحرین همچنین اقدام به تعطیلی خطوط پروازی میان بحرین و لبنان کرده و این دلیل بر ضعف و سستی دولت بحرین است. من به دولت و وزیر دادگستری بحرین می گویم که موضع ما دینی و سیاسی بوده و باید تاکید کنم که تصمیم‌ها در بحرین مستقل بوده و این جنبش به هیچ طرف یا محوری وابسته نیست بلکه مستقل می باشد.?

ایران در تحولات بحرین دخالت ندارد

وی با اعلام اینکه «ایران در روند اوضاع در بحرین دخالت نمی کند و تصمیمات مخالفان مستقل و داخلی است» خطاب به رژیم حاکم بر این کشور گفت: اما شما اهل ضعف و سستی بوده و این شما هستید که مداخله خارجی را برای سرکوب ملتتان به کار می گیرید.

 

جنبش مردمی بحرین مسالمت آمیز و شرافتمندانه به راه خود ادامه خواهد داد

سیدحسن نصرالله گفت: تمامی علمای مسلمان و تمامی دولت ها و کشورهای عربی را دعوت می کنم که درباره رویدادهایی که در بحرین روی می دهد و بسیار خطرناک بوده صحبت کنند. اقدامات خطرناکی که شامل لغو تابعیت و تخریب مساجد است.

وی با ستایش از صبر و بردباری و استقامت ملت بحرین در طول این دوسال گذشته گفت: این جنبش مردمی مسالمت آمیز و شرافتمندانه به راه خود ادامه خواهد داد اما رژیم بحرین از این سرکوبگری تنها ناامیدی نصیب آنها خواهد شد زیرا شرایط تغییر کرده است.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون