" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
رئیس فراکسیون اقلیت مجلس نهم، نهایی شدن گزینه‌های کاندیدا‌های وزارت‌خانه‌ها از سوی کارگرو‌ه‌ها‌ی تخصصی خبر داد و گفت: لیست گزینه‌های نهایی روز شنبه، 29 تیرماه به رئیس جمهور منتخب برای اعلام نهایی به مجلس ارائه شده است.
به گزارش علمدار بصیر: رئیس فراکسیون اقلیت مجلس نهم، نهایی شدن گزینه‌های کاندیدا‌های وزارت‌خانه‌ها از سوی کارگرو‌ه‌ها‌ی تخصصی خبر داد و گفت: لیست گزینه‌های نهایی روز شنبه، 29 تیرماه به رئیس جمهور منتخب برای اعلام نهایی به مجلس ارائه شده است.

محمدرضا تابش،با اشاره به پایان کار 20 کارگروه تخصصی برای تشکیل کابینه دولت یازدهم اظهار داشت: روز شنبه، 29 تیر ماه کارگرو‌ه‌ها گزینه‌های خود را به رئیس جمهور منتخب اعلام کردند و روحانی لیست نهایی را به زودی به مجلس اعلام می‌کند. وی از توضیح بیشتر در خصوص چیدمان کابینه خودداری و نسبت به گمانه زنی‌ها از سوی طیف‌های مختلف انتقاد کرد.

نماینده اردکان، از تصمیم رئیس جمهور منتخب برای دریافت گزارش از دولت و تمامی دستگاه‌های متولی درباره مسائل اقتصادی خبر داد و گفت: با توجه به تصمیمات شتاب زده اخیر دولت فعلی و همچنین میزان بدهی معوقه به بانک جهانی، روحانی پس از دریافت و بررسی مستندات، گزارش نهایی خود را به مردم در راستای آنچه که تحویل گرفته است اعلام می‌کند. تابش همچنین از اصلاحات در بودجه 92 به صورت متمم و یا طرح با نظر دولت آینده خبر داد.

منبع:ایلنا





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir
تنها با فاصله یک روز از هتک حرمت به دختر چادری آمر به معروف در منطقه پونک، یک زن چادری همراه با فرزند 3 ساله‌اش در محله خانی‌آباد تهران مورد ضرب و شتم یک بدحجاب قرار گرفت.

به گزارش علمدار بصیر: 23 تیرماه امسال اتفاقی تأسف بار رخ داد که پس از انتشار آن در رسانه‌ها، احساسات عموم مردم مسلمان جامعه جریحه دار شد، خبری با این تیتر « ماجرای کشیدن چادر از سر دختر آمر به معروف در ماه رمضان ». شمس، دختر آمر به معروف 30 ساله‌ای است که در منطقه پونک تهران مورد اهانت و هتک حرمت یک خانم بدحجاب قرار می‌گیرد تا جایی که خانم بدحجاب، تلاش بر کشیدن چادر و روسری از سر این آمر به معروف می‌کند اما موفق نمی‌شود.

24 تیرماه یعنی تنها پس از گذشت یک روز از ماجرای خانم شمس، معصومه فراهانی، زن چادری دیگری در محله خانی‌آباد تهران، مورد ضرب و شتم یک زن بدحجاب قرار می‌گیرد. ماجرایی که جزئیات آن را خانم فراهانی برای خبرنگار گروه جامعه فارس توضیح می‌دهد.

*شرح ماجرا را این طور آغاز کنیم که 24 تیرماه است و شما پس از اقامه نماز در مسجد به همراه فرزند 3 ساله خود، راهی منزل خود در محله خانی‌آباد می‌شوید، در مسیر، چه اتفاقی برای شما رخ می‌دهد؟

من روزه بودم و برای اقامه نماز و صرف افطار، همراه با فرزند 3 ساله‌ام به مسجد رفتیم ساعت تقریباً 10 شب بود در مسیر که داشتم می‌آمدم داخل کوچه 2 نفر خانم را دیدم که روسری‌های خود را دور گردنشان انداخته بودند و داشتند به سمت ماشینشان می‌رفتند، ظاهرشان تعجب آور بود، اول سعی کردم با نگاه هشداردهنده، باعث شوم که حجابشان را رعایت کنند اما آنها نگاه طلبکارانه‌ای را تحویل من دادند، در مرحله بعد سعی کردم یادآوری کنم که آنها در کجا زندگی می‌کنند و فقط خطاب به آنها گفتم «ببخشید خانم‌ها آیا اینجا ایران نیست؟» جواب دادند که « ایرانه که ایرانه!» گفتم « به نظر شما نباید حداقل، تابع قوانین کشوری باشیم که در آن زندگی می‌کنیم؟» اما دیگر جواب این سوالم را ندادند و به جای آن مشت‌هایی بود که نثارم می‌کردند.

* در حالی که بچه، همراه شما بود این اتفاق رخ داد کسی در کوچه نبود که به کمک شما بیاید یا حداقل، فرزند شما را از این صحنه دور کند؟

 اول که یکی از آنها دستهایم را گرفت و نفر بعدی با مشت به سر و صورتم می‌زد بچه‌ام کاملاً شاهد ماجرا بود و داشت زهره ترک می‌شد تا اینکه آقایی متدین آمد و فرزندم را بغل کرد و از ما کمی فاصله گرفت و بعد از آن، اوباش دور ما حلقه زدند و از آن بدحجاب‌ها پشتیبانی می‌کردند. در مقابل نیز بسیجی‌های محل به کمک من آمدند و من را از دست آنها نجات دادند.

* یعنی شما ایستادید تا آنها شما را با مشت‌هایشان، سیاه و کبود کنند و عکس‌العملی نشان ندادید؟

من خودم رزمی‌کار هستم اما چون هدف من دعوا با این افراد نبود و می‌خواستم امر به معروف کنم هیچ استفاده‌ای از توان بدنی خودم نکردم. من می‌خواستم در ماه مبارک رمضان، فقط به آنها یک گوشزد کوچکی داشته باشم که آن هم، زبانی بود.

*این اتفاق، در همان کوچه، فیصله پیدا کرد؟

نه با کمک بسیجی‌های محل به کلانتری خانی‌آباد رفتیم اما حامیان آن خانم‌ها تلاش می‌کردند که من به خاطر کتک‌هایی که خورده‌ام رضایت بدهم ولی من شکایت کردم چون حرکت آنها غیرمنصفانه بود.

بعد از شکایت چه اتفاقی افتاد؟

من به پزشک قانونی رفتم و در آنجا نیز میزان لطمه‌ای را که خورده بودم ثبت شد و آن خانمی هم که بنده را مورد ضرب و شتم قرار داده بود و صورتم را به شدت، کبود کرده بود یک شب بازداشت شد و تنها با گذاشتن یک قبض برق منزل به عنوان وثیقه، آزاد شد در حالی که در خودروی این خانم، انواع سلاح سرد وجود داشت و از سوی دیگر نیز کاملاً در کوچه، کشف حجاب کرده بود، دو موضوعی که دو اتهام مجزا محسوب می‌شدند.

در حال حاضر اوضاع روحی و جسمی شما و فرزندتان چطور است؟

 فرزندم که هنوز از دیدن صحنه آن شب، به شدت مضطرب است خودم هم چون به نفس کاری که انجام داده‌ام ایمان دارم صدمات آن را می‌پذیرم هنوز کبودی‌های مشت‌های آن زن بدحجاب را هر روز با خودم در کوچه و خیابان‌های این شهر شلوغ می‌برم اما نمی‌گذارم امر به معروف و نهی از منکر در این شهر بمیرد.

منبع:فارس





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir
به تازگی یک مفتی سعودی وهابی اقدام به تبلیغ این مذهب خود ساخته کرده و در این راستا در صفحات شبکه های اجتماعی نیز به زبان فارسی با ایجاد پیج حضور پیدا کرده و به تبلیغ وهابیت پرداخته است.
به گزارش علمدار بصیر: تبلیغات دین خود ساخته وهابیت در سراسر جهان در حال گسترش می باشد و این موضوع دلایل مختلف دارد و سرمایه گزاری هنگفت مسئولین سعودی از جمله این دلایل است و در این راه صهیونیست ها و آمریکاییان نیز تلاش مجدانه ای برای کمرنگ کردن اسلام واقعی می کنند و همین امر باعث شده است که بیشتر افرادی که از ادیان و مذاهب مختلف به اسلام روی می آورند اهل تسنن شده و متاسفانه بیشتر آنها وهابی می شوند.

محمد العریفی از علمای وهابیت در عربستان که دارای طرفدارانی در کشور عربستان و کشورهای عربی است جدیدا صفحه ای فارسی در فیس بوک به راه انداخته است که در آن به ترویج مذهب دویست ساله وهابیت می پردازد. او همچنین از تروریست های سوریه حمایت می کند و دستش به خون مردم سوریه آلوده است.

در این صفحه فیس بوک فیلم های العریفی نیز قرار داده شده است و در آن به بیان احادیث وهابیت می پردازد. هر چند عدم اقبال به این پیج نشان از آگاهی فارسی زبانان به این دین خود ساخته می باشد ولی برای آگاهی جوانان به گوشه ای از عقاید و فتاوای مضحک وهابیت می پردازیم.

فتاوای عجیب و مضحک وهابیت :

1.بچه دار شدن از راه دور:  برخی علمای وهابیت به ارائه فتواهای عجیب شهره هستند اما اخیرا فتوایی منتشر شده که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر مردى دخترش را که در شرق جهان با وى زندگى مى کند به همسرى پسرى در آورد که او در غرب جهان با پدرش زندگى مى کند و هیچگاه آن دو یکدیگر را نبینند و از محل زندگى بیرون نروند، سپس شش ماه از ازدواج آنان بگذرد و آن دختر صاحب فرزند شود پدر او همان کسى خواهد بود که در غرب دنیا زندگى مى کند، اگر چه هیچگاه همسرش را ملاقات نکرده و حتى ندیده باشد. همچنین اگر کسى را از لحظه عقد ازدواج به مدّت پنج سال زیر نظر نگهبانان زندانى کنند، سپس آزاد شود و به منزلش برود و تعدادى فرزند در کنار همسرش ببیند همه آنان فرزندان وى خواهند بود اگر چه فرصت یک لحظه دیدار و ملاقات با همسرش را پس از عقد نداشته است. این امر امکانش دور از واقعیّت نیست، زیرا ممکن است بر اثر کرامت یکى از اولیاء با آنکه مسافت بین زن و شوهر زیاد است آن دو به دیدار یکدیگر رسیده باشند و از این راه فرزندى به وجود آمده باشد.

2. پوشیدن کمربند ایمنی حرام است! زیرا مانع قضا و قدر می شود!!

3.شستن گوشت قبل از پختن بدعت است: ابن تیمیه: شستن گوشت بدعت است، چنانکه اصحاب پیامبر رضوان الله علیهم در عهد پیامبر (ص) گوشت را بدون شستن می پختند و می خوردند!

4. همبستر شدن با همسر مرده حلال است : فتوای جنجال برانگیز دیگری که شیخ " عبد الباری الزمزمی " رئیس انجمن مطالعات و تحقیقات در مغرب صادر کرد، این است که هم بستری مرد با همسرش که تازه فوت کرده است، مجاز است.

5. جنبش " الشباب المجاهدین" (جوانان مبارز ) در سومالی با صدور فتوایی در ماه رمضان اعلام کرد خوردن سمبوسه به علت شکل سه ضلعی آن که مشابه " ثالوث مقدس مسیحیان " است ، حرام است.

6. محمد الزغبی مبلغ مصری با صدور فتوایی ، خوردن گوشت جن را درصورت دسترسی به آن مجاز دانست.?

7. شیخ "جمال قطب" رئیس سابق کمیته فتوای دانشگاه الأزهر مصر در فتوای جنجالی خود، شنیدن قرآن کریم در زمان رانندگی و در محل کار را حرام اعلام کرده است.

8. شیخ عبدالمحسن عبیکان از مفتیان وهابی و مقامات بلندپایه وزارت دادگستری عربستان چندی پیش در فتوایی که در روزنامه "الخلیج" چاپ عربستان منتشر شد، فتوای عدم وجوب روزه برای مناطقی که قطعی مکرر برق دارند را صادر کرد.

9. شیخ احمد ابویوسف، رییس مرکز ارشاد مذهبی در وزارت دیانت مصر، در پاسخ به استفتای مردی که پرسیده بود، نظر اسلام در مورد مرد مسلمانی که بر اثر ایدز بمیرد چیست؟ پاسخ داد: هرکسی که به علت بیماری ایدز بمیرد، از نظر اسلام شهید به حساب می آید!

10. دعی عبدالله؛ امام جماعت مسجد نور الاصلاح در واشنگتن، ضمن سخنانی ادعا کرد: هم جنس بازی حلال است. وی اعتراف کرد که خود او از نوجوانی آن را تجربه کرده و در زندگی اش با چهار مرد رابطه داشته است زیرا اسلام آن را مجاز شمرده است! وی در پاسخ به این سوال که، شما امام جماعت یک مسجد هستید پس چگونه هم جنس بازی را مجاز می دانید؟ پاسخ داد: تمام سعی من این است که اسلام را به صورت امروزی عرضه کنم و با مظاهر تجدد آن را هماهنگ کنم. شکی نیست که حلال شمردن این رابطه یکی از مظاهر پیشرفت اسلام است!

11. یک گروه در مصر که به گروه اتحادیه اسلامی مردم مصر مشهور است، ادعا نمود که خوردن گوجه فرنگی برای مسلمانان حرام است چرا که وقتی گوجه فرنگی را بطور عمودی برش می دهیم، در وسط آن یک صلیب می بینیم. بنابراین گوجه فرنگی بجای پرستش خداوند، صلیب را می پرستد. صلیبی که بجای خداوند واحد به وجود 3 خدا معتقد است. بنابراین گوجه فرنگی مسیحی است و خودرن آن حرام است.

12. «عیسی بن صالح» مفتی سرشناس وهابی در جدید ترین فتوای خود اعلام کرد: جایز است افرادی که از ناتوانی جنسی رنج می برند، فیلم های غیراخلاقی مشاهده کنند، به شرط اینکه بازیگران آن مسلمان باشند!

13. شیخ «جاسم السعیدی» مفتی سرشناس وهابیون بحرین در فتوایی عجیب گفت: همان طور که قبلا هم اعلام کرده بودم، اگر هدف بر طرف کردن کمبود بودجه و ناتوانی اقتصادی بحرین باشد، فروش مشروبات الکلی و تجارت جنسی به اندازه مورد نیاز، البته با اجازه ولی أمر، جایز است.

14. یکی از اعضای هیئت افتاء کویت در یک فتوای عجیب اظهار داشت: زعفران مواد مخدر است و خوردنش جایز نیست و همچنین مخلوط کردن آن با غذا نزد أکثر فقهاء دارای اشکال می باشد و بعضی از آنها کمی از زعفران را که مخدر کننده نباشد جایز می دانند وخدای بزرگ داناتر است.

15. از شیخ ابن جبرین سوال شد: حکم پوشیدن شلوار لی برای زنان جیست ؟
 جواب: پوشیدن شلوار برای زنان جایز نیست حتى اگر در مقابل زنان یا شوهر خود باشد, به دلیل این که تفاصیل بدن را نشان میدهد و بعد بر آن عادت می کند.

16. شیخ "محمد العریفی" چهره سرشناس وهابیت عربستان سعودی فتوا داده است: "حضور هر دختری با پدرش در یک مکان خلوت حرام است زیرا ممکن است این پدر دارای انحرافات اخلاقی باشد و به دختر خود تجاوز کند"! نکته جالب اینجا است که "العریفی" این فتوای خود را در گفتگو با روزنامه الأنباء کویت اعلام کرد، گفت: در آیه قرآن کریم آمده که دختران می توانند با پدر، برادران، عموها و دایی های خود در جایی خلوت باشند زیرا به آنان محرم هستند اما بنده معتقدم در صورت انحراف اخلاقی حضور دختران حتی با این افراد حرام است.

17. شیخ صالح الفوزان یکی از مفتی های وهابی سعودی در پاسخ سوالی درباره افراد تارک‌الصلاة و وظیفه افراد در مقابل آنان مدعی شد که این افراد را باید دور کرد و اگر توبه نکردند کشتن آنان نیز واجب است.

18. دکتر عزت عطیه ، رئیس بخش حدیث الازهر ، فتوا داده است اگر دو همکار (یک زن و یک مرد) در یک اتاق که درب آن توسط فردی جز آنها باز نمی شود ، کار می کنند ، بخواهند بین آنها محرمیت ایجاد شود ، زن می تواند پنج بار از شیر خود به همکار مرد خود بدهد و بدین ترتیب آنها با هم محرم و حضورشان در یک اتاق ، شرعی می شود . براساس این فتوای عجیب ، در صورتی که این عمل انجام شود ، زن می تواند چهره و موهای خود را به مردی که شیرش را خورده است ، بنمایاند . وی البته این را هم گفته است که چنین محرمیتی باید به صورت رسمی و کتبی ثبت شود. بر اساس این فتوا ، کسانی که با این روش محرم می شوند ، می توانند با یکدیگر ازدواج کنند ولی تا قبل از عقد متعارف شرعی ، حق داشتن روابط زناشویی را نخواهند داشت .

و برخی دیگر از فتاوای عجیب شامل:   استفاده از دوچرخه و سوار شدن بر آن را حرام است زیرا وسیله شیطان هست /  روشن کردن کولر در غیاب شوهر برای زن حرام است/  خوردن گوشت ذبح شده بدست شیعیان حرام است. /  حلال بودن ازدواج پدر با دخترش که از طریق غیر مشروع یعنى زنا به دنیا آمده باشد. / دیدن چهره‌ نامزد ازطریق اینترنت حرام است / اگر چند نفر از شیر یک گوسفند استفاده کنند خواهر و برادر رضایى مى شوند و داستان محرمیّت و حرمت ازدواج دامنگیرشان خواهد شد.

البته بعد از شنیدن این تعداد از فتاوای عجیب و غریب چگونه این افراد می توانند از چنین مذهبی دفاع کنند و چگونه تبلیغ کنند؟ افرادی که گوجه فرنگی را مسیحی می دانند و خرید خیار را حرام اعلام می کند چه گونه می توانند از همچین مذهبی سخنی بگویند و اعلام کنند که وهابی هستیم؟ به امید روزی که سراسر جهان از مذاهب ساختگی چون وهابیت، بهائیت و ... پاک شود و تمام مردم جهان پیرو ادیان الهی باشند و جهان در آرامشی همراه با تعقل زندگی کند و افراط در دنیا نابود شود.

 
منبع:عصر امروز




تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir
مهمترین عناوین روزنامه های امروز را می توانید اینجا بخوانید:

*جام جم
-کواندوی ایران نایب قهرمان جهان شد
-نام‌های قدیمی در کابینه جدید؛ در فهرست‌های منتشر شده در رسانه‌ها درباره دولت آینده نام سیاستمداران قدیمی، بیشتر به چشم می خورد
-آخرین تلاش‌ها برای یافتن 3 کوهنورد گمشده ایرانی
-ارسال پیامک‌های انبوه با موضوعات پزشکی، وام، مسابقه و قرعه‌کشی ضابطه‌مند شد؛پیامک‌های تبلیغاتی ضابطه‌مند می‌شود

*کیهان
-بازتاب بیانات رهبر انقلاب در جمع کارگزاران نظام؛رسانه‌های خارجی: ایران به آمریکا اعتماد ندارد
-معاون وزیر صنعت خبر داد؛ترخیص یک میلیون تن کالای اساسی از بنادرمعاون
-در پی حمله افراد مسلح اتفاق افتاد؛فرار صدها تروریست القاعده از زندان ابوغریب در بغداد
- دیوان عدالت اداری مصوبه 74 هزار میلیاردی دولت را باطل کرد

*خراسان
-دیوان عدالت اداری مصوبه جنجالی 74 هزار میلیارد تومانی دولت را لغو کرد
-400 هزار کارگر خراسان رضوی بیمه نیستند
-گزارش سایت جهانی از پدیده جودوی ایران؛جواد محجوب با ارزش‌ترین مدال کاروان ایران را گرفت
-درگزارشی درحضور رهبر معظم انقلاب، روسای قوا و کارگزاران نظام ارائه شد؛21سوال و پاسخ رئیس جمهور درباره عملکرد 8 ساله دولت

*آرمان
- کشف وسایل ممنوعه مخابراتی در بازرسی اخیر اوین؛پرونده شنود دفتر « مطهری»روی میز دادستان
-مقام معظم رهبری:معتقد به تعامل با دنیا هستیم
- پاتک بقایی به شورای عالی ایرانیان
 -گزارش رئیس دولت و واکنش رئیس سازمان بازرسی؛اعتراض به آمارهای احمدی‌نژاد

*آفتاب یزد
-ناگفته های مرعشی درباره انتخابات 84؛هاشمی قصد داشت دور دوم انتخابات 84 انصراف دهد
-سخنگوی قوه قضائیه:پرونده ستار بهشتی هنوز به دادگاه نرفته است
-حسینیان:در صورت حضور استراو در مراسم تحلیف روحانی با گوجه از او پذیرایی می کنیم
-آیت الله سبحانی به رئیس جمهور منتخب:یک مقام ارشد اقتصادی با حق وتو منصوب  کنید

*خورشید
-هشدار سازمان محیط زیست به مردم درباره خطرات آلودگی دریای خزر؛شنا کردن ممنوع!
-ارزیابی نمایندگان ازگزارش رئیس‌جمهور به رهبرمعظم انقلاب
- معاون اول رئیس جمهور در مراسم افتتاح12 هزار و 617 واحد مسکن مهردر خراسان جنوبی ؛خدمات دولت احمدی‌نژاد را مردم فراموش
 نخواهند کرد
-شهرداری تهران پاسخگ.ی مطالبات بازنشستگان نیست

*اعتماد
-حسین مرعشی در گفت‌وگو با «اعتماد»:روحانی اهل عقب‌نشینی نیست
-سخنگوی قوه قضاییه :بی‌حجابی با زندان حل نمی‌شود
-بررسی گفته‌ها و دیدگاه‌ها درباره رای اعتماد به کابینه یازدهم؛چه کسانی ساز ناسازگاری را کوک می‌کنند؟
-تنش بین بقایی و سرپرست شورای عالی امور ایرانیان خارج از کشور؛آیا احمدی‌نژاد به جردن می‌رود؟

*شرق
- سخنگوی قوه قضاییه: اعضای احزاب منحله حق فعالیت حزبی ندارند/ «شنود» دفتر علی مطهری در «مقام پیگیری» است
- محمدرضا تابش خبر داد فهرست نهایی وزرای پیشنهادی روی میز روحانی
- سفیر فدراسیون روسیه در ایران در گفت‌و‌گو با «شرق»: برداشت ایرانیان از مدل «پوتین- مدودف» نادرست است
- نادر قاضی‌پور خطاب به رییس کمیسیون امنیت ملی: اگر می‌ترسید، شخصا گزارش قم را در صحن بخوانم

*بهار
-مخالفت قاطع دیوان عدالت اداری مجلس با مصوب تسویه صوری بدهی 74 هزار میلیاردی دولت و بانک مرکزی
-اژه ای :نامه زندانیان امنیتی اوین را پیگیری میکنیم
-عارف:دلیل تشکیلات زدگی کشور خودبزرگ بینی افراد است
-اعتراض به آمارهای احمدی نژاد

*قدس
-بدهی 74 هزار میلیاردی دولت به بانک مرکزی باقی ماند؛رأی 60قاضی به ابطال مصوبه جنجالی
-سخنگوی قوه قضاییه آخرین وضعیت پرونده های مهم را تشریح کرد:صف طویل متهمان ارزی
-وزیر خارجه روسیه تأکید کرد:لزوم اتحاد دولت سوریه و مخالفان برای بیرون راندند تروریستها
-عضو کمیسیون کشاورزی مجلس :بازار نظارت می خواهد نه نمایشگاه ضیافت

*تهران امروز
-جنگ در سوریه مغلوبه شد؛گزارش رسانه‌های غربی از پیشروی ارتش سوریه وچشم‌انداز شکست تروریست های سلفی ـ تکفیری
-دو مهر ابطال بر مصوبه ارزی دولت؛دیوان عدالت اداری و مجلس تسویه بدهی دولت به بانک‌ها از طریق افزایش نرخ ارز مرجع را باطل کردند
-کارشناسان از اهمیت بازنگری در سیستم آماردهی در کشور می‌گویند؛پیشنهاد استقلال منابع آماری از دولت
-پیوس در گفت‌وگو با تهران امروز: پس من 5 میلیارد تومان می‌ارزم!انتقاد تند از دستمزد میلیاردی فوتبالیست‌ها

*رسالت
-سخنگوی وزارت خارجه:ایستادگی 8 ساله در برابر غرب جواب داد
-خشم اتحادیه اروپا از مقاومت اسلامی لبنان؛تروریستها، حزب الله را در لیست ترور قرار دادند!
- سخنگوی قوه قضائیه:3تن ازاخلالگران نظام ارزی درحال محاکمه‌اند
-وزیر نفت:بزرگترین قرارداد صادرات گاز ایران به عراق امضا شد

*حمایت
-لغو مصوبه 74 هزار میلیاردی؛دولت بدهکار ماند
-سخنگوی قوه قضاییه تشریح کرد:جزئیات محاکمه متهمان اخلال در نظام پولی
-رییس شوراهای حل اختلاف کشور تاکید کرد:راه‌اندازی شعب تخصصی شورای حل اختلاف
-رییس سازمان بازرسی کل کشور:گله‌گزاری از دستگاه‌های نظارتی مناسب نیست

*جوان
-گزارش اژه ای از وام 300 میلیاردی بدون بازگشت با وثیقه جعلی
-پس از تذکر پریشب رهبر انقلاب ؛جلس بررسی میکند:مشوق های جدید زمین و خانه برای بچه دار شدن
-جعصر قناد باشی: اقدام ارتش مصر مثل کودتای 28 مرداد در ایران است

*ابتکار
-لغو مجدد مصوبه جنجالی 74 هزار میلیارد تومانی؛رای 60 قاضی علیه تصمیم دولت
-تهدیدهای حسینیان درباره مراسم تحلیف روحانی
-تا پایان سال 94، یک میلیون کدبانوی خانه دار بیمه می‌شوند؛1400میلیاردتومان برای تشویق به فرزندآوری  
-هشدار رضا امیرخانی در سومین نشست «عصر تجربه»:زبان فارسی در معرض انقراض است

*مردم سالاری
-دیوان عدالت اداری همزمان با طرح دو فوریتی مجلس، رای داد؛ابطال مصوبه 74 هزار میلیاردی دولت
-ایران در خشکسالی شدید به سر می برد
-خنگوی قوه قضاییه:از بیان جزییات حکم پرونده مرتضوی، معذورم
-هاشمی قصد داشت دور دوم انتخابات سال 84 انصراف دهد

*عصر رسانه
-افزایش تعداد قبوض سبز گاز؛قیمت گاز فعلا گران نمی‌شود
-کاهش 3/4 میلیارد دلاری تجارت خارجی
-دبیر شورای عالی فضای مجازی تاکید کرد:الزام برای اجرای ملاحظات حاکمیتی در ارایه خدمات سلامت مجازی
-آغاز ترخیص یک میلیون تن کالای اساسی

*فرهیختگان
-محسنی اژه ای در چهل و نهمین نشست خبری اش اعلام کرد؛محاکمه اخلالگران ارزی
-شاخه نظامی حزب الله در لیست تروریستی؛اتحادیه اروپا حزب الله را به مبارزه طلبید
-برای اولین بار در دنیا انجام شد؛کشف خاصیت نوکلئازی قوی سفیده تخم مرغ توسط محققان واحد خوراسگان
-جانشین اداره منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح اعلام کرد؛جزئیات معافی تهای پزشکی از خدمت سربازی

*جمهوری اسلامی
-در دیدار با مسئولان نظام مطرح شد؛رهبر انقلاب: در سیاست‌های مدیریتی کشور باید جهت‌گیری‌های امام نقش برجسته داشته باشد
-معاون داروی سازمان غذا و دارو:پرداخت یارانه داروی بیماران خاص از امروز آغاز می‌شود
-پیشنهاد 3 تشکل صنعت نفت در قالب یک برنامه به رئیس‌جمهور منتخب:زمینه مشارکت بخش خصوصی را در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی فراهم آورید
-با تصویب مجلس؛مصوبه تخلف 74 هزار میلیاردی دولت لغو شد

*اسرار
-رئیس هیات مدیره تجهیزات صنعت نفت هشدار داد:تهاتر نفت ایران با کالاهای بی کیفیت و معیوب
-اژه ای: شنود دفتر علی مطهری در حال پیگیری است
-دبیر انجمن صنایع لبنی:هدفمندی یارانه ها 300کارخانه تولید لبنیات را تعطیل کرد
-اروپا حزب الله لبنان را در لیست سازمان های تروریستی قرار داد

*پیام زمان
-کاهش 45 درصدی منابع آبی کشور؛ایران در خشکیالی به سر میبرد
-اژهای:احتمال آزادی مشروط برخی از محکومان اختلاس 3000 میلیاردی
-سرگردانی 26 کشنی خوراک طیور بر روی آب
-پرداخت یارانه دارویی بیماران خاص از اول مرداد

*کائنات
- رئیس دیوان عدالت اداری خبر داد:ابطال مصوبه74هزار میلیاردی دولت
-تشریح آخرین وضعیت پرونده های مهم قضایی
- هشدار پلیس به آتلیه‌هایی که فیلم مشتریان را آرشیو می‌کنند؛پلمپ 48 آتلیه عکاسی متخلف و غیرمجاز
-آزادی 77 زندانی ایرانی در امارات به مناسبت ماه رمضان

*عصر ایرانیان
-به رغم فشارهای برخی قدرتهای مالی؛قوه قضائیه درمبارزه با  اخلالگران ارز کوتاه نمی آید
- مصوبه 74 هزار میلیارد تومانی دولت لغو شد
-سردار کمالی:کوتاه قدها از خدمت سربازی معاف می شوند
-فرانسوی ها همچنان از اولاند ناراضی هستند

*آفرینش
-رئیس سازمان سنجش خبر داد؛معرفی 10 هزار رشته محل بدون آزمون از 17 مرداد
- رهبر معظم انقلاب در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام: ما همواره معتقد به تعامل با دنیا بوده و هستیم
- آیت الله هاشمی رفسنجانی: نمی توانیم با جهان قهر باشیم و به تکامل فکر کنیم
-توافق اولیه برای حل نهایی مسأله فلسطین:از مبادله 10 درصدی زمین تا برقراری روابط رسمی با تل‌آویو

*اعتدال
-در دیدار مسئولان نظام تشریح کردند:  تأکید ولی امر، بر 2 اولویت کشور
-راه‌آهن ایران تا 3 سال دیگر به عتبات عالیات وصل می‌شود
-معرفی بزرگ‌ترین جشنواره فیلم کوتاه قرآنی کشور در نمایشگاه قرآن مشهد
-اولین کودک حافظ کل قرآن در قزاقستان معرفی شد

*دنیای اقتصاد
-احمدی‌نژاد به 21 پرسش پاسخ داد؛دفاع از کارنامه هشت ساله در حوزه اقتصاد
-روژه‌های غیرمسکونی در بهار امسال 200 درصد رشد کرد؛تغییر فاز ساخت‌‌وساز در پایتخت
-پایان پرونده 74 هزار میلیاردی

*جهان صنعت
5  نفر از همکاران احمدی‌نژاد دفترچه خوداظهاری را تکمیل نمی‌کنند: بررسی اموال دولتی‌ها در ابهام
-دکتر وحید محمودی: سخن نخست حل مسایل اقتصادی را باید در دالا نهای سیاست جست وجو کرد
-حزب لیبرال دموکرات کنترل هر دو مجلس را به دست گرفت؛گا مهای بلند ژاپن در مسیر اصلاحات
-برگزاری مجمع عمومی سالانه بانک تجارت؛ تقسیم 210 ریال سود هر سهم

*گسترش صنعت
-مقام معظم رهبری:نیازی به بررسی مجدد جهت گیری ها نیست
-گزارشی از عملکرد دولت های نهم و دهم؛1+ 20 پاسخ رئیس جمهور
-پیش بینی شاخص 100 هزار واحدی ؛بازار سهام سکه شد
-تولید فولادایران به اندازه کل آفریقا





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir
محسن یوسف بیک و علیرضا خمسه، اولین زوج های موفق تلویزیونی بوده اند یا مثلا اگر بازی خوب زوج مهران مدیری و جواد رضویان نبود، «پاورچین» هیچ وقت نمی توانست و ... نمونه هایی از این دست بسیارند اما ما سعی کردیم در این پرونده فقط به آنهایی بپردازیم که موفقیت شان در چندین کار ادامه پیدا کرده باشد.
به گزارش علمدار بصیر روزنامه هفت صبح نوشت: پس از موفقیت دوباره زوج محسن تنابنده و احمد مهران فر در نوروز 92، حالا شبکه یک با زوج هومن برق نورد و بهنام تشکر به رقابت رمضان گرمای خاصی بخشیده است؛ به بهانه حضور این زوج کمدی در سریال «دودکش» هفت صبح مروری دارد بر همه زوج های کمدی تلویزیونی در همه این سال ها همبازی شدن دوباره بهنام تشکر و هومن برق نورد در «دودکش» و بده بستان های جالب و متفاوتشان نسبت به «ساختمان پزشکان» و «دزد و پلیس»، یکی از نقاط قوت این سریال است و جای صحبت بسیاری دارد. قصدمان این بود که این زوج را همین هفته اول پخش سریال، کنار هم بنشانیم و حسابی راجع به مختصات بازی و در آوردن نقش هایشان با آنها گپ بزنیم.

اما از آنجایی که برق نورد،" درگیر سفر به لبنان بود، عملا این امکان وجود نداشت. به همین دلیل تصمیم گرفتیم به بهانه موفقیت این زوج برای سومین بار، نگاهی به فعالیت زوج های موفق تلویزیونی داشته باشیم. البته تعداد زوج های موفق تلویزیونی، بیش از این تعدادی است که در زیر به آنها اشاره می شود.

مثلا همه می دانیم که محسن یوسف بیک و علیرضا خمسه، اولین زوج های موفق تلویزیونی بوده اند یا مثلا اگر بازی خوب زوج مهران مدیری و جواد رضویان نبود، «پاورچین» هیچ وقت نمی توانست به این اندازه جذاب باشد یا یکی از عوامل اصلی موفقیت «قهوه تلخ»، جذابیت زوج «بابا شاه» و «بابا اتی» با بازی هادی کاظمی و جواد عزتی بود و ... نمونه هایی از این دست بسیارند اما ما سعی کردیم در این پرونده فقط به آنهایی بپردازیم که موفقیت شان در چندین کار ادامه پیدا کرده باشد.

سیامک انصاری / مهران مدیری

سیامک انصاری بعد از اینکه سال 81 با نقش سپهر سریال «پاورچین» وارد تیم مدیری شد، حضورش را به عنوان پای ثابت کارهای او حفظ کرد. این همکاری در «نقطه چین»، «جایزه بزرگ»، «شب های برره»، «باغ مظفر»، «مرد هزار چهره» و «مرد دو هزار چهره» ادامه پیدا کرد. مدیری در «قهوه تلخ»، نقش اصلی سریالش را به انصاری داد و خودش در نقش رقیب او وارد میدان شد. بعد از اتفاق های «قهوه تلخ» با اینکه تعداد زیادی از بازیگران ثابت مدیری، در «ویلای من» حضور پیدا نکردند، انصاری باز هم کنار او قرار گرفت و همکاری این زوج، باز هم ادامه پیدا کرد.

محسن تنابنده / احمد مهران فر

زوج تنابندهو مهران فر، کشف موفقیت آمیز سیروس مقدم بود. او در اولین سری «پایتخت» با خلق دو شخصیت نقی و ارسطو و بده بستان های جالبی که بینشان قرار داد عملا زمینه را برای موفقیت این زوج فراهم کرد. مقدم برای «پایتخت 2» یک بار دیگر از این زوج استفاده کرد و باز هم نتیجه خوبی از بازی آنها گرفت. تنابنده و مهران فر که در این مدت غیر از دو سریال مقدم، در جای دیگری همبازی نشده بودند. حالا به همراه هم جلوی دوربین سریال کمدی داوود میرباقری رفته اند تا حضورشان را به عنوان زوج کمدی، تثبیت کنند.

 

محمدرضا گلزار/ امین حیایی

اولین بار در «کما»ی آرش معیریان، کنار هم بازی کردند و اتفاقا بده بستان های جالبشان، خیلی مورد توجه قرار گرفت. این موفقیت حتی باعث شد که ابراهیم وحیدزاده، سه سال بعد برای یک سکانس از فیلم «شام عروسی» هم از گلزار دعوت کند تا کنا رحیای قرار بگیرد و جذابیت فیلمش را بالا ببرد. آنها یک بار دیگر سال 90 در «شیش و بش» کنار هم قرار گرفتندو سعی کردند موفقیت «کما» را یک بار دیگر تکرار کنند اما عملا چنین اتفاقی نیفتاد. همان زمان بود که تهیه کننده «ساخت ایران» هم تصمیم گرفت پای این زوج را به سریالش باز کند که اتفاقا موفقیت چندانی هم نصیبشان نکرد.

اکبر عبدی/ علیرضا خمسه

این دو کمدین معروف دهه شصتی تا سال 74، به صورت جداگانه در فیلم های مختلف حضور پیدا می کردند و جزو مهمترین ستاره های کمدی آن دوره به حساب می آمدند اما تا سال 74، هیچ وقت همکاری خاصی نداشتند. تا اینکه بالاخره در «پاکباخته» کنار هم قرار گرفتند و زوجی کمدی را به وجود آوردند. این همکاری دیگر در سینما ادامه پیدا نکرد تا اینکه بهمن زرین پور سال 77 تصمیم گرفت برای سری دوم مجموعه «خاله خانم» به اسم «هتل پیاده رو»، یک بار دیگر این زوج را کنار هم قرار دهد.

رضا عطاران/ حمید لولایی

هر دو همکاری این دو نفر در سریال های عطاران شکل گرفت. اولی در «خانه به دوش» بود. زمانی که سرنوشت لولایی و عطاران به عنوان دو نفری که سرشان کلاه رفته به هم گره می خورد. حرصی که لولایی از کارهای عطاران می خورد از بچه هایش در آن سریال نخورد. دومین همکاری هم در «بزنگاه» شکل گرفت. عطاران در بزنگاه نقش برادر معتاد لولایی را داشت. برادر پر دردسری که نمی خواست اجازه دهد برادر و دامادشان حق او از ارث پدری را بالا بکشند. شاید اگر عطاران از تلویزیون نمی رفت زوج لولایی و عطاران کارهای بیشتر و موفق تری با هم انجام می دادند.

فتحعلی اویسی/ امیر جعفری

این دو بازیگر اولین بار در سال 80 و با «بدون شرح» مهدی مظلومی، با نقش مدیر مسئول و سردبیر هفته نامه شهر قشنگ، زوج تشکیل دادند. این دو بازیگر در کنار هم آنقدر موفق بودندکه مظلومی، سه سال بعد در سریال کمدی «کمربندها را ببندیم» یک بار دیگر از این زوج استفاده کرد. آنها در این سریال، باز هم در نقش مدیر و کارمند ظاهر شدند و همان بده بستان های قبلی را اینجا به شکل دیگری ادامه دادند. آخرین حضور این زوج در سریال نوروزی «بایرام» سال 85 اتفاق افتاد. این بار اما رابطه قبلی مدیر و کارفرما بینشان به وجود نیامد و در نقش دو همسایه یک آپارتمان،همبازی شدند.

مهران مدیری/ رضا شفیعی جم

نقطه اوج همکاری این دو نفر «نقطه چین» بود. جایی که اردلان پشندی (مدیری) و باجناقش بامشاد پهنفر (شفیعی جم) همسایه می شوند. هر دو نفر دلشان می خواست سر به تن آن یکی نباشدکه همین مسئله کل کل های جذابی بین آن دو به وجود می آورد. «جایزه بزرگ» هم سریال دیگری بود که زوج مدیری و شفیعی جم محوریت ماجرا بودند اما در آن سریال نتوانستند زوج موفقی تشکیل دهند. البته مدیری بعدها از شفیعی جم در سریال های دیگرش از جمله «شب های برره» و «باغ مظفر» هم استفاده کرد ولی در این سریال ها این دو بیشتر همبازی بودند تا زوج کمدی.

 





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir
کمتر کسی از مخاطبان برنامه ماه عسل سال 90 ، میلاد را فراموش کرده است. فرزند معلولی که پدر و مادری با تواضع پا روی آرزوی چندین ساله خود گذاشتند و او را انتخاب و نگهداری کردند.
به گزارش علمدار بصیر: برنامه «ماه عسل» شب گذشته با ایجاد تلاطم در احساسات مخاطبان خود، کودک بی‌خانمانی را صاحب خانواده کرد و نشان داد یک برنامه ساده تلویزیونی می‌تواند اتفاقات بزرگی را رقم بزند.

بعضی اوقات می‌توان با کلماتی ساده اتفاقات بزرگی را رقم زد. اتفاق زیبایی که شاید در جامعه مرسوم باشد ولی ذهن خیلی‌ها درگیر آن نباشد.

 

مثلا شب گذشته گردانندگان برنامه «ماه عسل» در مقابل دیدگان میلیون‌ها مخاطب بعد از ماه‌ها تلاش، به آرزوی چندساله خانواده‌ای پایان دادند و با آنها فرزندی را همراه کردند تا شب شادی در زندگی پرغصه‌شان خلق شود.

 

کمتر کسی از مخاطبان برنامه ماه عسل سال 90 ، میلاد را فراموش کرده است. فرزند معلولی که پدر و مادری با تواضع پا روی آرزوی چندین ساله خود گذاشتند و او را انتخاب و نگهداری کردند.

 

میلادی که بعد از 23 سال زندگی در کنار این خانواده به دلیل بیماری از جمع مهمانان ماه عسل جدا شد. میلادی که تنها با نگاهش به همان پدر و مادر می گفت اجرتان با خدایی است که لحظه لحظه سختی نگهداری‌اش در پیشگاهش ثبت می‌شود.

 

روز یکشنبه در برنامه ماه عسل بازهم همان پدر و مادر در برنامه حاضر شدند اما با چند اتفاق. اولین و مهمترین آن فوت میلاد پسر خوانده خانواده بود که بعد از چندین سال نگهداری از بین آنان جدا شد.

 

اتفاق دوم از برنامه سال 90 آغاز شد که خانواده‌ای دیگر با دیدن پدر و مادر صبور میلاد فرزندی معلول را برای فرزندخواندگی انتخاب می‌کنند. قسمت اول مهمانان پدر و مادر فاطمه معلول بودند که از تاثیر برنامه ماه عسل در سال 90 برای خود گفتند. تاثیری که فرزند معلولشان در کنارشان خندان و به قول خودش آزاد و شاد زندگی می‌کرد. در قسمت دوم برنامه پدر و مادر میلاد به جمع میهمانان حاضر می‌شوند. پدر و مادری که به گفته خودشان با نام میلاد معروف و صاحب خانه‌ای هر چند کوچک اما پر از امید شدند. از کنار این کار بزرگ به خانه خدایی دعوت می‌شوند که هزاران دیده منتظر آن است و هزاران نشان خوب از سوی پروردگاری که میلاد تنها با نگاهش توانست شکرگذارش باشد.

 

پدر و مادر میلاد از تلاششان برای سرپرستی فرزندی دیگر در زمان حیات میلاد گفتند و نتیجه ندادن این تلاش . بعد از فوت میلاد هم گویی گام‌هایشان در کنار تمنایشان بی‌پاسخ ماند. آنان از آرزوی داشتن فرزندی دیگر در کنار خود می‌گفتند و خبر از اتفاقی بزرگ و نگاه خداوندی مهربان به خود را نداشتند.

 

احسان علیخانی برنامه یکشنبه شب ماه عسل را به گونه‌ای پایان داد که هر مخاطبی با چشمان اشک بار خود شیرینی تلخی داستان‌های شنیده شده اش را چشید.

 

در میان گفت‌وگو، احسان علیخانی از مهمانی دیگر خبر داد. مهمانی که هیچ کدام از مهمانان حاضر از آن خبر نداشتند. شاهین 8 ساله. شاهین بی‌آنکه بداند در آغوش مجری برنامه آرام گرفت. احسان از آرزوهایشاهین پرسید. شاهین با کلام معصومانه خود گفت: دوست دارم پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها سلامت باشند. بعد از آن گفت آرزو دارد در خانه‌ای به همراه پدر و مادرش زندگی کند.

 

در این بین دوربین‌ها توان انعکاس چشمان اشک آلود مادری با دل شکسته و پدری با یاد میلاد را شاید نداشتند اما بدون شک چشمان مخاطبان همان لحظه لحظه تصاویر را با تمام وجود حس کردند. لحظه‌ای که علیخانی پسرک را فرشته‌ای از جانب خدا برای خانواده‌ای که سالیان سال نگهداری فرزند خوانده معلول خود را به هر فرزندی ترجیح دادند. چند دقیقه پایانی برنامه تنها با تصاویری از گریه‌های بسیار مادر و پدر به اذانی ختم شد که شاید شیرین ترین اذان برنامه ماه عسل بود.

 

به گزارش فارس؛ کامران نجف‌زاده سفیر طلایی کودکان و سالمندان یکی از مخاطبان پرشمار برنامه ماه عسل بود. او که خود در بحث برنامه‌های خاص در بین مخاطبان صاحب نام است می گوید قانون حمایت از کودکان بی سرپرست بعد از 50 سال در 28 مهر 87 تصویب شده و بعد از ایراداتی که شورای نگهبان وارد کرد در پینگ پونگ مجلس با این شورا گرفتار شده حالا تنها یک بند آن ماده تا مصوب شده و تکلیف این قانون روشن شود.

 

اگر این اتفاق بیافتد بحث فرزند خواندگی که ریشه‌های دیرینی نیز دارد دیگر آنقدر دشوار نیست که بسیاری از خانواده‌ها در میانه راه پشیمان شوند. برنامه دیشب یک آرمان شهر بود که شاید اشک بسیاری از خانواده‌هایی که سال‌ها در انتظار سرپرستی فرزند هستند را درآورد. باشد که ماه عسل پنجره‌اش به سوی این آرمان شهر همیشه باز بماند.

 

بعد از نقدهای غیر منصفانه و بی‌محابای برخی از اهالی رسانه شاید این نقطه عطف نشان از توانایی ماه عسلی است که شاید تنها با تهیه کنندگی علیخانی و تیم آن انتظارات را هر ساله بیشتر از سال قبل می‌کند.

 

منبع:جام نیوز





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir
مدیر فروش گروه صنعتی رامک خودرو از موافقت اولیه کمپانی خودروسازی سانگ یانگ کره ای به منظور تولید خودرو شاسی بلند این شرکت در ایران خبر داد.
به گزارش علمدار بصیر: سید احسان الدین غفوریان افزود: با سرمایه گذاری های انجام شده هم اکنون یکی از مدرنترین خط تولید خودرو در کشور آماده شده است و امیدواریم، تولید خودروهای شاسی بلند سانگ یانگ تا پایان سال جاری و یا اوایل سال آینده در کشورمان آغاز شود.  
 
به گفته وی، طی دو سال و نیم گذشته این شرکت بیش از چهار هزار دستگاه انواع این خودرو را در ایران به فروش رسانده و هم اکنون با بیش از 15 نمایندگی در سراسر کشور، ارایه خدمات پس از فروش به این خودروها را نیز تسهیل کرده است.  
 
غفوریان سپس از آغاز پیش فروش چهار خودرو شاسی بلند اکتیون، رکستون، کایرون و رودیوس توسط این گروه صنعتی در آینده ای نزدیک خبر داد و گفت: گروه صنعتی رامک خودرو درصدد است پیش از تولید این خودروها در کشور، پیش فروش چهار مدل فوق را آغاز کند.  
 
مدیر فروش گروه صنعتی رامک خودرو یادآور شد: با وجود تحریم های بین المللی صاحبان صنایع خودروسازی کشور مصمم هستند با برنامه ریزی های دقیق، همچنان تولید خودرو در کشور افزایش یابد.  
 
وی اظهار داشت: هر چند که با توقف فعالیت شرکت های حمل و نقل بین المللی، هزینه حمل کالا به بنادر ایران افزایش یافته است، اما خودروسازان داخلی به روند افزایش تولید خود توجه جدی دارند.  
 
وی با بیان اینکه مشکلات ارزی و تحریم ها در سال گذشته تولید خودرو را در کشور 44 درصد کاهش داد، افزود: با این حال خودروسازان داخلی افزایش تولید و رسیدن به میزان تولید گذشته را در دستور کار خود قرار داده اند.

منبع:امروزی ها





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir
همراه با مریم رجوی، دختران جوانی که وابسته به سازمان او بودند، به اردوگاهها می‌آمدند. این دختران دارای پدیده‌های غیر اخلاقی بودند؛ به طوری که نیمی از بدن آنها فاقد پوشش بود و سعی می‌کردند حس جنسی اسرا را تحریک کنند.

به گزارش علمدار بصیر: افسران ارتش عراق در کنار روحیه ترسو و درمانده نظامی که داشتند همواره به دنبال عیاشی و خوشگذرانی در صحنه نبرد بودند. متن زیر زبونی و درماندگی اعتقادی آنها در برابر نیروهای رزمنده را نشان می دهد.

با پایان یافتن درگیری‌های بلغه، یک ماه مرخصی استعلاجی خود را در بیمارستان نظامی الرشید بغداد گذرانده و سپس به نزد دوستم - مدیر هتل الرشید- در بغداد جدید رفتم و بیست روز را در هتل سپری کردم. او وسایل عیش و عشرت و هرزگی را برای ما آماده می‌کرد.

در هتل که بودم، یک روز تلویزیون شروع کرد به پخش سرودی که غیر طبیعی جلوه می‌کرد و خبر از حمله جدیدی در جبهه می‌داد. ناگهان گوینده تلویزیون، رشدی عبدالصاحب، برنامه‌ها را قطع کرد و گفت:

- ان تنصروالله ینصرکم. بینندگان عزیز!

این گزارش از جبهه‌های جنگ به دست ما رسیده است:

نیروهای مجوس، یک بار دیگر و برای دهمین بار، شانس خود را در مناطق عملیاتی تجربه کردند. آنان که بخشی از نیروهای خود را به منطق القرنه استان بصره آورده بودند، با مقاومت قدرتمندانه نیروهای ما مواجه شده، تلاش‌های مذبوحانه‌شان برای ورود به شهر در نطفه خفه شد و هم ‌اکنون نبرد برای دفاع نیروهای متجاوز ادامه دارد.»

این بیانیه، به قول معروف، یک معما داشت و آن، این بود که: چرا رزمندگان اسلام هنوز در داخل خاک ما هستند. به همین دلیل تصمیم گرفته، بلافاصله به واحدم که در منطقه سلیمانیه قرار داشت، ملحق شدم. فرمانده تیپ به من گفت:

- برادرم، چرا به خودت سخت گرفتی و در این شرایط آمدی؟

جراحتهای تو هنوز خوب نشده است.

با غرور جواب دادم:

- جناب فرمانده! این کشور... این کشور، گرانبهاتر از من است...

کشور...

...

و گریه کردم.

فرمانده تیپ به من گفت:

- هنگ تو در پیشاپیش نیروها است.

با تملق جواب دادم:

- به روی چشم، قربان! مرگ سختی را به آنان خواهیم چشاند.

فرمانده تیپ، پرده‌ از خنده حلیه‌گرانه‌اش برداشت و گفت:

- ای والله! مثل همان رفتاری که در کوههای بلغه با آنها کردی؟

با این حرفهای فرمانده به خود آمدم. برایم مشخص شد که حرف فرمانده، معنی‌دار بوده و شوخی نیست. در اینجا بود که کودنها برای فرماندهان بیشتر مشخص می‌شدند.

دیدم بد نیست زبانم را برای به دست آوردن هدایا، به مدح و ثنا بچرخانم. تمام نیرویم را جمع کردم و در حالی که فرمانده تیپ به من و به نیروها نگاه می‌کرد و در حال پوشیدن جلیقه ضد گلوله بود و عصایی در دست داشت، با بلندترین صدایم فریاد زدم:

- بارک‌الله به شما! بارک‌الله به شما! به خدا قسم شما قهرمان هستید.

فرمانده تیپ، حرفهای مرا می‌شنید و در گوش افسر ارشد ستاد در قرارگاه تیپ زمزمه‌هایی کرد که نفهمید من چه گفت.

به طرف هنگم که از بهترین هنگها از نظر سازماندهی بود، رفتم و سپس حرکت‌ کرده، به نزدیکی القرنه رسیدیم. سلاح ما، موشک بود. به پمپ بنزین شهر که در سمت العماره قرار داشت، رسیدیم و با به آتش کشیدن آن، به طرف مرکز پلیس، اداره امنیت و ساختمان حزب پیشروی کردیم. در این سه مرکز، درگیری شدیدی در جریان بود.

ستوان عطوان المجید از من سؤال کرد:

- قربان، چه بکنم؟ من می‌ترسم.

به او گفتم:

- بگیر! این دوای تو است.

و سه تیر در این سرش خالی کردم.

مقاومت در مرکز پلیس و سازمان حزب رو به افزایش بود. رزمندگان اسلام به خوبی از آن دفاع می‌کردند. با سومین موشکی که از موشک‌انداز من به طرف ساختمان حزب شلیک شد، ساختمان به آتش کشیده شد و دیوارهایش فرو ریخت.

تیری به پایم اصابت کرد. یکی از سربازها به طرفم شلیک کرده بود که قصد فرار داشت. او را شناخته، با کلت یک تیر در قلبش کاشتم. پایم را باندپیچی کرده؛ اما به عقب نرفتم. فرمانده تیپ دائماً با ما در تماس بود:

- سروان فهمی!

- بله قربان!

- وضعیت؟

- خوب است به شکر خدا... ساختمان حزب الان آزاد شد، قربان.

فرمانده تیپ از خوشحالی پرواز کرد و از آنجا به من گفت:

- مدال شجاعت می‌گیری، سروان.

با شنیدن این خبر تصمیم گرفتم نیروهایم را به مرکز پلیس ببرم.

نیروهای ایرانی در این مرکز از موشکهای فراوانی برخوردار شده بودند و به همین دلیل، حمله‌های ما با رسیدن به خط اول به شکست می‌انجامید؛ به طوری که ما در اولین هجوم، سیزده و در دومین حمله، بیست کشته دادیم. این خسارتها با بیسیم به اطلاع فرمانده می‌رسید و چیزی نگذشت که مجموعه‌ای بیش از 150 نفر به ما ملحق شدند.

من نقشه حمله را به شکل زیر کشیدم:

نیروی اول به تعداد پنجاه نفر از سمت چپ به مرکز حمله می‌کنند.

نیروی دوم هم به همین تعداد، از راست مرکز را مورد حمله قرار می‌دهند.

نیروی سوم هم از روبه‌رو به فرماندهی خودم، حمله را شروع می‌کنند.

نیروی اول به فرماندهی سروان حیدرالخطیب از سمت چپ وارد عمل شدند و بلافاصله درگیری شدیدی بین آنان و رزمندگان اسلام که به خوبی آن موضع را در برگرفته بودند، روی داد و صداهای «اخ!... اوخ!...» به هوا برخاست.

حدود پانزده نفر از افراد این مجموعه قصد فرار داشتند که سرشان داد زدم؛ اما آنان با غنیمت شمردن فرصت، پا به فرار گذاشتند که من یک آرپی‌جی برداشته، در حالی که سربازان دیگری از همان مجموعه به من چشم دوخته بودند، آر‌پی‌جی را به طرف ‌آنها شلیک کردم که تکه‌های گوشت جسدهایشان در هوای پر از آتش منطقه به پرواز آمد.

یکی از سربازان همان مجموعه، فریاد زد:

- نه!... نه!... اینها برادران ما هستند... نه!...

و چیزی نگذشت که با فرود آمدن یک میله آهنی که یکی از افسران بر سرش کوبید، ساکت شد. نیروهای سروان همام‌الدلیمی، پیشروی را آغاز کردند. این سروان، فردی ترسو و درصدد استفاده از فرصت بود. من این بار به کمین او نشسته، تمام حرکاتش را زیر نظر داشتم. در همان آغاز حمله، سروان فریاد کشید:

- آی مردم بیایید! آی مردم، مرا ببرند!.. من مجروح شدم...

یکی از سربازان به طرفش رفت و دید که او با تیغ ریش‌تراشی خودش را مجروح کرد. پس از آنکه به عقب برگشت، گزارشی برایش نوشته شد که او ترسو بوده و خودزنی کرده است و با محاکمه شدن در دادگاه نظامی، سرانجام با اعدام به زندگی‌اش پایان داده شد.

پس از سروان همام الدلیمی، فرماندهی نیروهای او را سروان مهدی الصفار به عهده گرفت که حمله را از سمت راست به طرف مرکز پلیس شروع کرد. ایرانیهایی که در مرکز پلیس سنگر گرفته بودند، دست به استحکام بیشتر سنگرهای خود زدند و همزمان با حمله نیروهای سروان مهدی، از نارنجکهای دستی استفاده شد که منطقه یکپارچه آتش شد و سروان به همراه دوازده‌ نفر مجروح شده، شش نفر از افرادش نیز کشته شدند.

در طی مدت کوتاهی که ما آماده می‌شدیم تا از روبه‌رو به مرکز پلیس حمله کنیم، ناگهان صدای انفجاری ترسناک از مرکز پلیس شنیده شد که سرانجام مشخص شد آن انفجار در واقع پوششی برای عقب‌نشینی ایرانیها بوده است.

ما وارد ساختمان مرکز پلییس شدیم. آن ساختمان به خرابه‌‌ای تبدیل شده و تمام اتاق‌ها و راهروها آسیب دیده و تخریب شده بود. در کنار مرکز پلیس، اداره امنیت قرار داشت که با تخریب آن به دست رزمندگان اسلام، زندانیها توانسته بودند از زندان فرار کنند.

آن تعداد از ایرانیهایی که از مرکز پلیس عقب‌نشینی کرده بودند، یک بار دیگر در منطقه مزیرعه سنگربندی کرده و کنار دیگری از این پل را به تصرف خود در آورده بودند. هنگامی که اولین زرهپوشهای گردان تانک حمورابی پیش‌روی خود را آغاز کردند، در وسط پل منفجر شده، تکه‌های آنها در رود فرات پرتاب شد.

مجموعه دیگری از تیپ ما نیز به فرماندهی سرگرد احمد العسکری شروع به پیشروی کردند که آنان نیز با تیرهای پراکنده و داغ رزمندگان ایران روبه‌به‌رو شدند و احمدالعسکری که کنترل خود را از دست داده و جنون‌زده شده بود، لباسهایش را درآورده و در حالی که یکه و تنها ایستاده بود، فریاد می‌زد:

- آهای مردم، بیایید!

می‌‌خواستم به طرفش حرکت کنم که فرمانده تیپ ممانعت کرده، با نوشتن یک گزارش، سروکارش را با زندان گره زد.

سه تانک یک گزارش، سروکارش را با زندان گره زد.

سه تانک از گردان الحسن نیز پیشروی خود را آغاز کردند و به همان سرنوشت دچار شدند.

دیگر به یقین رسیدم که این تعداد ایرانی از امداد غیبی بهره می‌گیرند...؛ و گرنه تفسیر این پدیده چه می‌توانست باشد که مجموعه کوچکی به مقابله با یک تیپ که از سلاحهای گوناگونی بهره می‌گیرد، بپردازد.

دلم به من می‌گفت: فرار کن. هر چیزی که نزدیک آن پل می‌رسید، یا جزغاله می‌شد، یا می‌سوخت؛ فرقی هم بین انسان و ابزار نبود.

افکاری به ذهنم تلنگر می‌زد: این ذهن چیست؟ چه چیزی را دنبال می‌کند؟ فقط شراب و زنان را دوست دارد... آه، خدا!... ای هتل‌الرشید! چقدر زیبا، چقدر قشنگ!... هتل‌الرشید! می‌دانی من الان کجا هستم؟ من الان در وسط آتش و در زیر سایه دستورهای کشنده قرار دارم. افکارم به جاهای دور پرواز کرد...

نیروهای دیگری از کناره رود فرات پیشروی خود را شروع کردند و ایرانیها نیز به طرف «الروطه» عقب‌نشینی کرده، درگیری دیگری آغاز شد.

پیشروی را از سر گرفته، گفتم:

- مسخرگی بس است! امروز وارد آخرین درگیری می‌شویم.

ایرانیها، عمق مواضع خود را در مقابل هور که به الروطه منتهی می‌شد، بنا کردند. ما از زمین و با تانک، دست به پیشروی زدیم و از آسمان نیز نیروی هوایی و هلیکوپترها شروع به پرواز کردند.

نگرانی و دلشوره با رسوخ کردن در جان و روح نیروهای ما، به شکل نگرانی و سرپیچی از اوامر فرماندهان خود را نشان می‌داد و ما عکس این موضوع را در روحیه تلاش و محبت بین ایرانیها می‌دیدیم.

آنان در سنگرهای خود موضع گرفته و سلاحهایشان را پر کرده بودند. تیراندازی شروع شد... و همراه با آن، تیراندازیهای جسمی ما نیز آغاز گشت: نجاست پشت نجاست!!

آنچه را که در روده و معده‌ام می‌گذشت، پنهان کرده، فریاد زدم:

- بجنگید! بجنگید!... یا الله... بردارانم نابودشان کنید!...

چند گروه ما در طی چند ثانیه تبدیل شدند به پشته‌هایی از انسان‌های بی‌روح. یک بار دیگر فریاد زدم:

- حمله!... حمله!... به‌ پیش!...

یک گروه دیگر نیز مانند برگ خزان به زمین ریختند و به پشته تبدیل شدند... و به همین ترتیب باز فریاد زدم:

- نابودشان کنید!.و... به پیش!...

دیگر هیچ کس از جایش جنب نخورد. فریاد کشیدم:

- ترسوها! چرا راه نمی‌افتید؟ ترسوها!

صدای سروان قیس را شنیدم:

دیدم که دارد در برابر سربازان تحقیرم می‌کند. سی‌تیر در بدنش خالی کردم که هیچ چیز غیر از همان تیرهایی که در بدنش نشست، برایش باقی نماند.

افراد زیردست او نیز که ترسو و گوش به فرمان بودند، به محض پیشروی و در عرض چند دقیقه، از جسدهایشان، پشته‌هایی بالا رفت. ما مجروح نداشتیم. هر کس نزدیک آن خط می‌رسید، بدنش تکه پاره می‌شد و راه سفر آخرت را در پیش می‌گرفت.

فرمانده تیپ دائماً با من در تماس بود. به من گفت:

- بارک‌الله سروان! چه خبر؟

- قربان، مقاومت شدید است و خسارتهای ما به 150 نفر رسیده است.

از این رقم تعجب کرد و گفت:

- چطور سروان؟ گزارشهای استخبارات می‌گوید ایرانیها صد و پنجاه نفر هستند و تو دو هنگ را در اختیار داری. چگونه است سروان، چگونه؟

فرمانده تیپ زد زیر گریه... و من هم با او گریه کردم... به او گفتم:

- قربان، ایرانیها شهادت‌طلبانه می‌جنگند... به زندگی فکر نمی‌کنند... جدای از این، از روحیه آزادی نیز برخوردار هستند.

دستور عقب‌نشینی صادر شد. تیپ ما در درگیریهای القرنه بیش از پانصد کشته داد. ما از منطقه عقب کشیدیم و نیروی دیگری با ایرانیها - که قهرمانانه می‌جنگیدند - وارد نبرد شدند. در اخباری که بعدها به دستمان رسید، آمده بود:

ایرانیها با عملیات شهادت‌طلبانه خود توانستند ترس را رد رده‌های ارتش عراق زنده کنند و هنگامی که نیروهای عراقی شنیدند که آنها به سمت القرنه حرکت می‌کنند، سلاحها را به زمین انداختند؛ چرا که خبر شهادت‌طلبانه بودن عملیات ایرانیها در ارتش منتشر شده بود.

و سرانجام فقط با توسل به سلاح شیمیایی، جلوی ایرانیها گرفته شد. هواپیماهای ما، موشکهای پر از سلاح‌های شیمیایی را به طرف ایرانیها شلیک کردند که بسیاری از آنها از پای درآمدند و فریاد هشام صباح الفخری بلند شد که:

- فقط با شیمیایی، ملتهایی زنده می‌شوند و ملتهایی می‌میرند.

پس از نبردهای القرنه و الروطه که در نتیجه آن تیپ ما نابود شد، من به این اعتبار که سه مدال شجاعت دریافت کرده بودم، می‌توانستم واحدی را انتخاب کنم، یا اینکه به تشکیلات دیگری بپیوندم که سرانجام تصمیم خود را گرفته به فرماندهی نظامی دژبان بغداد که مقر آن در پادگان الرشید بود، مراجعه کردم.

من یک سال در این مرکز بودم و از شکنجه فراریها تا اذیت و آزار ایرانیها، صحنه‌های فراوانی را دیدم.

در مقر فرماندهی نظامی دژبان، اسرای ایرانی را به دو گروه تقسیم می‌کردند:

1- اسرای پاسدار امام که شامل سپاه و بسیج بودند.

2- اسرای ارتش که گاه با آنها به خوبی رفتار می‌شد.

عراقیها با اسرایی که از نیروهای سپاه بودند، رفتاری وحشیانه داشتند. بعضی از آنان را مجبور می‌کردند که فیلمهای مستهجنی که مربوط به دوران شاه بود، ببینند؛ فیلمهایی که در بخش وسیعی از آنها، تصویرهای جنسی به نمایش درمی‌آمد. یا اینکه آنان را مجبور به تراشیدن ریش می‌کردند.

عراقیها، گروههایی را نیز که وابسته به خود بودند، برای جاسوسی در بین ایرانیها قرار می‌دادند تا از هدفها و گفت‌وگوهای اسرا اطلاع کسب کنند و همچنین اسامی اسرایی را که فرایض دینی خود را انجام می‌دادند، نوشته، به آنان توجه خاصی داشتند.

ما اسرایی را که فعالیت دینی داشتند، از مکانی به مکان دیگر انتقال می‌دادیم و سعی نمی‌کردیم که آنها را در یک مکان جمع کنیم؛ زیرا به نظر ما، این کار به معنی به وجود آوردن نخبه‌های خمینی در اسارت بود. و فرماندهی به مامی‌گفت که این نخبه‌ها باید از بین رفته و در معرض شکنجه قرار بگیرند.

مریم رجوی به مراکز اسرا می‌آمد و سخنرانی می‌کرد؛ اما از طرف افراد سپاه و اسرای متدین مورد استقبال قرار نمی‌گرفت و درگیریهای شدیدی بین او و اسرا به وجود می‌آمد.

همراه با مریم رجوی، دختران جوانی که وابسته به سازمان او بودند، به اردوگاهها می‌آمدند. این دختران دارای پدیده‌های غیر اخلاقی بودند؛ به طوری که نیمی از بدن آنها فاقد پوشش بود و سعی می‌کردند حس جنسی اسرا را تحریک کنند.

بعضی از آنان، همزمان با پخش شدن موسیقی یکی از خواننده‌های ایرانی به نام «گوگوش»، در مراکز اسرا به رقص و پایکوبی می‌پرداختند؛ اما این تلاشها نتوانست هیچ اسیر ایرانی را بفریبد. حجت‌الاسلام والمسلمین سیدابوترابی در همان صحنه گفت:

- ما نمی‌خواهیم به عصر جاهلیت برگردیم. از عبودیت زندگان، آزادی را می‌خواهیم.

او قهرمانی در اسارت و برای راه‌ خمینی، بهترین مثال بود. قهرمان بلندپایه که با سخنرانی‌های مذهبی‌اش، حافظ اسرا از این پدیده‌ها بود. حتی ما با این مرد رابطه داشتم و سعی می‌کردم آنچه را که احتیاج دارد، از بازارهای بغداد برایش تهیه کنم.

او حقوقش را برای نیازمندان خرج می‌کرد و من در چهره او، پایداری، قهرمانی و پاکی را دیدم. در داخل مراکز نگهداری اسرا همیشه درگیریهای شدیدی بین اسرا و گروههای تبلیغی به فرماندهی مسعود رجوی انجام می‌گرفت.

اسرای سپاه از ورود آن گروهها به مراکز اسرا جلوگیری می‌کردند؛ اما آنها با حمایت دولت وارد اردوگاهها می‌شدند و همیشه نیز در این درگیریها، پیروزی با اسرای اسلامی بود.

مریم رجوی از من خواست که کاستهای مربوط به این خواننده ایرانی و همچنین مجله‌های سکسی را در مراکز اسرا پخش کنم. باید بگویم که این کار در آن روز، ده میلیون دینار عراقی و به حساب امروز، ده میلیون تومان آب می‌خورد.

من شخصاً و همچنین به دلیل این که با حجت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی رابطه داشتم، آن را نپذیرفتم. او عریان بود و شیشه مشروب در دست داشت، به خانه من آمد و یک شب را تا صبح با او به سر کردم.

هنگامی که در ساعت دوازده ظهر از خواب بیدار شدم، او در آشپزخانه، غذا را آماده می‌کرد. به من گفت:

- حالا حرفم را قبول می‌کنی؟

خنده کم‌رنگی تحویلش دادم که:

- بله، قبول می‌کنم.

اما من به آقای ابوترابی وفادار باقی ماندم. آن مجله‌ها و نوارهای کاست را تحویل گرفتم و در بازار بغداد فروخته، با پولش، مواد مورد نیاز برادران اسرا را تهیه کردم.

مریم رجوی یک بار دیگر با من تماس گرفت. به او گفتم:

- اوضاع بر وفق مراد شماست.

گفت:

- امشب برایت یک مهمان می‌فرستم.

آن مهمان در حالی که چند مجله در دست داشت، آمد و من پس از آن که یک شب کامل را با او سپری کردم، روز بعد راهش را کشید و رفت.

چندی بعد، فرماندهی احساس کرد که ضرورت دارد من از این جایگاه تغییر مکان بدهم، به همین دلیل، تلگرامی رسید که مضمون آن، این چنین بود:

«سروان فهمی به منطقه شرق بصره و مشخصاً به نیروهای مقداد مقر لشکر یازده انتقال داده خواهد شد.»

من با سید ابوترابی و برادران خداحافظی کرده، سفارش آنان را به برادران و مسئولان کردم. در اردوگاه اسرای ایرانی، مخصوصاً اردوگاهی که افراد سپاه و بسیج در آنها بودند، صفات حسنه‌ای وجود داشت. من معنی صبر و فداکاری را از آنان یاد گرفتم. آنجا واقعاً مدرسه بود. علی‌رغم فساد اجباری‌ایی که حکومت بعث سعی در گسترش و پیاده کردن آن داشت، اسرا در کمین نشسته، در برابر هر پدیده‌ای از پدیده‌‌های فساد، فولادین می‌ایستادند.

سروان عراقی،فهمی الربیعی





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/5/1 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون