سفارش تبلیغ
صبا ویژن
" سلام بر شما ... از این که از علمدار بصیر بازدید نمودید ، بسیار خرسندیم . از طریق نظرات می توانید پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان بگذارید "

 

آخرین مطالب
پیوند دوستان
اینکه همدان را برای شروع کار انتخاب کردند مسبوق به سابقه است. اوج هتاکی و بی‌حرمتی‌های دوران اصلاحات به ارزش‌ها هم از همدان شروع شد. هاشم آغاجری از مجاهدین انقلاب این شرارت را در آن دوران کلید زد.

به گزارش علمدار بصیر: رسالت نوشت:‌
اصولگرایان با پیروزی آقای حسن روحانی، راهبرد؛ "حمایت مسئولانه، رصد هوشمندانه و نقد مشفقانه" را برای تحکیم مبانی جمهوریت و اسلامیت نظام در پیش گرفتند. نامزدهای اصولگرا به منتخب ملت تبریک گفتند و باب تعامل مثبت با دولت تدبیر و امید را باز گذاشتند.

پاسخ این رویکرد از سوی دولت تدبیر و امید، بر کناری سه هزار مدیر کارآمد در دولت‌های دهم و نهم بود و متهم کردن منتقدین دولت به بی‌سوادی و بی‌مهری‌هایی که به مردم در این مدت کوتاه از خدمت روا داشته می‌شود.

آسیب تغییر مدیریت‌های جوان و جایگزینی آنها با مدیرانی که حداقل دو دهه از عرصه اجرا به دور بودند و دوران کهنسالی را می‌گذرانند، این بود که دولت در اولین آزمون اجرایی خود در سطح ملی با ناکامی روبه‌رو شد و موضوع توزیع سبد کالا باعث آبروریزی‌هایی شد که رئیس دولت مجبور شد از مردم به خاطر نادیده گرفتن کرامت آنها عذرخواهی کند.

اکنون دولت با تصویب بودجه سال 93 می‌رود فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها را اجرا کند. دشواری اجرای فاز دوم اگر از اجرای فاز اول بیشتر نباشد، کمتر نیست. امیدواریم این اجرا آن قدر هوشمندانه باشد تا باعث عذرخواهی مجدد رئیس دولت نشود.

از هم اکنون نشانه‌هایی از نادیده گرفتن کرامت مردم مشاهده می‌شود که اگر دست‌اندرکاران اجرا متوجه آن نباشند ممکن است به اعتبار دولت و امیدواری مردم به کار آمدی مسئولان دولتی آسیب برساند.

به نظر می‌رسد از ابتدای شروع کار دولت جدید جریانی با انداختن چند عدد نخود در دیگ قدرت دولت، خود را شریک، همکار و اخیرا صاحب اختیار دولت معرفی می‌کند. همین جریان که به ظاهر خود را دوست معرفی می‌کند در بزنگاه‌ها در آسیب زدن به اعتبار دولت تردید نمی‌کند.

این جریان در حال بازسازی روزنامه‌های زنجیره‌ای دولت اصلاحات است. شبکه‌ای که بخش عظیمی از آن اکنون در رسانه‌های دشمن در اروپا و آمریکا خدمت می‌کند. این جریان به تقویت حضور در فضای مجازی همت ویژه‌ای دارد و در صدد تست فضا و حساسیت‌سنجی مردم و مسئولین در خصوص ارزش‌ها و آرمان‌های انقلابی و اسلامی است. این جریان با اهانت به خداوند متعال در غیر انسانی دانستن حکم قصاص به نوعی رونمایی کرد و این آغاز کار است.

این جریان درصدد است فضای علمی دانشگاه‌ها را که در مسیر پیشرفت علمی گام برمی‌دارند تغییر دهد. تغییر مدیران کارآمد دانشگاه‌ها و زدودن فضای اعتدال از مراکز آموزشی و حرکت به سوی افراط‌گرایی در دستور کار آنهاست.

این جریان با احیای خانه احزاب و ثبت بیش از 200 حزب در وزارت کشور درصدد احیای احزابی است که در فتنه 88 علیه نظام تا سر حد محاربه و بغی پیش رفتند و با شکست جنگ احزاب علیه نظام و مردم در 9 دی 88 مدتی در لاک خود فرو رفتند. اکنون دوباره از مخفیگاه‌های خود سر بر آورده و در حال باز تولید فتنه‌ای جدید هستند.

آنها در صددند سه نهاد حزب، رسانه و دانشگاه را در خدمت فتنه به کار گیرند و البته این کار را در سه دهه گذشته بارها آزمایش کردند و با سد بصیرت مردم، دانشجویان، روزنامه‌نگاران وفادار به اسلام و نظام و از همه مهم‌تر با برخورد هوشمندانه حوزه‌های علمیه و مراجع عالی‌ قدر روبه‌رو و مجبور به عقب‌نشینی شدند.اخیرا حضرت آیت‌الله العظمی مکارم شیرازی به برخی از رسانه‌ها هشدار دادند که اگر چارچوب‌ها را رعایت نکنند علیه آنها افشاگری می‌کنند. این نشان می‌دهد مرجعیت بیدار شیعه که از مشروطیت تاکنون پاسدار حریم استقلال و آزادی و کرامت ایرانیان بوده، همچنان بیدار و هوشیار است و رنگ عوض کردن دشمن را در اشکال گوناگون رصد می‌کند.اظهارات یک عنصر فتنه در همایش فصلی اصلاح‌طلبان در همدان نشان داد یک شتابزدگی در باز تولید فتنه جدید وجود دارد.

آنها صبر نمی‌کنند تا زمان استقرار آنها در مکان‌های جدید، طولانی شود.

آنها از "اعتدال" به عنوان یک ماسک برای پیشبرد اهداف افراطی‌گری خود در تخریب ارزش‌های نظام و انقلاب تردید نمی‌کنند و از همه مهم‌تر مستظهر به پشتیبانی آمریکا هستند. از زمانی که کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا رسما از سران فتنه دفاع کردند و داغ ننگ و رسوایی را به پیشانی اهل فتنه زدند، آنها مثل مارهایی که در فصل یخبندان بودند و حالا گرمی و حرارتی دیده باشند شروع کرده‌اند به جنب و جوش و همان حرف‌های نخ‌نمای گذشته را که در زیرآوار خشم و فریادهای ملت در قیام تاریخی 9 دی دفن شد، دوباره تکرار می‌کنند.

اینکه همدان را برای شروع کار انتخاب کردند مسبوق به سابقه است. اوج هتاکی و بی‌حرمتی‌های دوران اصلاحات به ارزش‌ها هم از همدان شروع شد. هاشم آغاجری از مجاهدین انقلاب این شرارت را در آن دوران کلید زد. نگارنده به عنوان کسی که شرارت منافقین و ضد انقلاب را طی سه دهه گذشته رصد کرده و با ادبیات خائنانه آنها آشناست به آقای رئیس جمهور هشدار می‌دهد مبادا افراطیون و اهل فتنه، حادثه 18 تیر سال 78 و حوادث تاسف‌بار 8 ماهه پس از انتخابات خرداد 88 را تکرار کنند.

آقای روحانی رئیس شورای امنیت ملی کشور است. در این مقام باید از باب پیشگیری و آینده‌نگری از همین الان تصمیم بگیرد. اگر او کاری نتواند بکند این وظیفه به دوش ملت سنگینی می‌کند تا همچنان که در قیام 23 تیر 78 و 9 دی 88 توطئه‌ها را خنثی کردند، دست‌اندرکار خلق حماسه‌ای جدید باشند.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/12/13 | نویسنده : alamdarbasir
در آنسوی میدان اصولگرایان که در سنگلاخ سیاست گرفتار آمده و تاکتیک «صبر و انتظار» را در پیش گرفته اند فضا را برای بهره برداری این طیف تندرو باز ماندگان فتنه فراهم ساخته و با عدم وحدت و اتخاذ مواضع مشخص باعث شده اند تا اصلاح طلبان تمام خواسته های خود را بر دوش دولت اعتدال بار کنند.

به گزارش خاورستان: سینا ربیعی در وبلاگ نقطه سرخط نوشت:
این روزها در فضای رسانه ای با اخبار تأسف باری مواجه می شویم، اخباری نظیر: سخنرانی تند محمدرضا خاتمی در همایش اصلاح طلبان در شهر کرد، توقیف روزنامه آسمان به دلیل انتشار مطلبی در مخالفت با حکم قصاص، اظهارات موهن سعید رضوی فقیه در همدان و....

مرور این اخبار در دوران صدارت دولت اعتدال، ناگزیر انسان را به یاد سالهای 1376 تا 84 می اندازد دورانی که ارزشهای دینی و اسلامی بارها و بارها مورد هجمه قرار گرفت؛ عده ای گفتند که خدا خواب است! گروهی دیگر حق اعتراض علیه خدا را مطرح کردند، طیفی دیگر در شهیده بودن حضرت زهرا شبهه وارد نمودند، امام حسین (ع) و حماسه اش را در تعارض با عقل قلمداد کردند و... که منجر به حوادث مجلس ششم و تحصن و در نهایت حوادث خرداد 88 شد.

حال، این نگرانی مطرح می شود که دولت اعتدال و تدبیر و امید را چه شده است؟ چه دلیلی باعث شده افرادی مانند رضوی فقیه، عماد الدین باقی و محمدرضا خاتمی ها و... بتوانند میدان دار معرکه شوند، آیا واقعاً اینها معتدل هستند و یا دست آقای روحانی خالی است؟ آیا این تدبیر است! یقیناً افراد فوق الاشعار نمی توانند مصادیق اعتدالیون باشند، بنابراین مشکل را باید در جای دیگری جستجو کرد. بر همین پایه برآنیم در این نوشتار به مشکل اصلی دولت یازدهم  در این عرصه پرداخته و حتی المقدور به پیش بینی آینده احتمالی آن بپردازیم:

همانگونه که در مطالب پیشین نیز بدان اشاره شد، دولت روحانی فاقد پایگاه اجتماعی مشخص و به عبارتی فاقد پشتوانه اجتماعی است. بر همین مبنا ایشان برای پیشبرد اهداف و برنامه های خود شدیداً خلأ پشتوانه را احساس می کند. از سویی دیگر آقای روحانی خود را وامدار آقای هاشمی ـ در درجه اول ـ  و خاتمی ـ در درجه دوم ـ  می داند. لذا ناچار است برای پیشبرد اهدافش در برابر این افراد و جریان متبوعشان کرنش نشان دهد. انتصاب افرادی منتسب به هاشمی در لایه های اول کابینه و افراد منسوب به خاتمی در لایه های دوم و سوم و بعضاً در لایه های اول موید این مطلب بوده و اخراج بیش از 3 هزار مدیر از مدیران دولت نهم و دهم ـ در مدت 7 ماه ـ این نظر را تأیید می کند.

دولتِ «اصــتدال»

در یک فاز دیگر، سرمایه گذاری دولت روحانی در سیاست خارجی و تلاش برای موفقیت در این حوزه از طریق گشایش در ارتباطات خارجی به منظور تسلط بر جریانات داخلی و مدیریت نهادهایی مانند سپاه، بسیج و صدا و سیما باعث شده محیط داخلی تا حصول نتیجه به طیف اصلاح طلب واگذار شود.

اصلاح طلبان (طیف خاتمی) نیز که خود را محق دستیابی به قدرت می دانند با اتخاذ راهبرد «یک گام به عقب – دو گام به جلو» در صدد تصاحب دولت بوده و در تلاشند تا با استفاده از ظرفیت های آن به ویژه در حوزه داخلی بتوانند به مقاصد و اهداف خود که همانا بازیابی وجهه ، بازسازی تشکیلات و گسترش دامنه نفوذ در اجتماع و مجامع دانشگاهی است، دست یایند.
گرچه اصلاح طلبان (خاتمی) با وادار نمودن عارف به انصراف از کاندیداتوری به نفع روحانی گامی به عقب نشستند اما در ادامه با نفوذ افرادی از این جریان به درون دولت تا کنون توانسته بیشترین بهره را از دولت روحانی ببرند. انتصاب افرادی مانند صفدر حسینی ، علی ربیعی، مجید انصاری، محمود حجتی، علی یونسی،اسحاق جهانگیری، فرجی دانا، جشید انصاری، تبادر، معصومه ابتکار و... همگی حاکی از تسلط و احاطه این طیف بر روحانی است.

اما در آنسوی میدان اصولگرایان که در سنگلاخ سیاست گرفتار آمده و تاکتیک «صبر و انتظار» را در پیش گرفته اند فضا را برای بهره برداری این طیف تندرو  باز ماندگان فتنه فراهم ساخته و با عدم وحدت و اتخاذ مواضع مشخص باعث شده اند تا اصلاح طلبان تمام خواسته های خود را بر دوش دولت اعتدال بار کنند. اصولگرایان نباید این نکته را از ذهن خود دور کنند که خیز تصاحب دولت و قدرت جریان اصلاح طلب به اینجا ختم نخواهد شد، آنان حتی افرادی مستقل مانند فرهاد رهبر را نیز در محیط دانشگاهی بر نتافتند، اصرار بر جابجایی مدیران اصلاح طلب به جای افراد اصولگرا و مستقل حتی در استانها و شهرستانها نیز پیگیری شده و به شهرداری تهران نیز رسیده است. اصرار بر انتخاب الهه کولایی برای ریاست دانشگاه تهران و فاطمه راکعی برای دانشگاه الزهرا که هر دو از اعضای حزب مشارکت هستند حاکی از برنامه  اصلاح طلبان برای دانشگاه است. سه ضلع دانشگاه – تحزب و رسانه، اضلاع و رئوس ارتباط این جریان با مردم و جامعه هستند.   

بنابراین به نظر می رسد در سالهای آینده اصلاح طلبان بتوانند با استفاده از فرصت های دولت روحانی، ظرفیت های خود را باز یابند و در ادامه مدیریت دولت را بر عهده گرفته و «دولت اعتدال» را به «دولت اصلاحات» تبدیل کند. در این فرآیند وجهه اصلاح طلبی و فتنه گری بر جنبه اعتدال غالب شده و دولت اعتدال جای خود را به «دولت اصتدال» خواهد داد. نا گفته نماند اگر روحانی در این مدت از امتیاز دهی به جریان موصوف امتناع ورزد از وی عبور خواهند کرد.  

در پایان نوشتار و به عنوان سند مدعای طرح شده به نقل قولی از سعید حجاریان و حمیدرضا جلایی پور اشاره می شود:

" در حال حاضر اصلاح‌طلبان در کابینه دولت یازدهم حضور دارند و پایگاه اجتماعی دولت هم اصلاح‌طلبان هستند؛ بنابراین لازم نیست بین اصلاح‌طلبان و اعتدالگرایان تفکیکی قائل شویم." ( سعید حجاریان در گفتگو با خبرگزاری ایسنا)

" ... روحانی به عنوان نامزد اصلاح‌طلبان پیروز عرصه انتخابات شد …در طول شش ماهه گذشته نیز شاهد اتفاق نظر اصلاح‌طلبان و دولت در عرصه‌های مختلف اعم از مسائل فرهنگی مثل تغییر و تحولات صورت گرفته در جشنواره فیلم فجر، موضوعات اجتماعی، گشایش فضای داخلی، فراهم شدن زمینه‌های رشد اقتصادی، تغییر رویکرد در عرصه دانشگاهی و بازگشت به کیفیت‌گرایی و در راس آن سیاست خارج بودیم. در واقع قرابت آرا و نظرات دولت و اصلاح‌طلبان همان مطالبه جریان اصلاحات است که نشان می‌دهد ادعای اصولگرایان درباره عدم پیروزی اصلاح‌طلبان در انتخابات درست نیست." (حمیدرضا جلایی پور -روزنامه اعتماد)

سخن آخر: آقای دکتر روحانی در شرایط بسیار مهم و خطیری سکاندار دولت جمهوری اسلامی ایران شده اند، از یک طرف حضور دشمن در منطقه و فشار بر کشورهای مستقل را شاهدیم، از دیگر سوی بیداری اسلامی در منطقه و چشم امید آنان به ایران اسلامی را نظاره گریم و از همه مهمتر خواست ها و مطالبات مردم که همانا مقبولیت بخش نظام حاکم هستند، همه و همه باعث شده تا مسئولیت سنگینی بر دوش دولت باشد. لذا شایسته است دولت محترم با استفاده از تمام ظرفیت ها و توانمندی های داخلی ـ صرف نظر از گرایش سیاسی و تعلقات جناحی،تمام افرادی که دل در گرو این انقلاب دارند و با اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، طعم شیرین خدمت را بر مردم چشانده و لبخند رضایت و امید را بر لبانشان بنشانند.





تاریخ ارسال مطلب : سه شنبه 92/12/13 | نویسنده : alamdarbasir
یک بانوی محجبه مورد حمله و ضرب و شتم در منطقه تجریش تهران قرار گرفت.
به گزارش علمدار بصیر: فاطمه سلطان‌علیزاده، لیسانس مامایی و کارشناس مرکز رویان اظهار داشت: دیروز صبح ساعت 7:20 زمانی که قصد سوار شدن تاکسی در مسیر آصف در ترمینال تجریش را داشتم، برای 2 خانم که در صف ایستاده بودند سوءبرداشت شد که گویا بنده می‌خواهم خارج از نوبت سوار شوم ولی باید بگویم بنده چنین قصدی نداشتم.

وی ادامه داد: آن 2 زن که یکی از آنان از اقلیت‌های مذهبی و دیگری مربی مهدکودکی در ولنجک بودند به سمت بنده حمله کرده و با توهین به چادر و حجاب من شروع به ضرب و شتم کردند و چادرم را از سرم کشیدن که توانستم مقنعه خود را نگه دارم و خوشبختانه بند کیف یکی از آنها را گرفته و به پلیس زنگ زدم.

سلطان‌علیزاده افزود: مسئولان ترمینال نیز به پلیس زنگ زدند و به دلیل اینکه به حجاب توهین کردند به کلانتری دربند شکایت و با توجه به اینکه زیر پلکم پارگی داشته و چنگ ناخن آنها باعث خراش بر صورتم شد به پزشکی قانونی رفته و پیگیر موضوع شدم که قاضی مبلغی را به عنوان دیه حکم کرد.

وی بیان کرد: فردا وقت دادسرای ما در ساعت 8 صبح بوده که باید حضور پیدا کنیم.

سلطان‌علیزاده اظهار داشت: آن دو نفری که ضرب و شتم را انجام دادند و با وجود اینکه بنده شاکی خصوصی بودم با یک امضا آزاد شدند و قرار است فردا به دادسرا بیایند.

مرجع : تسنیم




تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/12/12 | نویسنده : alamdarbasir
آنچه مسلم است این است که هر کسی که چارچوب نظام را قبول داشته باشد و مورد تایید شورای محترم نگهبان نیز قرار بگیرد می تواند برنامه های خود را به مردم عرضه نماید و در نهایت این مردم هستند که باید تشخیص بدهند چه کسی را برای خدمت انتخاب خواهند کرد.

به گزارش علمدار بصیر: برخی از پالس‌های جدید احمدی نژاد برای بازگشت به صحنه رقابت ظاهرا بدجوری مدعیان دموکراسی و انتخابات آزاد را به وحشت انداخته و از هرکاری برای تخریب و غبار آلوده کردن فضا استفاده کرده و از هم اکنون نیز فعال شده اند.

بنا بر این گزارش این در حالی است که احمدی نژاد چند ماهی است روزه سکوت گرفته و در انزار عمومی ظاهر نمی شود ولی برخی در تلاشند تا بقبولانند که در پشت پرده قیل و قال های سیاست، وی با چراغ خاموش در حال تدارکات لازم برای بازگشت به قدرت است!

ظاهرا برگزاری جلسه وی با یاران و وزرای سابق از دید برخی سیاسیون، به معنای بازگشت به سیاست است که وی آن را کلید زده است. 

به گفته این محافل احمدی نژاد قصد دارد تیمی متشکل از یاران و وزرای سابق خود را برای انتخابات مجلس آماده کند و پس از آن نیز شخصا فعالیت های خویش را برای انتخابات ریاست جمهوری راه اندازی نماید.

به گزارش عصر امروز آنچه مسلم است این است که هر کسی که چارچوب نظام را قبول داشته باشد و مورد تایید شورای محترم نگهبان نیز قرار بگیرد می تواند برنامه های خود را به مردم عرضه نماید و در نهایت این مردم هستند که باید تشخیص بدهند چه کسی را برای خدمت انتخاب خواهند کرد.

ولی چرا کسانی که با ادعای دموکراسی و انتخابات آزاد گوش فلک را کر کرده اند اینقدر از حضور وی در صحنه رقابت هراس دارند و آیا تمام این حرفایی که در این چند وقت زده اند که ملت در این انتخابات راه و روش احمدی نژاد را نفی کردند و ... خود نیز به آن قائل نیستند!!

و اما آنچه که باید همگان بدانند این است که ملت خود فهیم اند و سر از ناسر را به خوبی تشخیص می دهند و لازم نیست مدام برخی با جار و جنجال واهی مدام فریاد بزنند: "مردم، هنوز نمی دانند در 8 سال گذشته چه بر سر ایران آمده است!"

لازم به ذکر است که این مطلب نه در تایید صددرصدی کارهای دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد است و نه در تایید فعالیت های سیاسی احتمالی وی بلکه فقط نقدی بود بر ادعای گفتمان دموکراسی خواهی برخی ها.

منبع:عصر امروز





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/12/12 | نویسنده : alamdarbasir
به گفته مهدی معتمدی مهر عضو گروهک غیر قانونی نهضت آزادی هدف و تلاش دشمنان برای رفع حصر سران فتنه به چالش کشیدن نظام اسلامی می باشد.

به گزارش علمدار بصیر: سایت ضد انقلاب (کلمه) به نقل از مهدی معتمدی مهر عضو گروهک غیر شرعی و منحله نهضت آزادی نوشت: " شکست حصر خانگی فرصتی برای حل مشکلات در چارچوب نظام است!"

بنا بر این گزارش وی که خود و سایر محکومین اقدام بر علیه امنیت ملی در کودتای ناموفق سال 88 مشی قانون شکنی، بحران آفرینی های آگاهانه و عمدی را در دستور کار داشتند نظام را به آن متهم نموده است!

به گزارش عصر امروز افراد گروهک غیر قانونی نهضت آزادی که به قول حضرت امام (ره) بویی از اسلام نبرده اند و قرآن را با تفسیر به رای و خلاف واقع آن به خورد جوانان می دهند با تفسیری خلاف واقع از کلام الهی وحی، باز درصدد ایجاد جنگ روانی بر علیه نظام اسلامی بر آمده اند.

این جماعت آمریکایی حتی حضور حماسی مردم در انتخابات و راهپیمایی امسال را نیز آگاهانه به تمسخر گرفته و دم از فضای رعب و سرکوب می زنند. معتمدی مهر در بخشی از اظهارات خود گفته است: " تحمیل و تداوم فضای ارعاب و سرکوب و حصر خانگی رهبران جنبش سبز، افزون بر تعارض آشکار با بینش و تربیت فردی و اجتماعی که قرآن مجید! و الگوهای انسانی و اخلاقی ترویج گر آن بودند، منافع و امنیت ملی ایران را در سالیان اخیر با مخاطرات و بحران های اساسی و ساختاری روبه رو کرده است."

به گزارش خبرنگار ما این فتنه گر که در حوادث عاشورای حسینی سال 88 و اهانت به ساحت مقدس ابا عبدلله الحسین(ع) نقش بسزایی داشته است بدون در نظر گرفتن اقدامات خلاف قانون و ضد امنیت ملی خود و دوستانشان که طمع دشمنان بر علیه نظام را در پی داشته حتی حاضر به عذرخواهی از محضر ملت شریف ایران به خاطر دروغ بزرگ تقلب و ننگ حوادث عاشورای 88 خود نشده است.

وی که از عدم استقبال مردم از امضای بیانیه آزادی سران فتنه نا امید شده است سیاست آمریکایی اسراییلی رفع حصر سران فتنه را به چالش کشیدن نظام دانسته و ضمن تاکید بر آن گفته: " شکست حصر خانگی سرکار خانم دکتر...، آقای مهندس .... و حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، عبور از فضای امنیتی و سرکوب آمیز منتقدان و دگراندیشان و پذیرش آزادی های بنیادین قانونی، اقدامی راهبردی و یگانه امکان واقعی و شاید تنها فرصت موجود برای حل مشکلات جاری و حاد جامعه ایران در چارچوب نظام جمهوری اسلامی محسوب می شود!!"

گفتنی است مهدی معتمدی مهر، عضو گروهک نهضت آزادی ایران نخستین بار در فروردین 88 در تنظیم و انتشار بیانیه درخواست نظارت بین‌المللی در انتخابات دهم ریاست جمهوری و مداخله خارجیان در امور کشور نقش داشته است.

وی همچنین در وقایع عاشورای 88 به اتهام شرکت در این تجمع، و اهانت به ساحت عزای حضرت حسین ابن علی(ع) بازداشت گردید.

منبع:عصر امروز





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/12/12 | نویسنده : alamdarbasir
 برخی افتخارات انسانی بتدریح کمرنگ شده است... من همواره به داستانهای اخلاقی عشق می ورزیده ام : داستان مردی که ناموس پرست بود و بخاطر ناموسی دوستش که در خانه او مهمان بود تا یکسال به خانه نرفت یا زنی که سالها پای شوهرگمشده اش ماند و گوهرعفتش را پاس داشت.... شگفتا که اینروزها می شنوی و در پیامکها و تصویرنوشته ها می خوانی که نمی توان تا سر کوچه رفت و جایت را کسی نگیرد!! یا زنانی تا قهریا خانه را ترک می کنندویاشوهررا راه نمی دهند وفاداری را فراموش می کنند ارتباطات تلفنی نامشروع را شروع و دلبری! می کنند وشرم ندارند و توجیهاتی هم می تراشندکه زنی که شوهر دارد و تنهاست مجاز به این کثافتکاریها هست!!؟(خبیث تر، زنانی که درخانه شوهر وبربسترش فاسق می آورند) یا مردی که دلخور است برای انتقام از همسرش به روابط نامشروع دست می یازد و هردو دنیا و آخرت خود را - با تحریک شیطان نزاغ و اختلاف افکن -برباد می دهند

آورده اند که در بنی اسرائیل قاضی بود و زنی خوبروی داشت. وقتی از اوقات قصد زیارت بیت المقدس کرد برادر خود را در قضاوت جانشین خود نموده زن خود را باو بسپرد و چون قاضی برفت برادر قاضی بسوی آن زن بیامد و او را بکام گرفتن دعوت کرد. زن قاضی از عفت و عصمتی که داشت دعوت او را اجابت نکرد.

برادر قاضی ازو نومید شد ولی هراس داشت که چون برادرش باز گردد زن برادر ماجرا بدو باز گوید. در حال گواهان دروغ گو بخواست تا بزنا کردن او گواهی دادند و ملک شهر بسنگسار کردن او امر فرمود. آنگاه از برای آن زن مکانی بکندند و آن زن را در آنمکان بنشاندند و چندان سنگ بر او اندختند که سنگ او را بپوشید. پس او را د رهمان مکان بگذاشتند تا این که شب درآمد. آن زن از آنچه باو رسیده بود مینالید. مردی از آنجا میگذشت. چون ناله او شنید بسوی او رفته او را از زیر سنگها بدرآورد و بنزد زن خویش برد و زنرا بمعالجت او امر کرد. آنزن معالجت کرد تا اینکه تندرست شد و آنزن را پسری بود که زن قاضی او را تربیت میکرد.

عیاری زن را بدید و به طمع افتاد. کس پیش او فرستاد او را بخویشتن دعوت کرده او امتناع نمود. آن عیار بقصد کشتن او شب نزد او درآمد و او خفته بود. کارد بسوی او برد اتفاقاً کودک پیش آمد. سر کودک ببرید.

چون عیار دانست که کودک را کشت بهراس اندر شد و از خانه بیرون آمد. چون بامداد شد کودک را در خوابگاه کشته یافتند مادر کودک به زن قاضی گفت: پسر مرا تو کشته ای. پس او را سخت بزد و خواست که او را بکشد. شوهرش در رسید. زن قاضی را از دست زن خود خلاص کرد.

زن قاضی از آن خانه بدر آمد و بگریخت و ندانست که بکدام سوی رود. با خود درمی چند داشت. بدهی بگذشت که مردم جمع آمده بودند و مردی را دار آویخته بودند ولی آنمرد حیات داشت. زن گفت: اینمرد چه گناه کرده است؟ ایشان گفتند: ازو گناهی سر زده که کفاره او با کشتن است یا فلان قدر درم تصدق کردن. زن گفت: این درمها بگیرید او را رها کنید.

پس آنمرد را رها کردند. آنمرد در دست او توبه و نذر کرد که تا هنگام مرگ خدمت او را بجا آورد. پس آنمرد صومعه ای ساخت، زن را در آن صومعه جای داد و آنزن در عبادت می کوشید. اگر بیماری بنزد او می آوردند بآن بیمار دعا میکرد، در حال آن بیمار شفا مییافت.

چون زن قاضی در صومعه عبادت شد و زن و مرد را محل امید گشت از قضای الهی، برادر شوهرش را آفتی رسید و آنزنی که او را زده بود برص گرفته و آن عیار را نیز بیماری فرو گرفت که طاقت برخاستنش نبود.

قاضی با برادرش گفت: ای برادر چرا قصد آن زن صالحه نمی کنی که خدایتعالی ترا از برکت او شفا دهد. گفت: ای برادر مرا بسوی او ببر. شوهر آنزنی که او را برص گرفته بود اینواقعه بشنید. زن خود را بسوی صومعه برد و پیوندان مرد عیار نیز آنخبر بشنیدند و عیار را بسوی صومعه بردند. همه ایشان بدر صومعه جمع آمدند و بانتظار خادم نشسته بودند که خادم بیامد. ایشان دستوری خواسته به صومعه درآمدند.

آنزن صالحه نقاب انداخته در پشت پرده بنشست. شوهر خود را با برادر شوهر و آنمرد عیار را با آنزن دید که بر در نشسته اند. ایشانرا بشناخت و بایشان گفت: شما از بیماری خلاص نخواهید شد مگر اینکه به گناهان خویش اعتراف کنید از آن که چون بنده بگناه خود اعتراف کند خدایتعالی باو رحمت آورد. پس قاضی با برادر گفت: بسوی خدا باز گرد و در معصیبت خود اصرار مکن تا تو را سودمند افتد که از بیماری خلاص شوی.

برادر قاضی گفت: اکنون راست گویم. من با زن تو چنین و چنان کردم و مرا گناه همین است.

پس از آن زن مبروص گفت که در نزد من زنی بود و او را برنا نسبت دادم و او را به عمد بیازردم گناه من همین است.

آنمرد عیار گفت: من زنیرا بخود دعوت کردم و او امتناع کرد رفتم که او را بکشم کودکی را که در کنار او بود بکشتم. گناه من همین است.

زن قاضی گفت: چنانچه ذلت معصیت بنمودی عزت طاعت نیز بدیشان بنمای. پس خدای تعالی در حال ایشان را شفا داد قاضی بدقت بر آن زن نظاره میکرد. زن از سبب نظاره کردن او بپرسید. قاضی گفت: من زنی داشتم اگر او نمرده بود میگفتم تو همانی.

زن خویشتن را باو بشناسانید و زن و شوهر شکر خدا بجا آوردند. آنگاه قاضی برادر آنمرد عیار و زن مبروص از زن قاضی معذرت خواستند و تمنای بخشایش کردند. زن قاضی از همه ایشان در گذشت.

هزار و یکشب

*******************************************

روایتی دیگر از داستان پس از سنگسار :

زمانى که گمان کردند کارش تمام شده و به اتفاق قاضى به خانه هایشان برگشتند. اما زن که هنوز رمقى داشت و نیم جان بود، چون شب شد از گودال بیرون آمد. ناى راه رفتن نداشت به روى زمین افتاد و به حالت سینه سر خود را مى کشید تا به خانه اى در وسط بیابان رسید. بر در آن خانه خوابید تا صبح شد، مرد صاحبخانه در را باز کرد آن زن را دید، از جریان آمدنش به آنجا سؤ ال کرد، زن سر گذشت خود را براى او تعریف کرد، مرد صاحب خانه بر او رحم کرد و او را به خانه خود برد.
آن مرد پسر کوچکى داشت که غیر از آن ، فرزند دیگرى نداشت . او زن را مداوا کرد تا زخم و جراحتهاى بدن او بهبود یافت و تربیت فرزند کوچکش ‍ را به او سپرد. مرد مال و ثروت زیادى داشت و غلامى که او را خدمت مى کرد، آن غلام عاشق آن زن شد و دلى صد دل گرفتار او و به او در آویخت . گفت : اگر با من مباشرت نکنى تو را مى کشم ، زن گفت : هر کارى مى خواهى بکن که ممکن نیست این کار بد از من صادر شود. آن غلام وقتى از زن ماءیوس شد آمد و فرزند کوچک مرد را کشت و پیش او رفت و گفت : این زن زنا کار را که آوردى و فرزند خود را به او سپردى ، فرزندت را کشت . مرد پیش زن آمد و به او گفت : چرا چنین کردى ؟ آیا فراموش کردى که من در حق تو چه خوبیها کردم ؟ زن جریان را براى او تعریف کرد و بیگناهى خود را اثبات نمود. ولى مرد صاحب خانه گفت : من دیگر دلم راضى نمى شود که تو در این خانه بمانى ، این بیست درهم را بگیر و از اینجا برو، اینها را توشه خود کن و خدا را کارساز خود بدان و او را در شب هنگام از خانه اش بیرون کرد.
زن در تاریکى شب راهى را پیش گرفت و رفت تا صبح به دهى رسید، دید مردى را به دار کشیده اند و هنوز زنده است . علت به دار کشیدن او را پرسید، گفتند: او بیست درهم قرض دارد و قانون ما این است که هر کس ‍ بیست درهم قرض داشته باشد او را بر دار مى کشند و تا ادا نکند او را پایین نمى آورند. زن بیست درهم خود را داد و آن مرد را خلاص کرد. مرد که از بالاى دار به زمین آمده بود نفس راحتى کشید و گفت : اى زن هیچ کس به اندازه تو بر من حق ندارد تو جان مرا نجات دادى ، هر جا که مى روى من در خدمت تو مى آیم تا کمى از لطف تو را جبران کنم . او همراه زن آمد تا به کنار دریا رسیدند، مى خواستند به آنطرف دریا بروند ولى نه پولى داشتند و نه کشتى . در کنار دریا کشتیهاى زیادى بود و مردمى که مى خواستند بر آن کشتیها سوار شوند و کالاهاى خود را بار بزنند و به آن طرف دریا بروند. مرد به زن گفت : تو همین جا بمان تا من بروم و براى آن مردمى که مى خواهند کشتى خود را بار بزنند کار کنم و پولى بگیرم و مقدارى غذا بخرم و پیش تو آورم و بعد مى خوریم و از این جا مى رویم . مرد نزد کشتیبانها رفت و گفت : در کشتى شما چه کالایى است ؟ گفتند: انواع و اقسام کالاها، جواهر، مشک ، عنبر، حریر و... و این یک کشتى خالى است که ما خود سوار آن مى شویم .
گفت : قیمت این کالاها چند مى شود؟ گفتند: خیلى مى شود و ما الآن حساب آن را نداریم . مرد گفت : من یک متاعى دارم که از همه آن چه شما در کشتى تان دارید با ارزشتر است . گفتند: آن چیست ؟ گفت : کنیزى دارم که شما هرگز به آن زیبایى و حسن و جمال ندیده اید. گفتند: به ما بفروش . گفت : مى فروشم ولى به شرط آن که اول یکى از شما برود او را ببیند و خبر بیاورد که چه تحفه اى است تا ارزان نخرید و بعد پول آن را به من بدهید و من که از اینجا رفتم مال شما باشد، آنها قبول کردند، کسى را فرستادند او خبر آورد که هرگز کنیزى به آن زیبایى ندیده ام و آن مرد ده هزار درهم پول زن را گرفت و رفت .
وقتى مرد رفت کشتیبانان پیش زن آمدند و به او گفتند: که برخیز و بیا با ما برویم . گفت : نمى آیم مرا با شما کارى نیست ، گفتند: ما تو را از صاحبت خریده ایم ، آن آقا و صاحب من نبود، گفتند: ما نمى دانیم ، خریده ایم و اگر نمى آیى تو را به زور خواهیم برد. زن به ناچار با آنها رفت .
به نزدیک کشتیها که رسیدند، چون هیچیک از آنها به دیگرى اعتماد نداشت زن را در کشتى که حامل کالاها بود سوار کردند و خودشان در کشتى دیگر سوار شدند و کشتیها را از لنگر خارج نموده و به سوى مقصد حرکت کردند، به وسط دریا که رسیدند، خداوند بادى فرستاد و دریا متلاطم شد و کشتى آنها با کلیه سرنشینانش غرق شد و زن با کالاهاى آن سالم در جزیره اى پهلو گرفت .
آن زن از کشتى بیرون آمد و آن را بست و گشتى در جزیره زد دید جاى خوشى است ، درختان پر از میوه و سر به فلک کشیده ، نهرهاى پر از آب ، هواى خوب و... دارد. با خود گفت در این جزیره مى مانم و عبادت خداوند بزرگ را مى کنم و از این آب و میوه ها مى خورم تا مرگم فرا رسد. در آن زمان در میان بنى اسرائیل پیامبرى بود. خداوند به او وحى کرد که نزد پادشاه برو و به او بگو که در جزیره اى از جزایر فلان دریا، بنده اى از بندگان خاص من زندگى مى کند که تو و اهل مملکتت همگى باید نزد او بروید و به گناهان خود اقرار و اعتراف کنید و از او بخواهید که از گناهان و خطاهاى شما درگذرد، تا اگر او شما را بخشید من هم شما را بیامرزم . آن پیامبر پیام الهى را به پادشاه رسانید، او با ملتش به آن جزیره رفتند و آن زن را دیدند و هر یک زبان به اقرار و اعتراف گشودند.
پادشاه گفت : این قاضى نزد من آمد و گفت : زن برادرم زنا کرده و من بدون آن که از او شاهدى بخواهم که شهادت دهد، حکم به سنگسار آن زن کردم ، مى ترسم که بخاطر آن گناهى کرده باشم ، مى خواهم که براى من استغفار کنى ، زن گفت : خدا تو را بیامرزد، بنشین . آنگاه شوهرش که او را هم نمى شناخت آمد و گفت : من زنى داشتم در نهایت فضل و صلاح و تقوا، براى کارى از شهر بیرون رفتم ولى او راضى به رفتن من نبود، سفارش او را به برادر خود کردم ، وقتى برگشتم و او را نیافتم سراغش را گرفتم ، برادرم گفت : او زنا کرد و سنگسارش کردیم . اینک مى ترسم که در حق او کوتاهى کرده باشم ، از خدا بخواه که مرا بیامرزد. زن گفت : خدا تو را بیامرزد، و او را در کنار پادشاه نشانید.
قاضى پیش آمد و گفت : برادرم زنى داشت ، عاشق او شدم و از او خواستم زنا کند، قبول نکرد، پیش پادشاه رفتم ، او را به دروغ متهم به زنا ساختم و سنگسارش کردم ، حال تو از خدا بخواه مرا بیامرزد. زن گفت : خدا تو را بیامرزد و رو به شوهرش کرد و گفت : بشنو. سپس شخصى که در بیابان خانه داشت آمد و جریان خود را نقل کرد و گفت : آن زن را در شب بیرون کردم ، مى ترسم درنده اى او را دریده باشد، از خدا بخواه از تقصیر من درگذرد. زن گفت : خدا تو را بیامرزد. غلام او هم اعتراف کرد، به مرد گفت : بشنو و او را هم بخشید. نوبت آن مرد دار کشیده رسید و او حکایت خود را نقل کرد. زن گفت : خدا تو را نیامرزد چون تو بدون دلیل در برابر نیکى من بدى کردى . آنگاه آن زن عابده صالحه رو به شوهر خود کرد و گفت : من زن تو هستم و آنچه تو امروز شنیدى سرگذشت من بود، مرا دیگر احتیاجى به شوهر نیست .





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/12/12 | نویسنده : alamdarbasir
هنگامی که هدیه را به خانه می‌‏برد باید، قبل از پسران، به دختران بدهد، زیرا کسی که دخترش را شادمان کند، مانند کسی است که یک بنده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است.
پیامبر اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:
هر کس به بازار رود و هدیه‏‌ای برای خانواده‏‌اش بخرد و ببرد، [پاداش او ] مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه می‏‌برد.
[و هنگامی که هدیه را به خانه می‌‏برد]، باید، قبل از پسران، به دختران بدهد، زیرا کسی که دخترش را شادمان کند، مانند کسی است که یک بنده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است.
و هر کس [با دادن هدیه‌‏ای] چشم پسری را روشن کند، گویا از ترس خدا گریسته است و هر کس از ترس خدا بگرید، خداوند او را داخل نعمت‏‌های بهشت کند.

متن حدیث:

مَنْ دَخَلَ السُّوقَ فَاشْتُرِیَ تُحْفَةً فَحَمَلَهَا الی عِیَالِهِ کان کحامل صَدَقَةَ الی قَوْمٍ مَحَاوِیجَ ولیبدا بالاناث قَبْلَ الذکور فَانٍ مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فکانما أَعْتَقَ رَقَبَةً مِنْ وُلْدِ اسماعیل وَ مَنْ أَقَرَّ بِعَیْنِ ابْنٍ فکانما بکی مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَ مَنْ بکی مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ ادْخُلْهُ اللَّهُ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ؛

«وسائل الشیعة، ج‏لد 15، ص‏فحه227»




تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/12/12 | نویسنده : alamdarbasir
در طول روز از اخباری مطلع می‌شویم که این اخبار در قالب بسته‌ خبری به صورت هفتگی در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

به گزارش علمدار بصیر:

اخبار و مطالب بسته خبری این هفته به شرح ذیل است:

 

** شنیده شده که تعدادی از جوانان حزب منحله مشارکت با همکاری "ش.ط" اقدام به تشکیل چند "N G O" کرده ‌اند.

اعضای این تشکل‌ها هماهنگی‌هایی را با سعیدالله بداشتی دستیار جوان دولت دارند و قرارشده یکسری اقدامات در جهت تامین منابع مالی آن‌ها صورت گیرد.

یکی از مصوبات این گروه، تشکیل حزب و فعال شدن برای انتخابات آینده بود که البته ظاهرا این مصوبه در جلسه اخیر اعضای سازمان منحله مجاهدین مورد اعتراض قرار گرفته؛ استدلال سازمان مجاهدینی‌ها برای اعتراض به این موضوع امنیتی دانستن این مساله عنوان شده است.

 

**چندی است که محمد رضا عارف تلاش‌هایی را در جهت تشکیل یک حزب انجام می‌دهد. در همین رابطه با خبر شدیم که محمد خاتمی در مورد این موضوع از عارف انتقاد کرده و گفته که تشکیل و راه انداختن حزب کار افرادی مثل عارف نیست. خاتمی ضمن درخواست از عارف برای عدم تلاش در این رابطه گفته که تشکیل حزب کار افرادی مثل هاشمی و ناطق نوری است.

 

** خبر دیگر اینکه این روزها اصلاح طلبان بیش از پیش دچار انشقاق و ناهماهنگی شده‌اند. از یک سو عده‌ای از آن ها اعتقاد دارند که محمد رضا عارف باید در انتخابات آینده محور قرار گیرد و برخی دیگر نیز به دنبال افرادی همچون ناطق نوری و هاشمی هستند. همچنین تعدا دیگری از اصلاح طلبان گزینه‌های ذکر شده را قبول ندارند و معتقدند که سید حسن خمینی باید سکان‌دار حرکت اصلاح طلبان در انتخابات آینده باشد. اما طیف دیگری از اصلاح طلبان نیز این روزها تلاش مضاعفی را برای ورود خاتمی به عرصه سیاسی کشور آغاز کردند ودر صدد متقاعد کردن وی برای ورود دوباره‌اش به سیاست هستند. اما ظاهرا خاتمی به دلیل اطلاع از عدم اقبال عمومی نسبت به وی در سطح جامعه از این موضوع امتناع می‌کند. در همین رابطه چندی پیش موسوی لاری در یک سخنرانی گفته بود که تا خاتمی خودش به میدان نیاید مشکلات حل  نمی‌شود.

 

** چندی پیش اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور سفری را به قم داشت که در جریان این سفر وی دیداری را با صانعی انجام داد. البته قرار نبود که این دیدار رسانه‌ای شود؛ با این وجود بعد از این دیدار و بازتاب آن در رسانه‌ها انتقادات زیادی نسبت به این دیدار مطرح شد.

ظاهرا رئیس جمهور هم نسبت به این دیدار اظهار ناراحتی کرده و به جهانگیری اعلام کرده که نباید این دیدار صورت می‌گرفت.ظاهرا صانعی در این دیدار با لحن تندی نسبت به دولت صحبت کرده است.

 

** باخبر شدیم که سعید حجاریان اخیرا نامه‌ای را به حسن روحانی نوشته است. وی در این نامه نسبت به سیاست‌های اقتصادی دولت به شدت اعتراض کرده و گفته که اقداماتی مثل توزیع سبد کالا پوپولیستی است . وی در بخش د یگری از این نامه اطرافیان رئیس جمهور را ترسو معرفی کرده و گفته که متاسفانه اطرافیان مشکلات را برای رئیس جمهور بازگو نمی‌کنند.

 

** عناصر وهابی تکفیری برنامه ریزی خاصی را برای ایام تعطیلات نوروز که بخشی از آن مقارن با ایام شهادت حضرت زهرا(س) شده انجام داده‌اند. این افراد قصد دارند تا با بهانه کردن ایام تعطیلات نوروز نوعی قبح زدایی انجام دهند تا شهادت حضرت زهرا(س) در حاشیه قرار گیرد.

البته عناصر سلفی تکفیری اخیرا فعالیت‌های خود را در فضای مجازی گسترش داده‌اند؛ این افراد چندی است که فعالیت خود را وارد شبکه‌های اجتماعی تلفن‌های همراه مانند وی چت، واتساپ کرده اند و اقدام به تشکیل گروه‌های متعدد در این شبکه‌ها زده‌اند.

 

** با خبر شدیم که دونفر ازنمایندگان استان‌های شمالی کشور چندی پیش دیداری را با محمد خاتمی داشتند. خاتمی در این دیدار حرف‌های تندی را مطرح کرده و از نمایندگانی که با وی دیدار کردند خواسته تا فضا را برای برخی فعالیت‌ها در مجلس آماده کنند.

 

** با خبرشدیم کارگروهی جهت برنامه‌ریزی برای انتخابات آینده مجلس در دانشگاه آزاد تشکیل شده و یکی از معاونین این دانشگاه مسئولیت این کمیته را برعهده گرفته است. ظاهرا هماهنگی‌های لازم برای تشکیل این کمیته با مقامات ارشد این دانشگاه هماهنگی شده و افرادی هم از جمله "م.ه" به نمایندگی از بعضی اعضای هیئت موسس در این کمیته حضور دارند.

منبع:دانا





تاریخ ارسال مطلب : دوشنبه 92/12/12 | نویسنده : alamdarbasir


 

تمامی حقوق این وبلاگ و مطالب آن متعلق به علمدار بصیر می باشد و انتشار مطالب با ذکر منبع مانعی ندارد.
طراحی و اجرا : مرکز فرهنگی صالحون