|
بیانات رهبر انقلاب در دیدار راوی، نویسنده و دستاندرکاران کتاب «لشکر خوبان»
حضرت آیتالله العظمی خامنهای فرمودند: هر تکتک و قسمتقسمت قضایاى دفاع مقدّس برجسته است؛ یعنى واقعاً هرچه انسان بیشتر غور میکند، بیشتر دقّت میکند، بیشتر اطّلاع پیدا میکند، عظمت این پدیده عجیب و حادثه مهمّ هشتساله در چشم انسان بیشتر روشن میشود.
به گزارش علمدار بصیر: پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر حضرت آیتالله العظمی خامنهای متن بیانات ایشان را در دیدار راوی، نویسنده و برخی از دستاندرکاران کتاب لشکر خوبان منتشر کرد. متن این بیانات به شرح ذیل است:
...خداوند انشاءالله، هم به شما برادران عزیزى که در دوران دفاع مقدّس این زحمات را کشیدید اجر بدهد و انشاءالله عزّت شما را - هم در دنیا، هم در آخرت - روزافزون کند، هم به آقاى رضایى که این کتاب را روایت کردند و همچنین به خانم سپهرى که این کتاب را تحریر کردند اجر بدهد؛ هم روایت روایت بسیار خوبى است، هم نگارش نگارش بسیار ممتازى است. این خانم قبلاً هم کتاب نورالدّین را نوشته بودند؛ خیلى واقعاً ارزش دارد این قلمها. بنده خدا را شکر میکنم وقتى که برخورد میکنم به این پدیدههاى بسیار برجسته و شیواى ادبیّات انقلاب اسلامى؛ واقعاً جاى این دارد که انسان خدا را شکر کند.
هر تکتک و قسمتقسمت قضایاى دفاع مقدّس برجسته است؛ یعنى واقعاً هرچه انسان بیشتر غور میکند، بیشتر دقّت میکند، بیشتر اطّلاع پیدا میکند، عظمت این پدیدهى عجیب و حادثهى مهمّ هشتساله در چشم انسان بیشتر روشن میشود. ما که حالا آنوقت در جریان مسائل قرار میگرفتیم، فرماندهان مىآمدند به ما گزارش میدادند، خیال میکردیم که همه چیز را میدانیم؛ وقتى انسان این کتابها را میخوانَد، معلوم میشود که ما یک چیز خیلى مختصرى را از آن اقیانوس عظیم فعّالیّت و تلاش و جهاد و ارزش اطّلاع داشتیم؛ واقعاً خیلى فوقالعاده است.
خب، قبلاً چند کتاب دیگر هم بود که خواندیم؛ این کتاب «لشکر خوبان» هم که این خانم نوشتند که مربوط به لشکر عاشورا است، بسیار کتاب خوبى است، بسیار؛ از این جهت هم اهمّیّت دارد بهطور ویژه که دربارهى نیروهاى اطّلاعاتى و نیروهاى غوّاص است. چون اطّلاعاتىها حرف که نمیزنند با آدم - همان «گفتند نگویید» [را رعایت میکنند] - لذا خیلى از مطالبى که اینها دارند و اطّلاعاتى که دارند، معمولاً در طول این سالها مکتوم مانده؛ اینها باز بشود، روشن بشود. ماجراى غوّاصها هم که واقعاً یک ماجراى عجیب و غریبى است، یک ماجراى بسیار برجستهاى است؛ در این کتاب، خوب تشریح شده. یکى از بزرگترین هنرهاى نویسندهها - یعنى کسانى که روایت مینویسند، چه رماننویس، چه داستان کوتاه، چه خاطره - و یکى از مهمترین بخشهاى کارشان این است که بتوانند لحظات حسّاس را ترسیم کنند. بعضى از کتابها را انسان نگاه میکند، داستان مفصّلى است، وقتى به آن لحظهى حسّاسى که یک حادثهى درونى در وجود یک شخصیّتى از شخصیّتهاى این داستان دارد شکل میگیرد یا یک اتّفاق مهمّى دارد در بیرون مىافتد، چون نمیتوانند تصویر کنند، از اینجاها میگذرند؛ مثل کسى که نقطهچین کند یک بخشى را، نقطهچین میکنند، میگذرند.
این خاطراتى که نوشته میشود، من حالا دارم میخوانم - یعنى سالها است که من با این خاطرات بحمدالله مأنوسم و میخوانم - یکى از محسنات این نگارشهاى خوب و برجسته این است که این لحظههاى حسّاس را توانستهاند تصویر کنند، توانستهاند تشریح کنند، توانستهاند بیان کنند. بعضى از لحظهها هست که جز با تصویر جسمانى و نمایشى قابل فهمیدن نیست؛ [اگر] این را کسى بتواند در نگارش، خوب بیان کند، خوب تصویر کند، واقعاً هنر بسیار بزرگى است؛ حس را منتقل میکند به خواننده از هر زبانى؛ یعنى به هر زبانى این جور نوشتهها ترجمه بشود، بسیار مفید خواهد بود، یعنى میتواند پیام را برساند؛ چون واقعاً هنرمندى به کار رفته در بیان - هم بیان راوى، هم نگارش نویسنده - و خیلى خوب تشریح شده. خب، لحظات حسّاس هم که در این کتابها کم نیست؛ بخصوص در این قضیّهى غوّاصها و آن تشریح و تصویرى که از غوّاصها و از کار آنها شده و آن شعر «غوّاصلار» حاج صمد. ... یعنى [براى] کسى که میفهمد این مضمون را، واقعاً اینها تکاندهنده است. هم گوینده خیلى خوب گفته، هم این حاج اصغر آقاى مدّاح زنجانى که ظاهراً این را خیلى خوب میخوانده: لاى لاى اى جبهه لرین یورغونى/ اى خسته جوان لار ... لاى لاى اروندکناریندا/ قیزیل قانه باتانلار.
بله، خیلى شعرهاى فوقالعادهاى است، کتاب هم کتاب بسیار خوبى است. آنچه من توصیه میکنم به همه - هم به خود شماها که این صحنهها را با جسم و روح خودتان آزمودید و لحظه لحظهى این ساعات دشوار را درک کردید و حس کردید، و هم به دیگران - [این است که] نگذارید [اینها] به دست فراموشى سپرده بشود. از اوّلى که این دفاع مقدّس شروع شد و آن حماسهى عظیم با نفَس گرم امام بزرگوار خلق شد و این جوانها سرازپانشناخته رفتند، همهى دستهاى شیطانى در صدد بودند که نگذارند زیبایىها و شکوه این حادثه منعکس بشود، همه؛ سعىشان این بود که نگذارند آن عظمتى که در این کار بود، منعکس بشود. بعلاوه بر اینکه خیلى از عظمتها را انسانها تا نزدیک نباشند، تا لمس نکنند، یا لااقل با یک شیوهى هنرى از آن مطّلع نشوند، نمیتوانند هم آن قضایا را بفهمند. بعدها هم همینجور؛ در طول این سالهاى بعد از جنگ - این بیست و پنج سالى که از خاتمهى جنگ تا امروز گذشته - خیلىها تلاش کردند که نگذارند این حماسهها زنده بشود. شماها عکس این عمل کنید؛ نقطهى مقابل این عمل کنید. شما هم که خودتان آنجاها بودید، بگویید؛ بگذارید این نوشتهها همدیگر را تقویت کند. من در کتاب آقاى نورالدّین، اسم این آقاى مهدىقلى رضایى را دیدم؛ ایشان در همین قضیّهى غوّاصها، یک جا میگوید که «مهدىقلى رضایى که از نیروهاى باسابقهى جبهه است»؛ اینها همدیگر را کاملاً تأیید میکند؛ یعنى ابعاد گوناگون قضایا را روشن میکند. [باید] هر چه بیشتر گفته بشود، هر چه بیشتر نوشته بشود، هر چه صادقانهتر منعکس بشود آن جزئیّات؛ بدون کم و زیاد، بدون مبالغه؛ یعنى آن حوادث به مبالغه احتیاج ندارد؛ اینقدر عظمت دارد که خود حادثه را که نقل کنند، شکوهِ خودش و عظمتى را که در دل خودش هست نشان میدهد. هیچ نبایستى مبالغه به کار برد. نباید هم کم گذاشت؛ باید همهى جزئیّات مهم و تأثیرگذار را بیان کرد که همهاش هم موثّر است. همچنین به این آقایان محترم حوزهى هنرى و بقیّهى دستگاههاى نشر هم توصیه میکنم: این نوشتجات را قدر بدانید. این پدیدهها و این فراوردههاى تاریخ انقلاب را، تاریخ دفاع مقدّس را قدر بدانید؛ اینها را باید خیلى قدر دانست. بین مردم هم منتشر بشود. این جوانهاى ما، نه جنگ را دیدهاند، نه روایت درست و حسابى از جنگ شنیدهاند؛ روایت درست، اینها است؛ این کتابها است؛ هر چه میتوانید کارى کنید که در دسترس جوانها قرار بگیرد [تا] جنگ را بشناسند، بفهمند چه بود، چه اتّفاقى افتاد، و جمهورى اسلامى چیست؛ ملّت ایران چه کسانى هستند. این طاقت عظیمى که در ملّت ایران وجود دارد براى مواجههى با این امتحانهاى بزرگ را دست کم نگیرند. یکى از چیزهایى که ملّتها را همیشه زبون میکند و تحت سلطهى دیگران قرار میدهد، این است که نقاط قوّت ملّتها از چشم خودشان پوشیده بماند؛ نفهمند چه ارزشهایى، چه توانایىهایى، چه نقاط قوّتى در آنها وجود دارد؛ این را نفهمند. باید ببینند جوانها، بفهمند حادثهى جنگ چه بود و چگونه جوانهاى ما بدون سازوبرگ حسابى، بدون توانایىها و پیشآمادگىهایى که معمولاً براى اینجور کارها لازم است، رفتند و چه کردند. ترجمه هم باید بشود. البتّه در ترجمهى اینها، به گمان من باید مترجم کسى باشد که زبانى که به آن ترجمه میکند، زبان مادریش باشد؛ بدون این نمیشود؛ هم نویسنده باشد، هم زبان مادریش باشد. حالا [در] بعضى از زبانها، پیدا کردن اینجور آدمى ممکن است آسان نباشد، امّا [در] بعضى از زبانها نه، آسان است؛ میتوانید کسانى را پیدا کنید که مثلاً زبان مادریشان یا زبانى که در دورهى کودکى با آن پرورش پیدا کردند ولو زبان مادریشان هم نیست؛ مثلاً انگلیسى، من باب مثال. اگر اهل ذوق باشند، اهل نویسندگى باشند، قلم به دست بگیرند، این کتاب را ترجمه کنند، هر چه صرف کنید، مىارزد. البتّه به شرطى که بتوانید منتشر کنید. دستگاههاى استکبار یکى از کارهایشان این است - برخلاف ماها که گاهى خیلى روشنفکر میشویم و میگوییم که همهچیز دست همهکس برسد، آنها نه، آنها بسیار متعصّب و در این زمینه سختگیرند - بهآسانى هم نمیگذارند آن چیزى که شما ترجمه کردید، به دست مخاطبانش برسد؛ ولى خب باید راه پیدا کنید، بتوانید بکنید بنابراین ترجمه خیلى کار مهمّى است.
به هرحال انشاءالله که همهتان موفّق و مؤیّد باشید. امروز خوشحال شدیم شماها را ملاقات کردیم؛ همچنین آقاى مهدىقلى رضایى را، همچنین یک بار دیگر آقاى نورالدّین را. انشاءالله که همهتان موفّق باشید، مؤیّد باشید، انشاءالله همیشه سربازان ثابت قدمِ انقلاب باشید همهتان. همچنین خانم سپهرى که واقعاً زحمت کشیدند، کار ایشان، خیلى با ارزش است، خیلى؛ خداوند انشاءالله به ایشان توفیق بدهد. و بدانید خانم سپهرى که این کارى که شما کردید - این دو کتابى که حالا بنده دیدم درآوردید - تحقیقاً مصداق جهاد فىسبیلالله است، براى خاطر اینکه دشمنان این انقلاب و دشمنان سبیلالله سعى دارند که نگذارند این راه روشن مقابل چشمها قرار بگیرد؛ شما درست عکس آنها، نقطهى مقابل آنها عمل کردید؛ بنابراین، این مجاهدت در راه خدا است، انشاءالله که خدا از شما قبول کند و انشاءالله خداوند نیّتهاى همهى ما را خالص کند، کار ما را، فکر ما را، حرف ما را، عمل ما را براى خودش و در راه خودش قرار بدهد. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/16 | نویسنده : alamdarbasir
اقدام ناشیانه و جفاکارانه هاشمیرفسنجانی در ایراد اتهام به حضرت امام خمینی(ره) و ادعای موافقت امام به حذف شعار مرگ بر آمریکا، موجب واکاوی عمیقتر سیره و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی از سوی رسانهها شده است.
به گزارش علمدار بصیر: کیهان در ویژه های خود نوشت: جفا باعث خیر شد!این همه مرگ بر آمریکا در سیره امام(ره) اقدام ناشیانه و جفاکارانه هاشمیرفسنجانی در ایراد اتهام به حضرت امام خمینی(ره) و ادعای موافقت امام به حذف شعار مرگ بر آمریکا، موجب واکاوی عمیقتر سیره و سخنان بنیانگذار جمهوری اسلامی از سوی رسانهها شده است.به یک معنا میتوان گفت آقای هاشمی با این جفای خود نسل جوانان پژوهشگر و انقلابی را به بازخوانی عمیقتر سیره حضرت امام در قبال شیطان بزرگ تشویق کرده و سبب خیر شده است.در این زمینه سایت جهاننیوز با مرورشماری از اظهارات انقلابی حضرت امام درباره استکبار و شعار مرگ بر آمریکا نوشت: امام در سال 1367 و کمتر از یک سال قبل از رحلت، در پیامی تاریخی به مناسبت پذیرش قطعنامه، تاکید میکنند: «دستنشاندگان آمریکا آتشزدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند... انشاءالله ما نخواهیم گذاشت از کعبه و حج، این منبر بزرگی که بر بلندای بام انسانیت باید صدای مظلومان را به همه عالم منعکس سازد و آوای توحید را طنیناندازد، صدای سازش با آمریکا و شوروی و کفر و شرک نواخته شود و از خدا میخواهیم که قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبه مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ آمریکا و شوروی را به صدا درآوریم. امام خمینی در جای دیگر (صفحه 29 از جلد 15 صحیفه امام) به این سوال و شبهه پاسخ دندانشکن دیگری میدهند و میفرمایند: «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی بشود، یک دسته اللهاکبر را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند، آن هم روز عاشورا. خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی [فراموش] بشود...»امام خمینی همچنین در مقدمه وصیتنامه تاریخی خود تاکید میکنند: ملت ما، بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند به اینکه دشمنان آنان، که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود، دوست و دشمن را نمیشناسند و در رأس آنان، آمریکا این تروریست بالذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و همپیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود، جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند». رسانههای دیگر نیز در این زمینه تحقیق و بررسیهای فراوانی را انجام داده و منتشر کردهاند. رجانیوز بخشهایی از بیانات حضرت امام در ادوار مختلف را جمعآوری و منتشر کرده که از آن جمله است: - «بسیاری از سران کشورهای اسلامی به جای مقابله با این اعمال وحشیانه و جلوگیری از این کشتار بیرحمانه، به عاملین این جنایت یعنی اسرائیل غاصب، دستمزد داده و او را به رسمیت میشناسند و به جای قطع رابطه با عامل اصلی یعنی آمریکای جهانخوار، هر روز روابط خود را با او محکمتر و گستردهتر میکنند، و گذشته از اینکه خود در سکوت مرگباری فرو رفتهاند، حتی از شنیدن شعار مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا واهمه داشته و بشدت از آن جلوگیری میکنند. فانالله و انا الیه راجعون. وسیعلمُ الذین ظلمُوا ایَّ مُنقلبٌ ینقلبُون.» (صحیفه امام، ج 17، ص8) - « از نظر استکبار، مسئولین کشورهای اسلامی باید به فرنگ بروند، آنها را به حج چه کار! دستنشاندگان آمریکا آتشزدن پرچم آمریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و آمریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشتهاند.» (صحیفه امام ج21، ص 79) - «خط این بود که اصلا آمریکا منسی بشود. یک دسته شوروی را طرح میکردند تا آمریکا منسی (فراموش) بشود، یک دسته «اللهاکبر» را کنار میگذاشتند، سوت میزدند و کف میزدند آن هم روز عاشورا، خط این بود که این قضیه مرگ بر آمریکا منسی بشود.»(صحیفه امام، ج 15، ص25) - «انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر آمریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضدانقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر.» (صحیفه امام، ج 21، ص 286)گفته میشود اقدام تحریفآمیز و جفاکارانه هاشمی برخی تحلیلگران را بر آن داشته تا به تبیین عمیقتر و مسبوطتر سیره حضرت روحالله(ره) بپردازند که معتقد بود «ما آمریکا را زیر پا میگذاریم» و «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». مشاور کروبی: روحانی در زمین اوباما بازی کرد مشاور کروبی معتقد است باراک اوباما بدون اینکه امتیازی به روحانی بدهد او را مجبور به بازی در زمین آمریکاییها کرد.داریوش سجادی مدیر شبکه ماهوارهای تعطیل شده هما و از همکاران نشریات اصلاحطلب دراینباره خاطر نشان کرد: تن دادن دکتر حسن روحانی به مکالمه تلفنی با اوباما را میتوان نوعی بیمبالاتی از جانب رئیسجمهور ایران دانست که ناخواسته ایشان را مجبور به بازی خوردن و ایضا بازی کردن در زمین آمریکاییها کرد. تلهای که محصولش کامیابی اوباما در قرار دادن خود در میانه «آوردگاه ثلاثی» و احراز موقعیت برتر بمنظور جلوهفروشی و تعیین نرخ برای طرفین منازعه است.وی میافزاید: اوباما از طریق «دیپلماسی تلفن» حاذقانه موفق شد بدون هیچ هزینهای و قبل از آنکه تعهد یا امتیازی بدهد زمین بازی را به تعبیر آمریکاییها Triangularization کند و در این ثلاثی از طریق ترساندن محور «ریاض-تلآویو» با احتمال نزدیکیاش به ایران، وزن و اعتبار سیاسی-اقتصادی خود را بر روی سکوی حراج گذاشته و جلوهفروشانه بر کرسی پیشنهادات طرفین نشسته تا امتیازهای طرفین برای پرهیز از نزدیکی به طرف دیگر را چشم انتظاری کند! مشاور کروبی افزود: تاکید مجدد اوباما بر «همه گزینهها روی میز است» علیرغم سخنرانی نرماش در سازمان ملل خطاب به ایران و در فردای مکالمه تلفنی با روحانی و بعد از نشست با نتانیاهو نشان از آن داشت که کاخسفید با انداختن 3 طرف به وحشت و رقابت و طنابکشی بمنظور «نگاه داشتن آمریکا در اردوی خود» و یا «کشاندن وی به سوی خود» موفق شده خود را به مثابه «خنیاگری پر طالب» در میانه متقاضیان قرار دهد تا آنگاه ببیند هر کدام تا چه اندازه حاضرند برای تصاحب این «چهل گیس فتانه» خاصه خرجی بیشتر کنند!هر چند چنین فرآیندی متضمن منافع ملی ایران نیست علیرغم این پایوران جمهوری اسلامی اینک میتوانند از التهابات و هیجانات و احساسات به وجد آمده بخش کثیری از ایرانیان نسبت به رویکرد جدید تیم سیاست خارجی روحانی بهره برده و لااقل آن هیجانات دماگوژیک را مبدل به افکارعمومی کرده و ضمن مدیریت این افکارعمومی آن را به این اعتبار به طرف آمریکایی بفروشند که سجادی در عین حال از روحانی خواست به آمریکاییها یادآوری کند که؛ بیوقعی به افکار عمومی ایرانیان بسرعت تبدیل به ضد خود شده و موج نفرت و ضدیت و مبارزهطلبی با آمریکا را بار دیگر و با شدت و کثرتی بیشتر در سطح ملی باز تولید کند. ساز مخالف میزنند... ناهماهنگی در تیم اقتصادی دولت به مرز خطر نزدیک میشود.دو هفته پس از آن که رئیس بانک مرکزی در اقدامی عجیب با کاهش قیمت دلار (و افزایش قدرت پول ملی) مخالفت کرد، اکنون سازهای ناهمخوان از سوی برخی دستگاهها در زمینه طرح هدفمندسازی یارانهها شنیده میشود.به گزارش سایت «فردا» سخنان وزیر اقتصاد در رابطه با حذف سه دهک پردرآمد جامعه از دریافت یارانه، در حالی بیان شد که جعفر قادری عضو کمیسیون بودجه مجلس از بررسی اجمالی پیشنهاد نمایندگان مبنی بر حذف 3 دهک بالای یارانهبگیران، در نشست کمیسیون خبر داده و گفته است. در این جلسه محمد باقر نوبخت معاون برنامهریزی رئیس جمهور اعلام کرد دولت مخالف تصویب چنین پیشنهادی است. عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: جلسه فوقالعاده کمیسیون بودجه برگزار شد و محمدباقر نوبخت در این جلسه با پیشنهاد برخی نمایندگان برای حذف 3 دهک از یارانهبگیران اعلام مخالفت کرد. نگرانی از سخنان ناهماهنگ تیم اقتصادی دولت، زمانی قوت میگیرد که بدانیم اختلاف نظرها و ناهماهنگیها در دولتهای گذشته بویژه در دولت احمدینژاد هزینههای زیادی را به کشور تحمیل کرده است. در ادامه این تحلیل آمده است: البته این ناهماهنگیها تنها به دولت احمدی نژاد خلاصه نشده و دولتهای سازندگی و اصلاحات نیز اختلافات زیادی در تیم اقتصادیشان داشتهاند. به عنوان مثال میتوان به اختلافات مشهور بین مرحوم نوربخش با محمدجواد ایروانی وزیر اقتصادی دولت سازندگی که در نهایت منجر به رفتن نوربخش از بانک مرکزی شد اشاره کرد. این قبیل اختلافات در دولت اصلاحات هم تداوم یافت تا جایی که باز هم مرحوم نوربخش در مقام رئیس کل بانک مرکزی با طهماسب مظاهری وزیر اقتصاد وقت اصلاحات ناهماهنگ بودند. اما حکایت این ناهماهنگیها در دولتهای نهم و دهم دور تندتری به خود گرفت و صدور دستورالعملها و بخشنامههای متضاد از سوی نهادها و مقامهای دولتی که کارکردی یک هفتهای یا یک ماهه داشتند، سبب سردرگمی فعالان اقتصادی و هرج و مرج اقتصادی شد.شایان ذکر است پیش از این هم برخی اظهارات وزرای نفت، راه و شهرسازی و... باعث انتقاد کارشناسان اقتصادی شده است. تقلید از خط بیبیسی 17 میلیارد تومان آب خورد به گزارش تابناک، پروژه سینمایی «لاله» در شرایطی هنوز تا پایان مراحل تولیدش حدود 30 دقیقه فیلمبرداری باقیمانده که هزینه بسیار سنگین به دولت تحمیل کرده و ظاهرا قرار نیست پرونده آن برای مدیران تازه به سادگی بسته شود و میلیاردها تومان دیگر باید هزینه شود تا این فیلم سینمایی به پایان برسد.اخبار جالبی از پروژههایی که در دو سال پایانی حضور جواد شمقدری و همکارانش در سازمان سینمایی کلید زده شد، به گوش نمیرسد و ظاهرا مدیران تازه این سازمان با شرایط عجیبی روبرو هستند و چند سال زمان نیاز دارند تا شرایط مجموعه تحت مدیریتشان را به حالت طبیعی بازگردانند که بخشی از طبیعیسازی شرایط به همین قراردادها بازمیگردد.این پروژه که محصول تصمیم شمقدری بود تاکنون بیش از 5/6 میلیارد تومان بودجه از سازمان سینمایی دریافت کرده و آنگونه که قرار بوده، مراحل پس از تولیدش قرار بوده خارج از ایران انجام شود که یکی از مسئولان از عدد 3-2 میلیون یورویی سخن به میان آورده بود که سه میلیون یورو به اضافه شش و نیم میلیارد تومانی که تاکنون پرداخت شده، بیش از هفده میلیارد هم میشود. البته ظاهرا قرار نیست آن دو سه میلیون یورو مابقی هزینه شود و مدیران سینمایی جدید برای آنکه این ترکمنچای بودجه سال 92 سینمای ایران را نیز صاحب نشود، خواستار طی مراحل پس از تولید در داخل ایران شدهاند اما با این حال پایان پروژهای که حدود سی دقیقه از آن باقی مانده و اتفاقا سی دقیقه داخل پیست و پرهزینه آن باقی مانده، بعید است حتی با هشت میلیارد تمام شود و احتمالا هزینههای کلان این پروژه به همین سادگی تمامی ندارد.یادآور میشود سوژه اصلی این فیلم اولین بار از سوی شبکه دولتی انگلیس کلید زده شد و سپس حلقه انحرافی به کپیبرداری از آن پرداخت.
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/16 | نویسنده : alamdarbasir
امام جعفر صادق علیه السلام در نامهای به برخی دوستانشان چهار چیز را موجب عاقبت به خیری و پربرکت شدن عمر دانستهاند.
امام حسن عسکری علیه السّلام از پدرانش علیهم السّلام روایت میکند که امام جعفر صادق علیه السّلام به مردی نوشتند: اگر می خواهی کارهایت به نیکی انجام گیرد و پایان عمر و زندگیات خیر باشد؛ تا هنگام مرگ، حق خدا را مراعات کن، نعمت های خداوند را، در راه معصیت خرج نکن. به بردباری و حلم خداوند، مغرور نباش، و به آن که یاد ما میکند یا مدعی مودت و دوستی ما میشود، نیکی نما، لازم نیست بدانی او راست می گوید یا دروغ، تو طبق نیت خود کار کن و او را به دروغش واگذار. متن حدیث: عن محمد بن القاسم، عن أحمد بن الحسن الحسینی، عن أبی محمد العسکری، عن آبائه علیهم السلام، قال: " کتب الصادق علیه السلام إلى بعض الناس: ان أردت أن یختم بخیر عملک، حتى تقبض وانت فی أفضل الاعمال، فعظم لله حقه ان [ لا ] تبذل نعماءه فی معاصیه، وان تغتر بحلمه عنک، واکرم کل من وجدته یذکرنا أو ینتحل مودتنا، ثم لیس علیک صادقا کان أو کاذبا، انما علیک نیتک وعلیه کذبه " «مستدرک الوسائل، جلد 12، صفحه 142»
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/16 | نویسنده : alamdarbasir
پسر مهدی هاشمی رفسنجانی در پیگیری خط سیاسی پدربزرگش، از اینکه بی بی سی فارسی با دعوت نتانیاهو "بر روابط نو پا و متزلزل ایران و آمریکا" تاثیر منفی گذاشته، شدیدا ابراز ناراحتی کرد!
به گزارش علمدار بصیر: پس از آنکه بی بی سی فارسی با نخست وزیر اسراییل مصاحبه کرد و واکنش های زیادی در فضای مجازی به همراه داشت، فواد هاشمی فرزند مهدی هاشمی در صفحه شخصی خود در فیس بوک در خصوص مصاحبه اخیر نتانیاهو با بی بی سی نوشت: مصاحبه بی بی سی فارسی با نخست وزیر اسراییل را دیدم جدا از محتویات مصاحبه که مفصل می توان به آن پرداخت، انگیزه و زمان چنین مصاحبه ای ذهنم را مشغول ساخت. راستی چرا بی بی سی باید چنین مصاحبه ای برای مردم ایران انجام دهد؟ درست در زمانی که ایران و آمریکا همت کردند تا دوباره مشکلات شان را از راه گفت و گو حل نمایند چرا باید به این سرعت سر و کله تند رو ترین مخالف این روابط در شبکه فارسی زبان بی بی سی پیدا شود؟ مگر مقامات رسمی ایران می توانند با یک شبکه رسمی إسرائیلی مصاحبه کنند و نظرات شان را به مردم اسراییل برسانند؟ حالا تبعات زیان بار حرف های یک سوی و تند این آقا بر روابط نو پا و متزلزل ایران و آمریکا چگونه قابل رفع و رجوع است.؟ از آنجایی که چنین مصاحبه ای از لحاظ ژورنالیستی برای بی بی سی فارسی می تواند سودمند باشد و قابل دفاع اما برای منافع ملی انگلستان و بهبود روابط ایران و انگلستان هم می تواند مثبت باشد؟ این مصاحبه فضای سیاسی داخل ایران را متشنج می کند و شکاف بین مخالفین و موافقین روابط با آمریکا را زیاد تر و دست بسته دیپلماسی نوین ایران را بسته تر و نهایتا گره ای به گره های موجود أضافه می نماید. خوب چه کسی از این همه گرفتاری سود می برد؟ می پرسید چرا این مصاحبه می تواند چنین آثار بدی داشته باشد؟ ساده ترین پاسخ این است که ایران در مسیر ترمیم دشواریهایش با آمریکا نمی بایست از زمین مین گذاری شده اسراییل عبور کند، ایران در این مسیر نیازی ندارد مرتب به اتهامات یک سوی دولت إفراطی اسراییل پاسخ بدهد و اساسا برای رفع مشکلات هسته ای نیازی نیست تمام اختلافات استراتژیک خود با آمریکا را یک شبه حل وفصل نماید. حقیقت ماجرا این جاست که پاسخ های متین و هوشمندانه آقای مهاجرانی و دو میهمان دیگر برنامه شصت دقیقه فقط به گوش مردم ایران رسید و هرگز مردم اسراییل چنین پاسخ های را نمی شنوند، و اساسا هیچ مقام ایرانی یا تحلیل گر مرتبط با حاکمیت نمی تواند با شبکه های إسرائیلی گفت و گو کند و پاسخ در خوری به این مصاحبه یک طرفه بدهد بنابراین می توان نتیجه گرفت مصاحبه پخش شده به مثابه پرتاب گلوله ای آتشین در اردوگاه ایرانیان بود که توسط یک شبکه تاثیر گذار فارسی زبان در انگلستان شلیک شد. علی رغم ادعای مکرر روزنامه نگاران ایرانی مستخدم در بی بی سی فارسی مبنی بر علاقمندی اشان به منافع ملی ایران باید صادقانه عرض کنم بابت همین حرکتها و شیطنت های پنهان و آشکار است که نمی توانم ساده لوحانه آن ادعاها را بپذیرم و در برابر چنین شیطنتی سکوت کنم. البته هیچ گاه نمی توان مستخدم یک دستگاه تبلیغاتی و سیاسی بود و سنگ منفعت کشور دیگری را به سینه زد اما ای کأش در این شبکه به اصطلاح آزاد و دموکرات اندک اندیشه سیاسی موجود می بود تا منافع سیاسی انگلستان و ایران را چنین ساده و بی مزد و مواجب قربانی نمی کرد. ای کأش تلوزیون ملی ایران اینقدر منفعل و بسته نبود تا أساس منفعت یک ملت در دست عده ای محدود و البته کم تجربه در سیاست ورزی گرفتار نمی آمد.
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/16 | نویسنده : alamdarbasir
اصلاحطلبان که در دولت قبل، گرانی گوجهفرنگی را تا حد بحران اقتصادی و یک مخاطره امنیت ملی جلوه میدادند، هماکنون نسبت به گرانیهایی که در دولت روحانی رخ داده، سکوت پیشه کرده و تمامی توجهات خود را به مسئله انحرافی حذف شعار مرگ بر آمریکا معطوف کردهاند.
به گزارش علمدار بصیر: این روزها رسانههای اصلاحطلب، پر است از یادداشتها، تحلیلها و گفتگوهایی از زبان سران و چهرههای این جریان در ذمّ شعار «مرگ بر آمریکا» و لزوم حذف این شعار از شعارهای انقلابی ملت ایران. جریان اصلاحطلب در دوره دولت احمدینژاد نسبت به هرگونه افزایش قیمت کالاها و خدمات عمومی بسیار حساس بود و رسانههای این جریان، از کوچکترین نوسان قیمتی در بازارها تحت عنوان فریبنده دلسوزی برای مردم، هیاهوی رسانهای بزرگی به راه میانداختند. هنوز از یاد نرفته است که چند سال پیش رسانههای اصلاحطلب، گران شدن مقطعی گوجهفرنگی را همچون یک بلیه بزرگ اقتصادی برای کشور جلوه دادند به طوری که گویا گرانی گوجهفرنگی به معنای زیر خط فقر رفتن میلیونها ایرانی است. اما این روزها که دولت عوض شده و مدیران اصلاحطلب راهی دستگاهها و وزارتخانههای اجرایی شدهاند و تقریبا مدیریت تمامی نهادهای تصمیمگیر اقتصادی دولت به دست جریان اصلاحطلب افتاده است، رسانههای این جریان، تغییر رویکرد 180 درجهای دادهاند. اینک دیگر کسی فریاد رسانههای اصلاحطلب به علت گرانی لبنیات، مرغ، تخممرغ، روغن، مواد پروتئینی و تعرفه گاز ،آب و برق و... که طی چند هفته اخیر رخ داده را نمیشنود، چون آنها نگران تکرار شعار «مرگ بر آمریکا» هستند. اصلاحطلبان برای شعار مرگ بر آمریکا، پیشنهاد جایگزین میدهند چون آن را چالشزا و در تعارض با تدابیر دولت روحانی میدانند، اما گویا بهبود معیشت مردم دیگر جزو دغدغههای این جریان نیست. http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/Home.aspx?EID=2046 http://armandaily.ir/?News_Id=55460 http://baharnewspaper.com/Page/Paper/92/07/15/2 http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?News_Id=22280&V_News_Id... http://sharghdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=227&pageno=3# http://www.etemadnewspaper.ir/Released/92-07-15/150.htm#254176 http://www.etemadnewspaper.ir/Released/92-07-15/204.htm#254168 منبع : مشرق
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/16 | نویسنده : alamdarbasir
ادعاهای مضحک نتانیاهو درباره آزادی در ایران، سوزه واکنش های طنز کاربران ایرانی اینترنت شده است.
به گزارش علمدار بصیر: ادعاهای عجیب نخست وزیر رژیم صهیونیستی، این روزها بحث اول کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی است.«بنیامین نتانیاهو» در گفتگویی که شنبه شب از تلویزیون بی بی سی فارسی پخش شد، با تکرار ادعاهای خود درباره ایران، در اظهار نظری عجیب گفت:« من فکر میکنم اگر مردم ایران آزاد بودند، شلوار جین میپوشیدند، به موسیقی غربی گوش میدادند و انتخاباتی آزاد داشتند.» همین ادعای مضحک کافی بود تا کاربران ایرانی فیس بوک و توئیتر، واکنش های قابل تامل و بامزه ای به این سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی نشان دهند. بخشی از واکنش های جالب ایرانی ها در شبکه های اجتماعی را بخوانید و ببینید:
آهای نتانیاهو ! «علیرضا» پسر شهید «مصطفی احمدی روشن» دانشمند هسته ای ما که مزدورای شما ترورش کردند هم شلوار جین پاش می کنه.
این هم برای نتانیاهو. شهید «داریوش رضایی نژاد» دانشمند هسته ای ایران با شلوار جین!
میگم این نتیانیاهو که میگه صحنه کشته شدن ندا آقاسلطان رو دیده، کور بوده که هر 3 تا ادم توی این صحنه شلوار جین پاشون بوده؟
عکسی از زمان جنگ تحمیلی. وقتی بعضی رزمنده های ما هم شلوار جین می پوشیدند.
نتانیاهو شاید یادش رفته ما از همون اول انقلابمون هم شلوار جین پامون بود.
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/16 | نویسنده : alamdarbasir
منبع:مشرق
تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/7/16 | نویسنده : alamdarbasir
خوابی که بیدار شدنش مشکل شده
تنها چند روز پس از نابیناشدن طلبه ناهی از منکر، زن محجبه ای نیز به دلیل انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر ، مورد ضرب و شتم برخی از زنان بدحجاب سمنانی قرار گرفت.
به گزارش علمدار بصیر به نقل از پایگاه خبری تحلیلی قم فردا ؛متاسفانه برای چندمین بار است که در گوشه و کنار این مرز و بوم، اتفاقات ناگوار و دلخراشی همچون تعرض به آمرین به معروف و ناهیان از منکر رخ می دهد که با مسامحه دستگاه قضایی ، نیروی انتظامی و دیگر ارگان ها، این معضل رو به فزونی رفته است. در اصل هشتم قانون اساسی کشورمان نیز تاکید بر احیای فریضه امر به معروف به وضوح دیده می شود. اهمیت این اصل در نظر نویسندگان قانون اساسی، علاوه بر فقدان سابقه و پیش نویس از متن مذاکرات، نبودن مخالف جدی و تصویب فوری آن با پنجاه رأی موافق در مقابل سه رأی مخالف و دو رأی ممتنع در شانزدهمین جلسه (22 شهریور ماه 1358) آشکار میشود. با توجه به تاکیدات قرآن کریم و قانون اساسی بر لزوم تحقق فرضیه "امر به معروف و نهی از منکر"، جای این سوال وجود دارد که چرا اکثر مردم نسبت به انجام این فریضه واجب دینی بیتفاوت و یا کم تفاوت شده و به سادگی از کنار آن عبور میکنند. ضرب و شتم آمر به معروف و ناهی از منکر! به تازگی با خبر شدیم روز سه شنبه هفته گذشته و برای چندمین بار متوالی در شهر سمنان شاهد ضرب و شتم یکی از بانوان پرسنل یکی از بیمارستان های سمنان به دلیل امر به معروف و نهی از منکر بودیم. این بانوی محجبه و دغدغه مند در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی قم فردا به شرح حادثه پرداخته است؛ "مثل همیشه در محل کارم در بیمارستان ... سمنان مشغول کارم بودم که شاهد حضور دو خانم بسیار بدحجاب بودم. پس از چند دقیقه از حضور آنها در بیمارستان متوجه شدم که کسی به آنها متذکر نمی شود که رعایت حجاب را داشته باشندو لذا برای اجرای فریضه الهی امر به معرف و نهی از منکر به سمت آنها رفتم. پس از نزدیک شدن به آنها به یک نفرشان که همراه با یک مرد دیگر بود ، گفتم " خانم خودت را بپوشان این چه وضعیه که برای خودتان درست کرده اید خواهشاً حجابتان را رعایت کنید " این حرف من برای او بسیار سنگین و ناراحت کننده تمام شد به طوری که از جایش بلند شد و شروع به هتاکی و فحاشی کرد. چند نفر از مردم پس از آنکه صدای بلند این زنان را شنیدند به سمت ما آمدند و ماجرا را پرسیدند که متاسفانه برخی از آنها از آن دو زن بدحجاب حمایت کردند و به من گفتند که به سر کارم بروم و به اعتقادات کسی کاری نداشته باشم. من هم که خودم از ناصحین آمر به معروف و ناهی از منکر در شهر سمنان هستم ، وظیفه شرعی و اعتقادی خودم دانستم و به آنان گفتم که این وظیفه همه مردم است که امر به معروف و نهی از منکر را در قبال افرادی که به سمت گمراهی می روند انجام دهند. پس از این جمله ام آن دو خانم بد حجاب من را به حیاط بیمارستان کشیدند و در آنجا من را مورد ضرب و شتم قرار دادند و باعث تاسف است که کسی هم معترض آنها نشد به جز یکی از همکارانم که به کمک آمد و از من دفاع کرد و واقعاً باعث تاسف بود که مردم فقط تماشاگر این اتفاق بودند. این دو زن بد حجاب به همراه یک نفر مرد که همراهشان بود پس از اینکه بنده را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند دهان به هتاکی و فحاشی با صدای بلند گشودند و به حجاب و اسلام و ... توهین کردندو پس از آن، یک نفرشان سیلی محکمی به گوش من زد که از آن روز تا به حال از گوشم در ساعت هایی از روز خون می آید و احساس سنگینی و ناشنوایی دارم. در آن شرایط همکارم کمکم کرد که به داخل بیمارستان برگردم. آن دو زن بدحجاب هنوز در حیاط بیمارستان بودند وقتی به محل کارم رسیدم به سرعت با پلیس 110 تماس گرفتم و خواستار آن شدم که گروهی را به محل بیمارستان اعزام کنند اما متاسفانه دیر آمدند . ضاربین و هتاکان که از تماس من با پلیس مطلع شده بودند به سرعت از بیمارستان خارج شده و فرار کردند و وقتی پلیس پس از تاخیر بسیار زیاد به محل رسید فقط گزارشی را نوشت و بسیار عادی از کنار مسئله گذشت که حتی از آن روز به بعد هم یک تماس با من نگرفته و موضوع را پیگیری نکرده اند . بنده از ضرب و شتم از سوی آن زنان بدحجاب ناراحت نیستم اما از توهین ها و فحاشی هایی که به اسلام و زنان چادری کردند بسیار ناراحتم و همچنین از مسئولینی که این موضوع را پیگیری و مورد بررسی قرار نداده اند . این بانوی آمر به معروف و ناهی از منکر در پایان سخنان خود از مسئولین خواست که با مواردی از این نوع به شدت برخورد کرده و بسترساز احیای فریضه امر به معرف و نهی از منکر در جامعه شوند انتقاد از به حاشیه رانده شدن امر به معروف و نهی از منکر چندی پیش آیتالله آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه پس از مجروح شدن دو طلبه آمر به معروف در تهران با اشاره به اصل هشتم قانون اساسی گفت: "اینکه همه دستگاهها از جمله قوه قضاییه در مسئله امر به معروف و نهی از منکر وظایفی بر عهده دارند، قطعی است اما با اینکه قانون اساسی تصریح داشته که حدود و کیفیت امر به معروف و نهی از منکر را قانون مشخص میکند، متاسفانه قوه مقننه این کار را زمین گذاشته است." وی افزود: "متاسفانه در طول عمر انقلاب، روسای جمهور آمدهاند و به قوای دیگر تذکر دادهاند اما در مورد این اصل زمین مانده به کسی تذکر ندادهاند، در حالی که این مسئله از مصادیق مهم تذکر قانون اساسی است." تعرض به زن محجبه آمر به معروف که مدتی پیش توسط اراذل و اوباش در پیش چشم مامورین مورد ضرب و شتم قرار گرفت و حمله گروهی به طلبه ناهی منکر در شرق تهران در چند سال پیش و حمله با آلت قتاله به چند روحانی و پیش نماز مسجد که درصدد مقابله با بداخلاقی ها در محله خود بودند تنها نمونه هایی از حقایق تلخی است که به مدد غفلت برخی از دستگاه ها رقم می خورد و این بار هم نوبت به این بانوی آمر به معروف و نهی از منکر رسیده که خود را فدای دین و ارزش های اعتقادی اش کند تا دست کم او و افرادی چون او، شرمنده امام و شهدا و همه جانبازان انقلاب نباشند.
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/15 | نویسنده : alamdarbasir
هر چند که وهابیت سنخیتی با اسلام ندارد اما رسانه های غربی اصرار داشته و دارند تا آنان را به عنوان مسلمانانی افراطی معرفی کنند و همین برای ضربه زدن به اسلام کافی است چرا که القاء مسلمان بودن این افراد در کنار این گونه فتاوا، ضربات سختی به وجه اسلام و مسلمانان وارد می کند
علمدار بصیر: در اینکه وهابیت برای تخریب اسلام و وجه مسلمانان تأسیس شده است جای هیچ شک و شبهه ای نیست. یکی از ابزارهایی که وهابیت بدون هیچ گونه ترس و واهمه آن را وسیله ای برای سیاه نمایی علیه اسلام و مسلمانان قرار داده است، صدور فتواهایی است که تنها تعدادی از آنها برای زیر سوال بردن جایگاه عقل و منطق در نزد اسلام کافی است.
فتواهایی از قبیل تحریم روشن کردن کولر برای زن ، جهاد نکاح، تحریم خوردن گوجه و ... .
یکی از عجیب ترین این فتاوا حرمت خوابیدن زن در کنار دیوار است.
عجیب تر از این فتوا استدلالی است که برای آن توسط مفتیان وهابی ذکر شده است.
آنان در دلیل این فتوا آورده اند: چون لفظ "جدار"(دیوار) مذکر و زن مونث است پس زن نباید در کنار آن بخوابد!
هر چند که این گروه سنخیتی با اسلام ندارد اما رسانه های غربی اصرار داشته و دارند تا آنان را به عنوان مسلمانانی افراطی معرفی کنند و همین برای ضربه زدن به اسلام کافی است چرا که القاء مسلمان بودن این افراد در کنار این گونه فتاوا، برای تخریب اسلام و مسلمانان کافی است.
جام
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/15 | نویسنده : alamdarbasir
تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/7/15 | نویسنده : alamdarbasir
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون |