سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
به نقل از سی ان ان بعد از اتمام سخنرانی اوباما خبرنگاران از او در مورد ملاقات با رییس جمهور ایران پرسیدند.

با تمام شدن سخنان اوباما در مجمع عمومی سازمان ملل، اظهارات او به ویژه در مورد ایران، بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشته است.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از سی ان ان بعد از اتمام سخنرانی اوباما خبرنگاران از او در مورد ملاقات با رییس جمهور ایران پرسیدند.

گفته می شود که اوباما از پاسخ به این سوال که آیا با رییس جمهور ایران ملاقات دارد یا با او دست خواهد داد یا خیر، خودداری و به گفتن "متشکرم" بسنده کرده است.





تاریخ ارسال مطلب : چهارشنبه 92/7/3 | نویسنده : alamdarbasir
فاطمه حقیقت جو نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و از اعضا جبهه مشارکت با حضور در تلویزیون دولتی صدای آمریکا (voa) استراتژی و تاکتیک فتنه جدید را افشاء کرد.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از پایگاه خبری مرصاد در این برنامه که شادی امین از گروهک چپ مارکسیستی و فاطمه کشاورز از حامیان فرقه گنابادی حضور داشتند فاطمه حقیقت جو به موضوع قانون شهروندی اشاره کرد و گفت: "من خیلی امیدوارم، اگر فشار منطقی و درستی وارد شود لایحه حقوق شهروندی از مجلس میگذرد ، ممکنه شورای نگهبان رد بکنه اما یادمون باشه مجمع تشخیص مصلحت وجود داره! و فکر میکنم آقای هاشمی رفسنجانی حامی حقوق زنان خواهد بود بنابراین من نگران نیستم مصوبه ای در شورای نگهبان رد شود ، این مصوبه احتمال زیاد در مجمع تشخیص مصلحت تصویب خواهد شد."

حقیقت جو که رئیس موسسه ای است که مخارج آن توسط دولت آمریکا تامین می شود سر خط برنامه هایش را اینگونه فاش کرد: "مبارزه خشونت پرهیز مستلزم کاربرد درست و به موقع استراتژی ها و تاکتیک هایی است که منجر به مشارکت توده ها شود و قدرت مردم بتواند حکومت را به عقب نشینی وادار کند".

حال سوال اینجا است و قطعا باید توسط آقای هاشمی پاسخ روشن داده شود که ضد انقلاب با کدام چراغ سبز به حمایت های هاشمی رفسنجانی دلخوش کرده است؟

فاطمه حقیقت جو متولد 1347 در تهران از اعضاء سابق دفتر تحکیم وحدت بود که به همراه شوهرش (محمد تهوری) سرپل سازمان منافقین در آمریکا در یکی از ایالت ماساچوست زندگی می کند.

1

فاطمه کشاورز، فاطمه حقیقت جو، و شادی امین

2

 

آرام حسامی، آرش غفوری و فاطمه حقیقت‌جو در کنفرانس ضد انقلاب خارج از کشور

 





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
در شأن و منزلت بسم الله همین بس که به فرموده امیرالمومنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه، اسرار کلام خداوند در قرآن است و اسرار قرآن در سوره فاتحه و اسرار فاتحه در "بسم الله الرحمن الرحیم" نهفته است.

  گویند مردی بود منافق اما زنی داشت مومن و متدین.

 

این زن تمام کارهایش را با "بسم الله" آغاز می کرد. شوهرش از توسل جستن او به این نام مبارک بسیار غضبناک می شد و سعی می کرد که او را از این عادت منصرف کند.

 

روزی کیسه ای پر از طلا به زن داد تا آن را به عنوان امانت نکه دارد زن آن را گرفت و با گفتن " بسم الله الرحمن الرحیم" در پارچه ای پیچید و با " بسم الله " آن را در گوشه ای از خانه پنهان کرد، شوهرش مخفیانه آن طلا را دزدید و به دریا انداخت تا همسرش را محکوم و خجالت زده کند و "بسم الله" را بی ارزش جلوه دهد.

 

وی بعد از این کاربه مغازه خود رفت. در بین روز صیادی دو ماهی را برای فروش آورد آن مرد ماهی ها را خرید و به منزل فرستاد تا زنش آن را برای نهار آماده سازد.

 

زن وقتی شکم یکی از آن دو ماهی را پاره کرد دید همان کیسه طلا که پنهان کرده بود درون شکم یکی از ماهی هاست آن را برداشت و با گفتن "بسم الله" در مکان اول خود گذاشت. شوهر به خانه برگشت و کیسه زر را طلب کرد. زن مومنه فورا با گفتن "بسم الله" از جای برخاست و کیسه زر را آورد شوهرش خیلی تعجب کرد و سجده شکر الهی را به جا آورد و از جمله مومنین و متقین گردید.[خزینةالجواهر ص 612]





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
ما بالاخره نفهمیدیم، خوب است یا نه. اگر خوب است چقدرش خوب است؟ همه اش خوب است؟ نصفش خوب است؟ تا جایی که ما خوشمان بیاید خوب است؟

 

به گزارش علمدار بصیر:

یکی از مسئولین عزیز کشور، یکی دو روز پیش سوالی را مطرح کرده که ما سالهاست در ذهنمان بی جواب مانده. ایشان گفته: «چرا دختران دانشجو که با حجابی مناسب و چادر وارد دانشگاه ها می شوند، چادر را بر میدارند؟» خب پاسخ ها متفاوت است. یکی از دلایل آن این است که آنها انگیزه کافی برای حجاب ندارند. برای رفع این مشکل آن مسئول عزیز کشور این گونه راهکار ارائه داده که: «دانشجویان در دانشگاه نمره می خواهند و برای کسب نمره هر صحبتی را گوش می دهند. لذا می توان به آن ها این تذکر را داد که چنانچه حجابشان را رعایت کردند، این اجرای قانون در نمره و انضباط آن ها تاثیرگذار است.»

 

در همین زمینه ذکر چند نکته ضروری است:

1) روسا و اساتید و مدیران و ... از این مسئول عزیز کمی یاد بگیرند. دیگر به چه زبانی بگوییم دانشجو برای نمره به دانشگاه می رود نه تحصیل علم و دانش؟ حتما باید بزرگترتان یک حرفی بزند تا قبول کنید؟

 

2) لازم است تا وزارت علوم بعد از تصویب طرح «حجاب برای نمره»، دانشجویان پسر را توجیه کند که آنها مشمول این طرح نیستند. مدتی قبل چند نفر از همکلاسی های ما به نام های سعید، جمشید و حشمت برای گرفتن نمره با حجاب کامل سر کلاس حاضر شده بودند، که با سعید و جمشید برخورد لازم صورت گرفت، ولی حشمت را چون اسمش دوگانه سوز بود، کسی نفهمید!

 

3) در خصوص مورد قبلی این را هم بگویم که حشمت برای حجاب مناسب نمره کامل را از استاد گرفت ... ناجنس!

 

4) احتمالا بعد از اجرایی شدن این طرح، ابلاغ می کنند که اساتید فرضا به هر دانشجویی که حجابش را رعایت می کند، 5 نمره اختصاص بدهند. حالا آمدیم و دانشجویی نمره 4 گرفت و با 5 نمره اضافی هم کارش راه نیفتاد. اینجا استاد وظیفه دارد قبل از این که دانشجو بخواهد، همه جوره در خدمت باشد (!) سریعا او را به حضور پذیرفته و دیالوگ زیر را برقرار کند:


استاد: خب چقدر کم داشتی؟


دانشجو: 2 نمره استاد.


استاد: بسیار خب ... حالا در حد دو نمره حجابت رو بیشتر رعایت کن، عمو ببینه.

 

5) سوال ایجاد می شود که اگر این دانشجویان بعد از گرفتن نمره از دانشگاه خارج شده و حجاب خود را به هم زدند، باید چه کرد؟ جواب: اساتید وظیفه دارند تا چند کیلومتر دانشجو را تعقیب کنند و بعد از متوقف ساختن آنها به کمک مردم و مسئولین تفهیم اتهام کرده، و نمره لازم را کسر نمایند.

 

6) ما بالاخره نفهمیدیم این که هدف وسیله را توجیه کند، خوب است یا نه. اگر خوب است چقدرش خوب است؟ همه اش خوب است؟ نصفش خوب است؟ تا جایی که ما خوشمان بیاید خوب است؟ والله سر در نیاوردیم!

منبع:شریان نیوز





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
یکی از باورهای بابیان و بهائیان، اعتقاد به اله بودن علی محمد باب و حسینعلی نوری است و خداوند در آیه " یایها الذین ءامنوا انما المشرکون نجس " آنها را نجس دانسته است.

 

به گزارش علمدار بصیر:

چندی پیش فردی که این روز ها با اقدامات عجیب، خود را مضحکه خاص و عام کرده است در یک فراخوان عمومی به شرح زیر از مردم خواست تا به منزل کافران و مشرکان بروند و عکس هایی در منزل آنها تهیه کنند و در فضای مجازی قرار داده تا به طور مثال بتوانند نجاست زدایی کنند ولی بی آنکه لحظه ای فکر کنند که چیزی که خدا نجس کرده است با این اقدامات بی ارزش پاک نمی شود.

 

آیا این فردی که بعید می دانم از نور، زاده شده باشد می دانست که با این اقدام به جنگ مستقیم با خدا و قرآن می رود و باید منتظر پاسخ خدا باشد و شاید تا پایان عمر زندگی نکبتی چون سلمان رشدی و شاهین نجفی و امثال آنها نصیبش شود.

 

نوری زاد در فراخوان خود آورده است: "من ازهمه ی مردمان ایران وجهان، وبویژه ازمسلمانان ایران وجهان، ومستقیماً ازشیعیان ایران وجهان دعوت می کنم با من در نجاست روبی ازساحت انسانیتی که درایرانِ اسلامی به حاشیه رفته وبرچهره اش غباری ازآسیب های بی خردی نشسته همراه شوند...


گرفتاری واقعی مردمان ایران دربرداشت های نا صحیح و نا بخردانه ی جمعی ازمراجع تقلید ازاسلام، ورواج وگسترش آن بی خردی ها در تحکم های حکومتی است.


من در این فراخوان، مستقیماً مراجعی را درپیشانیِ فرومایگی می نهم که با برداشت های نابخردانه ی خویش از قرآن و اسلام وسیره ی بزرگان دینی، مشرکان و کمونیست ها و بهاییان و خدانشناسان را “نجس” دانسته وب ا همین فتوای سخیف و ناجوانمردانه، جمعی ازهموطنان ما را ازحقوق مسلم شهروندی شان محروم کرده اند. "

 

جالب است که با این اظهار نظر ها نوری زاد خدانشناسانی که خود خداوند متعال در قرآن آنها را نجس شمرده است را بر مراجع عالیقدر اسلام ترجیح می دهد که البته اینجا است که این مثل قدیم خودنمایی می کند : " خلایق هر چه لایق"

 

البته بهتر است نگاهی به چگونگی نجس خواندن کفار و مشرکین داشته باشیم تا بهتر متوجه شویم که این فرد به مبارزه با چه کسی رفته است. از نظر شیعیان و فقهای شیعه کافر نجس می باشد البته به عقیده برخی فقها، کسانی که اهل کتاب می باشند، نجس نیستند البته در مورد حکم نجاست کفار، به آیه ی 28 سوره توبه استناد می شود که در این آیه کافران نجس خوانده شده اند.

 

" یایها الذین ءامنوا انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا و ان خفتم عیله فسوف یغنیکم الله من فضله ان شاء ان الله علیم حکیم" .

 

اى کسانى که ایمان آورده اید! مشرکان نجسند و بعد از امسال دیگر نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند، و اگر از فقر مى ترسید زود باشد که خدا اگر بخواهد از کرم خویش شما را توانگر کند که خدا دانا و شایسته کار است.

 

اما مشرکان چه کسانی هستند؟ شرک یعنی شریک قائل شدن برای خدا (کسی را هم عرض خدا دانستن در امور) و به کسانی که برخی چیز ها را موثر تر از خدا در امور قرار می دهند و یا آنها را در سطح خدا می دانند مشرک می گویند.

 

تنها گناهی که خداوند فرموده هرگز نخواهم بخشید، گناه شرک است!... که خداوند میفرماید: " لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ اِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ!..." شرک ظلم عظیمی است!...وهرگز بخشیده نخواهد شد؟!

 

محمد نوری زاد در ادامه فراخوان خود حکم نجس خواندن آنها را توهین به آنها و برخی شهروندان کافر و مشرک خواند که در این باره نیز باید متذکر شویم که اگر این اقدام توهین به آنها است دلایلی دارد که تنها خود خدا می داند و ما باید از دستورات خدا پیروی کنیم البته این توهین ها به خود مشرکین و کفار نیز بازمی گردد .

 

ممکن است این یک کیفر و مجازات از سوی خدا باشد زیرا خدا آنها را نجس خوانده است و بدیهی است که ممکن است شخص اجرای کیفر و مجازات را توهین به خود تلقی کند اما عامل این توهین خود شخص است نه قانونگذار که به جهت مصالحی به وضع حکم اقدام کرده است.

 

حال ممکن است بگویید آیا بهائیان مشرک هستند یا خیر که در پاسخ به این سوال باید گفت، یکی از باورهای بابیان و بهائیان، اعتقاد به اله بودن علی محمد باب و حسینعلی نوری است. این اعتقاد بهائیان با مبانی هیچ یک از ادیان آسمانی نمی سازد، زیرا الوهیت ویژه خدای سبحان است و هیچ کس و هیچ چیز در این مقام با او شریک نیست. پس در نتیجه طبق سخن خداوند متعال ( انما المشرکون نجس) مشرکین نجس هستند و نباید با آنها معاشرت داشت.

 

عصرامروز





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
اینها آخرین دست نوشته شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال1364 است که تنها ساعتی قبل از شهادت به رشته تحریر در آمده است.

به گزارش علمدار بصیر: لوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است؟

اینها آخرین دست نوشته شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال1364  است که تنها ساعتی قبل از شهادت به رشته تحریر در آمده است . امید واریم با انتشار این متن در روزهای هفته دفاع مقدس امیدوار است ضمن گرامی داشت یاد این عزیزان تأملی هرچند کوتاه درباره هدف ، انگیزه و چرایی حضور این مردان خدا در عرصه در ذهن همگان شکل گیرد. متن این نوشته را با هم میخوانیم  چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟

چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،به هر جا که اینجا نباش یعنی اضطراب که کودکم کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟

به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟ کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ، از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟ آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.

کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیدیده ؟ کشته شده ودر آنجا دفن گردیده؟

چه کسی است که معنی این جمله را درک کند:

نبرد تن و تانک؟!" اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟ چگونه سر 120 دانشجوی مبارز و"  مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟ آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟

گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟ کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد؟

  و کدام کدام...؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید  هواپیمایی با یک ونیم برابر سرععت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟

کدام سر می پرد ؟چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟

چگونه باید آنها را غسل داد ؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟

چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم چگونه می توانیم در ها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟ کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟ از خیال ، از کتاب ،از لقب شامخ دکتر یا ازآدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟

کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟دلت را به چه چیز بسته ای؟

به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟

"صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن"  آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است ؟جوانی به خاک افتاده است؟

آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند ؟ و آنان را زنده به گور کردند ؟هیچ می دانستی؟ حتما نه هیچ آیا آنجا که کارون و دجله وفرات بهم گره می خورد ، به دنبال آب گشته ای تا اندکی زبان خشکیده کودکی را تر کنی و آنگاه که قطه ای نم یافتی با امید های فراوان به بالین آن کودک رفتی تا سیرابش کنی اما دیدی که کودک دیگر آب نمی خورد!! اما تو اگر قاسم نیستی ، اگرعلی اکبرنیستی ، اگر جعفر و عبدالله نیستی ، لااقل حرمله مباش ! که خدا هدیه حسین را پذیرفت و خون علی اکبر و علی اصغر را به زمین پس نداد من نمی دانم که فردای قیامت این خون با حرمله چه خواهد کرد!!!

منبع: البرز





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
تاجرنیا چرا تیغ تیز برکشیده از نیام خود را به سمت فتنه گران و افراد هتاکی که به رای مردم در آن سال احترام نگذاشتند نمی گیرد؟ البته کاملا مشخص است زیرا خود وی از جمله این جماعتی می باشد که رطب خورده و منع رطب می نماید!

به گزارش علمدار بصیر: تاجرنیا عضو کمیته صیانت غیر قانوی از آرای میرحسین موسوی در نامه ای که روزنامه بهار آن را منتشر کرده است به سخنان حداد عادل در خصوص انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی واکنش نشان داده است.

بنا بر این گزارش تاجرنیا که به 6 سال حبس به خاطر فتنه انگیزی در سال 88 که 8 ماه امنیت ملی کشور را با مخاطره مواجه نمود، محکوم شده است در جمله ای قابل تامل و عجیب خطاب به حداد عادل اینگونه گفته است که: امام (ره) فرمودند میزان رای ملت است و باید این فرمایش امام را همه مجددا به یاد آورند و کسانی که غیر از این را می‌گویند و عمل می‌کنند به نوعی به رای مردم و فرمایش امام تمکین نمی‌کنند. 

اگر تاجرنیا و همفکرانش تنها به همین جملات امام خمینی(ره) ایمان داشته باشند پس آنهمه فتنه انگیزی و شورش های فرا قانونی در انتخابات 88 چه معنایی می تواند داشته باشد!

جناب تاجرنیا و همفکرانش باید بدانند که حداد عادل و دیگر همفکرانش نسبت به این سخنان امام خمینی(ره) مومن هستند و رفتار اخیر ایشان در انتخابات اخیر که به راحتی کرسی رقابت را رها نمودند تا مردم انتخاب بهتری داشته باشند خود موید این موضوع است که تشنه قدرت نبوده و نیستند.

در ادامه با اشاره به قسمت اول فرمایش رهبر فقید انقلاب که میزان رای ملت است باید متذکر شد که اصولگرایان در انتخاب یازدهمین رئیس دولت به خوبی نشان دادند رفتارهایی کاملا عاقلانه و قانونی دارند و به رای مردم تمکین می نمایند و حتی در ساعات اولیه پس از اعلام نتایج، کاندیدا هایشان به فرد پیروز تبریک گفتند، اما آنچه که در سال 88 اتفاق افتاد دقیقا بر عکس این موضوع بود. 

تاجرنیا چرا تیغ تیز برکشیده از نیام خود را به سمت فتنه گران و افراد هتاکی که به رای مردم در آن سال احترام نگذاشتند نمی گیرد؟ البته کاملا مشخص است زیرا خود وی از جمله این جماعتی می باشد که رطب خورده و منع رطب می نماید!

هر چند این جماعت نشان داده اند روزی که شرایط بر وقف مرادشان باشد همه چیز خوب و دموکراتیک است و اگر غیر از این باشد بنیان قوانین کشور را بر هم می زنند.

اما قطعا اراده ملت هر چه باشد همان نیز محقق می شود و نظام جمهوری اسلامی و مسئولینش همواره در امانت داری و اجرای قوانین انتخاباتی کمال حساسیت و دقت را به خرج داده اند، و تنها مشکل شان برای ارائه خدمت بهتر افرادی مانند تاجرنیا و همفکرانش هستند که با نفاق، آتش اختلاف و بدبینی را روشن می کنند و فضا را غبار آلوده می نمایند تا بهره ای که دشمن می خواهد را از این نظام بگیرد.

منبع:عصرامروز





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
سوال قابل تاملی که پیش می آید این است که چرا علی مطهری حاضر نیست ابعاد این مساله ای که امنیت نظام را به چالش کشیده بود را درک کند و به خود بقبولاند که سران فتنه در پازل دشمنان انقلاب به ایفای نقش پرداخته اند و اشتباه کرده اند. اشتباهی که در بیانات مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید شد.
چرا آقای مطهری چشم خود را بر روی حقیقت فتنه 88 بسته است!

به گزارش علمدار بصیر: علی مطهری در تازه ترین صحبت هایش در رابطه با صحبت های وزیر اطلاعات، تلویحا رفتار وزارت اطلاعات دولت گذشته را نادرست می داند.

بنا بر این گزارش وی در قسمتی از صحبت هایش با متهم کردن اصولگرایان به رفتارهای رادیکالی، وزرات اطلاعات را اهرمی در دستان اصولگریان تفسیر نموده است که با آن بر مردم ! فشار وارد می آورده اند. 

این سخن پراکنی تا بدانجا ادامه پیدا کرده است که وی در قسمتی از صحبت هایش گفته است: یکی از مشکلات چند سال اخیر ما این بوده که بسیاری از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و به‌طور کلی بسیاری از اصولگرایان فکر می‌کنند که برای حفظ نظام می‌توان از هر وسیله‌ای استفاده کرد. آنان این جمله معروف امام (ره) را که فرمودند «حفظ نظام اوجب واجبات است» به شکل غلطی تفسیر می‌کنند و بر این گمان هستند که حفظ نظام دست ما را برای هرکاری باز گذاشته و در نتیجه هرگونه برخوردی با منتقدان و مخالفان را جایز می‌دانند و به دفاع از حقوق منتقدان و مخالفان نمی‌پردازند. 

بنا بر این گزارش؛ اظهارات علی مطهری در حالی مطرح می شود که وزارت اطلاعات در این چند سال اخیر در خصوص موارد امنیتی به ایفای نقش پرداخته است و همواره برای تامین منافع نظام که قاعدتا منافع مردم را نیز تامین خواهد کرد فعالیت داشته است.

به نظر می رسد آنچه که علی مطهری قادر به درک واقعی آن نبوده است ابعاد گسترده انحراف از اصول قانون اساسی بود که توسط میرحسین موسوی و کروبی انجام گرفته است ،لذا همواره در صحبت هایش فتنه سال 88 را که به تعبیر مقام معظم رهبری دشمن مرده را جان بخشید و دوباره زنده کرد، را اعتراضی مدنی می پندارد. 

طرز بینش و نگاه علی مطهری به مسائل سال 88 از جنس برداشت های مخالفینی است که سعی می کنند اقدامات غیر قانونی خود را به بهانه اعتراض و راهپیمایی آرام! توجیه نمایند و همه دفاع نیروهای امنیتی را نوعی سرکوب قلمداد کنند.

سوال قابل تاملی که پیش می آید این است که چرا علی مطهری حاضر نیست ابعاد این مساله ای که امنیت نظام را به چالش کشیده بود را درک کند و به خود بقبولاند که سران فتنه در پازل دشمنان انقلاب به ایفای نقش پرداخته اند و اشتباه کرده اند. اشتباهی که در بیانات مقام معظم رهبری بارها بر آن تاکید شد. 

بنا بر گزارش عصر امروز، به نظر می رسد علی مطهری با تبلیغ بر علیه وزرات اطلاعات دولت قبل، که ابقاء وزیر آن توسط رهبر انقلاب صورت گرفت آنهم با آن مشکلاتی که پیش آمد! کمی مغرضانه است ، وزارت خانه ای که با ابقا مجدد وزیر توسط رهبر انقلاب، نشان از موفقیت و تایید وزیر و سربازان گمنامی دارد که همواره منافع ملی را سرلوحه کارشان قرار داده اند و نگاه مقام معظم رهبری به این مجموعه که حقیقتا با اخلاص به ایفای وظایف خود می پردازند همواره فراجناحی بوده است.

علی مطهری دستگیری برخی افراد معاند در فتنه 88 را به نوعی جلوه می دهد، کانه همه منتقدین در زندان بسر می برند و ظاهرا وی فرق بین معاند و منتقد را نمی خواهد درک نماید!

افرادی که همواره با حربه آزادی و منتقد بودن به اصل اسلام ضربه زده اند و با ریختن بذر شک و تردید در بین مردم، دستاوردهای نظام را نادیده گرفتند و برخی معایب که در همه حکومت ها ممکن است وجود داشته باشد را بزرگنمایی کرده اند و نه در حل آن که در تشدید آن نقش داشته اند.

منبع:عصر امروز





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
التماس های مکرر اصلاح طلبان در حالی در این شرایط مجددا مطرح می شود که شماری از سناتورهای آمریکایی از اوباما خواسته‌اند فشار بر ایران را همچنان ادامه دهد.

به گزارش علمدار بصیر: این روزها شاهدیم که اصلاح‌طلب‌ها بیش از گذشته بر طبل مذاکره با امریکا می‌کوبند که رصدگران جریان های سیاسی آن را یک سناریو  دو جانبه از سوی آمریکا در خارج و همپایی آنها در داخل از سوی اصلاح طلبان ارزیابی می کنند.

در حالیکه  رئیس جمهور کشورمان به نیویورک سفرکرد، انتشار خبر نامه نگاری 31 حزب اصلاح طلبان با رئیس جمهور آمریکا حرف و حدیث ها و انتقادات زیادی را در پی داشته است. این گروه های اصلاح طلب ایران که البته همه از احزاب وگروه های کوچک اصلاح طلب و با جمعیت اندک به شمار می روند و جزو احزاب شناخته شده و پرنفوذ کشور نیستند و افراد شاخص اصلاحات نیز جزو امضا کنندگان نبوده اند، در نامه ای به اوباما با لحنی متفاوت و از موضع ضعف و سستی، بدون اشاره به حق کشی ها و ظلم ها و دخالت های آشکار آمریکا در 60 سال اخیر، خواستار کاهش تحریم ها و مذاکره بدون شرط شده اند.

این التماس های مکرر اصلاح طلبان در حالی در این شرایط مجددا مطرح می شود که بی بی سی  در تیتر یک خود امروز نوشت:  قرار است حسن روحانی و باراک اوباما، روسای جمهوری ایران و آمریکا روز سه‌شنبه در ساعات بعد از ظهر به وقت شرق آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کنند، و با این حال شماری از سناتورهای آمریکایی از اوباما خواسته‌اند فشار بر ایران را همچنان ادامه دهد.

از مدتها قبل جریان رسانه ای اصلاح طلبان در یک هماهنگی آشکار بوق سیاه نمایی اوضاع داخلی را به دست گرفته بودن و همه شان اسرا داشتند تلقین کنند که تنها راه رهایی از این وضع " مذاکره با آمریکاست". این عجیب نیست که سوژه ای مانند مذاکره مستقیم و دوجانبه ایران و امریکا برای رسانه های خبری جذاب باشد. حتی این هم عجیب نیست که آنها طبق عادت رسانه ای خود بخواهند چنین سوژه ای را بی آنکه داده های واقعی کافی در اختیار داشته باشند بزرگ کنند. اما این عجیب است که برخی شبه تحلیلگران داخلی بدون اینکه به واقعیات تعامل ایران و امریکا در ماه های اخیر حتی نگاهی انداخته باشند، قصه را به گونه ای جلوه می دهند که انگار علاج همه دردهای ایران مذاکره با امریکاست، پس برای پا گرفتن آن باید ذوق کرد و با عزت یم ملت بازی کرد.

تاریخ پس از دوم خرداد تا به امروز پر از این وادگی هاست که اگر جمع آوری شود چند کتاب قطور را تشکیل خواهد داد. اما هدف در این نوشته مرور اقدامات آنها نیست چرا که مردم بهخوبی اکثر آنها را به یاد دارند.

بعد از روی کار آمدن دولت جناب آقای روحانی آنها تلاش کردند فشار سنگینب بر این دولت آورده و با طلبکاری  خواسته های خود را پی بگیرند. بنابراین یکی از اولین برنامه هایی که اصلاح طلبان در دستور کار خود قرار دادند موضوع مذاکره با امریکا و لزوم برقراری هرچه سریعتر رابطه با این کشور بود. البته التماس آنها برای مذاکره به سال 76 بر میگرد.

زمانی که رییس دولت اصلاحات آبراهام لینکلن را شهید خواند و روزنامه نگاران اصلاح طلب به صراحت نوشتند آمریکا که سهل است حتی موضوعی مانند رابطه با اسراییل را هم باید از چارچوب ایدئولوژیک خارج ساخت و در سطح «منافع ملی» ارزیابی نمود .               

 پس از آن، زمانیکه چهره های کمتر آشکار جبهه اصلاحات، وقتی کتاب مبانی نظری برنامه چهارم توسعه را می نوشتند با دقت بیشتری به «نیاز» ایران به رابطه با امریکا و پذیرفته شدن توسط آن پرداختند. نویسندگان این کتاب -که سازمان مدیریت و برنامه ریزی دولت خاتمی ناچار اقدام به جمع آوری آن کرد- به صراحت نوشتند اقتصاد ایران نیازمند پیوستن به جامعه جهانی است و در سال های پس از انقلاب اقتصاد در ایران هزینه سیاست -یعنی نداشتن رابطه با امریکا- را پرداخته است.     

به خوبی به یاد داریم دیپلمات های اصلاح طلب درست در هنگامه ای که امریکا نام ایران را در محور شرارت قرار داده بود و با شنیع ترین ادبیات ممکن به نظام اسلامی و بانی آن می تاختند نامه ای بلند بالا و عاشقانه با عنوان «نقشه راه رابطه ایران و امریکا» به همتایان امریکایی خود نوشتند و در آن ضمن پذیرش همه اتهاماتی که امریکایی ها طی سال های پس ار انقلاب به دروغ به ایران اسلامی نسبت داده اند، قول دادند که در مواردی چون تروریسم، اشاعه سلاح های کشتار جمعی، حقوق بشر و صلح خاورمیانه کمال همکاری را با امریکا به عمل بیاورند به شرطی که این کشور ایران را به عضویت در جامعه جهانی(!) بپذیرد.          

 هنوز هیچ اصلاح طلبی توضیح نداده است که این نامه چرا و به اجازه چه کسی نوشته شد؟! اگرچه امریکایی ها خیلی زود فهمیدند این حرف ها بزرگتر از دهان گویندگان آن است اما آقایان اصلاح طلب کار خود را کرده بودند. نمونه های دیگر از

وجود پیوندهای مستحکم میان تندروهای اصلاح طلب در ایران و ارباب غربی شان زمانی آشکار شد که به تعقیب جزء به جزء سیاست های مطلوب امریکا درباره برنامه هسته ای ایران پرداختند و کار را به جایی رساندند که مسئولان وقت پرونده هسته ایران آنگونه که بعضی از آنها خود به نگارنده گفته اند در مقطعی بیش از آنکه از خارج نگران باشند، از تحرکات اصلاح طلبان در داخل ایران و فشاری که برای فشل کردن روند پیشرفت هسته ای ایران وارد می کردند، بیمناک بودند.                                                         

اصلاح طلبان تا هنگامی که در قدرت بودند -بویژه در مجلس ششم- تقریبا هر کاری که فکرش را بکنید به نمایندگی از امریکا انجام دادند، از بردن طرح 3 فوریتی الزام دولت به امضای پروتکل الحاقی به مجلس تا تکرار این لطیفه امریکایی که برنامه هسته ای ایران توجیه اقتصادی ندارد و حتی بالاتر از آن محاکمه نظام اسلامی از پشت تریبون مجلس که چرا 18 سال پنهانکاری کرده و کشور را در معرض خطر و تهدید قرار داده است. بعد از خروج از قدرت هم -بخوانید اخراج از قدرت توسط مردم- باز هم تلاش ها برای راضی نگهداشتن امریکا ادامه یافت. حتی تعدادی از آقایان اصلاح طلب در بیانیه ای از دولت نهم خواستند گزینه تعلیق در برابر تعلیق را بپذیرد و کشور را بیش از این در معرض خطر قرار ندهد. کدام خطر؟ خطر حمله نظامی به ایران که با انتشار برآورد اطلاعات ملی امریکا درباره برنامه هسته ای ایران دیگر حتی خود امریکایی ها هم مایل نبودند از آن به عنوان یکی از گزینه های خود در مقابل ایران یاد کنند. به راستی حکایت این همراهی ها را می توان فصل ها و صفحه ها ادامه داد.

نکته جالب اینکه رئیس دوران اصلاحات روز گذشته دست به قلم شد و با انتشار یادداشتی در روزنامه انگلیسی از آمریکا خواست فرصت را غنیمت شمارد!

 

هرچند رویکرد نظام جمهوری اسلامی ایران در برابر غرب مشخص و مواضع امام راحل و رهبر انقلاب اسلامی در رابطه با ارتباط با آمریکا بر کسی پوشیده نیست، اما به نظر می رسد تفکر منحرف سازش و تسلیم در برابر مستکبران که پیش از این در دولت خاتمی جان گرفته بود، بار دیگر در حال رشد و نمو است و در این شرایط از رئیس جمهور محترم که با شعار اعتدال پا عرصه انتخابات نهاد و در دفعات گوناگون رسما اعلام کرد که قصد سازش با دولتمردان غربی را ندارد؛ انتظار می رود به اظهارات اخیر ناصر هادیان واکنش نشان داده و ثابت نماید اعتدال و اعتدال گرایی که ملت را مجاب به انتخاب دکتر روحانی نمود، فراتر از حرف است و در عمل نیز در صدر اهداف دولت تدبیر و امید قرار دارد.

این سخن امام راحل که فرموده بودند "اگر در برابر مستکبران یک قدم عقب نشینی کنید آنها ده قدم به جلو خواهند آمد"، در دولت های هفتم و هشتم به اصلاح طلبان اثبات شده است اما گویا آنها نه تنها نمی خواهند از تجارب تلخ گذشته خود استفاده نمایند بلکه قصد دارند با نفوذ در دولت یازدهم، تفکرات باطل و شکست خورده خود را به دولتمردان جدید نیز تحمیل نمایند.

و صد البته باید کلام حکیمانه چند روز قبل رهبر انقلاب را یاد آور شد که فرمودند: " ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسم‌گذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد، اما این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند."





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir
ایران و گروه موسوم به 1+5 تا کنون در 15 دور با یکدیگر دیدار کرده اند و امروز در آستانه ی برگزاری 16 دور مذاکرات ، وزرای امور خارجه در حاشیه ی مجمع عمومی سازمان ملل هستیم.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از سایت بوتیا نیوز در زیر تصاویر و تاریخچه ای از این مذاکرات را می بینید.

 

1- توافق سعد آباد/ اولین مذاکره اتمی با سه کشور اروپایی، تهران (سعدآباد)، 29 مهر 1382 انجام شد.

 

2- توافق بروکسل / این توافق‌نامه در 4 اسفند ماه 1382 برابر با 23 فوریه 2004 به امضا رسید .

3- توافق پاریس / این توافق‌نامه در 14 نوامبر 2004 برابر با 24 آبان 1383 در پاریس بین ایران و سه کشور فرانسه، بریتانیا و آلمان به امضا رسید.

4- مذاکرات مادرید / این مذاکرات روز سی ام مه 2007 (10 خرداد 1386) در مادرید پایتخت اسپانیا میان علی لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا انجام شد.

5- مذاکرات لیسبون / علی لاریجانی، مسئول مذاکرات اتمی ایران 22 ژوئن 2007 (اول تیر 1386) در لیسبون پایتخت پرتقال با خاویر سولانا دیدار و گفت و گو کرد.

6- مذاکرات ژنو یک / این دور از مذاکرات در تیر 1387 در شهر ژنو انجام گرفت.

7- مذاکرات ژنو دو / این دور از مذاکرات در مهر 1388 در شهر ژنو انجام گرفت.

8- مذاکرات تهران / صبح روز دوشنبه، 27 اردیبهشت 1389 (17 مه 2010)، این مذاکرات در تهران انجام شد.

9- مذاکرات ژنو سه / مذاکرات گروه پنج به علاوه‌ یک با ایران، پس از یک سال وقفه، در آذر 1389در ژنو از سر گرفته شد.

10- مذاکرات استانبول یک / گفت گوهای دو روزه ایران و گروه 1+5 که برای اولین بار در بهمن 1389 در شهر استانبول ترکیه برگزار شد.

11- مذاکرات استانبول دو / ایران و گروه 1+5 برای دومین بار در شهر استانبول ترکیه درباره مذاکرات برنامه اتمی ایران مذاکره کردند.

12- مذاکرات بغداد / صبح روز پنجشنبه، سوم خرداد (23 مه)، جلسه عمومی مذاکرات اتمی ایران و اعضای هیات های اعزامی گروه 1+5 در مهمانسرای دولتی عراق برگزار شد.

13- مذاکرات مسکو / این دور از مذاکرات در 29 خرداد 1391 در شهرمسکوانجام گرفت .

14- مذاکرات آلماتی یک / این مذاکرات پس از وقفه ای هشت ماهه، روز سه شنبه 8 اسفند 1391 (26 فوریه2013 ) در آلماتی، پایتخت سابق و بزرگترین شهر قزاقستان آغاز شده است .

15- مذاکرات آلماتی دو / این دور از مذاکرات در 16 فروردین 1392 برای دومین بار در آلماتی، بزرگترین شهر قزاقستان انجام شد .

 

16- مذاکرات نیویورک / این مذاکرات قرار است امروز در حاشیه ی مجمع عمومی سازمان ملل برگزار شود.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/2 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون