به گزارش علمدار بصیر: این مطلب را روزنامه رسالت در نقد اظهار اخیر آقای هاشمی منتشر کرد. محمدکاظم انبارلویی سردبیر رسالت می‌نویسد: غرب و به ویژه آمریکایی‌ها درست ده روز پس از انتخابات ایران، تحریم‌های جدیدی را عملیاتی کردند. آنچه که درخصوص به تعویق افتادن لایحه تحریم‌ها از سوی کنگره به کاخ‌سفید مطرح است، تحریم‌های یک جانبه و به قول خودشان فلج‌کننده است که توسط لابی صهیونیستی در دستور کار قرار گرفته بود.

چند روز قبل از این هم نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی با اهانت به رئیس‌جمهور منتخب ایران گفته بود اگر آمریکایی‌ها در تحریم‌های یک جانبه و فلج‌کننده، تعلل‌کنند، اسرائیل معطل آنها نمی‌شود و به ایران حمله نظامی می‌کند! واقعیت این است که جریان مسلط در آمریکا چه در حزب دموکرات و چه در حزب جمهوریخواه، خصومت‌ورزی با ملت ایران و به رسمیت نشناختن انقلاب اسلامی است که بیش از سه دهه منطقه و جهان را تحت تاثیر قرار داده است.

وی می‌افزاید: آمریکایی‌ها با ملت و انقلاب ایران قهر هستند. راهبرد آنها طی سه دهه گذشته این بوده که یک جریان مستبد وابسته به استعمار در ایران روی کار آورده و بعد با آن ایران به قول خودشان آشتی کنند.

سردبیر رسالت با اشاره به سخنان اخیر هاشمی مبنی بر اینکه نمی‌توانیم با جهان قهر باشیم می‌نویسد: نمی‌دانم مخاطب این سخن آقای هاشمی رفسنجانی کیست. انقلاب اسلامی طی سه دهه گذشته در هیچ دولتی با جهان قهر نبوده است. ایران اکنون در تمام کشورهای دنیا سفارتخانه دارد و سفیر مبادله می‌کند.

تنها دو کشور وجود دارد که با ایران قهر هستند؛ یکی آمریکا که خود به بستن سفارتخانه در تهران در جریان تسخیر لانه جاسوسی اقدام کرد و علی‌رغم قرارداد الجزایر، هیچ‌گاه حاضر به عادی‌سازی روابط با تهران نشد. یکی هم رژیم صهیونیستی است که از اساس، دولت و ملت ما مشروعیت او را قبول ندارند.

در ادامه این تحلیل آمده است: اگر منظور از قهر با جهان، قهر با آمریکاست آمریکا که معادل کل جهان نیست! اولا: ما که با آمریکا قهر نیستیم، آنها با ملت ما قهر هستند و هر روز یک توطئه و دسیسه علیه ملت تدارک می‌کنند. خود آنها بارها گفته‌اند ما تحریم‌ها را برای فلج کردن ملت ایران اعمال می‌کنیم. خود آنها بارها گفته‌اند گزینه نظامی را روی میز دارند. حالا با کشوری که درجه خصومت‌ورزی با ایران را آن‌قدر بالا برده که به فکر نابودی ملت ماست چگونه باید برخورد کرد؟ آنها می‌گویند ما با شما قهر هستیم.

شما چگونه می‌توانید به آنها بگویید ما با شما آشتی هستیم؟! ثانیا: این اتهام را که ما با جهان قهر هستیم، آمریکایی‌ها به ما می‌زنند. آنها اسم خود و 5 کشور جهان را که در محور شرارت جهانی قرار دارند گذاشته‌اند «جامعه جهانی» و بعد فشارهایی را علیه ملت ما اعمال می‌کنند. این اتهام نباید از زبان یک سیاستمدار باتجربه در داخل صادر شود.

رسالت خاطر نشان کرد: اگر هنر آشتی با آمریکا و اسرائیل در دیپلماسی خارجی ایران وجود داشت، در دولت‌های سازندگی و اصلاحات از آن رونمایی می‌شد. چگونه است ایشان چنین نسخه غیرمنطقی و غیرعقلانی را اکنون که قرار است عقلانیتی در رابطه خارجی اعمال کنیم، تجویز می‌کنند؟

این روزنامه ادامه می‌دهد: هنر تعامل این نیست که با آنها توافق کنیم از راهی که آمده‌ایم برگردیم و دوباره کشور را به آمریکا تسلیم کنیم و آنها هم با استقرار یک نظام استبدادی که منافع آنها را تامین کند با ما آشتی کنند. این یعنی به باد دادن همه دستاوردهای انقلاب و خیانت به خون شهدا و آرمان‌های نجات‌بخش امام خمینی(ره)! قطعا آقای هاشمی هم به این راه رضایت نمی‌دهند. بهتر است که واقعیت را بگویند. واقعیت این است که آمریکا با ایران قهر است و این قهر را هم در رفتار و سیاست‌های خود اعمال می‌کند.

در پایان این تحلیل تصریح شده است: آمریکایی‌ها تا موقعی که با سپر نیرنگ، دروغ، فریب و خشونت با ما برخورد می‌کنند، نشان می‌دهند که غیرقابل اعتمادند، صادق نیستند و اساسا با منطق زور و تجاوز در گفتگو‌ها سخن می‌گویند قهر آنها با ما ادامه دارد و افق روشنی برای آشتی دیده نمی‌شود. مگر اینکه به قول امام خمینی(ره) آدم شوند. آن هم تا امروز عملی نشده است. شاید دولت اعتدال، تدبیر، امید آنها را سر عقل بیاورد و آدم بشوند. در این صورت آمریکایی‌ها را باید مذمت کنند نه ملت ایران را !

منبع:عصر امروز

به گزارش علمدار بصیر:زمزمه های دعوت از جک استراو بازنشسته که در دولت انگلستان سمتی ندارد علتی شد تا گمانه زنی های مختلفی زده شود، اما همین خبر به دست آویزی برای برخی ها مبدل گردید که نظراتشان در مورد روابط با انگلستان را بیان کنند و فرصت حضور این فرد در کشور به بهانه تحلیف رئیس جمهور منتخب را مغتنم بشمارند تا یخ روابط ایران و انگلیس که بعد از اشغال سفارت بوجود آمد آب شود. 

علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی که سخنانش مدتهاست در رسانه ها جنجالی است و مشخص نیست چه هدفی را سرلوحه فعالیت های سیاسی اش قرار داده است در تازه ترین اظهار نظرش در مورد این موضوع که برخی ها خواستار عذر خواهی جک استراو از ملت ایران شده اند گفته است: اگر قرار باشد جک استراو عذر خواهی نماید، اشغالگران سفارت انگلیس نیز باید عذر خواهی کنند! 

البته فارغ از این موضوع ادامه صحبت های وی قابل تامل است آنجا که حضور برخی سیاسیون که می توانند در برخی کشورها تردد نمایند تا یخ روابط کشورها آب شود و به قول وی مشکلات هموارتر شوند، از سید محمد خاتمی نام می برد فردی که هنوز در افکار عمومی جامعه و مردم تاریخ ساز 9 دی ماه جزئی از سران فتنه محسوب می شود. و معلوم نیست چرا جریان اصلاح طلب و برخی دوستان همراه! اصولگرا تا این حد تلاش می کنند تا وی را به صحنه سیاست کشور باز گردانند. 

بنا بر این گزارش، هر چند اشغال سفارت انگلستان بنابر فرمایشات مقام معظم رهبری رفتاری نسنجیده و نادرست می باشد که مورد تایید ما نیز نمی باشد و در این گفتار درصدد دفاع از آن نیستیم اما این از حقیقت ظلم انگلستان به کشور چیزی کم نمی کند. 

استعمار پیر انگلستان که روزی آفتاب در سرزمین هایشان غروب نمی کرد نقش موثری در بروز اختلافات قومی مذهبی در میان کشورهای منطقه داشته است و ایران به عنوان کشوری که همیشه تحت ستم این استعمارگران بوده است نیز از آنان بی بهره نبوده است. جنایتهایی مانند آن خشکسالی عظیم در فاصله سالهای 1917 تا 1919 که به کشته شدن خیل عظیمی از مردم کشورمان منجر شد و انگلستان در آن نقش موثری داشت. 

حافظه تاریخی علی مطهری شاید یارای یادآوری جنایتها و سواستفاده های همین دولتی که امروز وی با افتخار از هموطنانش می خواهد از آنان عذر خواهی کنند را ندارد، کشوری که حتی یکبار به خاطر رفتارهای نا بجا و غلط شان از مردم کشور عذر نخواسته است از آن سالهایی که دارسی با چمبره بر نفت ایران ،ثروت کشور را به تاراج می برد تا آنروز که زمینه کودتا بر علیه مصدق که یکی از پایه گذران ملی شدن صنعت نفت بود را آماده می کند. 

در همین سالهای اخیر نقش مستقیم و موثری که دولت انگلیس در تصویب قطعنامه ها و افزایش تحریم های اقتصادی بیشتر در عرصه بین المللی بر علیه کشورمان داشته است نیز می تواند به عنوان تلنگری به جهت یادآوری جناب علی مطهری باشد. ترور دانشمندان هسته ای کشور آیا جای شکی می گذارد که علی مطهری را متقاعد کند که اگر بنا بر عذر خواهی است انگلستان که هم اینک زمین سفارتش نیز اشغال زمین های قانونی پایتخت محسوب می شود سزاوارتر از چند جوان پرشور انقلابی و احساساتی هستند. 

تعجب ما از نمایندگان خانه ملت است که پس از واقعه 88 در برابر رفتارها و مواضع غیر اصولی علی مطهری همواره سکوت نموده اند و این نماینده مجلس بدون توجه به درخواست خیل کثیری از مردم کار را بدانجایی رسانده است که علنا از سید محمد خاتمی که روزی همین نماینده ها در مجلس خواستار محاکمه اش شدند! دفاع می نمایند.

منبع:عصر امروز

به گزارش علمدار بصیر: مهدی خورشیدی داماد احمدی نژاد به روزنامه شرق گفت:

*در سفرهای نیویورک کلا با ایشان نرفتم. سه‌سال ویزا صادر هم شد اما خودم نرفتم.دلیلی نمی‌دیدم. چون آدم در سفر کاری، جایی که می‌رود باید کمک کند و کاری انجام دهد. یکی، دو تا سفر با ایشان رفتم. البته به غیر از حج که زیارتی بود. یک‌بارش در چین -برای اجلاس جی‌8 بود .

*الان منزل قبلی آقای احمدی نژادتبدیل به یک ساختمان چهار طبقه شده و‌ قرار است همه فرزندانشان با ایشان زندگی کنند.ما هم می‌رویم. چون همسر بنده تک‌دختر آقای احمدی‌نژاد است و همیشه دوست دارد که دخترشان همراهشان باشد. الان هم همگی در پاستور زندگی می کنیم.

*‌ از رای آقای احمدی‌نژاد در انتخابات اخیرخبر ندارم. حدس هم نمی‌توانم بزنم. وقتی هم پرسیدم، ایشان چیزی نگفتند.
‌
* از همراهی آقای احمدی نژاد با مشایی در روز ثبت نام خبر نداشتم.ب فکر نمی‌کردم که چنین اتفاقی بیفتد شنیده بودم از اطرافیان که آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد همراه مشایی برود. اما چیزی از خودشان نپرسیدم و جدی نمی‌گرفتم . شاید اگر من بودم این کار را نمی کردم.

*آقای احمدی‌نژاد اخلاق‌های خوبی دارند. مراقب بچه‌هایشان هستند. مسایل بیرون را در خانه نمی‌آورند. من آن زمان هم که در شورای مشاوران ایشان بودم ممکن بود به ایشان انتقاد داشته باشم ولی اینطور نبوده که این انتقادات را وارد روابط خانوادگی کنیم. بنده و ایشان همیشه در بیرون از خانه باهم بحث می‌کردیم و هیچ موقع در خانواده نیاوردیم. حتی در خانه ساعت‌ها می‌شد که کنار هم باشیم ولی حرفی از بحث‌هایمان نزدیم.

‌
*آقای احمدی نژادبوتاکس نکرده چون بوتاکس بیشتر صورت را باز می‌کند. البته من کار پوست نکرده‌ام اما ایشان تا جایی که می‌دانم در سفرهای استانی زیر آفتاب و این‌طرف و آن‌طرف پوستشان خیلی اذیت شد یکسری کرم برای ایشان تجویز شد و خب خیلی بهتر شدند.

*واقعا آقای احمدی‌نژاد نسبت به 84 خیلی شکسته شده است. آقای خاتمی هم همین‌طور بود من خیلی قبل‌تر و بعدها ایشان را دیدم خیلی شکسته شده بودند.
‌
*ایشان دفتری دارد و بعد از ریاست جمهوری قاعدتا فعالیت‌های سیاسی‌اش را ادامه می‌دهد. بعید می‌دانم ایشان حزب تشکیل دهد. تشکیلاتی است اما بعید است حزب بخواهد تشکیل دهد در روحیات ایشان هم نمی‌بینیم. تا الان هم نشنیده ام که برنامه خاصی داشته باشد.
‌
*من خاتمی را دوست دارم.آقای خاتمی بیشتر فرهنگی است، احمدی‌نژاد بیشتر سیاسی است. احمدی‌نژاد خیلی دوست دارد که کارها را سریع به پایان برساند. آقای خاتمی طمأنینه خاصی دارد. در کار اجرایی آقای احمدی‌نژاد خیلی قوی است اما آقای خاتمی تئوریک و فرهنگی است. به نظرم هردویشان در عمل به شعارهایشان موفق عمل کردند.

منبع:عصر امروز

به گزارش علمدار بصیر: سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله حدود یک ماه پیش نسبت به سرایت فتنه به لبنان و نیز صعود القاعده در منطقه و به ویژه سوریه و لبنان هشدار داده و تاکید کرده بود جبهه ضد مقاومت (متشکل از غرب و رژیم های سازشکار عربی و ترکیه) القاعده و سازمان‌های تکفیری را وارد معرکه کرده و پول و امکانات از همه‌ جهان در اختیار آن ‌ها قرار داده اند.به دنبال سخنان دبیر کل حزب الله، منابع منطقه ای گزارش هایی از دور تازه فعالیت های القاعده در لبنان منتشر کردند.

برای نمونه روزنامه الاخبار چاپ لبنان نوشت: شبکه القاعده نیروهای خود را با هدف جنگ با اردوی لبنان و سوریه در مناطق مختلف لبنان از جمله اردوگاه نهر البارد در شمال و عین الحلوه در جنوب لبنان آموزش می دهد و آن ها را سازمان دهی می کند. این روزنامه همچنین از فعالیت مجدد گروه سلفی فتح الاسلام وابسته به القاعده در لبنان خبر داد.

تمرکز اصلی سازمان القاعده در حال حاضر در لبنان بر منطقه بقاع غربی است که به مرزهای سوریه نزدیک بوده و هر روز خبرهایی مبنی بر ورود عناصر سلفی از سوریه به این منطقه از راه‌ های غیر قانونی شنیده می شود. این گروه‌ها وابسته به سازمان تروریستی جبهه النصره هستند که در سلسله کوه ‌های شرقی بقاع از شهرک الرتید تا منطقه مجدل عنجر استقرار یافته اند.

در حال حاضر این گروه‌های تروریستی مسلح تهدیدی برای امنیت لبنان به شمار می‌آیند، به ویژه آنکه برخی اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که عناصر القاعده حدود 20 تن مواد منفجره وارد اراضی لبنان کرده ‌اند تا به بمبگذاری علیه اهداف وابسته به حزب الله و دولت لبنان بپردازند. انفجار دو هفته پیش در منطقه «بئر العبد» در حومه جنوبی بیروت نخستین زنگ هشدار آغاز این حملات در لبنان بود.

ورود القاعده به لبنان اما بدون مقدمه نبوده است؛ از یک سو حضور حزب الله و نبرد با شورشیان مسلح در سوریه و از جمله جبهه النصره، عامل مهمی است که عناصر القاعده را به منظور انتقام جویی از حزب الله، به سوی لبنان سوق داده است. جبهه النصره که در برابر حزب الله در مناطق القصیر و اطراف حمص و حلب شکست های سختی را متحمل شده است، اکنون تلاش دارد مطابق شیوه های ناجوانمردانه خود، امنیت لبنان و به ویژه مناطق شیعه نشین را هدف قرار دهد.

از دیگر سو گروه‌های سلفی جهادی لبنانی که با سازمان القاعده همسویی دارند و در عین حال با حزب الله به عنوان یک تشکل شیعی تعارض جدی دارند، بستر مناسبی را برای فعالیت القاعده در لبنان فراهم کرده اند. در این راستا سلفی‌های جهادی در شهرهای صیدا، طرابلس و بقاع پذیرای آن دسته از عناصر مسلح جهادی بودند که از نبرد با ارتش سوریه و حزب الله گریخته و روی به لبنان آورده بودند تا در آنجا ضمن بهره مند شدن از حمایت‌های سلفی‌های لبنانی، خود را برای نبردهای نوار مرزی سوریه – لبنان به ویژه مناطق القصیر، تلکلخ و القلمون بازسازی کنند.

در این میان علمای سلفی از جمله شیخ احمد الاسیر (موسوم به شیخ فتنه) در صیدا با صدور فتوای جهاد علیه سوریه و حزب الله به تحریک جوانان سلفی و پیوستن آن ها به القاعده پرداختند. این فتنه در حدی بود که منطقه صیدا تبدیل به معرکه درگیری مسلحانه میان هواداران شیخ فتنه با ارتش لبنان گردید. در سطح منطقه ای و بین المللی انتقال عملیات‌های تروریستی القاعده از سوریه به لبنان در کنار افزایش درگیری‌های مسلحانه گروه‌های وابسته به این سازمان در سوریه، حاکی از شکست پروژه ضد مقاومت است که با هدایت آمریکا و همکاری رژیم‌های عربی حوزه خلیج فارس علیه سوریه به اجرا گذاشته شده است.

لبنان به عنوان یک حلقه ضعیف در منطقه همواره عرصه هماوردخواهی قدرت های بزرگ بوده و به همین دلیل است که آمریکا به هیچ وجه مایل به تقویت لبنان نیست و علاوه بر تاکید بر خلع سلاح مقاومت، حتی مانع تسلیح ارتش این کشور می شود. آن گونه که روزنامه الدیار لبنان گزارش داده است روس ها که چندین قرارداد تسلیحاتی با دولت لبنان منعقد کرده اند در ارائه سلاح به لبنان، همواره با اعتراض واشنگتن مواجه می شوند.

برای نمونه روسیه هنوز نتوانسته است جنگنده های میگ 29 به همراه 100 دستگاه تانک از نوع تی 72 را به لبنان بفروشد. دلیل ممانعت آمریکا کاملا آشکار است، زیرا امنیت رژیم اسراییل همواره یکی از دغدغه های مهم آمریکا محسوب می شود.با این حال لبنان به رغم کوچک بودن و ضعیف بودن، از نقطه قوت بزرگی به نام مقاومت اسلامی برخوردار است.

در این میان حزب الله لبنان نقش بسزایی در آرامش این کشور داشته است و با کمک جریانات همسو (8 مارس) توانسته است ضمن جلوگیری از فتنه مذهبی، نوعی وفاق نسبت به سوریه و عدم تأثیرپذیری از بحران این کشور ایجاد کند.البته در مقابل،‌ جریان رقیب یعنی 14 مارس که با رژیم سوریه مشکل دارد،‌ از ابتدا سعی کرد لبنان را وارد این بحران کند و در راستای همراهی با کشورهای عربی همچون عربستان و قطر به حمایت از معارضان سوری برخاست.

ورود القاعده به لبنان پرده دیگری از سناریوی ناامن سازی لبنان است که با طراحی خارجی و بسترسازی داخلی (به ویژه جریان المستقبل و سلفی ها) در حال انجام است. هوشیاری لبنانی ها و حضور مقتدرانه حزب الله در صحنه داخلی این کشور قطعا بار دیگر مانع تحقق این توطئه ها خواهد شد و سازمان القاعده همان گونه که در سوریه در حال افول است در لبنان نیز محکوم به شکست خواهد شد.

منبع:عصر امروز

به گزارش علمدار بصیر:

به گزارش علمدار بصیر: علی لاریجانی رئیس مجلس امروز چهارشنبه در نطق پیش از دستور خود در صحن علنی مجلس با اشاره به اقدام فضاحت‌آور اتحادیه اروپا نسبت به حزب‌الله قهرمان و قراردادن نام شاخه نظامی آنها در لیست تروریست ها گفت: است. حزب‌الله از بدو تولد تا امروز نشان داده است که یکسره در دفاع از ملت لبنان در مقابل رژیم صهیونیستی قرار داشته است و در این راه افتخاراتی آفرید که در طول شش دهه اخیر همه این کشورهای عربی روی هم رفته نتوانستند یک دهم این دفاع جانانه از سرزمین‌های عربی و اسلامی را در کارنامه خود ثبت کنند.

وی افزود: مهمتر از آفرینش این افتخارات نظیر آنچه در جنگ 33 روزه برای مسلمانان حاصل شد نشان دادن راه صحیح مبارزه با رژیم صهیونیستی و استکبار بود که عملا به بیداری مسلمانان انجامید.

رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: مسلمانان تحقیر شده در کشورهای عربی در یک نگاه مشاهده کردند بعد از چند دهه تحقیرشدگی مسلمانان یک گروه کوچک مجاهد توانست کمر اسرائیل را بشکند. این واقعه روحیه‌ای برای مسلمانان در کشورهای مختلف تدارک دید که پیروزی‌های بزرگتری برای امت مسلمان در پی خواهد داشت.

لاریجانی ادامه داد: اتفاقا همین موضوع عامل نگرانی غرب شده است که حزب‌الله مجاهد چشم و چراغ ملت‌های مسلمان شده و الگوی حرکت مبارزاتی آنان قرار گرفته است لذا در یک اقدام مضحک و ارتجاعی که نشان از اضطراب آنان دارد و به قول خودشان شاخه نظامی حزب‌الله را در لیست تروریست‌ها قرار دادند.

رئیس قوه مقننه افزود:‌این در حالی است که تروریست‌های منفور نظیر منافقین از لیست تروریست‌ها در آمریکا و برخی کشورهای غربی خارج شدند و همزمان کنگره آمریکا و برخی کشورهای غربی اصرار دارند که به تروریست‌های آدمکش و افراطی در سوریه سلاح بدهند.

وی خاطرنشان کرد: این اقدامات دوگانه غرب نشان می‌دهد که اشارات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که اخیرا فرمودند آمریکا غیرقابل اعتماد و غیرمنطقی است تا چه اندازه حکیمانه و منصفانه است. ملاحظه کنید تروریست‌های افراطی بی‌وجدان در سوریه که از خوردن جگر مسلمانی ابا نکردند و مرقد مطهر حضرت زینب (س) را با خمپاره تخریب کردند، مورد حمایت نظامی غرب (اتحادیه اروپا و آمریکا) قرار می‌گیرند. ولی حزب‌الله که از مرقد حضرت زینب (س) به عنوان یک مرکز دینی حفاظت می‌کند، جزو تروریست‌ها معرفی می‌شود.

لاریجانی اظهار داشت: اقدام اتحادیه اروپا در قبال حزب‌الله بی‌وجدانی است که در کارنامه سیاه غرب نسبت به مسلمانان ثبت خواهد شد. البته اتحادیه اروپا با این کار وجهه خود را در بین مسلمانان تخریب کرد و مطمئن باشند مسلمانان در کشورهای مختلف از این اقدام مزورانه اتحادیه اروپا به حقانیت راه حزب‌الله و رهبر شجاع، پرهیزگار و مجاهد آن سیدحسن نصرالله بهتر پی خواهند برد.

رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: مجلس شورای اسلامی این اقدام شنیع سیاسی اتحادیه اروپا را صرفا یک دنباله‌روی رعیت گونه اروپا از آمریکا تلقی و آن را محکوم می‌کند و با صدای رسا اعلام می‌کنیم با همه وجود از حزب‌الله قهرمان و مجاهد حمایت همه جانبه خواهیم کرد.

این بخش از سخنان لاریجانی با سر دادن شعارهای الله اکبر خامنه‌ای رهبر و مرگ بر آمریکای نمایندگان همراه شد.

منبع:فارس

به گزارش علمدار بصیر: تعدادی از کارگردانان سینما  که گفته می‌شود حدود 12 الی 13 نفر بودند به دیدار حسن روحانی رئیس جمهور منخب رفتند، که این بار هم روحانی در این نشست با تاخیر آمد و این تاخیر به مزاج گارگردانان سینما نیز خوش نیامد.
یکی از کارگردان‌های مشهور در این  نشست  و در واکنش به این تاخیر گفته است، دولت قبل بارها تلاش می‌کرد که ما را دعوت کرده و نشست هایی برگزار کند ولی ما اقبال چندانی نشان نمی دادیم ولی متاسفانه حالا که خودمان برای دیدار با رئیس جمهور منتخب جلو آمده ایم اینگونه برخورد می شود!
اخبار رسیده حاکی از آن است که برخی از کارگردانان حاضر از تاخیر روحانی بسیار ناراحت شده و اقدام به ترک جلسه می‌کنند ولی با وساطت برخی دیگر به جلسه بازگردانده می شوند.
این دومین بار است که حسن روحانی با اهالی رسانه به مشکل می خورد.
تاخیر حسن روحانی در نشست  با مدیران مسئول رسانه ها نیز موجب ناراحتی برخی دیگر از اهالی رسانه شده بود به حدی که  موجب شد محمود دعایی، مدیرمسئول روزنامه اطلاعات جلسه را به حالت اعتراض ترک کند.
دعایی هنگام ترک جلسه گفت «من هم حجره ای و دوست قدیمی آقای روحانی هستم ولی در 10 روز اخیر با وجود درخواست‌های من از برادرش ، دیداری بین بنده و ایشان ترتیب داده نشده است».
او همچنین از دیگر حاضرین جلسه خواست که جلسه را ترک کنند.
 
فقط 10 دقیقه
به دنبال خروج دعایی از جلسه بیشتر مدیران مسئول با درخواست محمدرضا صادق مشاور حسن روحانی در جلسه باقی ماندند اما رییس جمهور منتخب تنها ده دقیقه وقت – آن هم برای سخنرانی - به آنان اختصاص داد.
روحانی باعذرخواهی از حاضران به دلیل زمان اندک حضورش در جلسه، به مدیران مسئول قول داد که در آینده جلسه‌ مبسوطی با اهالی رسانه برگزار کند.

به گزارش علمدار بصیر: این روزها شاهد آن هستیم که خیلی از سیاست مداران داخلی و خارجی با تکیه بر رسانه های خود به دنبال آن هستند که با سیاه نمایی علیه دولت نهم و دهم و همچنین با زیر سؤال بردن آمارهای ارائه شده از سوی دولت، چنین وانمود نمایند که ایران در 8 سال گذشته هیچ گونه پیشرفتی نداشته است و وضعیت ایران باید به پیش از سال 84 برگردد.

امری که بارها رهبر معظم انقلاب نسبت به آن هشدار داده و از سیاسیون و کسانی که تریبون در دست دارند خواسته اند واقعیات کشور را آنطور که هست بیان کنند و در کنار انتقادهای خود، دستاوردهای بزرگ این دولت را نیز بیان کنند.

شبکه دولتی صدای آمریکا (VOA)، که ید طولایی در سیاه نمایی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران دارد، در برنامه "افق" خود به نقد آخرین گزارش دکتر احمدی نژاد -که چندی پیش از طریق رسانه ملی ارائه شد- پرداخت.

دو تن از میهمانان این برنامه همانند برخی از سیاسیون داخل کشور با زیر سؤال بردن آمارهای ارائه شده از سوی رئیس جمهور، تلاش کردند آقای احمدی نژاد را متهم به دروغ گویی کنند.

اما این شبکه میهمان دیگری هم داشت.

دکتر "رجب صفروف" مدیر مرکز مطالعات ایران معاصر در مسکو، که قرار بود تحلیل خود را از سفر اخیر دکتر احمدی نژاد به روسیه و دیدار با پوتین، رئیس جمهور روسیه، بیان کند. اما وی وقتی با تخریب های مجری و میهمانان صدای آمریکا علیه ایران و رئیس جمهوری مواجه شد، از مجری صدای آمریکا خواست تا قبل از پاسخ به سؤالات او درباره سفر آقای احمدی نژاد به روسیه، نکاتی را درباره عملکرد دولت ایران بگوید.

دکتر رجب صفروف در این باره گفت: «به نظر بنده، گفته های جناب آقای احمدی نژاد از حقیقت چندان دور نیست. "بزرگی" از دور دیده می شود (ضرب المثل). آن هایی که الان دارند انتقاد می کنند از احمدی نژاد به خاطر اقتصاد کشور، نباید چیزهایی را فراموش بکنند که برای ما که از مسکو می بینیم "حیرت انگیز" است.»

وی در ادامه به نمونه ای از پیشرفت های صورت گرفته در دولت نهم و دهم اشاره کرده، گفت: «ایران هر سال 5 هزار مگاوات برق به شبکه انرژی خود تزریق می کند که هیچ کشوری در دنیا این رقم را ندارد. روسیه به این بزرگی حتی در یک سال نمی تواند یک هزار مگاوات برق جدید را به شبکه  انرژی خود تزریق کند. رشد تولید فولاد ایران در سال، 14درصد است؛ یعنی چیزی بیشتر از 4 برابر رشد جهانی. شما ببینید ایران تقریبا 10 سال پیش از لحاظ نانوتکنولوژی و بیوتکنولوژی در رتبه شانزدهم یا هفدهم کشورهای دنیا بود، اما الان جایگاه نهم را در جهان کسب کرده است.»

http://dana.ir/content/upload/e28a11ca-76d5-42b9-8985-c20d88cd3d80.jpg" style="width: 450px; height: 300px;" />

این کارشناس روسی تأکید کرد: «در ایران تقریبا در سال پنج هزار کیلومتر راه اعم از راه روستایی، شهری و راه آهن ساخته می شود که اصلا کشوری در دنیا نمی تواند چنین کاری را بکند و این نتیجه را داشته باشد.»

دکتر رجب صفروف تصریح کرد: «وقتی ما این ها را از مسکو می بینیم، به حیرت می آییم که چه جوری در شرایطی که تهدیدهای جهانی علیه ایران است و با این همه تحریم و فشارهای سیاسی و اقتصادی که علیه ایران است، این کشور توانسته به این دستاوردها دست پیدا کند.»

در ادامه، یکی از میهمانان صدای آمریکا تلاش کرد چنین وانمود نماید که آمارهای این کارشناس روسی صحیح نیست؛ که رجب صفروف با این پاسخ که: «آمارهایی که بنده اعلام کردم، آمارهایی است که سازمان های جهانی آن را منتشر کرده اند و مورد تأیید جامعه جهانی است» وی را به سکوت واداشت.

وی در ادامه به پیشرفت هایی که در حوزه گاز صورت گرفته اشاره کرده، گفت: «در دولت احمدی نژاد زمینه های خوبی در اقتصاد ایران پایه گذاری شد. امروز ایران تقریبا 650 میلیون متر مکعب گاز تولید می کند، اما با توجه به زمینه سازی هایی که دولت در این حوزه انجام داده است، تولید گاز ایران در دو سه سال آینده به یک میلیارد و سیصد میلیون متر مکعب خواهد رسید؛ یعنی تقریبا دو برابر تولید امروز؛ و این کار صورت نخواهد گرفت مگر اینکه کارهای بزرگی در این زمینه صورت گرفته باشد.»

مدیر مرکز مطالعات ایران معاصر در مسکو، در ادامه با اشاره به ایستادگی ایران در مقابل تهدیدهای جهانی و اقدامات دکتر احمدی نژاد در این زمینه گفت: «من باید اینجا یک حرف دیگر هم بزنم و آن اینکه هرکسی نمی توانست در شرایط کنونی، کشور را در این سطح حفظ کند. امروز حفظ استقلال یک کشوری که سیاست هایش درتقابل با فشارهای جامعه جهانی است، هزینه دارد.

زمینه سازی هایی که امروز دولت احمدی نژاد کرده، در دو سه سال آینده نتیجه های خوبی را برای ایران در پی خواهد داشت. اگر کمی از این تحریم ها و این مشکلاتی که جامعه جهانی علیه ایران وضع کرده، با آمدن آقای روحانی برداشته شود، شاهد رشد جهش آوری در سال های آینده برای ایران خواهیم بود»

وی در ادامه در پاسخ به این سؤال که "آیا نگاه آقای پوتین نسبت به سیاست های آقای احمدی نژاد مثبت است؟ آیا فکر می کنید که این وضعیت در دوران آقای روحانی ادامه خواهد داشت و فقط آقای روحانی باعث می شود تحریم ها کاهش یابد؟" گفت: «من نظر مسکو را به دو قسمت تقسیم می کنم؛ یکی نظر کرملین، یکی نظر مردم روسیه.

اکثریت مردم روسیه یک نظر ضدآمریکایی ویژه ای دارند و هر کشوری و  هر رهبری که در مقابل آمریکا بایستد و سیاست مستقلی داشته باشد، برای مردم روسیه خیلی مورد احترام است. به خاطر همین است که اکثر مردم روسیه برای جناب آقای احمدی نژاد به خاطر اینکه مردی خیلی غیور و  باجسارت است، مردی که با جسارت توانسته استقلال کشورش را نگه دارد، خیلی احترام قائلند.

اما نگاه کرملین کمی فرق می کند. آقای پوتین بارها در صحبت های غیرمطبوعاتی خود گفته بود که مواضع آقای احمدی نژاد در بعضی موارد مانع از آن می شود که از ایران بیشتر حمایت کند. بعضی از سخنان احمدی نژاد و تصمیمات او در مسائل بین الملل، نمی گذاشت که واقعا روسیه حمایت بیشتری را از ایران بکند. بالاخره برای کشوری مانند روسیه که همکاری های جدی با غرب و به ویژه با آمریکا دارد، حمایت از ایران و یا مواضع آقای احمدی نژاد  سخت است.

لذا با آمدن آقای روحانی، روسیه بیشتر می تواند به جامعه جهانی و غرب نشان دهد که همه سیاست هایی که غرب و اسرائیل در 8 سال گذشته علیه ایران اتخاذ کرده، نزدیک به واقعیت نیست. برای همین کرملین به انتخاب آقای روحانی خوشبین است»

در آن فیلم آمده بود: «حسن روحانی در 1327 به‌دنیا آمد، 12 ساله بود که تحصیل علوم دینی را شروع کرد. در سال 1347 دیپلم گرفت و سال بعد وارد دانشگاه تهران شد و در رشته حقوق قضایی مدرک کارشناسی گرفت. [دقیقه 4:38] دکتر روحانی در ادامه این مسیر به انگلستان رفت و دوره‌های کارشناسی ارشد و دکتری خود را در دانشگاه کالدونین گلاسکو به سرانجام رساند. قرائت نامه ساواک در باره سخنرانی دکتر حسن روحانی [ و ... ]»

اما طی روزهای گذشته دانشگاه گلاسکو کالدونین فیلمی را از لحظه اهدای دکترای تخصصی به وی، منتشر کرد. این فیلم متعلق به سال 1999 میلادی، یعنی حدود 14 سال پیش است.

سوالی که وجود دارد و می طلبد همکاران دکتر حسن روحانی در صورت نیاز به آن پاسخ دهند سوابق دکترای ایشان در ابتدای انقلاب است. با نگاهی به وبسایت مجلس شورای اسلامی متوجه می شویم که مدرک ایشان در دوره های اول و دوم مجلس دکترا ثبت شده اما در دوره سوم فوق لیسانس ثبت شده است اما دوره های چهارم و پنجم باز هم دکترا ثبت شده است.

منبع: جام

به گزارش علمدار بصیر: تصویری که پیش رو دارید، یکی از شرم آورترین برگ های تاریخ اسلام است. این عکس در روز 10 ژوئن 1967 برداشته شده است. یگان های پیشرو «تزاحال» (ارتش صهیونیستی) از پله های «حرم شریف» بالا می روند و پیروزمندانه، گام در محوطه ی «مسجدالاقصی» می گذراند. هیچ مدافع مسلمانی نیست که از «حرم شریف»، مکانی که پس از «کعبه»، دومین سرزمین مقدس برای تمام مسلمانان است دفاع کند. قبله گاه اول مسلمانان، زیر چکمه های «بنی صهیون» افتاده است و مسجدی که حدود 1400 سال قبل، شاهد «معراج» پیامبر خدا بوده است، تنها و بی دفاع و حتی بی نمازگزار، نظاره گر گام های پیروزمندانه ی «فرزندان سامری» است. چه زشت و تاثربرانگیز است این منظره برای هر مسلمان آزاده ای که دردِ دین دارد. روزی که مومنان لب گزیدند و بر پیشانی کوبیدند و کافران شادمانی کردند و «شیطان» به بندگان خود بالید. شرم باد بر آنانی که چنین قصور و خیانت بزرگی را مرتکب شدند. سیاه باد روی شان.
وبشارت باد بر مومنان و صالحان که زمین، میراثِ بندگان صالح خدا است و «فرزندان معنوی رسول خدا(صلوات الله علیه)» سرانجام این خاک مقدس را از نجاستِ «بنی صهیون» طاهر خواهند نمود. «الیس الصبح بقریب»

منبع:جهان