" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
عکس/ پسران احمدی نژاد و مشایی




تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir
یک فعال فرهنگی خطاب به ستاد دانشجویی سعید جلیلی گفت: به جای عکس سعید، عکس شهدای هسته‌ای را بلند کنید چرا که سعید جلیلی نماینده یک نسل پیشرو، متحول ‌‌کننده است که می‌خواهد ملت را از پیچ تاریخی عبور دهد.ش
علمدار بصیر:وحید جلیلی عضو جبهه فرهنگی انقلاب و فعال رسانه‌ای با حضور در جمع ستاد دانشجویی سعید جلیلی اظهار داشت: آقای جلیلی قبل از سفر به استانبول چند نکته را در جمع ستادهای مردمی خود تذکر داد که مناسب است آنها را بگوییم.دکتر جلیلی در صحبت‌های خود دو کلید واژه داشت و در این زمینه تأکید کرد که مانع ظرفیت‌ها نشوید ولی جلوی انحرافات را بگیرید.

وی یادآور شد: همه کسانی که می‌خواهند برای کار در ستاد بیایند باید با احساس تکلیف باشد چرا که می‌خواهیم در کاری جمعی برای انقلاب خدمت کنیم.

** برای سعید جلیلی انتخابات موضوعیت دارد نه طریقیت

این فعال رسانه‌ای با اشاره به بحث دیگری از اظهارات سعید جلیلی خاطرنشان کرد:‌ سعید جلیلی بر تذکرات متقابل برای مانع شدن از بروز انحراف تأکید داشت و گفت‌ انتخابات فقط طریقیت ندارد بلکه موضوعیت هم دارد؛ چرا که در طریقیت صرفا پیروز شدن مهم است در حالی که نه تنها خود انتخابات بلکه روش‌های تبلیغات در آن نیز موضوعیت دارد و باید به یک نقطه تفاوت تبدیل شود از این‌رو این تفاوت از رژیم‌های لیبرال سرمایه‌داری تا رقبایی که به موضوعیت انتخابات قائل نیستند را در بر می‌گیرد.

وی با بیان اینکه اگر کار به این شکل نباشد ما دچار تقلید شده‌ایم، ادامه داد: یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های سعید جلیلی این است که اصطلاحاً اهل جوگیر شدن نیست و این موضوع در روش‌های تبلیغاتی مهم است.

جلیلی در همین زمینه و با اشاره به تبلیغات و جنگ روانی به برنامه‌های رسانه‌های معاند نظام پرداخت و تصریح کرد: VOA،BBC و شبکه من و تو و سایر رسانه‌های بیگانه به صورت شبانه‌روزی وسط صحنه انتخابات آمده‌اند و مشغول فعالیت هستند و این در حالی است که آنها از تجربه 100 ساله نیز در جنگ روانی و تبلیغاتی برخوردارند.

مدیر مسئول نشریه «راه» با اشاره به داشته‌های جبهه انقلاب ادامه داد:‌ ما از یک سری مبانی برخورداریم که باید به آن ایمان داشته باشیم و قطعاً هر کس که خدا یاری کند خدا نیز او را یاری خواهد کرد از این‌رو باید به «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ» ایمان داشته باشیم.

** ارزشی عمل کردن گاهی به عمل سریع و گاهی به سکوت و خون‌دل خوردن است

وی با تأکید براینکه اگر این هیجان با مبانی قرآنی آمیخته شود بسیار شیرین‌تر بوده و می‌تواند رایحه‌‌ای از فضای دفاع مقدس را برای ما تداعی کند، گفت: در واقع این عرصه میدان عینی مبارزه با دشمنان انقلاب و خدمت به انقلاب اسلامی است و تک تک ما می‌توانیم در این زمینه انجام تکلیف کنیم و اگر نیت خود را خالص کنیم، پا جای پای شهدا می‌گذاریم .

جلیلی گام اول در صحنه انتخابات را ارزشی عمل کردن عنوان کرد و افزود: ارزشی عمل کردن گاهی به عمل سریع و گاهی به سکوت و خون‌دل خوردن است؛ بنابراین در روزهای آینده ممکن است موارد متعددی پیش آید که باید در آن ارزشی عمل کنیم.

عضو جبهه فرهنگی انقلاب با تأکید براینکه هدف ما درگیری با هواداران کاندیداهای دیگر نیست، به برخی از اهداف سعید جلیلی در عرصه انتخابات اشاره کرد و متذکر شد: هدف ما مواجهه و اقناع مردم است تا بدانند انقلاب اسلامی تنها راه پیشرفت و سعادت ملت است از این‌رو نباید درگیر بازی‌های جناحی متعارف شویم و وظیفه داریم به سمت مردم حرکت کنیم و از این‌رو آقای جلیلی معتقد است اگر اقناع مردم را در این زمینه انجام دهیم انتخابات هرچه که باشد ما نتیجه‌ گرفته‌ایم.

وی ادامه داد: حرف‌های ما باید مبتنی بر گفتمان باشد البته این به معنای تکیه بر شعور صرف نیست چرا که برای حماسه سیاسی به شور هم نیاز داریم.

این فعال رسانه‌ای با اشاره به لزوم آغاز تبلیغات پس از تأیید صلاحیت‌ها به ضرورت مطرح کردن حرف‌های گفتمانی و سخنان مقام معظم رهبری اشاره کرد و افزود:‌ حرف‌های نشنیده و جانیفتاده بسیاری از رهبری وجود دارد که بهترین فرصت مطرح کردن آن نیز در انتخابات است.

** به جای عکس سعید، عکس شهدای هسته‌ای را بلند کنید

وی خطاب به ستاد دانشجویی سعید جلیلی گفت: شما به جای عکس سعید، عکس شهدای هسته‌ای را بلند کنید چرا که سعید جلیلی نماینده یک نسل پیشرو، متحول‌‌کننده و تاریخی است که می‌خواهد ملت را از پیچ تاریخی عبور داده و ایران اسلامی را به عنوان یک ابرقدرت در دنیا نشان دهد.

جلیلی با بیان اینکه آقای جلیلی از ویژگی‌های شخصیتی و گفتمانی برخوردار است که در زمینه گفتمانی مهم‌ترین آن بحث‌های رهبر معظم انقلاب است به برخی اختلافات پیش‌آمده اشاره کرد و ادامه داد: الان مقطعی است که می‌گذرد و باید در این مقطع سکوت کرد.

** بسیجی کلیشه‌شکن است

عضو جبهه فرهنگی انقلاب در خصوص فعال شدن ستادهای کشوری سعید جلیلی به آغاز کار استان‌های مختلف اشاره کرد و افزود: وظیفه ستادهای تهران سنگین‌تر است چرا که به صورت یک الگو عمل می‌کند و از این‌رو نباید خطا داشته باشد و در عین حال هیچ ستادی نیز نباید خود را ستاد اصلی معرفی کند چرا که ستادهای موازی بلامانع است.

وی در پایان تأکید کرد: سعی کنید با اخلاص و رعایت تقوا قاعده بازی را عوض کنید چرا که بسیجی خط‌شکن و کلیشه‌شکن است.




تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir
ائتلاف‌های اصولگریان به هم ریخته است و کاندیداهای اصولگرا می‌کوشند برای ائتلاف‌های جدید یار‌کشی کنند. امروز شنبه، طرحی از یک ائتلاف جدید چهارجانبه به مدیریت زاکانی رونمایی شده است.

علمدار بصیر:اصولگرایان به دنبال تجدید‌نظر در آرایش‌های انتخاباتی خود هستند و در این راه می‌کوشند آخرین یارگیری‌‌های خود را انجام دهند تا بنا بر ادبیاتشان، هم حجت را بر خویش تمام کرده ‌و تکلیف را انجام داده باشند و هم پیروزی را در انتخابات ریاست‌جمهوری رقم زده باشند.

علیرضا زاکانی که به نمایندگی از جمعیت ایثارگران و رهپویان، خود را کاندیدای ریاست جمهوری کرده، پیشتر اعلام نموده بود که با جلیلی ائتلاف خواهد کرد؛ اما امروز، نشریه پنجره ـ ‌متعلق به زاکانی ‌ـ راهبرد جدید ائتلافی وی را در صفحه نخست خود رسانه‌ای کرده است.

بر پایه این گزارش، روی جلد شماره شنبه بیست‌وهشتم اردیبهشت این نشریه، پایین تیتر «من اگر ما نشویم تنهاییم... »، تصاویر چهار کاندیدای ریاست جمهوری به ترتیب جلیلی، زاکانی، حداد و لنکرانی را منتشر کرده است.

بر اساس چنین راهبردی از ائتلاف، زاکانی از رهپویان و ایثارگران، حداد از ائتلاف سه نفره و لنکرانی از جبهه پایداری و جلیلی ‌از گروه نزدیک به پایداری حضور دارند. گمشده این ائتلاف قطعا ولایتی و قالیباف هستند که آنان خود گویی سودای حضور جداگانه در انتخابات را دارند!

ناگفته نماند که هم‌اکنون تیم علیرضا زاکانی از سایر گروه‌های رقیب یارکشی انتخاباتی کرده است. به نظر می‌‌رسد ائتلاف‌های ماه‌های گذشته همچنان که از آغاز ناپایدار می‌‌نمود، تقریبا در حال زوال هستند و دیگر شانسی برای ائتلاف واحد اصولگریان نباشد و قدر به یقین آنان دست‌کم با دو کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری شرکت خواهند کرد، تا در کنار‌ هاشمی‌ و محسن رضایی، کاندیدای مستقل و در غیاب احتمالی کاندیدای دولت رقابت‌های ریاست جمهوری را شکل دهند.

روح الله احمد زاده کرمانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری و دانشجوی سابق دانشگاه امام صادق(ع) که در دولت احمدی نژاد پست‌های مهمی چون استانداری فارس و معاونت رئیس جمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی را تجربه کرد، چندی است، کاملا از دولت برگشته است و جریان موجود در دولت را جریان انحرافی می‌‌نامد. وی در تازه‌ترین موضع‌گیری خود اعلام کرده ‌که به نفع جلیلی کنار می‌‌رود تا جریان فتنه و انحراف نتوانند پیروز انتخابات شوند.

به نظر می‌‌رسد احمد زاده آخرین تلاش‌هایش را برای رهایی از دولتی انجام می‌‌دهد که سال‌ها در آن پست و مقام داشت. نکته مهم این ‌که احمد زاده در مقطعی ریاست سازمانی را بر عهده گرفت که حیاط خلوت‌ اسفندیار رحیم مشایی، بقایی و ملک زاده و نهایتا سید حسن موسوی بود. انتصاب وی به ریاست چنین سازمانی، باعث می‌‌شود که این گونه به ذهن‌ها متبادر شود که تلاش وی برای نزدیکی به سعید جلیلی، هم دانشگاهی سابقش، تلاش برای جدایی کامل از جریان دولت و عدم پرداخت هزینه برای همراهی با جریان‌های درون دولت در روزهایی است که دیگر دولت نهم و دهمی وجود ندارد. شاید جلیلی تنها گزینه ای بود که با خیل نزدیکان امام صادقی دور و برش، می‌‌توانست پذیرای احمد زاده باشد. چه آنکه آنان که دانشجویان دانشگاه امام صادق(ع) را می‌‌شناسند، می‌دانند که دانشجویان این دانشگاه هر اختلافی با هم داشته باشند، ارق هم دانشگاهی بودن را هیچ گاه فراموش نمی‌کنند.

منبع:تابناک





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir

روند نرخ تورم در اقتصاد ایران در شش دهه گذشته از سال 1330نشان می دهد در ایران تقریبا همیشه به جز بعضی سال های دهه 30و 40،مثبت بوده است و این امر نشان می دهد که سطح عمومی قیمت ها اغلب در حال افزایش بود است.البته در عموم کشورهای دنیا نیز نرخ تورم عموما مثبت است،اما آنچه مهم است مقدار تورم است.علاوه برمقدار نرخ تورم ،میزان پایداری و نوسانات نرخ تورم نیز اهمیت زیادی دارد.
 
علمدار بصیر:در دوره قبل از انقلاب بهترین عملکرد نرخ تورم مربوط به دهه 40 است.در سالهای دهه چهل ،نرخ تورم در سطح کمتر از 5 درصد حفظ شده و حتی در بعضی سالها تورم منفی نیز بوده است.اما در دهه پنجاه نرخ تورم افزایش قابل توجهی می یابد و بدترین عملکرد در سال 56 با ثبت نرخ تورم 30 درصد به دست می آید.
 
در مجموع نرخ تورم در دوره  پیش از انقلاب طی 28 سال از سال 1330تا 1357به طور میانگین برابر 9/6درصد بوده است که نرخ تورم نسبتا پایینی است.پس از انقلاب و در دوره جنگ،نرخ تورم از نوسانات قابل توجه برخودار بوده است.نرخ تورم از سال 60تا سال64 طی یک روند کاهشی از حدود 30 درصد به کمتر از 3 درصد کاهش می یابد،اما پس از طی یک روند افزایشی به فراتر از 40 درصد در سال 67 می رسد.نرخ تورم به طور میانگین در دوره پس از انقلاب تا پایان جنگ برابر 2/19 درصد بوده است که  نرخ تورم بالایی است.در دوره پس از جنگ  نیز نرخ تورم نوسانات و افت و خیز فراوانی را تجربه کرده است.
 
با پایان جنگ ،نرخ تورم به سرعت کاهش یافته و به کمتر از 10 درصد در ابتدای سال 69درصد می رسد،اما پس از آن نرخ تورم با شتاب بالایی افزایش یافته به نحوی که در اواسط  سال 74به مرز 55 درصد نیز می رسد .بعد از آن نرخ تورم مجددا با سرعت کاهش می یابد و در پایان دوره سازندگی به حدود 18 درصد می رسد.در مجموع میانگین نرخ تورم در دوره هشت ساله ی سازندگی برابر 3/24 درصد بوده است.در دوره اصلاحات نرخ تورم تا حدودی مهار شده و دوره نسبتا با ثبات و همواری طی می شود.
 
نرخ تورم در دوره هشت ساله ساله اصلاحات در مجموع به طور میانگین برابر 8/14 درصد بوده است.در دروه بعداز اصلاحات  نیز نرخ تورم طی یک روند صعودی پرشتاب به مرز 30 درصد و پس از آن با کمی کاهش به  حدود 20 درصد رسید.طبق آمارها نرخ تورم پس از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها دوباره روندی صعودی  گرفته  است.گفتنی است نرخ تورم سال 91 براساس آمارهای بانک مرکزی 5/30 درصد اعلام شده است.کارشناسان معتقدند تورم در ماههای سال 92 نیز روند صعودی خود را ادامه خواهد داد.

 
بحث تورم در واقع بحث مشترکی در دنیا است و علت‌های آن نیز صرفنظر از شرایط و ویژگی‌های هر کشور خاص، عمدتاً مورد اتفاق‌نظر بوده و البته برای آن شرایطی ذکر شده است. در کشورهای پیشرفته از دهه 1960 به بعد حتی قبل‌تر یعنی از زمان کلاسیک‌ها و حاکمیت نظریه مقداری،بحث این بودکه تورم ریشه‌ پولی دارد. لذا می‌گفتند پول تعیین‌کننده قیمت‌ها است. لذا ارتباط قیمت‌ها با میزان و حجم پول این قدر واضح بیان شده است.

 
اما از سوی دیگر ، شاخص تورم از جمله چالش های قدیمی اقتصاد ایران است که تاکنون راه درمان طولانی مدتی برای آن اندیشیده نشده است.نگاهی به آمارهای چهار دهه اخیر اقتصاد ایران نشان میدهد تنها به جز چند سال آن هم کوتاه مدت،اصولا اقتصاد ایران با تورم های 20،30 و 40 درصدی  دست و پنجه نرم کرده و دولتمردان وقت با اینکه یکی از مهم ترین الویت کاری شان کنترل سطح عمومی قیمتها بوده اما هیچ گاه نتواستند به این مطالبه عمومی پاسخ مثبت دهند.
 
ازتورم 50 درصدی سال 73-74گرفته تا تورم 30 درصدی سال 91 ،همه و همه نشان می دهد تورم در اقتصاد ایران مقوله ای ساختاری است و به همین سادگی ها نمی توان انتظار داشت که اقتصاد ایران دارای تک تورمی نرمال شود. هم اکنون اقتصاد ایران بنابر آمار جز تورم های بالا در جهان است،ایران در کنار بلاروس،گینه،اوگاندا،ونزوئلا وچند کشور دیگر دارای تورم های بالا در جهان هستند.

منبع:تراز





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir

محسن رفیقدوست، اولین وزیر سپاه جمهوری اسلامی ایران گفت: من هم مثل استادم آقای عسگر اولادی، آقای کروبی و آقای موسوی را جزو سران فتنه نمی دانم که از قبل به فکر براندازی نظام بوده اند. ف
 
علمدار بصیر:محسن رفیقدوست اولین وزیر سپاه جمهوری اسلامی ایران و رئیس پیشین بنیاد مستضعفان در یک برنامه تلویزیونی،در پاسخ به سوالی درباره تحزب گفت:« تحزب به نظر من چیز خوبی است اما باید اول تکلیف آن را با تقلید مشخص کنیم. جایی که فرمان حزب با فرمان مرجع تقلید تعارض پیدا می کند، تکلیف چیست؟ حزب در کشور ما نباید در هیچ موردی با مرجعیت و رهبری تعارض داشته باشد.»

وی ادامه داد:« زمانی که هسته اول حزب مشارکت 100 نفر بودند، 15 نفر در وزارت سپاه همکار من بودند. زمانی که دولت اصلاحات سرکار بود، بعضی از این بچه ها پیش من آمدند و به من گفتند تکلیف ما و شما چیست؟من پاسخ دادم اگر اصلاح طلب هستید، باشید. اگر این را می پذیرید که در مملکت ولایت فقیه زندگی می کنید و روبه روی ولی فقیه نمی ایستید، ما مشکلی نداریم، شما حکومت کنید.»

رفیق دوست در پاسخ به این سوالی درباره تحلیل خود را از آرایش سیاسی امروز کشور گفت:«دو چیز در کشور ما باعث بقای شیعه و انقلاب شد. اولی عاشورا و دیگری روحانیت! فتنه 88 ماموریت از بین بردن عاشورا را داشت که به محض درافتادن با عاشورا، جمع شد. انحراف هم ماموریت داشت که بین مردم و روحانیت فاصله و افتراق ایجاد کند که خوشبختانه موفق نشد.»

وی افزود:« تاوقتی که نظام ما مبتنی بر ولایت مطلقه فقیه است، می شود اصلاح طلب بود، اما از ولایت پیروی کرد.لذا آن هایی که دیگر نمی توانند با ما کار کنند، از سابق ردپای آن ها را در طرح های براندازی دیده بودیم و مدارکش هم موجود است. منظورم همین افرادی است که به عنوان سران فتنه مطرحند. البته من هم مثل استادم، آقای عسگر اولادی آقای کروبی و آقای موسوی را جزو سران فتنه نمی دانم که از قبل به فکر براندازی نظام بوده اند اما این افراد خودشان را در مرحله ای قرار دادند که در نهایت به اینجا رسیدند. این افراد می توانستند در نیمه های راه بازگردند اما خودشان نخواستند.»

وی ادامه داد:« وقتی آقای تاج زاده در زندان می گوید من به عنوان کسی که انتخابات را برگزار کرده، می دانم که امکان تقلب در انتخابات وجود ندارد، این آقایان باید حرف خودشان را برمی گردانند که اگر این کار را می کردند خیلی از مسائل حل می شد.»

مجری برنامه در بخش دیگری از این گفت و گو از رفیقدوست پرسید، آیا تا امروز شده مردم یا رسانه ها در مورد اختلاس 123 میلیاردی که برادر شما انجام داد، بپرسند؛ که رفیقدوست پاسخ داد:« بله، بارها این سوال از من پرسیده شده! من هیچ وقت از او دفاع نکردم اما همیشه از یک خلط مبحثی که در این مورد اتفاق می افتاد گله داشتم. کاری که آن روز انجام می شد، امروز قانونی شده است و قبل از انقلاب هم قانونی بود. زمانی که دادگاه من را خواست گفتم که من هیچ دفاعی از ایشان نمی کنم و چون برادر من است باید بیشتر تنبیه شود. اما زمانی که برادرم محاکمه می شد، ایشان بدهکاری نداشت و حتی بهره بانک را هم پرداخت کرده بود. حتی گردش حساب برادر من کمتر از سه میلیارد تومان بود، اما چرا به حساب من گذاشتند؟!»

وی ادامه داد:« همان زمان یک آقای دیگری بود که شش و نیم میلیارد تومان از بانک ملی وام گرفته بود و می خواست از ایران فرار کند. بنده خودم با مدیرعامل بانک ملی تماس گرفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم و اجازه انجام اختلاس داده نشد. اینکه می گویند اگر برادر من نبود این اختلاس انجام نمی شد، حرف درستی نیست!»

رفیقدوست در پایان برنامه هم اظهار داشت:« سوال من این است که منظور از رجال سیاسی- مذهبی چیست؟ وقتی قرآن می خواهد یک صفت بیشتر از ذکور بودن را به کار ببرد از کلمه رجال استفاده می کند. رجال یعنی جوانمرد یا مرد ویژه! این مرد ویژه باید از میان سیاسی- مذهبی ها انتخاب شود. اگر می خواهیم کشور روی آسایش ببیند و به سمت پیشرفت حرکت کند، رجل سیاسی و مذهبی باید در مسیر رهبری حرکت کند.»
 
  وی در پاسخ به سوالی درباره چگونگی تشکیل وزارت سپاه گفت:« وقتی داشتند قانون اساسی را می نوشتند، بزرگان مجلس خبرگان قانون اساسی با ما تماس گرفتند و ما هم به این دوستان توضیح دادیم که سپاه بنا نیست جایگزین ارتش شود و سپاه فلسفه وجودی دیگری دارد. ارتش ها برای دفاع از سرزمین ها تشکیل می شوند. اما انقلاب ما سرزمین نیست و با توجه به ویژگی خاصی که دارد نیاز به یک نگهبان دارد. لذا در اصل 150 قانون اساسی اول اینطور نوشته شد که حدود مسولیت سپاه را قانون معین می کند. بعد از چند سال در کمیسیون دفاع این موضوع مطرح شد که نیروهای مسلح زیر نظر رهبری هستند. ارتش با داشتن وزارت دفاع، هم با دولت در ارتباط بود و هم با مجلس! لذا تصمیم بر این شد که برای سپاه هم وزارتخانه ای ایجاد شود تا ارتباط بین دولت و مجلس با سپاه هم به شکل خوبی برقرار شود.»

وی ادامه داد:«من یک روز خودم به کمیسیون دفاع رفتم و گفتم این کت و شلواری که درحال دوخت آن هستید، فقط به قامت من می آید و سپاه برای وزارت، به جز من کاندیدی نخواهد داشت. لذا نظرات خودم را در مورد ساختار وزارت سپاه بیان کردم که خیلی از موارد مورد موافقت کمیسیون دفاع قرار گرفت.»

رفیقدوست با بیان اینکه قرار بود نخست وزیر، وزیر سپاه را معرفی کند و آیت الله خامنه ای (رئیس جمهور وقت) او را تاکید کند، افزود:«از تایید آقا مطمئن بودم اما در مورد موسوی اطمینان نداشتم. وقتی تشکیل وزارت سپاه در مجلس به تصویب رسید و قرار شد نخست وزیر، وزیر مربوطه را معرفی نماید، آقای موسوی به هر دلیلی گفتند هر کسی بیاید به جز رفیقدوست! ایشان خیلی ها را معرفی کرد اما کاندیدای سپاه بنده بودم.»

اولین وزیر سپاه ایران در ادامه برنامه گفت:«یک دسته از وزرای دولت آقای موسوی مثل آقای بهزاد نبوی، مخالف جنگ بودند و آقای نخست وزیر خیلی تحت تاثیر این افراد بود. بعد از این که سپاه تازه در حال جان گرفتن بود، اولین وسیله نقلیه آن ماشین های تویوتا بود. بعد از مدتی تصمیم گرفتیم ماشین های تازه ای وارد سپاه کنیم. با صحبت هایی که داشتیم تصمیم گرفتیم بنز 511 را وارد سیستم سپاه کنیم و قرار شد من 5000 دستگاه از این اتومبیل را وارد جبهه ها کنم. خاور پولی که از ما برای جابه جایی ماشین ها می خواست حدود 67 هزار مارک بود. من رفتم و از طریق یک کارخانه واسطه با حدود 49 هزار مارک این موضوع را حل کردم. اما قانون کشور اینطور حکم می کرد که اگر می خواستیم این ماشین ها را وارد کنیم، باید مهر عدم ساخت وزارت صنایع سنگین روی آن بخورد. من نامه ای به نخست وزیر نوشتم و شرایط را برای او شرح دادم و از ایشان درخواست کردم که موافقت کنند تا ما این ماشین ها را بدون مهر وزارت صنایع سنگین وارد کشور کنیم. ایشان نامه را به مشاور نظامی شان یعنی سرهنگ شیرازیون دادند و ایشان زیر نامه بنده تایید کردند که این کار توسط وزارت سپاه انجام شود اما با وجود این بازهم آقای نخست وزیر گفتند که این کار باید توسط وزارت صنایع سنگین انجام شود.»

محسن رفیقدوست در بخش دیگری از مصاحبه خود با برنامه شناسنامه اظهار داشت:«قبل از عملیات کربلای 4، مهماتی که از ما می خواستند چیزی نزدیک به 3 میلیارد دلار هزینه در پی داشت. این در شرایطی بود که ما در شرایط خوبی نبودیم و برای این کار چیزی حدود 400 میلیون دلار بودجه در اختیار داشتیم. در نهایت تصمیم گرفتیم همان حجم مهمات را با بودجه ای که در اختیار داشتیم در داخل کشور بسازیم. من این موضوع را در دولت مطرح کردم که می خواهم با همان 400 میلیون دلار بودجه ای که در اختیار داریم، با استفاده از امکانات کشور، 12 میلیون گلوله خمپاره و توپی که مورد نیاز عملیات کربلای 4 هست را بسازیم. بعد از این بود که آقای بهزاد نبوی نوشتند خدایا در هیات دولت شعور را جایگزین شعار بفرما! آمین.»

وی ادامه داد:«دسته دیگری هم از وزرا در دولت آقای موسوی بودند که می خواستند به جنگ کمک کنند اما نمی توانستند و دسته سوم هم وزرایی بودند که تا حد ممکن کمک می کردند. یکی از افرادی که وزیر بود و امروز هم جزو کاندیداهای ریاست جمهوری است، همکاری بسیار خوبی در مورد مسائل جنگ داشت و هر وقت که از او کمک می خواستیم، به جبهه می آمد و به ما کمک می کرد. من وقتی که در مجلس رای نیاوردم و جلسه خداحافظی گذاشته بودم، به وزرا گفتم من به خاطر جنگ همه شما را اذیت کردم. واقعیتش هم همین بود که از هرکدام از دوستان که چیزی برای جنگ می خواستم، می رفتم و به زور هم که شده از او کمک می گرفتم و پاسخ منفی از هیچ وزیری پذیرفته نبود.»

رفیق دوست در مورد پایان جنگ و اینکه آیا عده ای نظر امام را تغییر دادند، اظهار داشت:« یکی از کسانی که طرفدار ادامه جنگ بعد از آزادی خرمشهر بود، من بودم. دلیلم هم این بود که درست است یک قطعه اسم و رسم دار از کشور را آزاد کرده ایم، اما اتفاق خاصی نیفتاده! اگر آن روز آتش بس را قبول می کردیم، دشمن با توجه به شناختی که از نقاط ضعف و قدرت ما پیدا کرده بود، شش ماه دیگر دوباره به ما حمله می کرد. اما در مقابل اکثر وزرایی که در کابینه بودند به این موضوع اعتقاد داشتند که ما باید بعد از آزادسازی خرمشهر، آتش بس را قبول می کردیم.»

وی ادامه داد:« یک روز فرمانده جنگ من را خواست و گفت دولت شعار جنگ می دهد اما درگیر جنگ نمی شود.در نهایت ستاد جدید تشکیل شد و آقای نخست وزیر رئیس این ستاد شدند و آقای بهزاد نبوی به عنوان مسول لجستیک و آقای خاتمی به عنوان مسول تبلیغات ستاد مشغول فعالیت شدند. این ستاد از مسولین جنگ سوال می کند که چه چیزی احتیاج دارید؟ فرمانده سپاه وقت، به رئیس ستاد فرماندهی کل قوا نامه ای می نویسد و در آن احتیاجات جنگ را می نویسد. آقایان این نامه را خدمت امام می برند و عرض می کنند ما این اقلام را نمی توانیم تهیه کنیم. امام هم مجبور شدند قبول کنند و آتش بس را بپذیرند.»

رفیق دوست افزود:«ما وقتی خرمشهر را گرفتیم، هیچ چیز از خودمان نداشتیم اما وقتی قطعنامه را پذیرفتیم، همه چیز داشتیم. اما بعد از آزادی خرمشهر شعارشان را از جنگ، جنگ تا پیروزی به جنگ، جنگ تا رفع فتنه تغییر دادند. فتنه به نظر من این بود که کشورهای بزرگ به دلیل ماهیت انقلاب حس می کردند مرتب باید به ما حمله کنند اما ما با شش سال جنگ بعد از آزادی خرمشهر، فتنه را خاموش کردیم به طوری که دیگر هیچ کس هوس حمله به کشور ما به سرش راه نمی دهد.»
 
وزیر سپاه دولت مهندس موسوی با بیان اینکه هنوز هم مسائل نظامی را دنبال می کنم اما در این امور دخالتی ندارم، اظهار داشت:«امروز کشور ما به جایی رسیده که می توانیم بگوییم از نظر نظامی و دفاعی اگر قوی تر از کشورهای قدرتمند دنیا مثل آمریکا نباشیم، ضعیف تر نیستیم. حتی بعضی از پهبادها که در وزارت دفاع ساخته می شود از نمونه های خارجی آن پیشرفته تر است. امروز موشک هایی که در داخل ایران ساخته می شود و باعث وحشت دیگران می شود، قابل قیاس با امکانات نظامی زمان جنگ نیست. این که مقام معظم رهبری فرمودند که با اولین خطای اسرائیل، اسرائیل از نقش جغرافیا حذف می شود، واقعیت دارد. آنقدر مجهز هستیم که نابودی اسرائیل یک ساعت هم طول نمی کشد.»

رفیق دوست افزود:«سال 59 به همراه 10-15 دکتر و فوق لیسانس دانشگاهی خدمت امام رسیدم و گفتم اگر مغزهای آلوده به الکل اروپایی می توانند یکسری کارها را انجام دهند، این نماز شب خوان های ما می توانند به مراتب کارهای بزرگتری انجام دهند. امام فرمودند حرفت برای من مطبوع است، اگر بخواهید می توانید. آن اوایل هر کاری که می خواستیم انجام دهیم به ما می گفتند مشاور خارجی ات چه کسی است؟ حتی زمانی که در بنیاد مستضعفان هم بودم این مسائل وجود داشت. مثلاً برج های آتی ساز از ریشه توسط فرانسوی ها در هجده طبقه ساخته شده بود. من به همراه دوستانم در بنیاد تصمیم گرفتیم ساختمان هایی به همین شکل اما 20 طبقه بسازیم. وقتی موضوع را با مرحوم کازرونی موضوع را مطرح کردم ایشان به من گفتند اول بگو مشاور خارجی ات چه کسی است؟ من پاسخ دادم تصمیمی برای استفاده از مشاور خارجی ندارم. ایشان گفتند من هم مجوز نمی دهم. من هم پاسخ دادم مشکلی نیست، من هم بدون مجوز می سازم! بعد که ساختمان ها را ساختیم، یکی از کارشناسان فرانسوی آمد و نظر داد که ساختمان های ما نسبت به ساختمان هایی که توسط مهندسین فرانسوی ساخته شده، بهتر است.»

فعالیت های این روزهای رفیق دوست
*الان عضو هیات امنای بنیاد مستضعفان هستم. پیش از اینکه از بنیاد بیایم، در تعدادی از موسسات عام المنفعه اعم از آموزشی، فرهنگی، بهداشتی- درمانی و... عضو بوده و هستم که تقریباً تمام وقتم را در این موسسات صرف می کنم. یک بنیاد خیریه هم خودم در سال 73 افتتاح کردم که به طور کامل در جهت کمک به مردم فعالیت می کند.

*تشکیلاتی داریم که به نام تک نسخه ای معروف است و داروهای کم یاب را با اجازه وزارت بهداشت وارد و در اختیار بیماران قرار می دهیم. از طرف دیگر در حوزه کشاورزی و ساخت و ساز هم فعالیت دارم.»

پیشنهادهای اجرایی که بعد از خروج از بنیاد مستضعفان به رفیق دوست شد
*سال 73 که بنیاد خیریه خودم را ثبت کردم، یک نسخه از آن را خدمت رهبری بردم. ایشان فرمودند این چیست؟ گفتم می خواهم بعد از بنیاد در این موسسه خیریه فعالیت داشته باشم. در واقع بعد از خدمت در بنیاد مستضعفان تصمیم نداشتم در حوزه های دولتی فعالیت داشته باشم.

* همیشه اعتقاد دارم که هر شخصی باید تا یک زمان مشخص فعالیت کند و بعد از آن عرصه را برای حضور جوانان خالی کند به همین دلیل هربار پیشنهاد حضور در یکی از کارهای دولتی مطرح می شد عرض می کردم که دیگر قصد حضور در مشاغل دولتی را ندارم. مثلاً ایام انتخابات مجلس که می شد، به من می گفتند نمی خواهی کاندید شوی؟ می گفتم نه! وقتی دلیل تصمیم ام را می پرسیدند می گفتند از من بهتر خیلی هست.
   
* دوره ای که ثبت نام برای ریاست جمهوری کیلویی شده بود، به من گفتند نمی خواهی رئیس جمهور شوی؟ گفتم نه! چون هرکسی نمی تواند رئیس جمهور شود. ریاست جمهوری مستلزم یک سری ویژگی های خاص و مشخص است. اگر واقعاً به همان چیزی که در قانون اساسی وجود دارد دقت شود، خیلی از مشاهیری که ثبت نام کردند هم نمی آمدند. من تقریباً همه کسانی که ثبت نام کرده اند را می شناسم. بعضی از این دوستان برای ثبت نام با من مشورت کردند و من هم توصیه کردم کاندید نشوند. وقتی دلیل را پرسیدند در پاسخ گفتم من هرچه دقت می کنم آن ویژگی ها را در قامت شما نمی بینم.

* وقتی من وارد بنیاد شدم، جانبازان پرونده دار تحت پوشش حدود 23-24 هزار نفر بود. 7-8 تا گونی پرونده هم آورده بودند که در زیرزمین بنیاد بود. ابتدای سال 69 فراخوانی صادر کردیم و از کسانی که مدارک جانبازی دارد و در بنیاد پرونده ندارد، ثبت نام کند. از این طریق ظرف یک سال جانبازان تحت پوشش را به 125 هزار نفر رساندم. مشکل دیگری که در بنیاد وجود داشت این بود که سامان درستی برای برخورد با جانبازی وجود نداشت و ملاکی برای تشخصی درصد جانبازی در اختیار نبود.

* من خیلی از درصدهایی که بیان می شد را قبول نداشتم. جانبازی که یک چشمش را از دست داده بود با جانبازی که یکی از دستانش را از دست داده، یکی بود و من این را قبول نداشتم. در هر صورت تا آنجایی که توانستم سعی کردم این درصدها را به نوعی ساماندهی کنم.

* اینکه بخواهم ادعا کنم در ده سالی که در بنیاد حضور داشتم توانسته ام حق جانبازان را ادا کنم کار آسانی نیست. حق جانبازان هیچ وقت ادا نمی شود اما من در طول مدت خدمتم در بنیاد مستضعفان سعی کردم احترام به جانباز را نهادینه کنم.

چگونگی تشکیل بنیاد مستضعفان
*وقتی امام فرمان دادند این اموال متعلق به دولت نیست و باید در یک بنیادی جمع شود، دولت موقت طی یک مصوبه ای بیشتر این اموال را از بنیاد گرفت. اگر فرمان امام به درستی اجرا می شد، همه کارخانه های خودروسازی، هواپیمایی آسمان و خیلی از بانک زیرمجموعه بنیاد می شد اما دولت موقت با مصوبه ای که تیرماه 58 تصویب کرد، قسمت بزرگی از دارایی های بنیاد را گرفت. سالی که من وارد بنید شدم، بنیاد یک زیان چند میلیونی هم داشت. در واقع بنیاد درآمدی نداشت که بخواهد برای مستضعفین هزینه کند.

*وقتی ما وارد بنیاد شدیم، کارهایی را آغاز کردیم که هنوز هم ادامه دارد. مثل مبلغی که به عنوان هدیه مقام معظم رهبری برای دانش آموزان بی بضاعت فرستاده می شود. یا مثلاً از یک زمانی به بعد ساخت مراکز آموزشی در مراکز محروم را آغاز کردیم. الان بخش عمده ای از درآمد بنیاد برای محرومیت زدایی، کمک به دانشجویان مناطق محروم، کمک به مادران باردار در نقاط محروم و بد تغذیه و... هزینه می شود.

* چند علت دارد. افتخار می کنم که وقتی که در سپاه بودم، پایه خودکفایی کشور را بنا کردم. وقتی من از سپاه بیرون آمدم، کشور از نظر دفاعی خودکفا نشده بود اما هیچ زمینه ای از دفاع وجود نداشت که ما زیربنای آن را تشکیل نداده باشیم. من آن روزها به بچه ها می گفتم تا انقلاب اسلامی پابرجاست، کشور ما تحریم خواهد بود پس باید در زمینه دفاعی خودکفا باشیم. به لطف خدا فکر می کنم چه در سپاه و چه در بنیاد کارنامه موفقی از خودم به جا گذاشته ام. تعداد زیادی کارخانه مدرن در وزارت سپاه ساختم که هنوز هم به عنوان بنیه اصلی دفاعی کشور محسوب می شود. وقتی هم که وارد بنیاد مستضعفان شدم، کارخانه های متعددی ساختم.»
 
ارتباط رفیق دوست پیش از انقلاب با سازمان مجاهدین خلق
*بین سال 48 تا 53 با این سازمان در ارتباط بودم و به آن ها کمک می کردم. سعید محسن و محمد حنیف نژاد از کسانی بود که در مسجد هدایت پای درس آقای طالقانی حضور داشتند. من هم از علاقمندان به آیت الله طالقانی بودم و به مسجد هدایت رفت و آمد زیادی داشتم. آنجا با این دو نفر آشنا شدم. سعید محسن با من تماس گرفت و پیشنهاد همکاری داد. من گفتم چون مقلد آیت الله خمینی هستم و عضو شاخه نظامی موتلفه هم هستم، نمی توانم به عضویت تشکیلات دیگری در بیایم اما کمکتان می کنم.

* این کمک ها از سمت من تا زمانی که موضوع تغییر ایدئولوژی پیش آمد وجود داشت. سال 50 یکی از دوستان به نجف رفت و از امام در مورد پیوستن به مجاهدین سوال کرده بودند که امام مخالفت فرموده بودند. مخالفت امام به ما نرسید و به ما گفته نشد. ما اگر می دانستیم امام با این نوع مبارزه مخالف است، همکاری خودمان را زودتر با این سازمان قطع می کردیم. بعد از اینکه متوجه موضع امام شدیم هم توبه کردیم.»

*همه کسانی که بعداً از سازمان مجاهدین جدا شدند کسانی بودند که از ابتدا نسبت به مواضع سازمان مشکل داشتند. من 12 ساله بودم که به عضویت فداییان اسلام درآمدم. 15-16 ساله بودم که به جبهه ملی پیوستم. سال 32 که نهضت آزادی تشکیل شد وارد نهضت آزادی شدم. سال 40 که امام را شناختم، گمشده خودم را درامام پیدا کردم. در زندان متوجه شدیم که هم جبهه ملی، هم نهضت آزادی و هم منافقین همگی از قبل با اسلام و مرجعیت افتراغ داشتند. اسلام برای منافقین از اول پوشش بود. در واقع خواستگاه منافقین، چریک فدائیان و هم خیلی از گروه های سیاسی که بعد از سال 42 تشکیل شدند، در قیام مردمی 15 خرداد بود. آن ها به این تحلیل رسیده بودند که این پتانسیل در ملت ایران موجود است باید آن را رهبری کرد.»

* وقتی در بند 3 زندان اوین در بند بودم، پیرترین زندانی بودم و بقیه همه دانشجو و جوان بودند. یک چریک فدایی شمالی هم بند ما بود. او در زندان به من گفت طی مطالعه میدانی که داشته ام به این نتیجه رسیده ام ما از ابتدا اشتباه کرده ایم و ایران کمونیست نمی شود. این ها فکر می کردند می توانند با پوشش اسلام مردم را آماده کنند تا از آن ها حمایت کنند، در صورتی که اشتباه می کردند. من یک مخفیگاه نزدیک کرج داشتم که عده ای از این ها در این مخفیگاه سکونت داشتند. به محض این که تغییر مواضع اعلام شد، با باغبان آنجا تماس گرفتم و گفتم دقت داشته باش که این افراد نماز می خوانند یا نه!؟ در نهایت من متوجه شدم که این افراد نماز نمی خوانند. به باغبان زنگ زدم و گفتم به همراه دوستانت برو و به آن ها بگو یا خودتان از اینجا بروید، یا شما را با بیل بیرون می کنیم..

منبع:خبرآنلاین





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir
طرح جلد مجله فکاهیون در سال 1365 که قرار بود در سال 2000 به واقعیت بپیوندد؛ خیلی زودتر و در سال 1392 تا حدود زیادی واقعی شد.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir

این روزها تعابیری از حضرت آیت الله مصباح یزدی در مورد نامزدی دکتر کامران باقری لنکرانی شنیده می شود که از جمله آنها می توان به"صالح ترین فرد روی زمبن و زیر آسمان" اشاره کرد.
 
آیت الله مصباح،علاوه بر شان بسیار والای علمی و تسلطی که بر حوزه های مختلف دین و اندیشه دارد، شخصیتی سیاسی با قدمت 50-60ساله به شمار می آید . 8سال پیش،از ایشان در باره آقای احمدی نژاد،تعابیر بسیار استثنایی شنیده ایم که هم اکنون نمونه های آن را در باره آقای لنکرانی که از پزشکان حاذق و دانشمند کشور است،می شنویم.
 
آیت الله مصباح، انصافا از نخستین کسانی است که با مشاهده نخستین اعوجاجات آقای احمدی نژاد صراحتا به او حمله کرد و آنچه دیگران،اشتباه وی در تشخیص محاسن احمدی نژاد قلمداد کردند راجبران کرد.
 
با آن سابقه،دفاع بی حد و حصر ایشان از آقای لنکرانی چه وجهی دارد؟ به خصوص اینکه شخصیتی تیزهوش مانند آیت الله مصباح به خوبی می داند عبور دکتر لنکرانی از فیلتر شورای نگهبان( با اعتنا به خطبه های صریح دیروزآیت الله جنتی در مورد تایید نشدن نامزدهای انقلابی ولی کم تجربه) بسیار ضعیف است و بر فرض که تاییدیه شورای نگهبان را بگیرد، از اقبال بسیار کمی برخوردار است. همچنین ایشان به خوبی از نتیجه ای که جبهه پایداری در انتخابات سال گذشته مجلس گرفت به خوبی آگاه است و می داند تشکل مورد حمایت ایشان، به تعداد انگشتان دو دست هم نتوانست کاندیداهای اختصاصی اش را روانه خانه ملت کند.
 
ناگزیر، فقط یک تحلیل باقی می ماند که دفاع آیت الله از دکتر لنکرانی عضو جبهه پایداری را توجیه می کند: آیت الله این بار دیگر نمی خواهد هزینه ای را که از 8سال قبل تا کنون پرداخته است بپردازد و این بار با حمایت از نامزدی  که از قبل تکلیفش روشن است، از یک سو برای خود هزینه تازه ایجاد نمی کند و از سوی دیگر،موجبات گلایه بیشتر شخصیتهای برجسته روحانی قم و تهران را (که طی 2-3 سال گذشته مکررا به آیت الله مصباح منتقل شده است) فراهم نمی آورد.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir

محمود احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران فردا برای شرکت در اجلاس جهانی آب به کشور تایلند سفر می کند.احمئی نژاد

 
رییس جمهور فردا برای حضور در این اجلاس، راهی «چیانگ مای» در این کشور آسیایی خواهد شد.این اجلاس با هدف بررسی منابع آب و تثبیت این ذخایر با حضور کارشناسان کشورهای مختلف آسیایی برگزار می شود و در آن راههای همکاری های بین المللی بین کشورهای مختلف مورد بررسی قرار می گیرد.

 
در این اجلاس علاوه بر رییس جمهور، وزیر امور خارجه و رییس سازمان حفاظت محیط زیست حضور خواهند داشت.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir




تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir

حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان نوشت:

 
... تمامی شواهد و قرائن موجود و اسناد غیرقابل تردید حکایت از آن دارد که بار دیگر «اتاق‌های فکر» دشمن فعال شده‌اند و مهره‌های خود را برای فتنه دیگر به میدان آورده‌اند با این دو تفاوت عمده که؛ اولا؛ این دفعه، مهره مصرف نشده ندارند چرا که در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88- بخوانید جنگ احزاب-به تصور آن که حتما پیروز خواهند شد، تمامی مهره‌ها و جریانات وابسته به خود را به کار گرفته و سوزانده بودند. بنابراین امروزه ناچارند با مهره‌های سوخته بازی کنند. یعنی مهره‌هایی که برای مردم ناشناخته نیستند و ثانیا؛ امروزه همان مهره‌های سوخته با شعارهای ارزشی به میدان آمده‌اند. انگار نه انگار که در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 آشکارا دست به وطن‌فروشی زده‌‌بودند...

 
...اصحاب فتنه به شدت از این که ماجرای آن خیانت آشکار بازگو شود، پرهیز دارند و در هیچیک از مصاحبه‌ها، مناظره‌ها و یا نوشته‌ها و سخنرانی‌های خود حاضر به یادآوری آن ماجرای پلشت نیستند. چرا؟! تنها به این علت که کمترین زمینه‌ای برای انکار آن خیانت بزرگ وجود ندارد. ائتلاف مدعیان اصلاحات با منافقین، بهایی‌ها، سلطنت‌طلب‌ها، مارکسیست‌ها، عبدالمالک ریگی‌ها و... قابل انکار است؟ شعار به نفع اسرائیل در روز قدس، شعار به نفع آمریکا در روز مبارزه با استکبار جهانی، پاره کردن تصویر مبارک حضرت امام(ره)، ادعای تقلب در انتخابات، خط زدن روی قید اسلام از جمهوری اسلامی ایران، آتش زدن مسجد، اهانت به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) و... رخدادهایی نیست که یادآوری آن برای اصحاب فتنه امکان‌پذیر باشد. دریافت کمک مالی از ملک عبدالله سعودی، ملاقات‌های پی‌درپی با جرج‌‌سوروس صهیونیست، ملاقات با راسموسن- فرمانده ناتو و نخست‌وزیر پیشین دانمارک- که آشکارا از کاریکاتورهای موهن علیه پیامبر اسلام(ص) حمایت کرده بود...

 
... از هم اکنون با جرأت می‌توان گفت نامزدهای وابسته به فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 کمترین شانس پیروزی در انتخابات پیش روی را ندارند. چرا که با همان توده‌های عظیم مردمی روبرو هستند که جنایات آنها را فراموش نکرده‌اند و حماسه بی‌نظیر 9 دی و انتخابات اسفند 90، راهپیمایی 22 بهمن و... فقط چند نمونه از بصیرت مثال‌زدنی آنان است و همگان دیده‌اند که این خیل عظیم را در روزهای حادثه می‌توان دید. روز واقعه که می‌رسد گویی از زمین و زمان و از تک‌تک کوچه‌ها و خیابان‌ها می‌جوشند و می‌خروشند. یادتان که هست. بنابراین، بدیهی است که شورای محترم نگهبان صلاحیت آنها را تایید کند یا نکند، نتیجه یکسان است، اما در این باره گفتنی‌هایی نیز هست.

الف: شورای محترم نگهبان امین مردم و نظام است، از این‌روی - و‌دقیقا به همین علت- تایید صلاحیت کسانی که در فتنه آمریکایی- اسرائیلی88 حضور داشته‌اند و هنوز هم با سران فتنه در ائتلاف هستند، اهانت به مردم پاکباخته و فداکار این مرز و بوم و صدها‌هزار شهید است که برای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در خون پاک خود غلتیده‌اند.


ب: تایید صلاحیت اینگونه نامزدها، چه بخواهیم و چه نخواهیم به معنای همراهی با فتنه آمریکایی- اسرائیلی یاد شده است و این پیام ضمنی را برای مردم در پی دارد که انگار خیانت آشکار به مردم و نظام، نه‌‌فقط جرم نیست بلکه فتنه‌گران می‌توانند مدال شایستگی برای حضور در رأس قوه مجریه نیز دریافت کنند!


... حضرت آیت‌الله جنتی دبیر محترم شورای نگهبان- که خدای مهربان بر عمر باعزت و همواره به خدمت ایشان بیفزاید- دیروز در خطبه‌های جمعه تهران به رد صلاحیت برخی از نامزدها اشاره فرمودند که هرچند از سلامت نفس و تعهد اسلامی و انقلابی برخوردارند ولی صلاحیت آنها برای تصدی ریاست جمهوری نظام احراز نشده است، بنابراین وقتی صلاحیت یک نامزد پاک و انقلابی به علت ناتوانی در مدیریت کشور احراز نمی‌شود، می‌توان و باید امیدوار بود صلاحیت کسانی که به روال عرفی توان مدیریت دارند ولی مدیریت آنان به نفع دشمنان نظام بوده است نیز به طریق اولی تایید نشود، چرا که مدیر ضعیف ولی وارسته و پاک فقط در اداره کشور مشکل می‌آفریند اما، مدیری که در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 دخالت و حضور داشته و هنوز هم از سران فتنه حمایت می‌کند و با فتنه‌گران در ائتلاف نیز هست می‌تواند اساس نظام را به مخاطره اندازد.





تاریخ ارسال مطلب : شنبه 92/2/28 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون