" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
حجاب، چاقچول و لچک به سری نیست. حجاب پوششی است زیبا بر حفظ زیبائی های زن و حرمت نهادن بر ظرافت های زنانه.

به گزارش علمدار بصیر:برخی خیال می کنند اینکه گفته می شود حجاب مصونیت است نه محدودیت، یعنی اینکه زن با حجاب می تواند مثل مردها باشد. اساسا در جامعه ما فرض این است که زن بدون محدودیت یعنی مرد.

حجاب، چاقچول و لچک به سری نیست. حجاب پوششی است زیبا بر حفظ زیبائی های زن و حرمت نهادن بر ظرافت های زنانه. حجاب نمایشی از فرهنگ است نه صرفا یک پوشش. محدودیت نداشتن به معنای مرد بودن نیست. زن خوب زن باحجابی نیست که تا نیمه شب دعای کمیل برود. تا پاسی از شب و بیشتر اوقات خود را در بسیج سپری کند.

بدفهمی کاریکاتور گونه از زن خوب باعث شده است که حجاب و چادر "شاخص خوبی" شود، حال آنکه حجاب "نشانه خوبی" است. تبلیغ حجاب همزمان با ترویج مشاغل و ورزشهای مردانه برای زنان چیزی جز تخریب حجاب نیست. بماند که هنوز در جمهوری اسلامی هیچ تعریف مشخصی از زن خوب وجود ندارد. آیا واقعا زن خوب زنی است با حجاب که همپای مردها در همه عرصه های اجتماعی حضور دارد؟

متاسفانه مسئولین فرهنگی ما خیال می کنند فرهنگ سازی برای حجاب یعنی اینکه به زن بگویند می توانید یک مرد باشید و کارهای مردانه کنید اما حجاب را هم رعایت کنید. حفظ هویت های زنانه و ارزش های بی بدیل ظرافت های زنانه و گنج پر رمز و راز دخترانه و هنر خدادادی ریحانه و همسرانه را اگر تبلیغ کرده بودیم امروز زن با حجاب داشتیم نه مرد با حجاب.

 

http://media.jamnews.ir/medium1/1392/06/03/IMG22352165.JPG

 

http://media.jamnews.ir/medium1/1392/06/03/IMG22352009.JPG

 

http://media.jamnews.ir/medium1/1392/06/03/IMG22352129.JPG

 

http://media.jamnews.ir/medium1/1392/06/03/IMG22351944.JPG

منبع:الف





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
کاملاً یادم هست که هر روز صبح پدرم می‌گفت باید به مدرسه بروی، من هم می‌رفتم و وقتی وارد مدرسه می‌شدم، ناظم مدرسه می‌گفت: چرا آمدی، برگرد به منزل و من را بر می‌گرداند...

به گزارش علمدار بصیر:

همزمان با ریاست جمهوری حسن روحانی همچون دیگر سیاستمداران مشهور، گذشته و شرح حال زندگی رییس جمهور جدید نیز برای ایرانیان از جذابیت زیادی برخوردار شده است، در همین زمینه و برای دست یافتن به اطلاعات دقیق‌تری از زندگی حسن روحانی می توان به کتاب خاطرات او که مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسانده است مراجعه کرد.

 

حسن روحانی درباره اتفاقات دوران کودکی خود و زمانی که برای اولین بار به مدرسه رفته است می‌نویسد: چون متولد 21 آبان 1327 هستم، برای ثبت نام در سال اول دبستان دچار مشکل شدم. یعنی وقتی در تابستان 1333 می‌خواستم ثبت نام کنم، چون کمتر از شش سال داشتم، مسؤلان دبستان حاضر به ثبت نام نبودند؛ زیرا می‌بایست حداقل متولد اواخر شهریور باشم.... علی رغم اینکه ثبت نام نکرده بودم، پدرم من را به دبستان می‌فرستاد و من هر روز به دبستان می‌رفتم ولی پس از حضور در کلاسِ درس، معلم من را به خانه بر می‌گرداند.

 

کاملاً یادم هست که هر روز صبح پدرم می‌گفت باید به مدرسه بروی، من هم می‌رفتم و وقتی وارد مدرسه می‌شدم، ناظم مدرسه می‌گفت: چرا آمدی، برگرد به منزل و من را بر می‌گرداند و یا اگر از نظر ناظم مخفی می‌شدم، معلم کلاس من را از کلاس بیرون می‌کرد. برای همین آغاز دور? دبستان برای من بسیار تلخ بود.... روحانی در ادامه توضیح می‌دهد که نهایتاً قرار می‌شود که او چند نفر دیگر که وضع مشابهی داشتند، به صورت مستمع آزاد سرکلاس حاضر شوند، ولی در آخر اولیای مدرسه حاضر می‌شوند که از آن‌ها امتحان بگیرند و وی در این امتحان قبول می‌شود و به کلاس دوم می‌رود، اما چون درسهای کلاس اول را درست نخوانده بوده، سال دوم برایش مشکل بوده و در همین کلاس برای اولین و آخرین بار از معلم کتک خورده است! چون در جوابِ 9، 9 تا به جای 81، گفته بود 18 تا!

 

منبع:افکار نیوز





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
پس از گذشت کمتر از یک روز از درخواست سازمان ملل مبنی بر بازرسی از منطقه مورد مناقشه، دولت سوریه با این درخواست موافقت می کند. دولت سوریه همچنین موافقت کرده که آتش‌بسی موقت در منطقه مورد بحث برقرار شود

به گزارش علمدار بصیر: سایت العربیه در خبری با عنوان " سوریه با ورود بازرسان سازمان ملل به منطقه کاربرد سلاح شیمیایی موافقت کرد" نوشت: « بسیاری از مقامات کشورهای جهان از جمله آمریکا ، فرانسه و بریتانیا با محکوم کردن حملات شیمیایی علیه حومه دمشق از رژیم سوریه خواستند با ورود بازرسان به مناطق آسیب دیده از این حملات موافقت کند.»

 

پس از گذشت کمتر از یک روز از درخواست سازمان ملل مبنی بر بازرسی از منطقه مورد مناقشه، دولت سوریه با این درخواست موافقت می کند. دولت سوریه همچنین موافقت کرده که آتش‌بسی موقت در منطقه مورد بحث برقرار شود تا بازرسان سازمان ملل امنیت لازم برای انجام تحقیقاتشان را داشته باشند.

 

پس از موافقت دولت سوریه، کشورهای غربی به جای آنکه از این موضع استقبال کنند به بهانه جویی روی می آورند.

 

در همین زمینه ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلیس،روز یکشنبه گفته است که احتمالا آثار و شواهد استفاده از سلاح شیمیایی در حومه دمشق پیش از بازدید بازرسان سازمان ملل از بین برده شده است!

 

به گزارش رادیو فردا، ویلیام هیگ با اشاره به ادعاهای مخالفان دولت سوریه در خصوص بمباران منطقه توسط نیروهای دولتی اضافه کرده است:«بخش اعظم شواهد و آثار (حمله شیمیایی) می تواند در اثر بمباران توپخانه از بین رفته باشد.  بخش دیگر این آثار و شواهد طی چند روز اخیر می تواند پاکسازی یا دستکاری شده باشد.»

 

گذشته از این که واقعا نمی توان پیش از بررسی ادعا کرد که چه مقدار از آثار حمله شیمیایی بر اثر بمباران از بین رفته اما ادعای "پاکسازی و دستکاری" در نوع خود قابل تامل است چرا که مناطق مورد مناقشه تحت اشغال شورشیان قرار دارد.

 

در همین زمینه آمریکا نیز ادعایی شبیه ادعای انگلیس مطرح کرده است.

 

اما بی بی سی ماجرا را به نحوه ی دیگری می بیند. سایت بی بی سی در گزارشی به قلم "جیم میور" گزارشگر خود دربیروت می نویسد: «ظاهرا با ابراز تمایل سوریه به همکاری، فعلا آمریکا و متحدانش بهانه ای برای گریز از اقدام فوری به دست آورده اند.»

 

بی بی سی اضافه می کند: « یکی دیگر از مسائلی که در چند روز اخیر روشن شده است، اکراه باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا از درگیری با سوریه است زیرا از آن بیم دارد که نتواند آمریکا را به سادگی از این درگیری بیرون بکشد.»

 

بی بی سی می نویسد: «« گرچه غرب از هر زمان دیگری بیشتر احساس می کند که باید اقدامی در پیش گیرد اما در حقیقت با توجه به خطر تشدید بحران در منطقه، هیچ گزینه ای را برای مواجه شدن با این خطر مناسب نمی داند.

 

هرگونه مداخله نظامی غرب پای اسرائیل را به میان خواهد کشید و سوریه آن را گواه دیگری بر این ادعای خود خواهد آورد که ناآرامی در کشورش بخشی از توطئه غرب، صهیونیسم و سلفی هاست تا این کشور را که سنگر مقاومت در برابر اسرائیل است، از بین ببرد.

 

استراتژی غرب در واقع این بوده است که با حفط موازنه، سوریه چنان تحت فشار قرار بگیرد که بشار اسد برکنار شود و گفتگو برای تشکیل دولت موقتی شروع شود که در آن دستگاه حاکمه نقشی نداشته باشد و به ثبات و ساختار دولتی هم لطمه ای وارد نیاید . اما هیچ نشانه ای در دست نیست که این گزینه ثمر بخش باشد.

 

ولی تمام نشانه ها حاکی از آن است که رژیم سوریه قبل از تسلیم شدن با تمام قدرت خواهد جنگید. از آن گذشته متحدین استراتژیک سوریه به ویژه ایران، روسیه و حزب الله اجازه چنین کاری را نخواهند داد.

 

از آن گذشته، غرب با این واقعیت روبروست که میانه روهای اتئلاف مخالفان دولت سوریه که چشم امید به آن ها دوخته اند دارای کفایت و سیاست مشخصی برای حل بحران جاری نیستند و عملا گروه های افراط گرا و اکثرا وابسته به شبکه القاعده اداره امور را به دست گرفته اند.

تجربه عراق به غرب نشان داده است که مداخله نظامی در سوریه ممکن است به تجزیه آن کشور بیانجامد و وضعیتی غیرقابل کنترل به وجود آورد.

 

غرب از آن بیم دارد که در چنین موقعیتی گروه هایی که دشمن خود به شمار می آورد کنترل امور را به دست گیرند. روسیه و آمریکا در این مورد نظر مشترکی دارند.

 

به باور بعضی از کارشناسان، وزرای خارجه آمریکا و روسیه در دیداری که ماه مه داشتند موافقت کردند که برای دستیابی به یک راه حل سیاسی با هم همکاری کنند اگر چه با موانع زیادی روبرو هستند.

 

از این روی، اگر حمله شیمیایی باعث شود که روند مذاکره برای یافتن یک راه حل سیاسی تسریع شود، جای تعجبی نیست.

 

هر چند دستیابی به یک راه حل سیاسی بعید به نظر می رسد، اما در صورت مداخله نظامی غرب این گزینه بکلی از گردونه خارج خواهد شد .

 

گزینه نظامی اکنون بیش از هر زمان دیگری مطرح است و گرچه این گزینه از مدت ها قبل روی میز بوده است ولی نتوانسته از وخامت اوضاع در سوریه که هر روز ابعاد فاجعه بارتری به خود می گیرد، جلو گیری کند.»»

 

بر همین اساس به نظر می رسد که تیر شورشیان برای سواستفاده از این حادثه به سنگ خورد چرا که "احمد الجربا"، رئیس ائتلاف ملی سوریه گفته است: «اقدامات بین المللی بعد از حمله شیمیایی کلا کمتر از انتظار بود. »





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
من به همراه دوستم در گوشه ای از پارک به آرامی و بدون اینکه نظم عمومی را به هم بزنیم مشغول خواندن نماز و عبادت بودیم که توسط مامور امنیتی پارک مورد اهانت و آزار قرار گرفتیم.

به گزارش علمدار بصیر:

 چند روز پیش یکی از ماموران امنیتی پارک گریفیت واقع در شهر دوبیلن ایرلند دو بانو مسلمان که داخل پارک مشغول به خواندن نماز بودند را تهدید به مرگ کرده و از آنان خواسته تا هر چه سریع تر خواندن نماز را متوقف کنند.

 

پس از این حادثه و شکایت این دو بانو مسلمان از این مامور امنیتی، وی از کار اخراج شد. «بیل بروون» رییس بخش انتظامات پارک گریفیت برخورد ناشایست این مامور را محکوم و از بانوان مسلمان عذر خواهی کرد.

 

"ساجده" یکی از این بانوان مسلمان گفت: من به همراه دوستم در گوشه ای از پارک به آرامی و بدون اینکه نظم عمومی را به هم بزنیم مشغول خواندن نماز و عبادت بودیم که توسط مامور امنیتی پارک مورد اهانت و آزار قرار گرفتیم وتا زمانی که این مامور به سازمان های خیریه حمایت از کودکان مصری و سوریه ای کمک مالی نکند از شکایت خود صرف نظر نخواهیم نکرد.

قدس آنلاین





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
حاشیه های مراسم ترحیم پدر صادق محصولی
در حاشیه این مراسم یکی از دوستداران احمدی‌نژاد با تلاش فراوان و با گذشتن از سد محافظان خود را به رئیس‌جمهور سابق رساند و دستان او را در مقابل دوربین خبرنگاران بوسید.

به گزارش علمدار بصیر:

 

مراسم ترحیم پدر صادق محصولی، وزیر سابق کشور که عصر دیروز در مسجد امام خمینی(ره) شهرک محلاتی برگزار شد با حواشی زیادی همراه بود.

* در این مراسم در کنار اعضای جبهه پایداری، تعداد قابل توجهی از وزرای دولت نهم و دهم به چشم می‌خوردند.

 

* یکی دیگر از حاشیه‌های این مراسم حضور علی‌اکبر ولایتی به همراه فرزندان و نوه‌هایش بود. ولایتی به همراه خانواده‌اش در مراسم ختم پدر باجناق خود صادق محصولی حضور پیدا کرد و به او تسلیت گفت.

 

* حجت‌الاسلام حیدر مصلحی در حاشیه این مراسم در پاسخ به سؤال مشرق مبنی بر اینکه نظر شما نسبت به سخنان اخیر وزیر اطلاعات درباره بازگشت برخی از افرادی که پس از حادثه سال 88 به خارج از کشور رفتند، چیست؟ گفت: باید از خود ایشان این مسئله را سؤال کنید.

 

* عبدالرضا شیخ‌الاسلامی وزیر اسبق رفاه، کار و تأمین اجتماعی در دولت محمود احمدی‌نژاد که بعداز ظهر امروز با حکم محمود احمدی‌نژاد، به‌عنوان رئیس مجتمع فنی و مهندسی دانشگاه ایرانیان منصوب شده بود در حاشیه مراسم و در جمع خبرنگاران در مورد شغل آینده خود گفت: "اگر بتوانم در دانشگاه احمدی‌نژاد کمک می‌کنم."

 

* کامران دانشجو گویا تمایلی به ادامه همکاری با احمدی‌نژاد نداشت و واکنش متفاوتی نشان داد. او در پاسخ به این سؤال گفت "به دانشگاه احمدی‌نژاد نمی‌روم و به دانشگاه سابق خود یعنی علم و صنعت بازگشته‌ام."

 

*علی سعیدلو نیز درباره ادامه حضور در معاونت بین‌الملل دولت یازدهم، گفت: بله، بنده هم اکنون نیز در این معاونت مشغول به کار هستم.

 

* علی نیکزاد، وزیر راه و شهرسازی دولت احمدی‌نژاد نیز در پاسخ به این سؤال که آیا از شما برای حضور در دانشگاه احمدی‌نژاد دعوت شده است، گفت: برای دانشگاه ایشان از من دعوت شده است اما من به دانشگاه نمی‌روم زیرا آنها کار دیگر انجام می‌دهند و من کار دیگری.

 

* نیکزاد همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا با شما درباره شهرداری تهران گفت‌وگویی صورت گرفته یا خیر، اظهار داشت: با من درباره تصدی پست شهرداری تهران صحبت‌هایی شده است. ما خادم مردم هستیم و هر جا امکان خدمت باشد در خدمتگزاری حاضرم.

 

* داوود احمدی‌نژاد از دیگر کسانی بود که درباره "دانشگاه ایرانیان" واکنش نشان داد. او در حاشیه این مراسم عنوان کرد: دانشگاه ایرانیان به علت حضور مشایی و افراد دیگری از جریان انحرافی در این دانشگاه، تصویب نمی‌شود.

 

* برادر محمود احمدی‌نژاد همچنین در پاسخ به سؤالی مبنی بر علت غیبت احمدی‌نژاد در جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام به شوخی گفت: احمدی‌نژاد برای شنا به رامسر رفته بود!

 

* غلامحسین الهام از دیگر چهره‌های دولت نهم و دهم از دیگر افراد حاضر در این مراسم بود. او که به‌گرمی با خبرنگاران برخورد می‌کرد در پاسخ به سؤالی درباره احمدی نژاد این‌گونه پاسخ داد: احمدی‌نژاد مشکلی با بسته‌شدن دفترش ندارد، او به غیر از دشمن با همه چیز کنار می‌آید!

 

* یار دیرین احمدی‌نژاد همچنین درباره علت عدم حضور احمدی‌نژاد در مراسم تحلیف ابراز عقیده کرد: "تحلیف" تعریف قانونی ندارد! نمی‌دانم که احمدی نژاد به مراسم دعوت شده بود یا نه. احمدی‌نژاد مشغول فعالیت در دانشگاهش است.

 

* محمود احمدی‌نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان نیز که برای عرض تسلیت درگذشت پدر صادق محصولی در این مراسم حضور یافته بود، در حاشیه این مراسم درباره مراحل تأسیس دانشگاه ایرانیان، گفت: در هفته آینده اخباری از این دانشگاه اعلام می‌کنم.

 

* خبرنگاران که می‌خواستند از حضور احمدی‌نژاد نهایت استفاده را ببرند با سؤالات متعدد و پیاپی او را تا خودرو شخصی‌اش بدرقه کردند؛ ولی وی در پاسخ به تمامی سؤالات آنان مثل همیشه جملاتی از قبیل همه سالم و موفق باشید، چشم‌تان روشن و ایمان‌تان کامل را به زبان آورد.

 

*در حاشیه این مراسم یکی از دوستداران احمدی‌نژاد با تلاش فراوان و با گذشتن از سد محافظان خود را به رئیس‌جمهور سابق رساند و دستان او را در مقابل دوربین خبرنگاران بوسید.

منبع:جام





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
روز یکشنبه حوالی صبح حالشان به وخامت رفت به حدی که نماز صبح شان را با تیمم خواندند و این حالت سابقه نداشت اما لحظات آخر جمله ای را گفتند که من حداقل چند بار شنیدم.

به گزارش علمدار بصیر: پسر حضرت آیت الله بهجت ره حاج علی، درباره چگونگی رحلت آیت الله بهجت گفتند: آقا شب شنبه مثل همیشه برای تهجد بیدار شدند.

 

اما از روز یکشنبه حوالی صبح حالشان به وخامت رفت به حدی که نماز صبح شان را با تیمم خواندند و این حالت سابقه نداشت و بعد از نماز خودشان به طور غیر عادی به طرف قبله دراز کشیدند و مشغول ذکر شده و می گفتند: « السلام علیکم  و حمة الله و برکاته»

 

تا حوالی ساعت 10:30 صبح من وقتی به اتاق ایشان آمده بودم دیدم خودشان بدون کمک کسی لباسشان را پوشیده و آماده رفتن به درس هستند به ایشان عرض کردم آقا نیم ساعت زود آماده شدید.

 

در پاسخم فرمود:« می دانم خواستم زودتر آماده باشم.»

 

اتاق را ترک کردم و دقایقی که به ساعت 11 مانده بود خبر دادند که معظم له از رفتن درس و نماز منصرف شدند با تعجب و سرعت خودم را به ایشان رساندم جویای علت شدم. دستشان را روی شکمشان گذاشتند و فرمودند: « درد می کند! با خودمان فکر کردیم ایشان مثل همیشه دچار کسالت مختصر شده اند وباز هم خوب و بهبودی می یابند. من لیوان آبی برای ایشان آوردم و چند جرعه نوشیدند.»

 

اما متاسفانه حوالی ساعت 2 عصر بود که وقتی وارد اتاقشان شدم و ایشان را صدا زدم جواب ندادند و ظاهرا از دنیا رفته بودند.

 

ساعاتی قبل از وفاتشان بلند فرمودند:« السلام علیکم و رحمة الله و برکاته » حقیر پنج بار را شنیدم.

 

یک هفته قبل از وفاتشان زیاد از مرگ صحبت می کردند و روز پنجشنبه یعنی سه روز قبل از وفاتشان در جمع خانواده شعری خواندند که معنایش این بود، کاروان رفت و ما هم داریم می رویم! و ما تعجب کردیم چرا ایشان این اشعار را خواندند.

 

منبع:جام





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
امام جعفر صادق علیه السلام در حدیثی زیبا و خواندنی سه فایده‌ای که نمازگزار به دست می‌آورد را بیان فرموده‌اند.

علمدار بصیر: از امام جعفر صادق علیه السلام نقل کرده‌اند که فرمود: نمازگزار سه فایده به دست می‌آورد:
1. هر گاه به نماز بایستد، خوبی‌ها و نیکویی‌‌ها از پهنه آسمان بر سرش فرو مى‌ریزد.
2. فرشتگان او را از زیر پاهایش تا فراز آسمان احاطه و او را در برمى‌گیرند.
3. فرشته اى او را ندا مى‌دهد: اى نمازگزار، اگر میدانستی با چه کسى مناجات مى کنى، هرگز روی نمی‌گرداندی و به دیگرى توجه نمی‌کردی.

متن حدیث:
عن جمیل عن أبی عبد الله علیه السلام قال للمصلی ثلاث خصال إذا قام فی صلاته یتناثر علیه البر من أعنان السماء إلى مفرق رأسه و تحف به الملائکة من قدمیه إلى أعنان السماء و ملک ینادی أیها المصلی لو تعلم من تناجی ما انفتلت ؛





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
تمدن غرب در فضای آخرالزمانی امروز آواتار را برای مواجهه با منجی‌گرایی ایجاد می‌کند و گسترش می‌دهد و بر همین اساس، وقتی افراد، خود را در قالب اسطوره و منجی در فضای مجازی و زندگی دوم قرار دهند، دیگر منتظر منجی دنیای واقعی نخواهند نشست.
به گزارش علمدار بصیر: درباره اثرات مثبت و منفی حضور، استفاده و تعامل با فضای سایبر و عناصر آن همچون رسانه  های اجتماعی اعم از شبکه  های اجتماعی، فروم  ها و ... بسیار سخن گفته شده و آمار  های بسیاری در این زمینه منتشر گشته است، به عنوان مثال شبکه  های اجتماعی به عنوان عامل افزایش دهنده آمار طلاق و همچنین بالارفتن سن ازدواج مطرح می شوند، و یا تأثیر زندگی دوم بر رشد نرخ خودکشی در جوامع مختلف انکار ناپذیر است چرا که افرادی که به هویت  های خودساخته مطلوب اما موهوم و جعلی شان در ساعت  های متمادیِ گذرانِ وقت در فضای سایبر خو گرفته  اند، هنگام رویارویی با هویت واقعی دچار یأس و ناامیدی شده و بعضاً نسبت به خویشتن احساس تنفر پیدا می‌کنند، نتیجه این احساس‌ها چیزی جز خودکشی، ضعف تحصیلی و دامن زدن به آسیب‌های اجتماعی و مفاسد اخلاقی نیست.

از طرف دیگر فضای سایبر فرصت  های هیجان انگیزی در اختیار انسان قرار می  دهد، متحول کردن نظام آموزشی، سیستم کسب و کار، بازآفرینی نظام  های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی(البته نه به شکلی که امروز بشر درگیر آن است)، تسریع در روند پیشرفت  های علمی حوزه  های مختلف از جمله پزشکی، بیوتکنولوژی، علوم فضایی و ...، لذا پرواضح است که فضای سایبر را نمی  توان نفی کرد، همچنان که سایبورگ بودن و استفاده از تجهیزات و ابزارهای وابسته به این حوزه را، نکته  ی مهم حد و مرز استفاده و نحوه  ی تعامل با فضای سایبر است.

 
برای انسان غربی که جهان آخرت و معادی برایش مطرح نیست، چاره  ای به جز روی آوردن به زندگی دوم در فضای سایبر وجود ندارد، چون وی هیچ عاقبت و پایانی برای کار خویش و جامعه  ی انسانی در نظر نمی  گیرد. خدایِ انسان غربی اگر نمرده باشد، خدای ساعت سازی است که به کناری رفته و اکنون بشر به جای او فرمانروایی می  کند، پس طبیعی است که این انسان تمام همّ و غم خویش را برای حداکثری کردن لذت خود در این دنیا به کار گیرد، زندگی دوم به انسان هوی پرست و لذت جو امکان می  دهد، زندگی  های متنوع و مختلفی را در صورت  های گوناگون تجربه کند، یک فرد می  تواند با ساخت آواتار(Avatar)  های مختلف در جهان مجازی و محیط  های اختصاص داده شده به زندگی دوم، همچون دنیای واقعی منزلی تهیه کرده، به مشاغلی که در دنیای واقعی امکان دستیابی به آن  ها را ندارد، پرداخته و زندگی تشکیل دهد، و روابط متنوع و متفاوتی را در قالب روابط با افراد گوناگون در سطوح مختلف جنسی، سنی، قومی و ... تجربه کند.

 اگر بشر لیبرال غربی و هرکس که چون او عقیده داشته و زندگی می  کند، برای دامن زدن به نفسانیات خود در حال کوچ کردن به سمت زندگی دوم نیست، پس آمار وحشتناک سایت  های حوزه  ی پورن در کنار سایت  های مختص مکالمات جنسی، هم باشی  های فردی و گروهی و امثالهم را چگونه می  توان توجیه کرد؟ اگر زندگی دوم برای ارضاء هوی و هوس در همه  ی ابعاد آن از جمله موقعیت اجتماعی، تحصیلی، روابط جنسی غیرمتعارف و پرده دری هایی که در دنیای واقعی امکان ارتکاب آن  ها نیست، ایجاد نشده، حجم بالای فسادی که در این زندگی رقم می  خورد چه معنایی دارد؟ در این بین انسان مسلمان چگونه می  تواند با فضای سایبر تعامل داشته باشد بدون اینکه زندگی واقعی خود را فدای زندگی دوم اش کند؟ و اساساً زندگی دوم برای انسان مسلمان چه ضرورتی دارد؟

     
برای پاسخ به سوال فوق باید فرجام دو نوع زندگی را بررسی کرد، زندگی دوم، زندگی سایبری(و زندگی دیجیتالی). گرچه این دو نوع زندگی به یکدیگر وابسته بوده با هم بده بستان دارند اما یکی نیستند. زندگی دوم بر بستر آواتارسازی(Avatar Generation) رخ می  دهد، آواتار تعریف مشخصی در ادیان شرقی دارد که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست، در فضای اینترنت مبتنی بر همان تعریف اصیل، افراد برای خود آواتار انتخاب می  کنند. آواتار یک شخصیت مجازی است که کاربر خود را در قالب آن به نمایش می  گذارد. اکثرا کاربران نمی  دانند آواتارسازی به نوعی اسطوره سازی است به این معنا که فرد با ساخت آواتار اسطوره  ی مدنظر از خودش را ساخته و برای دیگران به نمایش می  گذارد. کارشناسان عقیده دارند تمدن غرب در فضای آخرالزمانی امروز آواتار را برای مواجهه با مهدویت شیعه ایجاد و گسترش می  دهد، فهم این نکته ساده است، چرا که وقتی افراد خود را در قالب اسطوره و منجی در فضای مجازی و زندگی دوم قرار دهند، دیگر منتظر منجی دنیای واقعی نخواهند نشست.

     
هر فرد می‌تواند بی‌شمار آواتار از خود ارائه دهد، و همان طور که اشاره شد تناقض آواتار با شخصیت واقعی فرد حتی می‌تواند به خودکشی وی منجر گردد. افراد ساعت  های زیادی را صرف پرداختن به آواتار خود می‌کنند، همانطور که برای خود لباس خریده، آرایش کرده و اتاق شان را تزیین می  کنند، برای آواتار خویش نیز این امور را انجام می  دهند، همان‌طور که در دنیای واقعی دوست پیدا می  کنند در محیط زندگی دوم نیز این کار را انجام می  دهند، در واقع هرکاری در دنیای واقعی انجام می‌دهند را با قیافه و ظاهری خیالی که از خود آرمانی شان در نظر دارند، در فضای زندگی دوم هم انجام می‌دهند، منتهی در آنجا افراد روبروی آن  ها نیز آواتار افراد دیگر است. روی آوردن روزافزون انسان غربی به زندگی دوم دولت  های این جوامع را نیز با چالش مواجه کرده است. افزایش آمار خودکشی(به علت عدم انطباق آواتار با منِ حقیقی و سرخورده شدن از ضعف  های منِ واقعی)، بالارفتن مفاسد و آلودگی‌های اخلاقی، افت تحصیلی، عدم بهره وری شغلی، انزوا، مشکلات جسمی، از هم پاشیدگی خانواده و تضعیف بنیان  های جامعه و مانند اینها از جمله آسیب هایی است که زندگی دوم در پی دارد. جدا از آسیب‌های اجتماعی ِ این پدیده که به آنها اشاره شد، وقتی فردی زمانی طولانی را صرف زندگی دوم می‌کند، همین مقدار زمان از میزان کار مفید و سازنده در جامعه کم شده است.

     
 
زندگی دوم بر پایه سبک زندگی آمریکایی بنا شده است و هر فردی از هر ملیت و نژادی، هنگامی که برای خود زندگی دوم تشکیل می‌دهد، ناچار است بر مبنای قواعد و در چارچوب سبک زندگی آمریکایی رفتار کند، در نتیجه به مرور زمان سبک زندگی وی به سبک زندگی آمریکایی تغییر پیدا خواهد کرد.

 

منبع:مشرق





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
نامه به بازیگری که سوز دارد نه دود؛
آقای پرستویی! به روستای خودتان برگردید
کارهای شما یعنی شنا کردن بر خلاف جریان آب. مدتهاست که پیگیر حقوق از دست رفته شهدا و جانبازان هستید و انگار حواستان نیست که برخی رسانه ها از کلیشه شدن پرویز پرستویی حرف می زنند.

به گزارش علمدار بصیر: سلام آقای پرستویی!


بی‌مقدمه می‌شود از شما خواهش کنم دوباره به شهر و دیار خودتان برگردید؟

لطفاً از دستم ناراحت نشوید اما این‌طوری بهتر است. آخر شما دارید شر درست می‌کنید. دارید نظم این شهر را بر هم می‌زنید. بالاخره زندگی در هر جایی رسم و رسومی دارد و نمی‌شود شما بیایی از هر چه دلت خواست ایراد بگیری و انتظار داشته باشی کسی چیزی نگوید! خب معلوم است که به بعضی‌ها برمی‌خورد. معلوم است که واکنش نشان می‌دهند و شما را متهم می‌کنند. معلوم است که آدم بدِ می‌شوی.

دوست ندارید به شما بگویند استاد؟ دلتان نمی خواهد همه خودشان را برای امضا گرفتن از شما به تکاپو بیاندازند؟ نمی‌خواهید برتر از همه چیز و همه کس باشید؟ نمی‌فهمم شما اصلاً برای چی این همه سال فیلم بازی کردی و معروف شدی؟

جسارتاً از من اگر بپرسید فکر می‌کنم بهتر است خانه تان را بدهید موزه کنند. به‌تازگی مد شده! خرجی هم روی دست‌تان نمی‌گذارد. چند وقتی کاغد بازی و دوندگی دارد اما خبرش مثل بمب صدا می‌دهد و بی‌نهایت پرستیژ دارد. بالاخره هیچی نباشد شما را استاد می‌دانند و چه چیزی بهتر از این که خانه استاد را موزه کنند؟

یا اصلاً بیاید کلاس بازیگری راه بیندازید. پول خوبی دارد. خودتان که هیچ! اسم‌تان کافی است تا جوانان جویای نام صف بکشند پشت در آن کلاس‌ها و میلیون میلیون خرج کنند تا شاید آرتیست بشوند روزی. این یکی هم بی‌دردسر و کم‌هزینه است. یک ساختمان کوچک اجاره‌ای میخواهد با چهار تا میز و صندلی.

شورای شهر هم بد نبود. تا همین چند وقت پیش بازار داغی داشت. اگر کاندیدا می‌شدی من تضمین می‌کردم که رأی می‌آوردی. هیچی نباشد از ابتدای دهه شصت کلی برای سینمای ما زحمت کشیده‌اید و شاید الان بد نباشد با کت و شلوار پشت یک میز شیک و آنچنانی بنشینید و به مردم "خدمت" کنید.

این همه بازیگر گالری عکس و نقاشی می‌گذارند. یعنی شما از آنها کمتری؟ استعدادی هم که نمی‌خواهد!  همین که چهار تا عکس از یک لنگه دمپایی پاره و درخت خشکیده و پاهای درب و داغان یک پیرمرد بگیرید، 10 شب برج میلاد را در اختیارتان می‌گذارند که تابلوهای‌تان را میلیون‌ها تومن به خلق‌الله بفروشید.

راستی اصلاً حواسم نبود!  بازیگران و هنرمندان در طول سال کلی مهمانی و کنسرت و شب‌نشینی دارند برای خودشان. شما چرا در هیچ کدام از اینها نیستی؟ چرا سایت‌ها در میان خبرهای‌شان: (عکس/تیپ جدید استاد پرستویی) منتشر نمی‌کنند؟

بدتان می‌آید از شما سردیس و تندیس بسازند؟ بدتان می‌آید یک روز از تقویم را به نام‌تان بزنند و در تالار وحدت برای‌تان بزرگداشت بگیرند؟ بدتان می‌آید شهرت و قدرت و ثروت را یکجا با هم داشته باشید؟ 

آقای پرستویی! به روستای خودتان برگردید. خودتان بهتر از من می‌دانید که همراهی‌کردن یک جانباز جنگی برای درمان به خارج از کشور و انتقاد از بی‌توجهی مسؤولان به افرادی که ناقص شدند تا خاک ما کامل باشد، عاقبتش این است که هنرمندان شبه‌روشنفکر بگویند پرستویی در نقش حاج‌کاظم گیر کرده و جوگیر شده و از این حرف‌ها!

خودتان بهتر می‌دانید که جمع آوری کمک های مردمی به نفع زلزله زدگان، نه نان می شود و نه آب. مگر وظیفه شماست اصلا؟ چه کسی تکلیف کرده که از صبح تا شب کنار سینما آزادی جلوی مردم دولا راست بشوید تا یک قران و دوزار روی هم جمع بشود و به ورزقان بفرستید؟ قرار نیست فقط شما دلتان برای مصیبت دیده ها بسوزد! بترسید از این که انگ بزنند و فکر کنند خیالی در سر دارید.

کارهای شما یعنی شنا کردن بر خلاف جریان آب. مدتهاست که پیگیر حقوق از دست رفته شهدا و جانبازان هستید و انگار حواستان نیست که  برخی رسانه ها از کلیشه شدن پرویز پرستویی حرف می زنند. مردی که در دنیای سینما رزمنده و جانباز است و در دنیای واقعی یاور آنها از دید رسانه های ما اینگونه دیده می شود.

کاش حواستان به بازیگران دیگر هم باشد که هر روز با یک ژست آنچنانی روی جلد مجلات می روند و در مورد اولین آلبوم موسیقی خود صحبت می کنند که قرار است به واسطه شهرت آنها حسابی بفروشد.  بازیگرانی که اینطرف فیلم بازی می کنند، مشهور می شوند، پول در می آورند و بعد پولهایشان را در کنسرت خواننده های لس آنجلسی خرج می کنند. 

حاج کاظم آژانس شیشه ای!  صادق مشکینی لیلی با من است! آقا داوود روبان قرمز!  شما که در این سی و چند سال به خاطره مشترک چند نسل بدل شدی و خیلی ها استاد صدایتان می زنند، شما که روایتگر نام‌آشنای دفاع مقدس بودی و هستی و خواهی بود، شما که دلت برای هموطنت از اعماق سینه می تپد لطفا تا بیشتر از این کلیشه نشدید به روستای خودتان در همدان برگردید و اجازه بدهید ما به خانه سینمایمان برسیم.
 منبع:مشرق
 





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir
با زمین‌گیر شدن معارضان مسلح و گروه‌های تروریستی – تکفیری در جنگ سوریه، ایجاد جبهه‌ای جدید در منطقه و کشاندن آتش فتنه به داخل لبنان بسیار محتمل به نظر می‌رسد

به گزارش علمدار بصیر: انفجارهای اخیر در لبنان که ابتدا در منطقه شیعه‌نشین ضاحیه و سپس در منطقه سنی‌نشین طرابلس رخ داد، بیش از هرچیز از تلاش برای شعله‌ور کردن اختلاف میان شعیه و سنی در این کشور و برهم زدن آرامش داخلی آن حکایت دارد. از دیگر سو، با زمین‌گیر شدن معارضان مسلح و گروه‌های تروریستی – تکفیری در جنگ سوریه، ایجاد جبهه‌ای جدید در منطقه و کشاندن آتش فتنه به داخل لبنان نیز بسیار محتمل به نظر می‌رسد. تمام این تحولات در یک نقطه مشترک متوقف می‌شوند: تقویت حاشیه امن اسرائیل در منطقه و حمله به لبنان برای از بین بردن بازوی نظامی حزب‌الله.

 

انفجار در منطقه شیعه‌نشین "رویس" در ضاحیه جنوبی

به گزارش مشرق، نیروهای سیاسی اصلی در لبنان- از جمله حزب‌الله، جنبش المستقبل وابسته به سعد حریری و جنبش ملی آزاد وابسته به میشل عون- به این نتیجه رسیده‌اند که هدف انفجارهای اخیر در منطقه شیعه‌نشین ضاحیه و پس از آن دو مسجد در شهر طرابلس در شمال لبنان در روز جمعه، 23 اوت 2013، دامن زدن به اختلافات فرقه‌ای میان سنی‌ها و شیعیان لبنان با تحریک واکنش‌های متقابل بوده است.

نخستین انفجار در نزدیکی مسجد تقوی در طرابلس و هنگام نماز جمعه رخ داد. در زمان انفجار سالم رفیعی، از سلفی‌های مشهور، در مسجد حضور داشت، اما منابع نزدیک به وی اعلام کردند که او آسیبی ندیده و سلامت است. چند دقیقه بعد، انفجاری دیگر در نزدیکی محل سکونت نخست وزیر مستعفی این کشور نجیب میقاتی ، که به زودی پست خود را تحویل می‌دهد، رخ داد. میقاتی، که اکنون در خارج از لبنان است، اعلام کرد که سفرش را کوتاه می‌کند و فوراً به لبنان بازمی‌گردد.

انفجار در نزدیکی مسجد "تقوی" در منطقه سنی‌نشین طرابلس

بر اثر این دو انفجار حدود 42 نفر کشته و بیش از 500 تن زخمی شدند. اندکی بیش از یک هفته پیش نیز در ضاحیه در جنوب بیروت انفجاری رخ داد که 30 کشته و حدود 330 زخمی به جای گذاشت. میقاتی روز شنبه را در این کشور عزای عمومی اعلام کرد.

وارد کردن اتهام انتقام‌گیری به لبنان / هشدار حزب‌الله به ملت لبنان

یک منبع نزدیک به حزب الله، که خواست نامش فاش نشود، در مصاحبه‌ای مفصل با المانیتور گفت که بازیگران و گروه‌های جهادی منطقه‌ای به درون نزاع داخلی لبنان وارد شده‌اند. وی افزود که این قدرت‌های منطقه‌ای- و به طور خاص اسرائیل- قصد دارند از این انفجارها در جهت برافروختن آتش اختلاف میان شیعیان و سنی‌ها در لبنان استفاده کنند. به گفته این منبع، هدف این بوده که این انفجارها پاسخی از سوی حزب‌الله به انفجار ضاحیه تلقی شوند.

حزب‌الله با صدور بیانیه‌ای این «انفجارهای تروریستی» را محکوم کرد و گفت که «این انفجارهای تروریستی بخشی از نقشه‌ای مجرمانه برای ایجاد تفرقه میان مردم لبنان و کشاندن به درون نزاع داخلی و تحت عنوان فرقه‌ای است، که در راستای نقشه منطقه‌ای-بین‌المللی با هدف تجزیه منطقه ما و غرق کردن آن در دریایی از خون و آتش اجرا می‌شود... [هدف از این انفجارها] ادامه نقشه ایجاد هرج و مرج و ویرانی در لبنان و تحقق اهداف شوم دشمن صهیونیستی و هوادارانش است.»

مقامات سابق لبنان: هدف انفجارها، تفرقه‌افکنی در منطقه است

محمد فنیش، وزیر توسعه دولت لبنان و یکی از نمایندگان حزب‌الله در دولت گفت، «آثار به جای مانده از انفجارهای طرابلس نشان می‌دهد که این انفجارها نیز بخشی از یک نقشه، و به دست یک مجری است. انفجارها کار هر کسی که هست، هدفش کشاندن لبنان به درون جنگ داخلی است»، که نشان می‌دهد دستی- با توانمندی‌ها بسیار- پشت این نقشه است که ثبات در لبنان به مذاقش خوش نمی‌آید.

محمد فنیش وزیر توسعه لبنان: انفجارها کار هر کسی که هست، هدفش کشاندن لبنان به درون جنگ داخلی است

یکی از نمایندگان پارلمان و عضو جنبش آینده، در مصاحبه‌ای به المانیتور گفت، «این دو انفجار در طرابلس به دست همان‌هایی رخ داده که انفجار ضاحیه در جنوب بیروت را اجرا کردند. ابزارهای بکاررفته در هر دو یکی است. نتایج هم یکسان بوده: کشاندن کشور به درون نزاعی فرقه‌ای.» وی از اظهار نظر بیشتر درمورد «این حادثه دردناک در تاریخ لبنان» خودداری کرد.

وزیر کشور پیشین لبنان، کریم پاکرادونی، در این رابطه گفت، «این انفجارها، هر کجا که رخ دهند- چه در جنوب بیروت و چه در شمال- پشت آن هدف یکسانی است: برافروختن شعله‌های نزاع بین شیعیان و سنی‌ها که بخشی از یک بازی فرقه‌ای گسترده‌تر نه فقط در لبنان، بلکه در سراسر منطقه است.»

میشل عون: این انفجارها برای فتنه‌انگیزی در لبنان است

پاکرادونی، رئیس پیشین حزب کتائب، یا فالانژها، و از همپیمانان حزب‌الله و دولت سوریه، گفت، « این اقدامات تروریستی در لبنان طراحان و حامیان مالی دارد، و متأسفانه اکثر این اقدامات از سوی کشورهای حوزه خلیج فارس حمایت می‌شوند.» وی توضیح داد، «من بدبین نیستم، بلکه تنها واقع‌بینم. این مسأله به همین جا ختم نمی‌شود، و احتمالاً در آینده شاهد اقدامات تروریستی دیگر نیز خواهیم بود. تنها از خدا می‌خواهم اسلام و تمام لبنان را شامل رحمت خود کند.»

وی در پاسخ به پرسشی درباره این احتمال که آیا گروهی که مسئول این انفجارها در طرابلس هستند، عامل انفجار ضاحیه در جنوب لبنان نیز بوده‌اند، وی گفت، «هر احتمالی وجود دارد. آیا ممکن است عاملان این انفجار را شناسایی کنیم؟ آن چه که اکنون به یقین می‌دانیم این است که هر احتمالی وجود دارد، و این گونه حوادث امنیتی همواره چندین گام از ما جلوترند. ما باید برای آینده خود را آماده کنیم. به دنبال نتایج تحقیقات انفجار ضاحیه، نمی‌توانیم بایستیم و تنها نظاره‌گر باشیم. طرابلس بسیار پرتنش است، و باید راه چاره‌ای بیندیشیم.»

پاکرادونی در پایان گفت که "هدف از این حوادث منحرف ساختن ما از اهداف اساسی‌مان و دور کردنمان از مسأله اصلی‌مان، که همانا آزادسازی زمین‌های اعراب و پایه‌گذاری یک حکومت فلسطینی است، می‌باشد. هدف ضربه زدن به مقاومت است. چه انفجار جنوب و چه انفجار شمال، هر دو با هدف ضربه زدن به مقاومت لبنان طراحی شده‌اند.»

میشل عون: این انفجارها بخشی از توطئه دشمن علیه تمامی مردم لبنان است

رئیس فراکسیون «تغییر و اصلاح» در پارلمان لبنان، ژنرال میشل عون، در اظهارنظر خود درباره انفجارهای طرابلس در مصاحبه‌ای تلویزیونی در OTV گفت:«این انفجارها نوعی فتنه‌انگیزی هستند، تا در مناطق گوناگون قربانی بگیرند. بدین گونه که هر فرد صدمه‌دیده‌ای باور دارد که طرف مقابل قصد انتقامجویی دارد، که خود میزان انفجارها را در این کشور بالا می‌برد.»

عون گفت که تنها محکوم کردن این انفجارها کافی نیست، بلکه باید «تمامی مردم لبنان برای بازگرداندن آرامش بسیج شوند. مردم لبنان باید بر همگان روشن سازند که این انفجارها بخشی از توطئه دشمن علیه تمامی مردم لبنان است. هیچ برنده یا بازنده ای وجود ندارد- همه بازنده‌اند.»

نجیب میقاتی که اواخر دوران نخست وزیری خود را سپری می‌کند گفت که این انفجارها «پیامی آشکار با هدف تفرقه‌انگیزی و تحریک طرابلس به اقدام متقابل است. اما مردم طرابلس یک بار دیگر ثابت خواهند کرد که آن‌ها از این توطئه استوارترند و اجازه نمی‌دهند تفرقه کمترین تزلزلی در اراده و ایمانشان به خداوند و کشورشان ایجاد کند. آن‌ها از پس این جراحات، هر قدر شدید، برخواهند آمد.»

نجیب میقاتی نخست‌وزیر مستعفی لبنان: این انفجارها پیامی آشکار با هدف تفرقه‌انگیزی و تحریک طرابلس به اقدام متقابل است

در این مدت، رئیس فراکسیون جنبش المستقبل در پارلمان، و نخست وزیر پیشین فؤاد سینیوره، گفت، «دستی که امروز به طرابلس تعرض کرد و این دو بمب را در آن کاشت، هدفی جز برآشفتن مردم طرابلس و انداختن آنان در دام نزاع [فرقه‌ای] – به دست خودشان- و با اقدام متقابل ندارد. هدف آن‌ها از بمب‌گذاری در مقابل این دو مسجد هنگام خروج نمازگزاران، کشاندن مردم به درون خشم و آشوب است.»

سینیوره این پرسش را مطرح کرد که «هدف از این انفجارها در طرابلس چیست؟ آیا هدف انحراف ما از قتل عام در سوریه و مداخله حزب‌الله در آن است؟ یا هدف گسترش این جنگ است تا زمانی که کل منطقه وارد جنگ‌های داخلی شود، جنگ‌هایی که در نهایت به دست خود مردم لبنان هدایت می‌شوند؟ نخستین کسی که از این درگیری‌ها سود می‌برد بدون شک اسرائیل است، و نیز برخی از قدرت‌های منطقه و بین‌المللی.»

سینیوره: نخستین کسی که از این درگیری‌ها سود می‌برد بدون شک اسرائیل است

سینیوره اما در پایان سخنانش گفت که تنها راه حل برای خروج [از این بحران] «بازگشتن به مسائل داخلی و توجه به امور لبنان، و نیز خروج حزب‌الله از سوریه است.» این اظهار سینیوره در حالی است که حزب‌الله در سوریه و در خط مقدم دفاع از مردم لبنان در حال مقاومت در برابر جبهه تروریسم جهانی است که قطعا هدف بعدی آن‌ها ورود به لبنان خواهد بود.

حمله سلفی‌های لبنان به حزب‌الله

پایه‌گذار جنبش سلفی در لبنان، شیخ "داعی‌الاسلام الشهال"، حکومت سوریه و همپیمانانش، - اشاره به حزب‌الله - را به خاطر حضور در پس انفجارهای طرابلس و ضاحیه محکوم کرد. او در مصاحبه‌ای تلویزیونی گفت، «این حکومت سوریه بود که انفجار جنوب طرابلس را برای نجات حزب‌الله از مخمصه بزرگی که درآن‌اند به راه انداخت. شیعیان خود را قربانی بشار اسد می‌کنند.» الشهال اعلام کرد که جنبش سلفیگری قصد دارد دستگاه امنیتی خود را به راه اندازد.

شیخ الشهال پایه‌گذار جنبش سلفی لبنان، حزب‌الله را به دست داشتن در انفجارها متهم کرد

دولت سوریه هم انفجارهای طرابلس را محکوم کرد و خواستار انجام تحقیقات برای شناسایی طراحان و مجریان این اقدامات «کثیف» شد، و انگشت اتهام خود را به سوی عاملان انفجار رویس در ضاحیه جنوبی نشانه گرفت. وزارت اطلاع‌رسانی سوریه، در بیانیه‌ای که در روز جمعه منتشر کرد گفت که این جنایات «با هدف ایجاد تفرقه و بر هم زدن آرامش داخلی لبنان و سوق دادن کشور به درون آشوب و ویرانی طرح‌ریزی شده‌اند.»

با شکست تروریست‌های تکفیری در سوریه، طراحان فتنه صهیونیستی در منطقه قصد دارند با ایجاد جنگ بین سنی و شیعه در کشور لبنان که سال‌هاست آرامشی نسبی را تجربه می‌کند، این کشور و پایگاه اصلی مقاومت را نیز به سرنوشتی شبیه آنچه امروز در سوریه در جریان است، دچار کنند.

پیش از وقوع این انفجارها، تحلیل‌گران از احتمال وقوع چند انفجار در مناطق شیعه‌نشین و سپس سنی‌نشین به عنوان پیش‌درآمد بحران لبنان خبر داده بودند. این تحلیل‌گران همچنین با اجرای سناریوی فوق، شرایط را برای حمله اسرائیل به لبنان بسیار محتمل ارزیابی کرده‌اند.





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/6/4 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون