سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
گفت‌وگوی تلفنی روسای جمهور ایران و آمریکا در حالی صدر اخبار جهانی را از آن خود کرده که سوالات فراوانی پیرامون آن مطرح است.

به گزارش علمدار بصیر: دیدار و گفت و گوی تلفنی اوباما و روحانی در کوتاه ترین زمان به تیتر یک بسیاری از رسانه های جهان تبدیل شد؛ گفت و گویی که پس از انقلاب اسلامی و در جایگاه کاملا رسمی، بی سابقه بوده است.

روسای جمهور ایران و آمریکا در این گفت و گو بر اراده سیاسی برای حل سریع مساله هسته ای تاکید کرده و زمینه را برای حل موضوعات دیگر و همکاری در مسائل منطقه ای مورد توجه قرار دادند.

گفت و گویی که «موفقیت تضمین شده ای» ندارد

رئیس جمهور آمریکا دقایقی پس از گفت و گوی تلفنی با حسن روحانی و انتشار خبر آن در رسانه ها، پشت تریبون کاخ سفید قرار گرفت و خبر این گفت و گو را تایید و درباره جزئیات آن گفت: من به پرزیدنت روحانی چیزی که در نیویورک گفته بودم را مورد تأکید قرار دادم. در حالی که مطمئناً موانعی مهم برای حرکت رو به جلو وجود دارد و موفقیت به هیچ عنوان تضمین شده نیست، من باور دارم که ما می‌توانیم به راه حلی جامع دست پیدا کنیم.

این گفت و گو واکنش های بسیاری را در سطح رسانه های داخلی و خارجی داشت، در حالی که همه رسانه های جهان انتظار داشتند دیداری میان 2 رئیس جمهور صورت گیرد ولی این گفت و گوی تلفنی برای خیلی ها غافلگیر کننده بود.

بنابر این گزارش، اما این مذاکره تلفنی دارای ابعاد گسترده ای است،‌ ابعادی نشان می دهد گفت و گوی تلفنی با اوباما و روحانی، نه تنها نقطه پایان اختلافات عمیق میان ایران و آمریکا نیست، بلکه به اذعان دو طرف شروع مسیری سخت و دشوار برای رسیدن به تعامل خواهد بود.

خط روشن دیپلماسی ایرانی در آستانه سفر به نیویورک

دیدار رهبر معظم انقلاب و فرماندهان سپاه در شهریور ماه گذشته حاوی نکات کلیدی در عرصه دیپلماسی خارجی بود.

رهبر معظم انقلاب در این دیدار واژه «نرمش قهرمانانه» را که پیش از این نیز تکرار کرده بودند، مورد تاکید قرار دادند و فرمودند که به این شیوه معتقدند.

ایشان فرمودند: «ما مخالف با حرکتهاى صحیح و منطقى دیپلماسى هم نیستیم؛ چه در عالم دیپلماسى ، چه در عالم سیاستهاى داخلى. بنده معتقد به همان چیزى هستم که سالها پیش اسم‌گذارى شد «نرمش قهرمانانه»؛ نرمش در یک جاهایى بسیار لازم است، بسیار خوب است؛ عیبى ندارد.»

البته رهبر انقلاب در ادامه تعریف این شیوه دیپلماسی تصریح کردند: «اما این کشتى‌گیرى که دارد با حریف خودش کشتى میگیرد و یک جاهایى به دلیل فنّى نرمشى نشان میدهد، فراموش نکند که طرفش کیست؛ فراموش نکند که مشغول چه کارى است؛ این شرط اصلى است؛ بفهمند که دارند چه‌کار میکنند، بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها کجاى مسئله است؛ این را توجّه داشته باشند.»

رهبر انقلاب درباره موضوع مذاکره با برخی کشورهایی که سابقه دشمنی با جمهوری اسلامی دارند نیز فرمودند: «عالَم دیپلماسى، عالَم لبخند زدن است؛ لبخند هم میزنند، مذاکره هم میکنند، درخواست مذاکره هم میکنند، خودشان هم میگویند. به یکى از این سیاستمداران غربى چند روز پیش از این گفته بودند شما که میخواهید مذاکره بکنید با ایران، خب دشمن است ایران؛ گفته بود خب، آدم با دشمن مذاکره میکند دیگر! یعنى اقرار به دشمنى با ایران؛ صریح میگویند.»

راهبرد تعیین شده از سوی رهبر انقلاب با عنوان «نرمش قهرمانانه» از سوی برخی کارشناسان در آستانه سفر رئیس جمهور به نیویورک به نوعی دادن اختیار به روحانی برای استفاده از این تاکتیک جهت گرفتن امتیاز از غرب و آمریکا تلقی شد.

البته رئیس جمهور نیز در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل، با تاکید بر مواضع اصولی جمهوری اسلامی درباره حق دارا بودن انرژی صلح آمیز هسته ای نشان داد که تنها تاکتیک حل مساله هسته ای عوض شده و در اصول و خط قرمزها تفاوتی وجود ندارد.

وقتی روحانی با اختیار کامل به نیویورک رفت

«من اختیار کامل دارم»، این شاید مهمترین بخش از پاسخ های رئیس جمهور به سوالات خبرنگار شبکه ان.بی.سی در گفت و گویی بود که در آستانه سفر حسن روحانی به نیویورک انجام شد.

حسن روحانی در پاسخ به سوال خبرنگار ان بی سی مبنی بر اینکه رهبر معظم بیانات بسیار مهمی درباره نرمش دیپلماتیک بیان کردند و از نرمش قهرمانانه دیپلماسی سخن گفتند و حتی اشاره کردند که یک کشتی گیر هم می تواند نرمش فنی داشته باشد؟ این برای شما چه معنی دارد و چه اجازه و اختیاراتی را به شما اعطا می کند آیا از آن در مذاکرات بهره خواهید برد؟‌ گفت: دولت در برنامه هسته ای کاملا قدرتمندانه وارد می شود. دارای اختیارات کامل است دولت من مذاکرات هسته ای را به وزارت خارجه واگذار کرده است اما مشکل از طرف ما نخواهد بود ما اراده سیاسی کامل برای حل این مسئله را خواهیم داشت.

البته روحانی در بخش دیگری از این مصاحبه تاکید کرد که برنامه ای برای دیدار با اوباما ندارد ولی در دنیای سیاست هر چیزی ممکن است.

داشتن اختیار کامل رئیس جمهور در این سفر حاکی از آن بود که روحانی می تواند با استفاده از شیوه های مختلف و در چهارچوب «نرمش قهرمانانه» با طرف های غربی وارد مذاکره شود.

رفتار تاکتیکی اوباما؛ واکنش تاکتیکی روحانی

اظهارات متفاوت اوباما و پذیرش تاکتیکی حقوق ایران در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل یکی از اتفاقات شاخصی دیگری بود که عرصه را برای انتخاب شیوه های دیپلماتیک توسط ایران باز گذاشت.

اوباما در سخنرانی خود در مجمع عمومی درباره حق ایران در استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای گفت: ما به دنبال تغییر نظام در ایران نیستیم و به حق مردم ایران برای دسترسی به انرژی صلح آمیز هسته‌ای احترام می‌گذاریم.

رئیس جمهور آمریکا همچنین با اشاره به کودتای 28 مرداد و دیوار بی اعتمادی میان ایران و آمریکا، تاکید کرد: فکر نمی‌کنم که این تاریخچه دشوار یک شبه قابل رفع باشد. این بدگمانی‌ها بسیار عمیق و ریشه دار است اما اگر بتوانیم موضوع هسته‌ای ایران را رفع کنیم سپس به گام‌های بزرگتری که بر اساس احترام دو جانبه است، منتهی می‌شود.

اوباما در این سخنرانی فتوای رهبر انقلاب مبنی برای «حرمت دستیابی به سلاح هسته ای» را مبنای خوبی برای رسیدن به مواضع مشترک خواند.

حسن روحانی نیز که ساعاتی پس از اوباما، برای اولین بار به عنوان رئیس جمهور ایران پشت تریبون سازمان ملل متحد قرار می گرفت، اظهار داشت: ایران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترک با دیگر کشورهاست و در این چارچوب در پی افزایش تنش با ایالات متحده آمریکا نیز نیست.

رئیس جمهور کشورمان با بیان اینکه من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت دنبال کردم، گفت: در صورت عزم سیاسی رهبران آمریکا و خودداری از دنبال کردن منافع گروه های فشار جنگ طلب، می توان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید. در این چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بین المللی باید مبنا باشد؛ البته در این زمینه انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است.

تاکید بر اصول و احترام متقابل  و همچنین عدم دنبال کردن منافع گروه های فشار و جنگ طلب از مهمترین شاخصه هایی بود که روحانی به اوباما یادآور شد.

این اظهارات در برابر عقب نشینی آشکار اوباما دارای این نکته بود که توانست بهانه را از دست طرف آمریکایی خارج و توپ را به زمین آنها بیندازد، و اشاره رئیس جمهور به این نکته که ایران نیز خواستار تعامل سازنده است، روزنه بهانه گیری از سوی غرب را از میان برد.

دیوار بلند بی اعتمادی؛ از بلوکه کردن اموال تا حمایت از تحریم های خصمانه/ دیواری که با یک گفت‌وگو فرو نمی‌ریزد

بنابر این گزارش، همانطور که رئیس جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل تاکید کرد، هرگونه گفت و گو باید بر اساس احترام و به رسمیت شناختن حقوق ملت ایران باشد؛ از این رو می توان در چهارچوب مذاکره عزتمندانه دستاوردهای مختلفی را نصیب کشورمان کرد.

در این میان اولین موضوعی که می تواند به عنوان گامی کوچک و اعتماد ساز مورد مطالبه جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد مساله بازپس گیری اموال ایران از آمریکا است.

پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال 58 توسط دانشجویان، جیمی کارتر دستور بلوکه شدن اموال ایران در آمریکا را صادر کرد؛ اموالی که برآورد تقریبی آن چیزی نزدیک به 15 میلیارد دلار تخمین زده می شد.

هرساله حکم تمدید این بلوکه شدن اموال ایران بر روی میز روسای جمهور آمریکا قرار می گیرد و آنها نیز این متن را امضا می کنند.

اوباما نیز به رسم دیگر روسای جمهور آمریکا اقدام به تمدید حکم بلوکه کردن اموال ایران کرد و حتی در بهمن ماه سال 90 دستور داد که تحریم های شدید علیه ایران اعمال شود.

ساختمان‌های مختلف، سهام،‌ سرمایه های ارزی و اشیای گران بها و عتیقه متعلق به ایران، از جمله مواردی است که تاکنون از سوی آمریکا بلوکه شده است.

مساله دیگر مورد مناقشه ایران و آمریکا که رئیس جمهور نیز در سفر خود به نیویورک بر ناعادلانه بودن آن تاکید کرد، تحریم های یکجانبه تحمیلی به ملت ایران است، تحریم هایی که تنها بخش های پولی و مالی کشور نظیر بانک مرکزی و دیگر بانک های کشور را تحت شعاع قرار داده، بلکه تحریم صنایع هوایی و دارویی را که با سلامت جامعه در ارتباط است،‌ شامل می شود.

این تحریم ها در سالیان اخیر موجب بروز مشکلاتی عدیده ای برای بیماران به ویژه آن دسته از بیماران نیازمند به داروی های خاص،‌ و مسافران صنعت هوایی شده است.

بخش عمده این تحریم ها به دلیل تاکید ایران بر حق استفاده از انرژی صلح آمیز هسته ای، به تصویب رسیده است؛ یعنی همان حقی که رئیس جمهور آمریکا در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل بروی آن صحه گذاشت.

بنابر این گزارش، حمایت از سازمان های تروریستی معاند نظام جمهوری اسلامی ایران، یکی دیگر از دیوارهای بی اعتمادی میان ایران و آمریکاست. خارج کردن نام سازمان منافقین از لیست گروه های تروریستی آخرین اقدامی بود که ایالات متحده آمریکا علیه ایران انجام داد، در حالی که این گروه به اعتراف خود حدود 12 هزار نفر از مردم ایران را به قتل رسانده است.

ترور دانشمندان هسته ای، انفجارهای تروریستی و حمایت از گروه های معاند جمهوری اسلامی ایران در طول 34 سال گذشته تنها بخشی از آجرهای دیوار بی اعتمادی میان ایران و آمریکاست.

فرصتی برای گرفتن امتیاز

به گزارش فارس، این موارد تنها بخشی از موضوعاتی است که دولت اوباما می تواند با تعیین تکلیف آن،‌ آمریکا را تا حدودی به سازنده بودن گفت و گوها امیدوار کند.

البته گفت و گوی تلفنی اوباما و روحانی اگر با تدبیر ادامه پیدا کند می تواند در راستای گرفتن امتیاز از طرف مقابل، دنبال شود، که لغو تحریم ها، آزادسازی دارایی های بلوک شده ایران و تغییر رویکرد آمریکا در برابر ایران می تواند بخشی از این امتیازات باشد.

به اذعان کارشناسان بین المللی هم اکنون توپ "تن دادن به مذاکره محترمانه و با رعایت حق طرف مقابل" در زمین طرف آمریکایی قرار دارد و این آمریکاست که باید نشان دهد عزم جدی برای حل مساله هسته ای ایران دارد و یا از این گفت و گو و تماس تلفنی نتیجه دیگری را دنبال می کند.

فارس





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/7 | نویسنده : alamdarbasir
قربانیان استفاده اسرائیل از گازهای سمی اعصاب از عوارض این سلاح‌های ممنوعه می‌گویند.

به گزارش علمدار بصیر: هیاهوها و جنجال‌های این روزهای کشورهای غربی در قبال سلاح‌های شیمیایی سوریه و سکوت مطلق دیرپای این کشورها در قبال مجموعه رنگارنگ تسلیحات کشتار جمعی رژیم صهیونیستی تناقضی بوده که کمتر ذهن پرسش‌گری به راحتی توانسته از کنار آن عبور کند.

استفاده اسرائیل از سلاح‌های کشتار جمعی به جنگ سال 1948 برمی‌گردد. گروه‌های صهیونیستی به رهبری »دیوید بن گوریون» که اولین نخست‌وزیر اسرائیل بود ایجاد رعب و وحشت در بین فلسطینی‌های بومی را در دستور کار قرار داده بودند تا آنها را وادار به ترک سرزمینشان کنند.

چنانکه کمیته بین‌المللی صلیب سرخ گزارش داده گروه‌های صهیونیست در ماه مه سال 1948 آب آشامیدنی شهر «عکا»  در فلسطین را به باکتری بیماری حصبه آلوده کردند که بسیاری از ساکنان این شهر را به این بیماری مبتلا کرد.

گزارش زیر نگاهی است به شرح  توسل اسرائیل به گازهای ممنوع سمی از زبان برخی از قربانیان این سلاح‌ها. شرح مختصری درباره هر کدام از موارد استفاده از این گازها هم فراهم آورده شده است.

• استفاده از 8 گاز سمی اعصاب در سال 2001

در سال 2001، دست‌کم هشت مورد استفاده از گازهای سمی اعصاب علیه مردم فلسطین ثبت شده است. استفاده از این گازها از تاریخ 12 فوریه سال 2001 از منطقه غزه (خان یونس و منطقه‌ای در مجاور آن به نام «اردوگاه قربی») آغاز شده و تا پایان مارس سال 2001 ادامه داشته است.

گزارش‌هایی که منابع مستند فراهم آورده‌اند نشان می‌دهد افرادی که در معرض این گازها قرار گرفته‌اند ویژگیهای بالینی زیادی مانند تشنج نشان می‌دهند. دکتر «سالاخ شامی» از جمله پزشکان بیمارستانی در غزه است که دست‌کم با 130 نفر از افرادی که از استنشاق این گازها مسموم شده بودند سر و کار داشته است.

وی درباره نشانه‌های مسمومیت با این گاز چنین می‌گوید: «هیچوقت چنین چیزی ندیده بودم. قربانی‌ها بالا و پایین می‌پریدند و به چپ و راست غلت می‌خوردند. تشنج داشتند. نوعی هیستری بود. می‌لرزیدند. قربانی‌ها بی‌هوش می‌شدند و بعد که به هوش می‌آمدند، تشنج داشتند، استفراغ می‌کردند، احساس گم‌گشتگی و درد داشتند.» (منبع: مصاحبه‌های انتخاب شده از فیلم نوار غزه، ساخت جیمز لانگلی، فیلم‌ساز آمریکایی). 

 

محمد سلطان که در آن زمان 18 سال داشت، از جمله قربانیان این حمله شیمیایی بود. او 6 هفته پس از استنشاق این گازهای سمی درباره حالتهایش اینطور توضیح می‌دهد: «مثل مورچه من را می‌خورد و من سعی می‌کنم آن را بخارانم. آنها همه نوع دارویی به من تزریق کردند و هیچ فایده‌ای نداشت. من بدنم را می‌خارانم و می‌خارانم اما دردهایم تمام نمی‌شوند. مثل این است که چیزی داخل بدنم مثل مورچه راه می‌رود... از همه چیز بدتر سردرد است. اگر فقط چند لحظه داخل آفتاب بنشینم سردرد می‌گیرم... احساس ضعف و خستگی می‌کنم و استخوان‌هایم در می‌کند. هر چه سعی می‌کنم فراموش کنم بی ‌فایده است. این سردردها باز هم می‌آیند.»

 

 

جیمز لانگلی در فیلم نوار غزه با مادری مصاحبه می‌کند که کودکی را با چهره پر از لک به آغوش گرفته است. از مادر پرسیده می‌شود: «آیا لکه‌های روی صورت کودک شما اثر گاز است؟» که او در پاسخ می‌گوید: «همه آنها اثر گاز است. قبلاً هیچ چیزی روی صورتش نداشت. وقتی که نفس می‌کشد خس خس می‌کند. سینه اش هم درد می‌کند. قبلاً سینه‌اش مشکلی نداشت.»

 

 

دکتر سایر شیخ علی که پزشک بیمارستان النصر در غزه است در 14 فوریه سال 2001 می‌گوید: «اسرائیل از نوع قدرتمندی از گاز علیه فلسطینی‌ها استفاده کرده که باعث تشنج و اسپاسم‌های عضلانی می‌شود. بیش از 80 نفر از فلسطینی‌هایی که به بیمارستان نصر در خان یونس می‌آیند گزارش دادند که سربازان اسرائیلی از گازی با دود سفید استفاده کرده اما اسرائیل انجام این کار را انکار کرده است.» (منبع: مرکز حقوق بشر فلسطین)

 

 

در فیلم نوار غزه، ساخته فیلمساز آمریکایی، فردی که خود را راننده آمبولانس بیمارستان نصر معرفی می‌کند و مسئول انتقال قربانی‌های حمله شیمیایی اسرائیل بوده چنین می‌گوید: «گاز خیلی خطرناکی است. نوعی از گاز که قبلاً آن را ندیده بودم... دود سیاهی داشت، بو و هیچ چیز دیگر نداشت. شباهتی به گاز اشک‌آورهای معمولی نداشت. من سه روز افرادی که با این گاز مسموم شده بودند را انتقال می‌دادم.»

 

کانیستر شلیک گازهای سمی توسط اسرائیل

نیروهای اسرائیلی در 18 فوریه سال 2001 بار دیگر از گازهای سمی استفاده کردند. بسیاری از زنان و کودکان بر اثر استنشاق این گازها به خفگی، گرفتگی‌های عضلانی و تشنج مبتلا شدند.

238 شهروند فلسطینی از استنشاق این گازها مسموم شدند. وزارت بهداشت فلسطین گزارش داد 55 کودک فلسطینی در معرف این گازهای سمی قرار گرفتند.

در دوم مارس سال 2001 باز هم از این گازها، این بار در روستای «البیره» در نوار غزه استفاده کرد. در این حمله نیز شمار زیادی مجروح شدند.

 

یک زن 23 ساله که در معرض این گازهای سمی قرار گرفته می‌گوید: «یک دود سیاه دیدم... آن لحظه چیزی را حس نکردم... بعد از 15 دقیقه بالا آوردم. به بیمارستانی در خیابان سیزدهم رفتم و آنجا منتظر ماندم. اگر بلند می‌شدم زمین می‌خوردئم. حتی الان هم در سینه‌ام احساس سنگینی می‌کنم و سرفه می‌کنم.»

 

استفاده از گازهای سمی در سال 2003

در اکتبر سال 2003 گزارش شد نیروهای اسرائیلی در شهر «رفح» در نوار غزه نارنجک‌های گازی شلیک کرده‌اند. مقامات پزشکی از مردم خواستند به هر قیمتی شده از این حمله‌های گازی فرار کنند، چرا که این گازها علاوه بر ایجاد مشکلات تنفسی دستگاه عصبی را نیز دچار مشکل می‌کند.

حمله‌های شیمیایی سال 2004

در 10 ژوئن سال 2004 ارتش اسرائیل از نوعی گاز در شهر الزاویه در شمال کرانه باختری اعصاب استفاده کرد که به روایت یکی از فعالان فلسطینی به نام «گاش شالوم» نوع جدید و ناشناخته‌ای از گاز اعصاب بود.

به گفته وی، شلیک این نارنجک‌ها با دودو سیاهی همراه بود و قربانیانی که آن را استنشاق کرده بودند با عوارضی مانند از دست دادن هشیاری، تب زیاد، گرفتگی شدید عضلانی مواجه می‌شد.

این روایت‌های اولیه باعث شد واحدهای پزشکی شهر الزاویه که بیش از صد نفر از قربانیان این گازها را درمان می‌کردند اعلام کردند گازهای استفاده شده به هیچ عنوان گاز اشک‌آور نبوده و نوعی گاز اعصاب بوده است.

عوارض کسانی که این گازها را استنشاق کرده بودند مواردی چون از دست دادن هشیاری، بی‌خوابی، از دست رفتن موقت حافظه و گرفتگی عضلات را شامل می‌شد.

طبق آنچه در فیلم نوار غزه ساخته جیمز لانگلی آمده شاهدان عینی گفته‌اند سربازان اسرائیلی اصرار داشته‌اند محفظه‌های حاوی این گازها را جمع‌آوری کنند.

در همین سال شبکه خبری الجزیره گزارش داد یک استاد شیمی به نام عاونی خطیب از دانشگاه هبرون گفته است که برخی از عوارض شیمیایی یافت شده در برخی از ساکنان شهر الزاویه ممکن است به خاطر استفاده از یک ماده شیمیایی باشد که ویژگیهایی بین گاز اشک‌آور طبیعی و سلاح شیمیایی دارند.

منبع:فارس





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/7 | نویسنده : alamdarbasir
آن کس از ما (حضرت مهدى (عج)) که فتنه هاى آینده را دریابد، با چراغى روشنگر در آن گام مى‌نهد، و بر همان سیره و روش پیامبر (ص) و امامان (ع) رفتار مى‌کند تا گره ها را بگشاید.
 امیرالمومنین امام علی علیه السلام در بخشی از خطبه 150 نهج البلاغه فرمودند: بدانید آن کس از ما (حضرت مهدى (عج)) که فتنه هاى آینده را دریابد، با چراغى روشنگر در آن گام مى‌نهد، و بر همان سیره و روش پیامبر (ص) و امامان (ع) رفتار مى‌کند تا گره ها را بگشاید، بردگان و ملتهاى اسیر را آزاد سازد، جمعیت‌هاى گمراه و ستمگر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آورى مى‌کند.
حضرت مهدى (عج) سالهاى طولانى در پنهانى از مردم به سر مى برد آنچنان که اثرشناسان، اثر قدمش را نمى شناسند، گرچه در یافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند.
سپس گروهى براى درهم کوبیدن فتنه ها آماده مى‌گردند، و چونان شمشیرها صیقل مى‌خورند، دیده هاشان با قرآن روشنایى گیرد، و در گوشهاشان تفسیر طنین افکند، و در صحبگاهان و شامگاهان جامهاى حکمت سر مى‌کشند...
 
متن حدیث: 
 
أَلاَ وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَکَهَا مِنَّا یَسْرِی فِیهَا بِسِرَاجٍ مُنِیرٍ وَ یَحْذُو فِیهَا عَلَى مِثَالِ اَلصَّالِحِینَ لِیَحُلَّ فِیهَا رِبْقاً وَ یُعْتِقَ رِقّاً وَ یَصْدَعَ شَعْباً وَ یَشْعَبَ صَدْعاً فِی سُتْرَةٍ عَنِ اَلنَّاسِ لاَ یُبْصِرُ اَلْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ اَلْقَیْنِ اَلنَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ  وَ یُرْمَى بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ اَلْحِکْمَةِ بَعْدَ اَلصَّبُوحِ ...
 
 
 
«نهج البلاغه، خطبه 150»




تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/7 | نویسنده : alamdarbasir
حسین شریعتمداری نوشت: اگر درخواست مکالمه از سوی آقای روحانی بوده است، آیا نسبت دادن آن به آمریکایی‌ها با شعار «دولت راستگویان» در تناقض نیست؟!

به گزارش علمدار بصیر: مدیر مسوول کیهان در سر مقاله امروز این روزنامه نوشت: پرسیدن که عیب نیست. مخصوصا از کسانی که «دانستن را حق مردم» می‌دانند! و طی سه دهه گذشته بارها بر این «حق» اصرار ورزیده‌اند. از این روی، پرسشی که در پیش است و آنچه این نوشته در پیوست خود دارد، نباید دولتمردان محترم را آزرده‌خاطر کند و یا این تلقی را پدید آورد که قرار است زحمات متراکم و روزهای پرکار آنها نادیده گرفته شود. پرسش درباره سفر نیویورک است، سفری که طی چند روز گذشته پیرامون دستاوردهای آن تبلیغات پرحجم و گسترده‌ای شده و این تبلیغات کماکان ادامه دارد. پرسش اما، این است که جناب رئیس‌جمهور محترم و هیئت همراه ایشان در سفر نیویورک و در تعامل با آمریکا و متحدانش «چه داده‌اند و چه گرفته‌اند»؟ و در این‌باره گفتنی‌هایی هست؛

1- سخنرانی آقای دکتر روحانی رئیس‌جمهور محترم کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و مصاحبه‌های بعدی ایشان با رسانه‌های آمریکایی، اگرچه در برخی از موارد که به آن اشاره‌ای گذرا خواهیم داشت، خالی از کاستی نبود ولی در مجموع می‌توان اظهارات جناب روحانی را در تاکید بر سیاست‌های کلان نظام، حمایت و دفاع از حقوق مردم شریف ایران و استدلال‌ها و مستنداتی که برای این منظور ارائه کرده بودند، مثبت ارزیابی کرده و مخصوصا بخش‌هایی از آن را شایسته تقدیر دانست. 
این بخش از سخنان رئیس‌جمهور محترم کشورمان با عصبانیت دشمنان تابلودار ایران اسلامی، مخصوصا رژیم صهیونیستی روبرو شد تا آنجا که نتانیاهو با شتابزدگی به اوباما و دولتمردان آمریکایی هشدار داد «فریب لفاظی‌های روحانی را نخورند»! لحن آرام و اظهارنظرهای آمیخته به آرامش‌ آقای روحانی در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌ها، مخصوصا آنجا که با استدلال منطقی و محکم همراه بود نیز - که نمونه‌های فراوانی از این دست را می‌توان آدرس داد- تحسین‌برانگیز بود.
 اما لحن ملایم رئیس‌جمهور محترم کشورمان و نشانه‌ها و پیام‌هایی که از خواست جدی ایشان برای فرو ریختن دیوار بلند بی‌اعتمادی میان ایران و آمریکا حکایت می‌کرد نه فقط غیر از «وعده‌های نسیه» و لفاظی‌های بی‌پشتوانه مقامات آمریکایی هیچ دستاورد دیگری به دنبال نداشت بلکه به گونه‌ای که اشاره خواهیم کرد کفه مواضع‌ طلبکارانه و خواسته‌های باج‌خواهانه حریف را نیز سنگین‌تر کرد.
2- متاسفانه نرمش رئیس‌جمهور محترم کشورمان در مقابل حریف، تنها به لحن ایشان در گفتار خلاصه نشده بود بلکه جناب روحانی - شاید بی‌آن که متوجه باشند و یا بخواهند - در برخی از مواضع خود به گونه‌ای سخن گفتند که از دیپلمات‌ کارکشته و پرسابقه‌ای نظیر ایشان دور از انتظار بود. آقای روحانی در پاسخ به خبرنگار سی.ان.ان که نظر ایشان را درباره «هولوکاست» پرسیده بود، به اظهارات قبلی خود دراین‌باره اشاره کرده و گفتند؛ من دیپلمات هستم و نه مورخ و دراین‌باره - هولوکاست - باید مورخان نظر بدهند. این در حالی است که جناب روحانی می‌توانست با استفاده از این پاس - به قول والیبالیست‌ها - آبشار محکمی بر زمین حریف بکوبد و در ادامه پاسخ خود اضافه کند «البته تعجب می‌کنم که چرا به هیچ مورخی اجازه تحقیق و بررسی در این زمینه داده نمی‌شود.» این پرسش می‌توانست توپ هولوکاست را در میدان حریف بیندازد و جناب روحانی باید می‌دانستند که ممنوعیت تحقیق درباره هولوکاست یکی از پاشنه آشیل‌های به شدت آسیب‌پذیر صهیونیست‌ها و غرب است.
و یا در سخنان دیگری به عنوان یک نظر تعیین‌کننده و برگ برنده! پیشنهاد دادند که اسرائیل (!) نیز باید به معاهده NPT بپیوندد. این پیشنهاد ایشان به نوشته روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» هیئت‌های سیاسی را «بهت‌زده» کرد. چرا، زیرا پیشنهاد آقای روحانی، «امتیاز» بزرگی بود که رژیم صهیونیستی به عنوان یک آرزو دنبال می‌کند و آن، به رسمیت شناختن موجودیت اسرائیل است!
3- مروری گذرا بر مواضع رسما اعلام شده مقامات آمریکایی به وضوح نشان می‌دهد که حریف نه فقط در مقابل نرمش‌ها و امتیازات ارائه شده از سوی رئیس‌جمهور محترم کشورمان هیچ امتیازی - تاکید می‌شود که هیچ امتیازی - نداده است، بلکه این نرمش و تسامح را به حساب نیاز جمهوری اسلامی نوشته و به روال بارها تجربه شده، به جای امتیاز در مقابل امتیاز، بر مطالبات باج‌خواهانه خود از جمهوری اسلامی ایران نیز افزوده است.
آقای ظریف بعد از مذاکره با وزرای خارجه 1+5 و گفت‌وگوی اختصاصی و جداگانه با وزیر امور خارجه آمریکا، از مذاکرات ابراز خشنودی کرد و توضیح داد که ظرف حداکثر یکسال همه مسائل حل شده و تحریم‌ها برداشته می‌شود. اما جان کری، بلافاصله بعد از این نشست در مصاحبه با خبرنگاران، فهرستی طولانی از مطالبات غیرقانونی آمریکا را مطرح کرد و بی‌آن که بگوید آمریکا در مقابل این مطالبات فراقانونی، غیر از لفاظی چه امتیازی را روی میز می‌گذارد گفت؛ اقدامات عملی ایران برای اعتمادسازی‌ می‌تواند شامل دسترسی سریع بازرسان به تأسیسات فردو، امضای پروتکل الحاقی، توقف داوطلبانه غنی‌سازی در حد بالا و... باشد. 
خبرگزاری رویترز به نقل از اعضای کنگره آمریکا نوشت؛ «بیشتر اعضای کنگره، [آقای] حسن روحانی را فریبکار می‌دانند»! «ادر ویس» رئیس کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا اعلام کرد «ما می‌توانیم از طریق تحریم‌های فلج‌کننده به اعمال فشار بیشتر بر ایران ادامه دهیم! کاترین اشتون پس از پایان مذاکره با هیئت ایرانی گفت؛ در بسته پیشنهادی 1+5 تغییری ایجاد نشده است! رابرت منندز رئیس کمیته روابط خارجی سنا اعلام کرد که باید بر شدت تحریم‌ها علیه ایران افزوده شود، تعدادی از نمایندگان کنگره، از جمله «لیندسی گراهام» و «مک کین» با صدور بیانیه‌ای خطاب به اوباما، نوشته‌اند «ما نباید به ایران اجازه بدهیم از چانه‌زنی به عنوان ابزار فریب و خرید وقت استفاده کند»! و دهها نمونه دیگر که در گزارش‌ها و ستون اخبار ویژه امروز کیهان به مواردی از آنها - فقط به عنوان مشتی از خروارها - اشاره شده است.
و اکنون باید از رئیس‌جمهور محترم و هیئت‌ بلندپایه همراه ایشان پرسید که آیا می‌توانند فقط به یک نمونه از واکنش مثبت و حاکی از امتیاز مقامات رسمی حریف که در پاسخ به «نرمش»! جناب روحانی ارائه شده باشد اشاره کنند؟! اگر پاسخ منفی است - که منفی است - دستاورد سفر چیست؟!
4- آخرین بخش از سفر نیویورک که باید آن را تأسف‌بارترین پرده و بزرگترین امتیازی دانست که رئیس‌جمهور محترم کشورمان به حریف داده است، مکالمه تلفنی ایشان با رئیس‌جمهور آمریکاست که در آخرین دقایق حضور رئیس‌جمهور کشورمان در نیویورک و هنگام ترک آمریکا به سوی ایران صورت پذیرفته بود. این رخداد از دو زاویه قابل ارزیابی است؛
الف: خانم سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا بلافاصله بعد از انجام مکالمه تلفنی یاد شده در مصاحبه با سی.ان.ان گفت؛ تماس تلفنی با اوباما به درخواست آقای روحانی صورت پذیرفته و تاکید کرد این درخواست برای ما تعجب‌آور بود. رایس می‌گوید؛ ما در اوایل هفته که اوباما در نیویورک بود تمایل خود را برای ملاقات وی با روحانی اعلام داشتیم اما طرف ایرانی نپذیرفت، ولی امروز - جمعه - در کمال تعجب از طرف آنها با ما تماس گرفته و اعلام شد که رئیس‌جمهور روحانی تمایل دارد در حالیکه می‌خواهد از نیویورک خارج شود با اوباما تماس تلفنی داشته باشد. از سوی دیگر‌ اما، آقای روحانی هنگام ورود به تهران اعلام کرد که درخواست مکالمه از سوی آمریکا بوده است.
و اکنون سوال این است که اگر درخواست مکالمه از سوی آقای روحانی بوده است، آیا نسبت دادن آن به آمریکایی‌ها با شعار «دولت راستگویان» در تناقض نیست؟! و چنانچه این درخواست از سوی آمریکایی‌ها بوده است، نشان‌دهنده آن است که دولت آمریکا حتی در حد و اندازه اعلام‌نظر درباره یک مکالمه تلفنی هم صداقت نداشته و قابل اعتماد نیست، بنابراین پرسش بعدی آن است که جناب روحانی و هیئت‌ بلندپایه همراه ایشان با چه تحلیل و تفسیری از ضرورت اعتماد به آمریکا یاد کرده و با آنهمه تبلیغات گسترده و پرحجم از تعامل اعتمادساز آمریکا به عنوان یکی از دستاوردهای سفر نیویورک یاد می‌کنند؟! و این چه «گام اعتمادسازی»! است که هیچیک از طرفین تماس حاضر نیستند مسئولیت آن را برعهده بگیرند؟!
ب: ممکن است گفته شود مگر یک تماس تلفنی صرفنظر از آن که کدام طرف در انجام آن پیشقدم شده است، چه امتیازی برای حریف تلقی می‌شود که در این‌باره باید گفت؛ آمریکا طی سی و چند سال گذشته و مخصوصا طی چند سال اخیر به مذاکره با ایران اسلامی نه برای حل و فصل مسائل فیمابین بلکه به «مذاکره برای مذاکره» نیاز مبرم و حیاتی داشته است، چرا که به وضوح می‌داند و بارها به صراحت اعتراف کرده است که انقلاب‌های اسلامی منطقه و نهضت‌های مقاومت از ایستادگی ایران اسلامی الگو گرفته‌اند بنابراین بلافاصله پس از مذاکره، می‌تواند انجام آن را با این پیوست برای دنیا و جهان اسلام - یعنی عقبه استراتژیک جمهوری اسلامی ایران - فاکتور کند که اگر الگوی شما ایران است، جمهوری اسلامی ایران نیز در نهایت و پس از سی‌ و چند سال مقاومت چاره‌ای جز تسلیم شدن در برابر آمریکا و متحدانش نداشته است! فقط نگاهی به انبوه تفسیرها و تحلیل‌ها و گزارش‌های منتشر شده از سوی رسانه‌ها و مقامات آمریکایی‌ و صهیونیستی بیندازید و ببینید که چگونه از مکالمه تلفنی مورد اشاره با عنوان «تسلیم ایران اسلامی»! و ضعف و ناچاری ناشی از فشار تحریم‌ها یاد کرده‌اند؟!
5- و بالاخره گفتنی است که انتظار گشایش اقتصادی از مذاکره و رابطه با آمریکا نهایت ساده‌لوحی است و به این نکته و مستندات آن خواهیم پرداخت.

حسین شریعتمداری





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/7 | نویسنده : alamdarbasir
بازخوانی نگاه امام خمینی به رابطه ایران و آمریکا
آنهایی که خواب امریکا را می‏بینند خدا بیدارشان کند 
مرور رابطه ایران و امریکا از نگاه امام خمینی(ره) این روز ها می تواند خواندنی تر از گذشته باشد.

به گزارش علمدار بصیر: مرور رابطه ایران و امریکا از نگاه امام خمینی(ره) این روز ها می تواند خواندنی تر از گذشته باشد.

 
آنهایی که خواب امریکا را می‏بینند خدا بیدارشان کند
 
و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی ما را بیدار کند و افراد ملت ما را بیدار کند. آنهایی که در خواب هستند، آنهایی که باز هم خواب می‏بینند، آنهایی که خواب امریکا را می‏بینند خدا بیدارشان کند ...
شما می‏گویید که ما با یک کسی که خرد کرده است مسلمین را و به اسلام هیچ اعتقاد ندارد و هر روز زورش برسد اسلام را زیرپا می‏مالد و منهدم می‏کند، ما با او بنشینیم و دست دوستی بدهیم و بعد هم بگوییم که «سَلَّمَکُمُ اللّه‏» ! این چه منطقی است؟ منطق اسلام این است؟! شما اسلامشناسها این را منطق اسلام می‏دانید؟! خداوند اصلاحتان کند ان‏شاءاللّه‏. من امیدوارم
سالروز بعثت پیامبر اکرم(ص) و روز ارتش
 
 
 
امریکا دشمن شمار? یک مردم محروم و مستضعف جهان است
 
آری اسلام ایران غیر از اسلام آنان است که از مهره‏های امریکا چون سادات و بگین پشتیبانی می‏کنند و در مقابل فرمان خدای متعال با دشمنان اسلام دست دوستی می‏دهند و برای تفرقه بین مسلمین، از هیچ افترا و کوششی دریغ نمی‏کنند ...
آمریکا که در هر فسادی دست دارد ـ و همزمان با هجوم همه جانب?اسرائیل جانی، به مسلمین در فلسطین و لبنان عزیز، و همزمان با طرح جنایتکاران? اسرائیل برای انتقال پایتخت خود به بیت‏المقدس، و گسترش جنایات و کشتار وحشیان? مسلمانان آواره از وطن خویش، و در وقتی که مسلمانان بیشتر از هر زمان احتیاج به وحدت کلمه دارند، سادات، این نوکر خیانتکار امریکا و دوست و برادر بگین و شاه مخلوع معدوم، و صدام، آن خادم سرسپرد? امریکا، دست به تفرقه‏افکنی مسلمانان زده‏اند، از هیچ جنایتی در این راه که ارباب جنایتکارشان امر نموده است، فروگذار نمی‏کنند. امریکا با حمله‏های پیاپی به ایران و فرستادن جاسوسان برای شکست دادن انقلاب اسلامی ما و توطئه با سادات برای ایجاد اختلاف و تبلیغات سوء و پخش اکاذیب و افترا به متصدیان حکومت اسلامی از طریق عراق، از آن قماش است. مسلمین باید به خیانت این سرسپردگان امریکا به اسلام و مسلمین توجه داشته باشند.
امریکا دشمن شمار? یک مردم محروم و مستضعف جهان است. امریکا برای سیطر? سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و نظامی خویش بر جهان زیر سلطه، از هیچ جنایتی خودداری نمی‏نماید. امریکا مردم مظلوم جهان را با تبلیغات وسیعش که به وسیل? صهیونیسم بین‏الملل سازماندهی می‏گردد، استثمار می‏نماید. امریکا با ایادی مرموز و خیانتکارش، چنان خون مردم بی‏پناه را می‏مکد که گویی در جهان هیچ کس جز او و اقمارش حق حیات ندارند.
باید بدانند که ایران کشوری است که رسماً با امریکا می‏جنگد، و شهدای ما، این جوانان و دلاوران ارتش و سپاه از ایران و اسلام عزیز در مقابل امریکا دفاع می‏کنند. پس ذکر این مسئله ضروری است که درگیریهای غرب کشور عزیز ما درگیریهایی است از جانب امریکا که گروههای از خدا بی‏خبر وابسته، هر روز ما را با آن مواجه کرده‏اند ، و این به محتوای انقلاب اسلامی ما مربوط می‏شود که بر پای? استقلال واقعی بنا گشته است. چه اگر ما با امریکا و یا سایر ابرقدرتها و قدرتها کنار آمده بودیم، گرفتار این مصایب نبودیم؛ ولی مردم ما دیگر به هیچ وجه حاضر نیستند تن به خواری و ذلت دهند و مرگ سرخ را به زندگی ننگین ترجیح می‏دهند.
ما برای کشته شدن حاضریم و با خدای خویش عهد نموده‏ایم که دنباله‏رویِ امام خود سیدالشهدا باشیم. ای مسلمانانی که در کنار خان? خدا به دعا نشسته‏اید، به ایستادگان در مقابل امریکا و سایر ابرقدرتها دعا کنید و بدانید که ما با عراق جنگی نداریم و مردم عراق پشتیبان انقلاب اسلامی ما هستند، ما با امریکا در ستیزیم. و امروز دست امریکا از آستین دولت عراق بیرون آمده است و به امید خدا این ستیز تا استقلال واقعی ادامه دارد که بارها گفته‏ام ما مرد جنگیم و تسلیم برای مسلمان معنا ندارد. ای کشورهای بی‏طرف! شما را به شهادت می‏طلبیم که امریکا قصد نابودی ما را دارد. کمی به خود آیید و ما را در هدفمان کمک کنید. ما به شرق و غرب و به شوروی وامریکا پشت کرده‏ایم تا خود، کشور خود را اداره کنیم. آیا حق است تا این چنین مورد هجوم شرق و غرب واقع شویم؟ با اوضاع فعلی جهان این یک استثنای تاریخی است که با مرگ و شهادت و شکست ما، مطمئناً هدف ما شکست نمی‏خورد. 21/06/1359
 
ما در جنگ با امریکا و تفاله‏های امریکا هستیم
 
دیدار با خانواده‏های شهدای فاجع? 7 تیر و اعضای دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی
نباید ما فراموش کنیم که در جنگ با امریکا هستیم. ما در جنگ با امریکا و تفاله‏های امریکا[هستیم]، این تفاله‏هایی که قالب زدند خودشان را و ما غفلت کردیم، الآن هم هستند.
بیجهت نیست که در آن نطقهای با اجتماع زیاد روز عاشورا سوت می‏زنند و کف می‏زنند. امام مظلوم ما به شهادت رسیده، روز شهادت امام مظلوم ما، پای نطق و سخنرانی یک نفر آدمی که با آنها دوست است کف می‏زنند و سوت می‏کشند و امریکا را از یاد می‏برند. خط این بود که اصلاً امریکامنسی بشود. یک دسته شوروی را طرح می‏کردند تا امریکا منسی بشود، یک دسته «اللّه‏ اکبر» را کنار می‏گذاشتند، سوت می‏زدند و کف می‏زدند آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضی? مرگ بر امریکا منسی بشود.
حالا هم من به این آقایانی که اهل سدادند، اهل صلاحند، منتها اعوجاج فکری دارند،[می‏گویم که]امریکا برای شما هیچ فایده‏ای ندارد، دیگر گذشت آن‏وقت. امروز آنی که برای شما برای دینتان برای دنیاتان فایده دارند این ملت‏اند، این ملت پابرهنه است.
آن ملت سرمایه‏دار هم به درد شما نمی‏خوردند، آنها همه برای خودشان می‏کشند، شماها را می‏خواهند آلت دست قرار بدهند.
 
 
درِ همه ممالک هم به روی ما بسته بشود، درِ رحمت خدا به روی ما باز است
 
دیدار با فرماندهان و پرسنل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قم
ما از نظامی امریکا و از حصر اقتصادی‏اش هیچ باکی نداریم. و گمان نکنید که موفق بشود آن به اینکه یک دخالت نظامی بکند. و اجازه بدهد ملت امریکا و مجلس امریکا به اینکه دخالت نظامی بکند. برای اینکه می‏داند ملت امریکا که دخالت نظامی به ضرر ملت امریکاست و به ضرر دولت امریکا است. و از حصر اقتصادی هم ابداً خوفی نداشته باشید. برای اینکه ملتهای دیگر و دولتهای دیگر تابع امریکا نیستند.
درِ دنیا به روی ما بسته نخواهد شد. ما خدا را داریم. درِ دنیا به روی ما بسته بشود، در رحمت خدا به روی ما باز است. ما برای خدا می‏خواهیم اقدام کنیم. ما قیام کردیم برای خدای تبارک و تعالی. ما دیدیم که ظلم در این مملکت هست. ما دیدیم که چپاولگری در این مملکت هست. ما دیدیم که مستکبران، مستضعفان را دارند از بین می‏برند. قیام کردیم. ما برای خدا قیام کردیم.
درِ همه ممالک هم به روی ما بسته بشود، درِ رحمت خدا به روی ما باز است. و ما اتکال به رحمت خدا و اتکال به قدرت خدا می‏کنیم. و شما قدرتمند باشید و به پیش بروید.
 
 
اگر ما دستمان را به سوی امریکا دراز کنیم، آسوده تا آخر زندگی می‏کنیم اما ..
 
باید مردم توجه کنند که کاری بزرگ انجام داده‏اند و دشمن هم برای شکست آنها از هیچ کوششی دریغ نمی‏کند. مردم باید محکم و استوار برای آزادی و استقلال بایستند، اگر ما دستمان را به سوی امریکا و یا شوروی دراز کنیم، آسوده تا آخر زندگی می‏کنیم، ولی مردم ما که این را نمی‏خواهند، پس باید این توطئه‏ها را کم و زیاد تحمل کنند.
 
 
 
می‏خواهند در مقابل رئیس جمهور امریکا چون دریوزگان، گردن کج کنند
 
پیام به مناسبت 22 بهمن و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی دربار? جنگ، دانشگاهها، وظایف قوای سه گانه، رسانه‏های گروهی و تشکر از ملت
 
جهانخواران که با نامهای پرزرق و برق و شعارهای طرفداری از حقوق بشر و صلح دوستی و آرامش جهان و طرفداری از توده‏های کارگر و کشاورز به جان جهانیان مظلوم افتاده و فساد و ترور و قتل و غارت را در صحن? گیتی روزافزون می‏کنند و از بیداری مظلومان و ستمدیدگان جهان در طول تاریخ خطر را از نزدیک می‏بینند، به فکر اغفال آنان افتاده‏اند. و رفت و آمدها برای برچیدن سلاحهای مخرب که جهان را تهدید می‏کند جز شعاری بیش نتواند بود. کدام عاقل است که باور کند اینان از اینگونه مسائل صرف نظر نمایند و به حال بشریت رحم کنند! بعید نیست که امریکا از این ملاقاتها و مذاکره‏ها دو مقصود داشته باشد: یکی اغفال جهانیان و جلب نظر آنان، و به خاموشی کشاندن شعله‏هایی که در دل مظلومان جهان بر ضد منافع نامشروع این ابرمتجاوز افروخته شده و رو به افزایش است. و دیگر اغفال شوروی و همدستان و همداستانانش تا برتری اتمی خود را حفظ کند. باید مظلومان جهان بیدار و هوشیار باشند و از این توطئه‏ها و حیله‏ها گول نخورند؛ و به فعالیت خود در راه رسیدن به آزادی و خروج از قید و بندهای استعماری و استثماری ادامه دهند. و بدانند که اینان با شعار طرفداری از حقوق بشر بزرگترین پایمال کنندگان حقوق انسانها هستند و در رسیدن به اهداف ظالمان? خود هیچ گاه غفلت نمی‏کنند و از هیچ جنایتی دریغ ندارند.
آنان که به خیال خود برای ایران دل می‏سوزانند و به ادعای واهی برای ملت ایران غمناکند، ایرانی را می‏خواهند که مستشاران امریکا گردانندگان آن باشند. ایرانِ وابسته و دلبسته به اجنبی را می‏خواهند. ایران زمان پهلوی را که غرق فساد اخلاقی و بر باد ده شرف انسانی بود را می‏خواهند. ایرانی را که سرپرستش مظلومان را غارت کند و جیب آنان را پر کند و سرمایه‏هایش در خدمت طبقات مرفه و بالانشین باشد، و مستمندان و کوخ‏نشینان در فقر و محرومیت بسوزند و هیچ کس به فکر آنان نباشد. و بالاخره ایرانی را می‏خواهند که به اصطلاح شخص اولش در مقابل رئیس جمهور امریکا چون دریوزگان، گردن کج کند تا مظلومان را پایمال کند. آن روز ایران را مستقل و زنده می‏دانند، و امروز که به برکت اسلام جوانان و کودکان و پیران و خردسالان از هر طبقه بیدار و متحول شدند و هم? قید و بندهای استعماری و استثماری را بریدند و با مشت گره کرده امریکا و اذناب او را از کشور راندند ایران را مرده و وابسته می‏دانند! و شما ملت عظیم‏الشأن هستید که باید چون کوه سر به فلک کشیده در مقابل هم? مشکلات بایستید و خداوند تعالی با شماست.
 
 
می‏خواهی ذلیل باشی؟ برو پیوند کن با امریکا
 
پیام امام به مناسبت حلول سال جدید و عید نوروز
01/01/1364
بنابراین، ما باید استقامت کنیم و آن چیزی که نگرانی پیغمبر هست که نبادا ملتش استقامت نکنند و این امر خدا را اطاعت نکنند، باید ما کاری بکنیم که این نگرانی نگذاریم در حق ما ثابت بشود. و من از خدای تبارک و تعالی می‏خواهم که هم? این قشرهای ملت را از مجروحین، مصدومین، شهدا و خانواده‏های اینها و مفقودین ما و اسرای ما، همه اینها را هم سالم نگه دارد و شهدای ما را بیامرزد و در جوار خودش نعمت عنایت کند و اینهای دیگر هم سالم نگه دارد و به پیروزی برسند و ان‏شاءاللّه‏ اسرای ما و مفقودین ما هم به وطن خودشان برگردند و ملت ما هم با قدرت و قوّت پیش برود و هیچ از این نوع چیزها باک نداشته باشد. چیزی است که بر ملت ـ بر ملت بیدار ـ ثابت شده است که می‏خواهی بیدار باشی، می‏خواهی مستقل باشی، باید جورش را بکشی! می‏خواهی ذلیل باشی؟ برو پیوند کن با امریکا، هم? این حرفها تمام می‏شود، جنگ هیچ نمی‏شود؛ پیوند کن با شوروی، باز هم نمی‏شود! اما چی؟ این است که یک ملت عقب‏ماند? توسری‏خورد? ضعیف و تا آخر. اما وقتی بخواهی، یک ملتی بخواهد سر بلند باشد، بخواهد ارزش داشته باشد، این دیگر نباید فکر این باشد که ما حالا این ارزشی که داریم، ببینیم به انداز? این هست که ماستمان گران باشد! یا دوغمان چه باشد! اگر اینطور است، که ما از حالا هم رفتیم. اما می‏بینیم اینجور نیستند، ملت ما الحمدللّه‏ اینطور نیست
 
 
آمریکا از اسلام سیلی خورده است نه از آقای رئیس جمهور
 
تشریح گرفتاریهای مسلمین ـ مبارزه با اشغالگران قدس
 
15/05/1359
توطئ? خارجی علیه افراد نیست. افراد قابل توطئه نیستند، علیه اسلام است. افراد قابل نیستند که امریکا توطئه کند به ضد این آدم، یا توطئه کند به ضد آن آدم. امریکا می‏فهمد چه هست. امریکا به ضد اسلام است. او از اسلام صدمه خورده است، نه از افراد، نه از فرد؛ او از اسلام سیلی خورده است، او از ملتی که می‏گوید «اسلام» سیلی خورده است؛ نه از من سیلی خورده و نه از آقای رئیس‏جمهور سیلی خورده و نه از اشخاصی که در مجلس هستند و نه دولتها، هیچ کدام، از اینها سیلی نخورده است. از این زاغه‏نشین‏ها سیلی خورده، از این ملت سیلی خورده. و او در صدد است. اگر توطئه کند، بر ضد ملت توطئه می‏کند، نه اینکه بر ضد من یا بر ضد تو یا بر ضد او. خیر، این حرفها نیست در کار.
نباید گول بخوریم از امریکا و از این مجالسی که درست کرده‏اند و تعزیه گردانی می‏کنند برای خوردن ما، از آنها گول بخوریم. هر کس باید خودش قیام[کند]، مسلمین باید خودشان قیام کنند در مقابل اینها. دنبال این نباشند که دولتهایشان یک کاری بکنند. دولتها کاری نمی‏کنند. خودشان باید بکنند. دنبال این نباشند که در آغوش آن یکی برویم برای نگهداری ما از آن یکی. خیر، همه گرگند و هم? شما را می‏خورند. باید خودتان حفظ کنید. توجه به خدا بکنید.
 
 
هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم
مصاحبه با خبرنگاران مسلمان مقیم انگلستان، خبرنگاران آفریقایی و آسیایی
 
26/09/1358
ــ[اگر حکومت اسلامی بخواهد به این ترتیبی که هست پیش برود طبیعی است که اکثریتی از کشورهای جهان با او مخالف خواهندبود و جز با دشمنی رفتار نخواهند کرد. بنابراین اساس روابط خارجی شما و دوستانتان به چه شکل است و آیا شما به دوستانی نیازمند هستید در روابط خارجی یا خیر؟]
ــاگر خارجیها بتوانند بفهمند، ادراک کنند مسائل ما را، همانطور که ملتها وقتی ادراک کردند و ادراک می‏کنند با ما موافقند. دولتها هم اگر ادراک کنند که ما چه می‏گوییم با ما موافقند. اگر مقصود از روابط آن روابطی است که تا حالا بین ایران و امریکا بوده است، در زمان شاه سابق بین ایران و امریکا بوده است، این روابط نبوده است. این یک آقایی بوده با نوکرش هر کاری می‏خواسته، هر امری که می‏کرده عمل می‏کرده. ما چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم رابطه‏اش را با ما قطع می‏کند. ما از خدا می‏خواهیم که رابطه قطع بشود. ما ذلت را نخواهیم پذیرفت برای خاطر اینکه یک رابطه با یک ابرقدرت داشته باشیم. شرافتی نیست رابطه داشتن با امثال امریکا. دولت امریکا یک شرافت انسانی مع‏الأسف الآن ندارد که ما بخواهیم به واسط? آن شرافت انسانی‏اش با آن رابطه داشته باشیم. دولتامریکا این است که دارید می‏بینید که مظلوم را در هر جا پیدا می‏کند پوست می‏کند. هر جا بتواند می‏رود و بمب سرشان می‏ریزد. هر چه بتواند ذخایر ملتها را می‏برد. مابخواهیم روابط با اینها داشته باشیم؟ بهتر این است که ما با اینها روابط نداشته باشیم. بهتر این است با آنهایی که می‏خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم تا یک وقتی که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم.
آن روزی که بفهمند که شرق هم یک جایی هست که تمدن از او پیش آنها رفته است و مع‏الأسف خود شرق هم خودش را گم کرده است، آن روز ما روابط ممکن است پیدا بکنیم. روابطی که متقابل باشد با هم. متعادل باشد با هم. و الاّ رابطه‏ای که اینطور باشد که سابق بود و آنطور باشد که اینها دلشان می‏خواهد، ما همچو رابطه‏ای را می‏خواهیم چه بکنیم؟
ما هرگز نمی‏خواهیم که رابطه با اینها داشته باشیم. نه با اینها، نه با هر کس که بخواهد تحمیل به ما بکند. دول اسلامی با ما روابط دارند آن هم تا حدی که روی مصالح اسلامی، روی مصالح مسلمین باشد ما با آنها روابط داریم.
دولتی که بعد پیش می‏آید، تفاهم کند با ما. اینطور نباشد که من در کاخ سفید نشستم وشما در کوخ نشستید و کاخ‏نشین با کوخ‏نشین باید ارباب و رعیت باشد. اگر این کلمه را بردارند و ما را همانطور که هستیم بفهمند، ادراک کنند ما ها را، ما با آنها چرا رابطه نداشته باشیم؟ با دولت امریکاهم رابطه پیدا می‏کنیم. با همه جا. و امااگر وضع اینطور باشد، ما می‏خواهیم چه کنیم که پیشقدم بشویم برای اینکه نوکری کنیم؟! پیشقدم بشویم برای اینکه هم نوکری کنیم هم همه چیزمان را تقدیم کنیم؟! آن‏وقت نوکر که می‏گرفتند یک اجرتی به او می‏دادند. اینها نوکر می‏گیرند و همه چیزش را هم می‏گیرند. ما می‏خواهیم چه کنیم با اینها رابطه داشته باشیم؟ هیچ لازم نیست رابطه داشته باشیم.
 
 
هرگز اجازه نخواهیم داد که آنها دخالتی در مملکت ما بکنند
 
مصاحبه با پنج نفر از خبرنگاران مطبوعات اروپا
08/09/1358
ــ[سیاست جمهوری اسلامی ایران نسبت به دول اروپایی چیست؟ آیا فکر می‏کنید که کشورهای اروپایی می‏توانند به اقتصاد ایران کمک کنند؟ و اگر جواب مثبت باشد، شرایط ایران برای قبول این کمک چیست؟]
ــما با هم? ملتهای عالم می‏خواهیم دوست باشیم. با هم? دولتهای عالم به حسب طبع اولی می‏خواهیم دوست باشیم. می‏خواهیم که روابط حسنه، با احترام متقابل نسبت به همه داشته باشیم. مگر اینکه دولتهایی باشند که با ما خلاف رفتار کرده باشند و بخواهند به ما ظلم بکنند، تحمیل بکنند، سلطه‏جویی کنند بر ما. که ما با آنها مخالف هستیم و هرگز اجازه نخواهیم داد که آنها دخالتی در مملکت ما بکنند و آن سلطه‏جوییهایی که آن وقت می‏کردند، بکنند. و با آنها البته نمی‏توانیم روابط داشته باشیم.
 
 
وقتی ملت دیدند آنها نمی‏خواهند که به آن ظلمی بکنند شاید با آمریکا هم روابط داشته باشد
 
مصاحبه با روزنامه تایم
24/09/1358
سؤال:احساسات ضد امریکایی شدیدی که در ایران ایجاد شده است و احساسات مشابه ضد ایرانی که در امریکا هست حضرت امام آیند? روابط ایران و امریکا را در صورت حل شدن بحران فعلی چطور خواهند دید؟ آیا دشمنی بین دو کشور برای یک نسل و احساسات تند برای یک نسل ادامه خواهد داشت؟
اید ما ببینیم چه جور حل می‏شود قضایا. الآن ما نمی‏توانیم حدس بزنیم که چه جور حل می‏شود تا پیش‏بینی کنیم که اگر حل شد چه خواهد شد.
 
یک وقت می‏بینید که حل می‏شود به این که ایشان نظامی می‏آورد و ـ عرض می‏کنم که ـ فرض کنید حصار اقتصادی و انحصار اقتصادی، ما را به مضیقه قرار می‏دهد و بعد هم با قلدری و با زور و با وادار کردن هم? کشورهایی که با او دوست هستند ما را منزوی می‏کند و حل این نیست، این عقده زیادتر است، حل شدنی نیست به این معنا. یک وقت این طور می‏شود که آخرش ما نمی‏توانیم، قدرت نداریم که آن کاری را که می‏خواهیم انجام بدهیم، اگر آن طور بشود، این عقده باقی می‏ماند و دیگر تا آخر هم قابل حل نیست
 
بنابراین، مسائل این است، حل شدن به آن معنایی که ما می‏خواهیم که نمی‏شود به این طور راحت. ما آن طوری که می‏خواهیم این است که ایشان این را بفرستند این جا و آن جنایاتی که به ما وارد شده به دست آنها، آن را جبران بکنند و چیزهایی که از ما بردند جبران بکنند، البته یک چیزهایش هم قابل جبران نیست برای این که ما قریب صدهزار نفر شاید کشته داده باشیم این دیگر قابل جبران نیست که بیایند آن را جبرانش بکنند نیروی جوانی ما را، نیروی انسانی ما را از بین بردند این جبران شدنی نیست. لکن آن مقداری که می‏توانند جبران کنند آنهایی که از ایران به یغما بردند آنها را می‏توانند جبران بکنند اگر جبران بکنند و توجه به این داشته باشند که دیگر، این عصر، عصر سابق نیست و ایران در این زمان غیر ایران است تا زمان رژیم سابق[ممکن است اختلاف حل شود].
 
این را اگر بفهمند که نه، ایران وضعش وضعی شده است که دیگر زیر بار این طور مصائب نمی‏رود، آن وقت ممکن است که تعدیل کنند افکار خودشان را، متنزل بشوند از آن چیزی که دارند و ـ دولت امریکا ـ ملت امریکا هم کارتری که ما با او خوب نیستیم کنار بگذارند و یک رئیس جمهور صحیحی سر کار بیاورند آن وقت ممکن است که ایران هم وقتی دید آنها نمی‏خواهند که به آن ظلمی بکنند با آنها هم روابط داشته باشد مثل این که با سایر جاها روابط دارد.من دیگر جوابی ندارم.
 
 




تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/7 | نویسنده : alamdarbasir

کارشناس مسائل خاورمیانه در مؤسسه بروکینگز معتقد است که معامله آمریکا و ایران، معامله‌ای ضروری است اما نیاز به شرایط و دقت فراوان از جمله اعتمادسازی دارد.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از مؤسسه بروکینگز، کنث ام پولاک کارشناس این اندیشکده، ضمن بررسی نگرانی‌های ایران و آمریکا از توافق هسته‌ای، ادعا می‌کند که یک چنین توافقی نیاز به اعتماد سازی بیشتر داشته و هر دو طرف باید امتیازاتی را به طرف مقابل اعطا کنند.

اگرچه شک و تردید‌های معقولی از گوشه و کنار به گوش می‌رسد، اما شواهد موجود نشان می‌دهد که روحانی بر سر حرف‌های خود ایستاده است؛ او به‌عنوان یک اصلاح‌گر باهوش، به‌دنبال تغییر ایران از داخل و خارج است. به‌ویژه، او به‌وضوح می‌خواهد به تحریم‌های چندجانبه خاتمه دهد و مایل است بر سر برنامه هسته‌ای ایران به توافق برسد تا بتواند آن را پیش ببرد.

به نظر می‌رسد خطوط کلی یک معامله هسته‌ای به‌سرعت تشکیل شود. ایران غنی‌سازی اورانیوم فراتر از 5 درصد خالص را متوقف می‌کند و محدودیت‌ها را درمورد اینکه چه‌مقدار اورانیوم غنی‌شده در سطح پایین می‌تواند در کشور داشته باشد، می‌پذیرد، تعداد سانتریفیوژ‌هایی را که می‌تواند نگهداری کند، و نه کیفیت آنها را، محدود می‌کند، تجزیه پلوتونیوم را انکار نموده و با نظام تحقیق و بررسی‌های سر‌زده، که معمولاً به پروتکل الحاقی مربوط می‌شوند، موافقت می‌کند. در مقابل، جامعه بین المللی بیشتر تحریم‌های مالی و تجاری تحمیل شده بر ایران را، و نه تمام آنها را، برمی‌دارد.

چنین معامله‌ای، موهبتی الهی برای آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی و سایر متحدان ما در منطقه و فراتر از منطقه خواهد بود. اگر ما توانایی رسیدن به چنین معامله‌ای را داشته باشیم، باید آن را دریابیم.

البته، ابهام فعلی باید ما را محتاط‌تر کند. ما با موقعیت‌هایی مشابه با این موقعیت در ایران و نقاط دیگر خاورمیانه روبه‌رو بوده‌ایم که در نهایت ناامید کننده بودند. تقریباً به‌مدت دو دهه، کارشناسان خاورمیانه معتقد بودند که خطوط گسترده صلح میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها به‌خوبی شناخته شده است. در طول دهه 1990، به نظر می‌رسید که چنین معامله‌ای به‌طور اجتناب ناپذیری آسیب ببیند و بالاخره درگیری پایان یابد. البته هرگز چنین اتفاقی نیفتاد. ما هنوز گمان می‌کنیم که می‌دانیم آن معامله به چه شکل است و بسیاری آن را تا حدی بدیهی می‌دانند که فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها باید آن را بپذیرند. اما آنها آن را نپذیرفته‌اند و تعداد کمی از کارشناسان انتظار دارند که فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها به‌زودی این کار را انجام دهند.

ما باید از شکاف‌هایی که صلح فلسطینی ــ اسرائیلی را، که از دیرباز مد نظر بوده، از کار انداخته است، اجتناب کنیم تا این بلا بر سر معامله هسته‌ای ایران و آمریکا فرود نیاید. در ادامه توصیه‌هایی برای این کار مطرح می‌شود.

نگرانی‌های آمریکا

در میان آمریکایی‌ها، سه نگرانی اصلی در رابطه با این معامله وجود دارد؛ یکی اینکه ایرانی‌ها در این معامله تقلب کرده جهان را با زرادخانه هسته‌ای خود در حیرت فرو خواهند برد، همان‌طور که کره شمالی این کار را انجام داد؛ دوم اینکه حتی اگر ایرانی‌ها تقلب نکنند، این معامله توانایی‌های تسلیحات هسته‌ای را در تهران باقی می‌گذارد که ممکن است روزی مورد بهره برداری قرار گیرد؛ و نهایتاً اینکه رفتار ایران فراتر از بلند پروازی‌های هسته‌ای آن، یعنی حمایت از تروریسم و تلاش برای بی‌ثبات سازی خاورمیانه، ممکن است باعث شود برخی با معامله‌ای که از توجه به این مسائل غافل است، مخالفت کنند.

برای به حداقل رساندن این خطر، که ایران احتمالاً بخواهد تقلب کند، توافق هسته‌ای نیاز به دو ویژگی دارد که برای خلع سلاح موفقیت آمیز کشوری که نمی‌خواهد خلع سلاح شود، مهم و اساسی است؛ ما این را از مسئله عراق و کره شمالی آموخته‌ایم. نخست اینکه، این معامله باید شامل شرایطی برای تحقیقات سرزده، جامع و فراگیر و بازبینی مداوم باشد. مانند عراق، بازرسان سازمان ملل باید قادر باشند در هرزمانی به هرمکانی که می‌خواهند، بدون تأخیر سر بزنند. فقدان این نوع مجوز در کره شمالی قبل از سال 2006، در عراق قبل از سال 1991، و در ایران در حال حاضر احساس می‌شود، که این مسئله به این سه کشور این امکان را می‌داد که به‌صورت مخفیانه تجهیزاتی را ساخته و بعضی اوقات آنها را به کار بیندازند. به‌هرحال، پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی (اِن‌پی‌تی) به‌منظور دفع این خطر مطرح شد. این پروتکل اختیاراتی را به یک نظام تحقیقاتی سازمان ملل اعطا می‌کرد؛ مشابه با آنچه در عراق پس از پایان جنگ خلیج در سال 1991 ایجاد شد. لازم است به یاد بیاوریم که این تحقیقات بالاخره به ثمر رسید، اگرچه دست‌کم پنج سال طول کشید تا صدام متقاعد شود که برنامه تسلیحات کشتار جمعی خود را کنار بگذارد.

علاوه بر این، تجربه عراق نشان داد که تحقیقات نباید متوقف شوند و باید جامع باشند و نه لزوماً کامل و بی‌عیب. قبل از سال 2003، ما بر این باور بودیم که این تحقیقات تنها در صورتی می‌توانند موفقیت آمیز باشند که زیر و بم برنامه مخفی تسلیحات کشتار جمعی صدام را فاش کنند، با این فرض که او ادامه فرآیند را در جایی که از تحقیقات دور مانده است، پیش خواهد برد. آنچه ما از مطالعات پس از یورش به برنامه‌های تسلیحات کشتار جمعی عراق آموختیم، این بود که تحقیقات مثمر ثمر واقع شده بود، نه به این دلیل که هرگونه اثری از این برنامه‌ها را کشف کرده بود، بلکه به این خاطر که به‌اندازه‌ای از این برنامه‌ها کشف شده بود که تحریم‌ها همچنان ادامه پیدا کند. در نهایت نیز چون عراق تحمل این تحریم‌ها را نداشت، صدام مجبور شد تمام این سلاح‌های کشتار جمعی را تسلیم کند، حتی آنهایی که از دید بازرسان پنهان مانده بودند.

چیزی که احتمالاً پذیرفتن آن برای بسیاری از آمریکایی‌ها و سایر غربی‌ها دشوار‌تر باشد، این است که، به‌عنوان بخشی از راه‌حل توافقی، ایران می‌خواهد این اجازه را داشته باشد که توانایی غنی‌سازی اورانیوم را حفظ کرده و برنامه محدودی برای انجام آن داشته باشد.

به این ترتیب، تجربه عراق و کره شمالی نشان می‌دهد که تحقیقات به‌تنهایی کافی نیست. تنها در صورتی که تحقیقات با تهدید تحریم‌های شدید همراه شود، می‌تواند ثمربخش باشد. در مورد کره شمالی، تحریم‌های اعلام شده کافی نبودند؛ این تحریم‌ها اساساً از منافعی جلوگیری می‌کردند که پیونگ یانگ آنها را کم‌ارزش‌تر از زرادخانه هسته‌ای می‌پنداشت. در مسئله عراق، تحقیقات با تحریم‌های سختگیرانه پشتیبانی می‌شدند که صدام در نهایت به این نتیجه رسید که مجبور است تسلیحات کشتار جمعی خود را حذف کند، اگرچه این به‌معنی تحویل آنها بود. در اینجا متمم مهمی در الگوی عراق وجود دارد که به معامله احتمالی ایران مربوط می‌شود؛ صدام تنها نقشه داشت که تسلیحات کشتار جمعی خود را به‌طور موقت تسلیم کند و با پشتکار در تلاش بود تا تحریم‌ها را تحلیل ببرد و پس از آن، بازسازی برنامه‌اش را شروع کند. بنابراین، تحقیقات و بازرسی‌ها احتمالاً تا زمانی ثمربخش هستند که تحریم‌ها معتبر و موثق باشند.

در ایران، هنوز تحریم‌های سخت و خشن در سر جای خود باقی هستند. این تحریم‌ها کمک کردند روحانی به قدرت برسد و آیت‌الله خامنه‌ای متقاعد شود که حداقل به او اجازه دهد به‌دنبال معامله‌ای با غرب باشد. خطر این است که اگر تحریم‌ها به‌سادگی برداشته شوند، ممکن است ایران دیگر فشاری احساس نکند تا سهم خود را از معامله به انجام برساند، مخصوصاً به این دلیل که بسیار دشوار است به شورای امنیت بقبولانیم که یک کشور تعهدات بین المللی خود را نقض کرده است تا تحریم‌ها را بر آن تحمیل کند یا از نو تحریم‌های لغوشده را اعمال کند. به این دلیل، بهتر است تحریم‌ها را سر جای خود باقی بگذاریم و آنها را برای دوره‌های قابل تجدید نظر به‌حالت تعلیق درآوریم. به این ترتیب، هروقت که ایران مظنون به تقلب شد، تنها یک وتو از طرف آمریکا، انگلستان یا فرانسه لازم است تا بلافاصله تحریم‌ها را سر جای خود بازگرداند. به‌هرحال، مادامی که ایران پایان معامله را به تعویق می‌اندازد، می‌توان تحریم‌ها را به‌طور نامحدود به‌حالت تعلیق درآورد؛ و این رویکردی است برای موقعیت‌های بلندمدت که دولت‌های ملی و سازمان‌های بین المللی همواره آن را به کار می‌گیرند.

چیزی که احتمالاً پذیرفتن آن برای بسیاری از آمریکایی‌ها و سایر غربی‌ها دشوار‌تر باشد، این است که، به‌عنوان بخشی از راه‌حل توافقی، ایران می‌خواهد این اجازه را داشته باشد که توانایی غنی‌سازی اورانیوم را حفظ کرده و برنامه محدودی برای انجام آن داشته باشد. این بدان معنی است که ایران همواره مقداری ظرفیت باقی‌مانده برای تولید سلاح‌های هسته‌ای خواهد داشت. هیچ دلیل مناسبی برای این مسئله وجود ندارد که چرا تهران باید به این توانایی نیاز داشته باشد؛ البته این توانایی به مسئله غرور ملی برای ایرانی‌ها تبدیل شده است. با توجه به اینکه ایرانی‌ها چه‌مقدار در این برنامه سرمایه گذاری کرده‌اند، تاکنون چقدر در آن پیشرفت کرده‌اند، چطور به آن متعهد شده‌اند و برای ادامه آن چقدر سختی کشیده‌اند، در واقع غیرممکن است آنها توافق کنند که آن را به‌طور کلی واگذار نمایند.

این محدودیتی است که ما باید مایل به پذیرفتن آن باشیم. ممکن است این محدودیت، ایده‌آل نباشد، اما باید کافی‌تر باشد. اگر توانایی غنی‌سازی ایران با بازرسی‌های سرزده، محدود و مقید شود، و مهمتر اینکه توانایی او در مسلح‌سازی توسط همان بازرسی‌ها مهار شود، این ظرفیت باقی‌مانده به حداقل خواهد رسید. حداقل شش ماه یا شاید هم یک سال طول خواهد کشید تا ایران بخواهد یک دستگاه خام هسته‌ای را مونتاژ کند، همان‌طور که یک بار تصمیم به انجام این کار گرفت، و به‌احتمال بسیار زیاد، بازرسان چنین حرکت آغازینی را، قبل از اینکه بخواهد به ثمر بنشیند، کشف می‌کنند. حتی اسرائیلی‌ها نیز این مسئله را درک کرده‌اند؛ چرا که ایهود باراک، نخست وزیر و وزیر دفاع سابق، نشان داد که حاضر است غنی‌سازی جاری ایران را بپذیرد و حتی مقدار کمی از ذخایر اورانیوم غنی‌شده در سطح پایین را به‌عنوان بخشی از معامله با ایران به دست آورد تا به این ترتیب، برنامه هسته‌ای ایران را مورد بررسی قرار داده آن را مهار کند.

بالاخره، ما نباید گمان کنیم که اگر هم تقریباً به یک معامله هسته‌ای زودگذر با تهران دست یابیم، به‌معنای پایان تمام مشکلاتمان با جمهوری اسلامی خواهد بود. حتی روحانی و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه او، هشدار داده‌اند که روابط ایران با آمریکا هرگز دوستانه نخواهد بود. بدون شک، تهران به حمایت از شورشی‌ها، تروریست‌ها و سایر کسانی که برای خرابکاری در متحدان آمریکا مشخص شده‌اند، ادامه خواهد داد. به همین دلیل، آمریکا باید بین تحریم‌های یک‌جانبه خود و تحریم‌های چندجانبه‌ای که طی هفت سال گذشته و در واکنش به مقاومت و جنگ‌طلبی ایران در مسئله هسته‌ای بر آن تحمیل شده است، تمایز قائل شود. تحریم‌های چندجانبه باید به‌حالت تعلیق درآید، در حالی که تحریم‌های یک‌جانبه باید تا زمانی که سایر رفتارهای قابل اعتراض تهران تغییر نکرده است، به قوت خود باقی بماند. به‌هرحال، تحریم‌های ثانویه که آمریکا بر کشورهای دیگر، که از موافقت با جدیدترین تحریم‌های یک‌جانبه ما امتناع می‌کنند، تحمیل می‌کند نیز باید برداشته شوند؛ چرا که تهران احتمالاً مقاومت خواهد کرد و ناکامی ما در انجام این کار، ما را درگیر نزاعی با شریکان تجاری خود در اروپا و آسیای شرقی خواهد نمود.

نگرانی‌های ایران

ما تنها کسانی نیستیم که با شک و تردید وارد این معامله می‌شویم. در ایران نیز کسانی هستند که نسبت به این معامله شک و تردید دارند، مخصوصاً افراطی‌های نظام، که همچنان آمریکا را مانند جهنمی می‌بینند که می‌خواهد جمهوری اسلامی را ببلعد. تا حد قابل توجهی، وظیفه روحانی و اعتدال گرایان ایران است که مشکلات آنها را مورد توجه قرار دهند. البته ما نیز باید آمادگی کمک کردن را داشته باشیم.

سرانجام، روحانی بیشتر نیاز به رفع تحریم‌های چندجانبه خواهد داشت. او احتمالاً به تعهد آمریکا نیاز داشته باشد، که به ایران تجاوز نکرده یا اقدام به سرنگونی حکومت در ایران نکند؛ همان‌طور که ما در مورد کوبا پس از بحران موشکی سال 1962 انجام دادیم. او احتمالاً به تعهدی از طرف جامعه بین المللی نیاز داشته باشد که ایران را در گسترش بخش انرژی هسته‌ای یاری نماید. جامعه بین الملل این کار را می‌تواند از طریق تهیه راکتور‌های آب سبک انجام دهد که توانایی ایران را در ساخت تسلیحات هسته‌ای به‌طور چشمگیری تقویت نخواهد کرد. روحانی همچنین احتمالاً به حمایت اقتصادی مؤسسه‌های مالی بین المللی، مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول نیاز داشته باشد. او حتی شاید سعی کند ایران را وارد سازمان جهانی بازرگانی کند، اگرچه با توجه به مقاومت آیت‌الله خامنه‌ای، این کار بعید به نظر می‌رسد؛ چون آیت‌الله خامنه‌ای عقیده دارد که سازمان جهانی بازرگانی یک سازمان مخرب است که تقاضا‌هایش نظام جمهوری اسلامی را تحلیل می‌برد. آمریکا و متحدان ما باید آماده باشند و بخواهند که با هیچ‌یک از اینها یا همه اینها موافقت کنند.

علاوه بر این، ما نیز باید آینده را بپرورانیم که اگر ایران قصد دارد امتیازات عمیق‌تری ایجاد کند، بنابراین ما هم باید این کار را انجام دهیم، برای مثال، اگر ایرانی‌ها قصد داشتند حمایت خود را از تروریسم رها کنند، به مخالفت خود با صلح عربی ــ اسرائیلی خاتمه دهند و همچنین دست از آسیب رسانی به متحدان آمریکا بردارند، آمریکا نیز باید قصد کند که منافع مثبت اقتصادی؛ مانند اعتبارات تجاری، ضمانت‌های سرمایه گذاری و حتی طرح‌های کمک‌رسانی را گسترش دهد. ما همچنین می‌توانیم پذیرش ایران را به‌عنوان بازیگر سیاسی در منطقه پیشنهاد بدهیم؛ از جمله پذیرش تهران در وقایعی مانند گفت‌وگوهای ژنو در مورد سوریه. بالاخره، اگر ایران قصد داشته باشد خرید تسلیحاتی و آرایش و عملیات‌های نظامی خود را محدود کند، ما نیز باید اقدام به تأسیس یک انجمن تأمین امنیت منطقه‌ای نماییم تا بتوانیم اقدامات اعتمادسازی را انجام دهیم. به این ترتیب، شاید بتوانیم یک زمانی توافقات کنترل سلاح را ایجاد کنیم که به ایران کمک می‌کند نگرانی‌های امنیتی قانونی خود را مورد رسیدگی قرار داده نیز ترس خود را از همسایگانش تسکین بخشد.

تمام اینها بسیار دور و خیال‌انگیز به نظر می‌رسد و بدون شک هم همین‌طور است. البته روحانی قدم جسورانه‌ای را به‌سمت جلو برداشته است و به نظر می‌رسد قصد دارد قدم‌های بیشتری بردارد. ما نباید نگرانی‌های خود را نادیده بگیریم، همان‌طور که او نمی‌تواند نگرانی‌های رقبای داخلی خود را نادیده بگیرد. اما، ما باید آمادگی این را داشته باشیم که تمام آنها را مورد توجه قرار دهیم، و برخی خطرات را از طرف خودمان بپذیریم و به او کمک کنیم که دیگران را در تهران برای انجام این کار متقاعد کند. ممکن است این بهترین فرصت ما باشد که یکی از بزرگ‌ترین مشکلات پیشِ‌روی خاورمیانه و سیاست خارجی آمریکا را حل کنیم. ممکن است دیگر چنین فرصتی دست ندهد و اگر ما نتوانیم از این فرصت پیش‌آمده، نهایت استفاده را ببریم، دو گزینه بدتر از همه پیشِ‌روی ما باقی خواهد ماند که یکی از آنها را باید انتخاب کنیم؛ ایران هسته‌ای را پذیرفته و در خود هضم کنیم، یا برای جنگی دیگر در خاورمیانه آماده شویم تا از هسته‌ای شدن ایران جلوگیری کنیم.





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/7 | نویسنده : alamdarbasir
محسن ترکی همشهری محسن قهرمانی در هفته یازدهم لیگ برتر بخاطر حمایت از داور دیدار جنجالی پرسپولیس و سپاهان حاضر به قضاوت نشد.

به گزارش علمدار بصیر به نقل از مدال نیوز، محسن قهرمانی در هفته دهم لیگ برتر قضاوت جنجالی در بازی پرسپولیس و سپاهان داشت و اکنون بسیاری از کارشناسان داوری از قضاوت او ایراد گرفته اند اما جالب است بدانید محسن قهرمانی یک حامی سفت و سخت به نام محسن ترکی دارد. ترکی که داور بین المللی فوتبال ایران است از هجمه علیه قهرمانی بسیار ناراحت است.

ترکی هم مثل قهرمانی اهل شهر مقدس مشهد است حاضر نشده در هفته یازدهم لیگ برتر قضاوت کند. گفته می شود محسن ترکی داور دیدار ملوان و فولاد خوزستان بود اما محسن ترکی ظاهرا در حمایت از محسن قهرمانی حاضر نشده در لیگ برتر سوت بزند به همین دلیل هم سید احمد صالحی آن بازی را قضاوت کرد.

به گزارش مدال نیوز، ترکی در گذشته هم یکی از منتقدان کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بود و از اینکه این کمیته برخورد لازم را به اهانت کنندگان به داوری انجام نمی دهد ناراضی بود و این مرتبه که کمیته انضباطی حتی رنگ کارت قرمز محسن قهرمانی به مدافع پرسپولیس در دیدار با سپاهان را به کارت زرد تبدیل کرد!





تاریخ ارسال مطلب : یکشنبه 92/7/7 | نویسنده : alamdarbasir

 

ل

علمدار بصیر:

قبل از ورود آقای روحانی به داخل ایران و نشستن هواپیمای ایشان بر روی زمین خبری منتشر شد که مشاور امنیت باراک اوباما ،سوزان رایس با برنامه جی پی اس شبکه سی ان ان مصاحبه ای انجام داده است و گفته است که تماس تلفنی بین باراک اوباما و رئیس جمهور ایران از طرف آقای روحانی بوده است و ایشان طی تماسی با ابراک اوباما گفت و گو کرده اند. ولی پس از ورود جناب روحانی به کشور سخنی از ایشان در بین خبرنگاران زده شده است که تناقض بسیاری با خبر چند ساعت قبل داشت. ایشان فرموندند که تماس تلفنی از جانب آمریکا بوده است.روحانی افزود: دیروز در لحظه‌ای که آماده حرکت به سمت فرودگاه بودیم کاخ سفید تماس گرفت و نسبت به تماس تلفنی رئیس‌جمهور آمریکا با من ابراز تمایل کرد که چند دقیقه تلفنی صحبت کنیم.

روحانی گفت: «در مسیر حرکت با موبایل سفیر ما تماس گرفته شد که عمدتا محور بحث ما مسئله هسته‌ای بود.»

 

حالا موندیم که چه کسی راست می گوید و چه کسی دروغ؟

انشاالله که خیر است!!!





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/7/6 | نویسنده : alamdarbasir
حجت الاسلام احمد سالک گفت: ما با گفتگو و مذاکره مخالف نیستیم اما گفتگو و مذاکره ای که معیار های مقام معظم رهبری و ارزشهای ما در آن پاسداری شود.

به گزارش علمدار بصیر: حجت الاسلام احمد سالک رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتگو با مرصاد در خصوص مذاکره اوباما با روحانی اظهار داشت: نکته مهم در روابط ایران و آمریکا این است که باید توجه داشت این که آمریکایی ها اکنون با لسان نرم و با لبخند جلو آمده اند قطعا یک طوفان در پشت آن نهفته است.

وی با اشاره به خوی درندگی و استکباری امریکا گفت: اگر امتیازات مورد نظر آمریکا و آنچه می خواهد در باره ایران عملیاتی نشود این طر نیست که به جمهوری اسلامی باج بدهند . به این دلیل است که من این موضوع را یک فریب می دانم. به این سادگی نیست که با یک کلمه کل جنایات چندین ساله آمریکا فراموش شود ما باید با دقت کنیم که حاصل روابط چه خواهد شد.

سالک ادامه داد: در نرمش قهرمانانه خون شهدا حفظ می شود ما نمی توانیم پا روی ارزشها بگذاریم می دانید که آمریکا دشمن سرسخت اسلام ناب محمدی است.

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس گفت: ما با گفتگو و مذاکره مخالف نیستیم اما گفتگو و مذاکره ای که معیار های مقام معظم رهبری و ارزشهای ما در آن پاسداری شود.

وی آمریکا را همچنان شیطان بزرگ دانست که باید با توجه به منش شیطانی او باید با آن مواجه شد.

آمریکا نیازمند ارتباط با ایران است/ باید دید تماس از سوی کدام طرف بوده است

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس تصریح کرد: باید تعریف و درک افراد از نرمش قهرمانانه روشن شود و در خصوص گفتگوی روسای جمهور ایران و آمریکاباید دید تماس از سوی کدام طرف انجام شده است که در هر شکل وضعیت متفاوت خواهد بود.

سالک در پایان گفت: مذاکره باید با هفت معیار رهبر انقلاب همخوانی داشته باشد که در غیر این صورت معنایی نخواهد داشت. باید توجه داشت که در شرایط فعلی این آمریکاست که به ایران نیاز دارد و ضعف خود در منطقه و بحران اقتصادی خود را با ارتباط با ایران مرتبط می داند.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/7/6 | نویسنده : alamdarbasir
رئیس مجلس گفت: هنوز آمریکایی‌ها انگیزه این را دارند که با ایران تسویه حساب کنند، حال اینکه اوباما می‌گوید دنبال براندازی نیستیم در واقع آنها نمی‌توانند این کار را انجام دهند.

به گزارش علمدار بصیر: علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در مراسم سالروز رفع حصر آبادان که در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد، اظهار داشت: این روز نماد عزتمندی ملت ایران به ویژه مردم آبادان در تاریخ ملت ما است.

رئیس مجلس بر همین اساس یکی از مسائل مهم در تاریخ انقلاب را تحرک مردم آبادان قبل از پیروزی انقلاب دانست و به نقش آنها در دفاع مقدس اشاره کرد و گفت: قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل وضعیت آبادان که یک شهر کاملا نفتی بود و رژیم شاهنشاهی سرمایه‌گذاری بسیاری برای آن کرده بود، تصور نمی‌کرد تحرک انقلابی در آنجا به وجود آید.

وی با بیان اینکه یکی از دلایل جنایت بزرگ سینما رکس آبادان همین بود، تصریح کرد: از مدت‌ها پیش رژیم شاه از مردم انقطاع یافته بود و تحرکاتی را که در بطن جامعه رخ می‌داد متوجه نمی‌شد از این رو نکته بسیار مهم این است که نظام‌های غیر مردم‌سالار به این شکل دست پیدا می‌کنند و این مختص رژیم شاه نیست همانطور که در رژیم‌های دیکتاتوری عرب نیز مانند مصر شاهد آن بودیم.

لاریجانی همچنین گفت که این رژیم‌ها خیلی به مسائل امنیتی خود متکی می‌شوند، تصورشان این است که اگر فضا را خیلی امنیتی کنند در امان هستند در حالی که حرکت‌های سیاسی و اجتماعی به دلیل همین فضا گاهی شدیدتر می‌شود؛ رژیم شاه چنین تصوری داشت و فکر نمی‌کرد با این همه سرمایه‌گذاری سنگین چنین تحرکی در شهرهای ایران به ویژه در آبادان به وجود آید.

رئیس مجلس اضافه کرد: یکی از شهرهایی که شهید مطهری به آن خیلی علاقمند بود شهر آبادان بود و خرمشهر و آبادان جزو معدود شهرهایی بودند که شهید مطهری در آنجا سخنرانی می‌کرد چرا که هم منطقه تأثیرگذاری بودند و هم نشانگر این بود که جریان مذهبی، دینی و روشنفکر در بطن آبادان و خرمشهر وجود دارد و بیدار هستند در حالی که رژیم به آن توجه نکرده یا درک درستی نداشت.

رئیس مجلس با تأکید بر اینکه این ظرفیت قبل از پیروزی انقلاب در آبادان رشد کرد، گفت: این پایه‌ای برای مقاومت در دفاع مقدس به شمار می‌رفت که باید از این ظرفیت استفاده می‌شد و در پیروزی انقلاب نقش جدی داشت و در دفاع مقدس ظهور و بروز عمیقی پیدا کرد.

وی با تأکید بر اینکه همه خوزستان نقش عمیقی داشتند اما اگر آبادان سقوط می‌کرد مشکلاتی برای سایر شهرها مثل اهواز نیز به وجود می‌آمد، اظهار داشت: ممکن بود تئوری صدام نیز تا حدودی محقق شود چرا که او می‌خواست قسمتی از سرزمین‌های عرب را جدا کند.

رئیس مجلس با بیان اینکه راجع به دفاع مقدس صحبت‌های زیادی شده است، اما باید به این سؤال جواب داده و یا حداقل در آن تأمل کرد، گفت: چرا صدام به ایران حمله کرد و شرایط را برای خود آسان دید؟ آیا انگیزه‌هایی که آن زمان برای همراهی صدام بود از بین رفته یا اینکه چه تغییراتی پیدا کرده است؟ و اگر وجود دارد قدرت برای این کار هست یا شکل و شرایطش تغییر کرده است؟

وی ادامه داد: در این تردیدی نیست که در آن زمان این تصور را یافته بود که شرایط ایران از نظر انقلابی به هم ریختگی دارد و علائم آن نیز وجود داشت و ارتش ایران قدرت دفاع ندارد و در درون آن تغییرات به وجود آمده و اینکه در فضای سیاسی کشور کاملا درگیری است؛ بنی‌صدر فلش اصلی خود را به جای بیرون به سمت داخل قرار داده بود و دائما با رهبران حزب جمهوری اسلامی مثل شهید بهشتی و حضرت آقا درگیر بود و مکاتبات آن وجود دارد.

لاریجانی همچنین یادآور شد: اخیرا خود بنی‌صدر مکاتباتش را چاپ کرده که نمی‌دانیم چقدر سندیت دارد اما همان نیز نشان می‌دهد روحیه گستاخ و زیاده‌طلبی زیادی داشته است و به جای اینکه در شرایط جنگ همه را بسیج و هماهنگ کند و گذشت داشته باشد فلش درگیری را در داخل قرار داده بود و این تصور اشتباه برای دشمن که بهم ریختگی داخلی وجود داشته و در کردستان نیز مسائلی وجود دارد، شکل گرفت.

رئیس مجلس افزود: ایران انقلاب کرده بود و می‌خواست در کشورش دموکراسی به وجود آید، در کشورهای اطراف ما فقط سوریه مقداری با ما رفاقت داشت و حافظ اسد کمک می‌کرد، لیبی هم تا حدودی حمایت می‌کرد؛ بقیه کشورها به جز دو کشور که موضع بی‌طرف داشتند با ما در حال ستیز بودند.

وی ادامه داد: در واقع آنها از این موج بیداری اسلامی و انقلاب ایران که ساحت آنها را درنوردد بیم داشتند که در 2- 3 سال اخیر نیز که موج آن از تونس آغاز شد شاهد آن بودیم؛ یکی از روسای همین کشورهای منطقه نقل می‌کرد که وقتی صدام قرار بود به ایران حمله کند دو روز قبل پادشاه یکی از کشورها به من زنگ زد و گفت شما به او کمک کنید و من در پاسخ به آنها گفتم که باید مطالعه کنم.

لاریجانی اضافه کرد: وی می‌گفت صدام معاونش را نزد من فرستاد و کمک نظامی خواستند، او می‌گفت ما کمکی نکردیم اما کشورهای دیگر خیلی کمک کردند؛ به یکی از سران کشورهای بزرگ منطقه که خیلی به صدام کمک کرده بودند گفتم چرا اینقدر کمک کردید، در پاسخ جواب داد: ما فقط 40 میلیارد دلار به صدام کمک کردیم.

رئیس مجلس با بیان اینکه از نظر بین‌المللی نیز آمریکایی‌ها یک ستون مهم خود را در منطقه که ایران بود را از دست داده بودند، اظهار داشت: در ابتدا خیلی تلاش کردند شرایط ایران را به نفع خود رقم بزنند اما روشنگری امام و حرکت انقلابی مردم آنها را مأیوس کرد و ستیز خود را به طور جدی آغاز کرده و راهی جز اینکه به ایران ضربه زدند نداشتند و از طریق صدام آن را انجام دادند.

وی ادامه داد: معاون وزیر خارجه آمریکا با صدام توافق کرد و در طول جنگ از آنها پشتیبانی نمود که مسئول اطلاعات ارتش عراق به خوبی آن را شرح داده است که چگونه آمریکایی‌ها به آنها کمک می‌کردند.

لاریجانی بر همین اساس به کشورهای غربی مثل فرانسه، آلمان و همچنین شوروی اشاره کرد که به صدام کمک داشتند و گفت: کمی دیرفهم بودند آنها باید به ایران کمک می‌کردند اما به دلیل اینکه عراق یکی از اقمار شوروی سابق بود به او کمک کردند؛ یاسر عرفات هم همین اشتباه را کرد به خاطر شعارهای انقلابی ایران در ابتدا کنار ما بود اما به خاطر کمک مالی صدام به سمت وی رفت.

رئیس مجلس تصریح کرد: این دیرفهمی برای شوروی نیز وجود داشت و تقریبا همه کشورهای مهم طرف صدام را گرفتند؛ در این شرایط سخت بود که امام آن را آسان می‌کرد و حضور ایشان یک دلگرمی به نیروهای رزمنده می‌داد.

وی با تأکید بر اینکه اروپایی‌ها در این قضیه خیلی اشتباه کردند و دلیلی نداشت که درگیر شوند، افزود: باید نقش واسط و مستقل را در منطقه دارا بودند اما نتوانستند و امروز نیز این مشکل را دارند.

لاریجانی با بیان اینکه از نظر داخلی یک مسئله مهم وجود داشت، تصریح کرد: آن هم اینکه نیروهای انقلاب که عمدتا ذیل حزب جمهوری اسلامی در شهرهای مختلف شکل گرفته بودند به خاطر رفتارهای بنی‌صدر به سمت انزوا هل داده می‌شدند حتی بسیج که البته به صورت امروزی نبود و سپاه پاسداران را بنی‌صدر مرتب سرکوب می‌کرد و وضع ناهنجاری از نظر نظامی وجود داشت و دیدید با چه مشقتی سپاه در خرمشهر و آبادان سلاح‌ها را جمع و جور کرده و دفاع می‌کرد و شهید چمران دفاع در منطقه را سامان داد.

رئیس مجلس تأکید کرد: مسئله بنی‌صدر موضوع مهمی بود که در ایران به وجود آمد؛ امام(ره) خیلی تلاش کرد بنی‌صدر را نگه دارد تا اولین رئیس‌جمهور ایران دچار مشکل نشود و گاهی برخی از افراد شاخص انقلاب خدمت امام خمینی رسیدند که نیروهای انقلابی سرخورده شدند؛ کلا ما در آن دوران توفیقی در جبهه‌ها نداشتیم؛ از نظر سیاسی نیز بنی‌صدر درگیری داشت هم با افرادی در حزب جمهوری و هم شهید رجایی و شهید بهشتی و دائما این کشمکش‌ها وجود داشت.

وی افزود: تا اینکه فرماندهی کل قوا را امام(ره) از وی گرفت و مجلس نیز او را عزل کرد و شرایط سیاسی در داخل تغییر یافت؛ نیروهای انقلابی امیدواری پیدا کردند و به صحنه سیاسی بازگشتند، هرچند به خاطر انفجارات منافقین ضربه‌هایی وارد شد اما روحیه انقلابی در متن سیاست داخلی پایداری را شکل داد و همین روحیه باعث حضور نیروهای حزب‌اللهی در جبهه شده و موجب گسترش سپاه و هماهنگی آنها با ارتش شد که اولین اقدام نیز رفع حصر آبادان بود.

لاریجانی با تأکید بر اینکه دفاع جانانه ملت در بیش از 20 سال و داشتن روحیه مقاومت ظرفیتی برای کشور و انقلاب به وجود آورد که معادلات را تغییر داد، اظهار داشت: انگیزه‌ها برای مقابله با ایران وجود دارد و هنوز آمریکایی‌ها انگیزه این را دارند که با جمهوری اسلامی ایران تسویه حساب کنند، حال اینکه اوباما می‌گوید دنبال براندازی نیستیم در واقع آنها نمی‌توانند این کار را انجام دهند وگرنه دلشان می‌خواهد.

رئیس مجلس افزود: کشورهای منطقه که آن زمان در کنار صدام بودند امروز هم اضطراب‌های اشتباهی دارند؛ تغییراتی به وجود آمده که بسیار مهم است مثلا عراق کاملا تغییر یافته و اکنون همسایه و دوست ما است. یکی از نتایج مقاومت این بود که سرنوشت مسلمانان در منطقه تغییر کرد؛ ترکیه کشوری است که رهبرانش از دوستان ایران هستند هر چند اختلاف نظرهایی در برخی موارد است اما در بسیاری از امور همکاری دارند.

وی گفت: شرایط ما با روسیه تغییر کرده است و برخی کشورهای منطقه از گذشته تجربه یافته و ملاحظاتشان عوض شد؛ کشورهایی نیز که انقلاب کرده‌اند شرایط‌شان تغییر کرده است.

لاریجانی با بیان اینکه جریان تکفیری بلای مهمی برای مسلمانان به شمار می‌رود، گفت: نه تنها برای شیعیان بلکه برای زیدی‌ها و حنفی‌ها و سایر مسلمانان نیز خطر بزرگی است چراکه فقط خود را قبول دارند.

رئیس مجلس با تأکید بر اینکه تکفیری‌ها موجودات عجیبی هستند، گفت: همان کشورهایی که 40 میلیارد به صدام کمک کردند اکنون به این موجودات تندرو کمک می‌کنند.

وی با تأکید بر اینکه دفاع و پایداری مردم آبادان و خوزستان و ملت ایران این عزتمندی را به وجود آورده است، گفت: ما از جریان‌های مردم‌سالار حمایت می‌کنیم و موظفیم از فلسطین به دلیل اینکه مظلوم است حمایت کنیم اما دنبال کشورگشایی نیستیم، باید قبول کرد انگیزه‌های وسیعی برای مقابله با ایران وجود دارد اما شرایط تغییر کرده است.

لاریجانی تصریح کرد: آمریکایی‌ها در زیر لفافه‌ای که نسبت به ایران سخن می‌گویند همچنان بغض خود را نسبت به ایران نشان می‌دهند؛ در چند روز اخیر بیانشان بیان متفاوتی است اما آنچه برای ما مهم است عمل آنها است، ما نیازی به الفاظ نداریم به رفتارها نگاه می‌کنیم.

رئیس مجلس گفت: اگر آنها معتقدند زمان حل مسائل هسته‌ای است تلاش جمهوری اسلامی نیز برای حل این مسئله است مبادا دنبال زیاده‌خواهی باشند و تصور کنند ایران از این مسائل خسته است ما خسته نیستیم و عزتمندانه حضور داریم؛ یک راه بیشتر نیست باید زبان تهدید را بردارند تا به تفاهم برسیم.

وی افزود: اینکه می‌گویند پرونده جنگ روی میز است در واقع نباید پز جنگ به ایرانیان بدهند ما می‌گوییم با ایران این شوخی‌ها را نکنید چرا که کسی از مانورهای شما نمی‌هراسد و با زبان دیپلماتیک مسئله را حل کنید، صادقانه رفتار نمایید و در جلسات خصوصی همان حرفی را بزنید که پای میکروفن می‌زنید. این درست نیست که پشت میکروفن می‌گویید که از حقوق ایران دفاع می‌کنید و بعد در جلسات خصوصی مطرح می‌کنید اگر ایران این توانمندی را بیابد موازنه منطقه عوض می‌شود.

لاریجانی تأکید کرد: این دستاورد از طریق روحیه مجاهدت و پایداری به دست آمده است و باید به آن بها داد و روحیه جهادی در همه بخش‌های کشور زمینه پیشرفت را فراهم می‌کند؛ برای موفقیت در حوزه دیپلماتیک باید از نظر اقتصادی قوی باشیم و شرایط کشور به سمت شکوفایی اقتصادی و همچنین توجه به تولید پیش رود.

رئیس مجلس در پایان خاطر نشان کرد: دولت امروز باید روی مسئله رونق تولید در داخل سرمایه‌گذاری کند؛ ما بارها گفتیم اشتباهاتی در داخل کشور رخ داد که نتیجه‌اش این شد واردات از چین و سایر کشورها به تولید لطمه زد و بیکاری به وجود آمد که باید این مسئله حل شود.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/7/6 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون